زندگی منداییان در ایران همچون دیگر اقوام و اقلیتها که در این سرزمین زندگی میکنند با سختیها و دشواریهای خاص و ویژهای همراه است. آنان پیروان یحیای پیامبر هستند که تعمید دهنده مسیح بوده است و ایران، پس از عراق، دومین مرکز جمعیتی این دین به شمار میرود.
با توجه به این که آیین مندایی در قانون اساسی جمهوری اسلامی به رسمیت شناخته نشده است، این خلا قانونی باعث شده تا منداییان در ایران، خود را پیرو ادیان دیگر معرفی کنند و با هویتی عاریتی به حیات اجتماعیشان ادامه دهند. به همین دلیل، آماری دقیق و رسمی از تعداد آنها وجود ندارد اما به گفته رییس انجمن صابئین مندایی خوزستان، نزدیک به ۲۰ هزار مندایی در ایران زندگی میکنند.
محرومیتهای قانونی و اجتماعی که به دلیل بیاعتنایی مسئولان جمهوری اسلامی در طول این سالها بر منداییان روا داشته شده است، مسالهای است که کمتر به آن پرداخته شده، در حالی که این گروه هم مثل سایر اقلیتهای دینی ساکن ایران از بسیاری از حقوق اجتماعی محروم هستند.
برای نمونه، یک دانشآموز مندایی برای تکمیل فرم آزمون کنکور دانشگاه و نیز یک متقاضی کار در یک اداره دولتی مجبورند هویت دینی خود به عنوان یک مندایی را پنهان نگه دارند. از این رو در پاسخ به این گزینه، در مقابل یکی از ادیان پذیرفته شده در قانون اساسی علامت میزنند.
سالم چحیلی، رییس انجمن منداییان صابئین مندایی خوزستان که اکنون ۷۹ ساله است به رادیو زمانه میگوید: «چون دین صائبین مندایی در قانون اساسی گنجانده نشده است یک مندایی در یک اداره دولتی نه با مذهب یک مندایی بلکه به عنوان یک مسلمان، مسیحی یا زرتشتی خود را معرفی میکند. برخی مسئولان میدانند که کسی که استخدام شده مندایی است. البته منداییانی که در شرکتهای خصوصی استخدام میشوند مشکلی ندارند.»
او که از مهمترین و سرشناسترین چهرههای مندایی است، تاکید میکند: «اگر نفس عمل را بخواهیم بررسی کنیم، این عمل دروغ محسوب میشود اما وقتی از نظر کاری ممکن است مشکل به وجود بیاید، چه کار میشود کرد؟ خیلی از منداییان دین خود را بروز نمیدهند و ما از دولت ایران میخواهیم و بارها هم خواستهایم که این مساله را حل و فصل کند. ما خواهان دیدار با رییسجمهوری و مشاور اقلیتهای مذهبی هستیم.»
به گفته سالم چحیلی، جمعیت منداییان در زمان انقلاب ۲۴ هزار نفر بوده است که حالا به حدود ۲۰ هزار نفر رسیده که بیشتر در خوزستان پراکندهاند. شش تا هفت هزار مندایی اما در اهواز زندگی میکنند و بقیه در شهرهای آبادان، خرمشهر، سربندر، ماهشهر، سوسنگرد، بستان و هویزه و عده کمی هم در دیگر شهرها و استانهای ایران مثل اصفهان، تهران، شیراز، کرج، یزد و … پراکنده هستند.
این روحانی بلندپایه صابئین مندایی میگوید: «کسانی مثل دکتر بهشتی از همان اوایل انقلاب قول دادند که آیین مندایی در قانون اساسی گنجانده میشود ولی چه موقع و کی معلوم نیست و موضوع هنوز در جریان است. در بازنگری قانون اساسی این طور صحبت شد که به ما فرصت بدهید تا مطالعه کنیم و که این مطالعه هنوز ادامه دارد.»
منداییان ایران اما سالهاست که از حق انتخاب نامهای دین مندایی برای فرزندانشان محروم هستند. ادارههای ثبت احوال در ایران از ثبت نامهایی چون یردنا، سیمت، شارت و … خودداری میکند و این در حالی است که منداییان درباره این مساله بارها با مسئولان سازمان ثبت احوال جلسه داشتهاند.
عدم امکان داشتن برخی مشاغل آزاد مثل رستورانداری و غذا فروشی، جدا از جواهرفروشی که حرفه اصلی آنها به شمار میرود، از جمله دیگر محدودیتهایی است که منداییان با آن روبهرو هستند.
یک جوان مندایی که خود را م- ی معرفی میکند، به رادیو زمانه میگوید که پدرش به یاد دارد در روزهای نخست پیروزی انقلاب، فشارهای حکومت به منداییان جلوی بسیاری از پیشرفتهای آنان را گرفته است.
او میگوید: «مردم خوزستان در آن سالها به خاطر زمین و ملک، منداییان را اذیت میکردند. به ما میگفتند شما “نجسید”، در مدارس به بچههای مندایی میگفتند مسلمان شوید به این بهانه که اسلام کاملترین ادیان است. البته خوشبختان الان شرایط کمی بهتر از قبل شده.»
دانشآموزان مندایی مجبورند دروس اسلامی مدارس عمومی کشور نظیر دینی و قرآن را بخوانند و یاد بگیرند، اگرچه بزرگان این دین، مدرسههای دینی جداگانهای برای فرزندان مندایی ایجاد کردهاند.
منداییان اما از حس تبعیض و دوگانگی که در محیطهای آموزشی تجربه کردهاند، دل پر دردی دارند. این فشارها گاهی توسط دیگر همکلاسیها بر آنها اعمال شده است.
