۳۶ سال پیش در روز ۲۲ بهمنماه، صدای انقلاب «مردم» ایران از رادیو تلویزیون سراسری به اقصا نقاط کشور مخابره شد. از آن روز به بعد اما مردم چه سهمی از این رسانه داشتهاند؟
در طول سالهای گذشته، روند توسعه کمی صدا و سیمای جمهوری اسلامی که از آن با عنوان «رسانه ملی» یاد میشود، سرعت گرفته است و در حال حاضر دهها شبکه رادیویی و تلویزیونی برای ایرانیان داخل و خارج از کشور برنامه پخش میکنند.
علاوه بر این، با توجه به تلاش این سازمان برای گسترش ایدئولوژی جمهوری اسلامی در منطقه، شبکههای غیر فارسی زبان زیادی نیز راهاندازی شدهاند.
با وجود این گسترش کمی اما آنچه صدا و سیما از زندگی مردم ارائه میکند، نزدیکی چندانی با واقعیتهای حاکم ندارد و به همین دلیل کمتر گروه و طبقهای میتواند تصویر واقعی خودش را در این رسانه ببیند. به همین دلیل هم طرفداران رسانههای فارسیزبان خارج از ایران، هر روز رو به افزایش است.
در همین رابطه، یک مقام محافظهکار در حکومت ایران به تازگی نسبت به افزایش ضریب نفوذ ماهواره در کشور هشدار داده و خواستار توجه نهادهای مسئول برای مقابله با گسترش نفوذ ماهواره در خانوادههای ایرانی شده است.
احمد رحمانیان، معاون قضایی دادگستری استان فارس گفته که ضریب نفوذ ماهواره در کشور عمیق است و بینندگان بسیاری دارد. او از عملکرد دستگاههای مسئول، از جمله صدا و سیما به دلیل ناتوانی در مبارزه با گسترش نفوذ ماهواره انتقاد کرده و گفته است که «اقدامات جذاب شبکههای ماهوارهای برنامهريزی شده و مدون است اما در مقابل رویکرد ما در داخل بیشتر بر بعد كمی متمرکز است و کمتر به توسعه کیفی صدا و سیما توجه شده است.»
این مقام قضایی «مبارزه با گسترش نفوذ ماهواره» در خانوادههای ایرانی را وظیفه اصلی صدا و سيما دانسته است.
صرفنظر از هشدارهای احمد رحمانیان درباره گسترش نفوذ ماهواره در خانوادههای ایرانی، انتقادهای او از صدا و سیما این پرسش را به وجود میآورد که اگر طیف محافظهکار هم مثل بسیاری از گروههای دیگر همچون دولت، مردم، گروههای سیاسی مخالف و … از صدا و سیما ناراضیست، پس چه کسی در ایران از عملکرد رادیو و تلویزیون این کشور رضایت دارد؟
یک نگاه چپ چپ
در یک دهه گذشته، پس از راه افتادن برخی شبکههای ماهوارهای همچون «فارسی وان» و «من و تو»، میلیونها ایرانی تماشای این شبکهها را به تماشای برنامههای دولتی ترجیح دادهاند.
با توجه به ایجاد این فضای رقابتی، به نظر میرسد آنچه برای صدا و سیمای جمهوری اسلامی باقی مانده است، سازمانی عریض و طویل «در خدمت رهبر جمهوری اسلامی» است.
یکی از سردبیران سابق رادیو در ایران که اکنون مقیم سوئد است در گفتوگو با رادیو زمانه به شرح خاطرهای از دوران کاری خود میپردازد که نشان میدهد گرچه مدیران ارشد فرهنگی از مخاطب نداشتن برنامههای صدا و سیما باخبرند، اما جرأت ابزار این مسأله را در مقابل علی خامنهای ندارند. آنان مالکیت انحصاری رهبر جمهوری اسلامی بر صدا و سیما را کاملاً به رسمیت میشناسند و به این ترتیب راهی جز تولید برنامههایی که مطابق میل او باشد، برایشان باقی نمیماند.
این کارمند سابق صدا و سیما که حدود یک دهه در این سازمان کار کرده است، میگوید: «برای یک برنامه زنده، یکی از مدیران عالی فرهنگی را که منصوب مستقیم رهبر بود به استودیو دعوت کرده بودیم. پیش از شروع برنامه او از ما پرسید که برنامهتان چقدر مخاطب دارد؟ مشخص بود که طرح چنین سوالی آن هم از طرف یک مدیر فرهنگی، برای گرفتن جواب نیست. او خودش در ادامه گفت که انگار مخاطب چندانی ندارید. البته باید هم اینطور باشد چون اگر بنا باشد شما حرف مردم را بزنید، آنوقت آقای ضرغامی (رییس پیشین سازمان صدا و سیما) چطور جواب نگاه چپ چپ آقا (علی خامنهای) را بدهد؟»
این مدیر فرهنگی در صحبتهایش به صورتی آشکار سلطه رهبر جمهوری اسلامی بر صدا و سیما را آن هم تنها با یک نگاه چپ چپ، به تصویر کشیده و تأکید کرده است که خواسته مخاطبان مهم نیست و آنچه که مهم است، رضایت علی خامنهای از تولیدات رادیو و تلویزیون کشور است.
قدرت صدا و سیما
صدا و سیمای ایران همانند مهمترین نهادهای کلیدی قدرت در این کشور، بخشی از قلمرو تحت نظر رهبر جمهوری اسلامی محسوب میشود. نهادی که با بودجه هنگفت دولتی و درآمدهای مستقیم اخذ شده از مردم به یکی از اصلیترین اجزاء دستگاه تبلیغاتی ولی فقیه بدل شده است.
اگرچه سیاستهای کلی صدا و سیما باید با نظرات علی خامنهای به عنوان بالاترین مقام جمهوری اسلامی همسویی داشته باشد، اما عملکرد رادیو و تلویزیون سالهاست که مورد انتقاد گروههای مختلف، از جمله محافظهکاران حامی رهبر قرار میگیرد.
این انتقادها از زمان ریاست جمهوری اکبر هاشمی رفسنجانی و محمد خاتمی گرفته تا محمود احمدینژاد و حسن روحانی، به تناوب و به دفعات مختلف از سوی دولت، مردم، رسانهها و نهادهای غیر دولتی مطرح شده و هر یک به سبک و شیوه خود از عملکرد صدا و سیما ابراز ناخرسندی کردهاند.
بیشتر بخوانید: انتقاد هاشمی رفسنجانی از صدا و سیما
ابزار ناخرسندی و انتقاد از صدا و سیما از سوی نهادهای مردممحور و مخالفان حکومت، عمدتاً بر جهتگیری سیاسی این سازمان و پخش اخبار یکسویه که با هدف حذف مخالفان از صحنه سیاسی قدرت تنظیم میشود، تمرکز دارد.
در طول دو دهه گذشته، دولتها نیز هر یک به سهم خود از عملکرد صدا و سیما ابراز نارضایتی کردهاند. این انتقادها معمولاً از نحوه پوشش خبری صدا و سیما از عملکرد دولت بوده است؛ هرچند بسته به نزدیک بودن سیاستهای دولت وقت با سیاستهای رهبر جمهوری اسلامی، نوع نارضایتی و شکل انتقادها متفاوت یا کم و زیاد شده است.
به طور نمونه و در یکی از تازهترین انتقادهای دولتی، حسن روحانی با کنایهای صریح به صدا و سیما، درباره نحوه پوشش عملکرد دولت گفته است که این سازمان در بیان خدمات دولت مشکل دارد و «شاید این مشکل در دوربینها و فرستندههای صداوسیما وجود دارد.»
در دوران ریاست جمهوری محمود احمدینژاد نیز پس از تیره شدن روابط او با رهبر جمهوری اسلامی در ماجرای تغییر وزیر اطلاعات که منجر به خانهنشینی ۱۱روزه او شد، روابط دولت با صدا و سیما رو به تیرگی رفت و مسئولان دولتی بارها به عملکرد صدا و سیما اعتراض کردند.
در دوران ریاست جمهوری محمد خاتمی نیز مقابله دولت و صدا و سیما تا آنجا پیش رفت که در پی پخش برنامههایی مانند «هویت»، از حضور علی لاریجانی، رییس وقت سازمان صدا و سیما در جلسات هیأت دولت جلوگیری شد.
در این برنامه بسیاری از نویسندگان و روشنفکران ایرانی مورد انتقادات شدید قرار گرفتند و اعترافهای تلویزیونی برخی زندانیان سیاسی که در زندان ضبط شده بود نیز پخش شد.
صدا و سیما، همین که هست
به گفته مدیران تلویزیون ایران، بیش از ۷۰ درصد از جمعیت کشور ماهواره دارند و گفته میشود که بسیاری از مردم به برنامههای خبری- تحلیلی صدا و سیما علاقه و اعتماد چندانی ندارند و در مقابل پربینندهترین برنامههای تلویزیون دولتی ایران سریالها هستند.