م- ی که فارغالتحصیل رشته تاریخ است میگوید که از همان روزهای اول ورودش به دانشگاه، بارها با مسئولان دفتر معارف و استادانش صحبت کرده که از اقلیت مندایی است و میخواهد واحد درسی قرآن و معارف را حذف کند اما مسئولان و استادان دانشگاه تلاش کردند او را که قرآن نخوانده بود، مجبور کنند یکی از سورههای قرآن را تفسیر کند.
او در ادامه صحبتهایش میگوید: «یکی دو سال پیش شنیدیم که یکی از منداییان که به آیین مسیحیت گرویده بود و کشیش شده بود، به دلیل تبلیغ این دین از سوی ماموران امنیتی بازداشت و پس از مدتی مجبور به ترک ایران شد.»
از لب کارون تا کالیفرنیا
منداییان ساکن اهواز در شرایطی برای انجام غسل تعمید از رودخانه کارون استفاده میکنند که آب این رودخانه به دلیل افزایش شدید میزان شوری و کاهش حجم همراه با ورود فاضلاب نه برای آشامیدن مناسب است و نه برای کشاورزی.
چحیلی اما میگوید: «با کمال خوشبختی باید بگویم که مراسم خود را آزادانه انجام میدهیم، مراسم ما اکثراً با آب جاری، در کنار رودخانه کارون در اهواز انجام میشود.»
م- ی نیز با اشاره به اینکه بچههای هم دین او در استرالیا، سوئد، دانمارک، هلند و آمریکا پراکنده شدهاند، میگوید: «اینها نه اینکه موردی برایشان پیش آمده باشد، بلکه مثل بسیاری از مسلمانهای ایرانی که در فشار بودند از کشور خارج شدند اما مراوده و رفت و آمدشان آزاد است و مشکلی ندارند.»
شهرام، ایرانی مندایی ساکن ایالت کالیفرنیا که هفت سال پیش با همسر و دو پسرش از اهواز به آمریکا مهاجرت کرده است به رادیو زمانه میگوید: «هفت سال پیش از طریق سازمان هیاس با خانوادهام به وین رفتیم، آنجا بود که برای اولین بار به راحتی دین خود را اعلام کردیم و آن را پنهان نکردیم و از حقوق اولیه انسانی خود برخوردار شدیم.»
او میگوید هنگامی که کنکور سراسری در ایران دو مرحلهای بوده است، درمرحله دوم وقتی ماموران سازمان سنجش از همسایهها درباره او پرسیدهاند، گفته شده که گرچه مسلمان نیست و شعائر مذهبی را رعایت نمیکند، اما آدم خوبی است.
شهرام معتقد است که همین صحبت همسایه او کار را خراب کرده است و باعث شده که از مرحله دوم کنکور باز بماند.
او درباره زندگی فرزندانش در ایران نیز میگوید: «یک بار که همسرم، پسر کوچکم را برای حمام آماده میکرد متوجه شدیم سینه او ملتهب و قرمز رنگ است. وقتی علت را از او جویا شدیم به ما گفت برای عزاداری امام حسین وقتی یک بار سر صف سینه نزده، همه همکلاسیهایش تا چند روز با او حرف نزدهاند؛ انگار که امام حسین را او کشته. حتی وقتی از آنها پاککن میخواسته است هم به او ندادهاند و به خاطر همین او مجبور شده که مثل آنها سینه بزند.»
پسر شهرام به آنها گفته است که هممدرسهایها سر صف به او دقت میکردهاند که آیا درست سینه میزند یا نه. این روند باعث شده که او حتی به عنوان یکی از قاریان قرآن در برنامه صبحگاه مدرسه، در مقابل صفها و در جایگاه، قرآن بخواند.
تا آنجایی که من دیدم منداییان اهواز آدمهای ساکت و سربزیری هستند و اصلا برصدد تبلیغ دین مندایی برنمیان.
اکثر هم طلا فروش هستند.
عبود / 28 May 2015
دو هفته پیش در همایشی در تهران مقاله ای با عنوان منداییان ارائه شد که نگارنده مدعی بود که رهبر ایران در فتوایی منداییان را اهل کتاب خوانده و مشکلات ایشان در حال رفع شدن است.
محسن. میم / 29 May 2015
آقای سالم چهیلی روحانی مندائی نیستند، ولی دانشمند مندائی هستند و از فرهنگ و سنت مندائی بسیار مطلع هستند. ضمناً کتاب هایی هم به فارسی و انگلیسی در مورد این مردم منتشر شده است. فتوای خامنه ای در مورد اهل کتاب بودن صابئین مندایی مربوط به دهه ی هفتاد است و البته بسیاری فشارها بر مندائیان را کاسته است، ولی ایشان همچنان در قانون جرو ادیان رسمی نیستند و لذا همچنان محدودیت هایی دارند.
محمود / 30 May 2015
يكي از مقامات جمهوري اسلامي گفته اينكه صابئين مذكور در قران اهل كتاب بودنند شكي نيست اما عزيزان مندايي
همان صابئين مندايي مذكور در قران هستند.
اين گفته يعني هنوز اينها تكليفشان معين نيست با اينكه مندائيان نزديك به دو هزار سال است در ايران و عراق
زندگي مي كنند و در دوران اسلامي به انها صابئين مي گفتند و غير از اينان اقليتي به اين اسم وجود نداشت و
ندارد اما هنوز بعد از ١٤٠٠ سال اين اقايان با شك و ترديد به مندائيان نگاه مي كنند
خلاصه مندائيان در طول تاريخ خود ناشناخته مانند
aziz_ [email protected] / 23 January 2017