چندی پیش و با پایان دوره ده ساله ریاست عزتالله ضرغامی بر صدا و سیما، رهبر جمهوری اسلامی، محمد سرافراز، معاون برونمرزی این سازمان و مدیر شبکه دولتی انگلیسی زبان پرس تی وی را به عنوان رییس جدید این سازمان منصوب کرد. فردی که گفته میشود علی خامنهای اعتماد زیادی به او دارد.
در طول بیست سال گذشته، رهبر جمهوری اسلامی به مراتب از عملکرد علی لاریجانی و عزتالله ضرغامی ستایش کرده بود. اکنون به نظر میرسد انتخاب محمد سرافراز به معنای آن است که او از رویکرد و عملکرد صدا و سیما راضی است و مایل است که سیاستهای دو مدیر پیشین این سازمان همچنان ادامه داشته باشد.
اگرچه صدا و سیما در رقابت با شبکههای ماهوارهای میدان را به کلی واگذار کرده و سهمش از بینندگان به حداقل رسیده است، اما به نظر میرسد همچنان رضایت رهبر جمهوری اسلامی از صدا و سیما مهمتر از کم شدن شمار مخاطبان این سازمان باشد.
در همین زمینه:
صدا و سیما، دولت و ملت؛ پول از شما، سود از من
مولانا عبدالحمید: صدا و سیما باید بیطرف باشد
از ساعت 8 و 30 صبح امروز پای تلویزیون بودم، کانالها را زیر و رو کردم اما هیچ چیزی نگفت. واحدی با آن همکار حذب اللهی احتمالا تریاکی اش عروسی گرفته بودن و داشتند از هیجان غش می کردند. ترس و دلهره و دستپاچگی از سر و روی رسانه ملی شر شر می کرد.
آخرش زدم بیرون تا ببینم در منابع خبری غیر وابسته به رژیم چه خبر است. بودجه صدا و سیما صرف چه می شود که اعتبار و اهمیت خبر رسانی خودش را هم نمی تواند حفظ کند؟
شاید دارند مغز جوانان را مهندسی می کنند که بروند پی ریشه یابی دلیل نادیده گرفته شدن روحانی توسط تلویزیون خامنه ای در آنجا هایی که مثلا می گوید:
«در کشور ما سالها و دههها است که اقتصاد به سیاست یارانه میدهد. یعنی اقتصاد ما هم به سیاست خارجی و هم به سیاست داخلی یارانه میدهد و خوب است که یک بار هم شده برعکس عمل کنیم و از سیاست داخلی و خارجی به اقتصاد یارانه بدهیم تا ببینیم زندگی و معیشت مردم و اشتغال جوانان چه خواهد شد.» (ایسنا ۱۴ دی ۱۳۹۳)
علی اکبر ابراهیمی / 11 February 2015
نوشته حاضر انعکاس خوبی بود از بی اطلاعی شما از قانون اساسی جمهوری
اسلامی ایران.
اصل 175 قانون اساسی نصب وعزل رییس صدا وسبما را با مقام رهبری میداند وشورایی
مرکب از نمایندگان رییس جمهور یعنی مظهر انتخاب مردم وقوه قصاییه ومجلس که انهنم مظهر انتخاب واراده مردمند. براین سازمان نظارت دارند.
طبق قانون خط مشی وترتیب اداره صدا وسیما ونظارت بران را قانون معین میکند.
ایا معنی این میشود مالکیت انحصاری رهبری؟
امان از غرض ورزی!
ما / 12 February 2015
تقریبا تمامی عملکرد های حکومتی بر اساس قانون می باشد ولی ….. !!! انتخاب رئیس جمهور پس از غربالگری شورای نگهبان منتخب رهبر (مستقیم و غیر مستقیم) انجام می شود. این که بزرگترین اون هست. رئیس صدا و سیما که جای خود دارد. البته بقول شادروان مشکینی، ما چه کاره هستیم که در در انتخاب و نظر ات رهبر دخالت کنیم!.
امیرحسین / 14 February 2015
فقط علی خامنه ای رو راضی می کنه و همینطور سایر آخوندا و عموال جمهوری کثیف اسلامی راضی هستند از برنامه های صدا و سیما که همه برنامه هاش جهت مغزشوپی مردم صورت میگره و هدفی جز این ندارن برای حفظ حکومت کثیف اسلامی…
از بچگی تلویزون ندیده بودم فقظ شاید در مهمونی اگه روشن بود مدتی تصمیم گرفتم دنبال کنم حتی کانال کودکان و مغز شوپی رو به طور واضح دیدم و برای همین با دوستان و آشنایان که کودک دارن تماس گرفتم و خواهش کردم بچه هاشون رو از تلویزون درو نگه دارن…
atusa / 15 February 2015
Trackbacks