با گذشت بیش از سه هفته از حمله تروریست های اسلامگرا به دفتر هفته نامه فکاهی شارلی ابدو در پاریس و کشتن چهار نفر از اعضای تحریریه آن، پرسشهای بنیادین بسیاری در فرانسه و جهان مطرح شده و بحثها همچنان ادامه دارند.
آزادی بیان چیست؟ آیا مرزی دارد؟ توهین به مقدسات یعنی چه؟ ارزش لائیسیته در جامعه چه جایگاهی دارد؟ این رویداد چه درسی برای ایران و اپوزیسیون رژیم آن دارد؟
برای پاسخ به این پرسشها روز شنبه ۳۱ ژانویه، گروهی ازایرانیان روزنامهنگار، اندیشهور، پژوهشگران فلسفه و جامعه شناسی، پژوهشگر دینی و شاعر و هنرمند به دعوت «انجمن زندگی، زیستبوم و آزادی» گرد هم آمدند.
نادر وهابی، محمد حسین صدیق یزدچی، محمد جلالی – سحر، محمد جواد اکبرین و جلال ایجادی از شرکتکنندگان این نشست بودند. مدیریت نشست نیز با جمشید اسدی بود .
رادیو زمانه از این نشست که با پرسش و پاسخ حاضران به پایان رسید، گزارشی تهیه کرده است.
فریب دادن مردم زیر پرچم دفاع از آزادی بیان و دمکراسی،نه تنها دشمنی با مردم،بلکه دشمنی با آزادی بیان ،حقوق بشر و نهایتأ دمکراسی است.
اقایان شرکت کننده باید بپذیرند که کشیدن کاریکاتور رهبران اسلامی و یا مقدسات آنان،اگر بتوسط خود مسلمانان صورت پذیرد و صرفآ برای خنده ( نه تحقیر و توهین )و نیز از روی حسن نیت و یا منظور تلنگر زدن به مسلمانان باشد،قابل فهم است و میتوان از آن در چهازچوب دفاع از آزادی قلم و بیان دفاع کرد.امّا تمسخر نمایندگان ادیان و یا ملّل دیگر ،از چهارچوب طنز خارج شده و به حوضه جنگ فرهنگی مربوط میشود.مثلا نقاشی سبیل مضحک آدولف هیتلر فاشیت بر روی لب خانم مرکل و یا هر سیاستمدار دیگر نه مضحک و نه با آزادی بیان ارتباط دارد بلکه یک توهین سیاسی است که در قوانین موجود در اروپا جرم محسوب نمی شود.البته اگر خود آلمانی ها چنین تصویری را از رهبران خود بکشند،هیچ اشکالی نداشته و مغایرتی هم با دمکراسی ندارد.
با توجه به توضیح فوق از شما سؤال میکنم که اگر یک یهودی کاریکاتوریست مقامات آلمانی را با قلم خود و استفاده از آزادی قلم در آلمان و حتی در اروپا به شکلی مضحک از هیتلر نقاشی کند،باز هم به عنوان یک طنز بدان نگریسته می شود و یا یک توهین و یک نگرش سیاسی است؟
سؤال دیگر این است که هر زمان رژیم تروریست و فاسد صهیونیستی در دامی گرفتار میشود،چند یهودی بد بخت یا ترور می شوند و یا مورد آزار قرار میگیرند و بعد هم رهبران تروریست های صهیونیست یهودی،فریاد ننه من غریبم را در اروپا سر می دهند.
http://shareverything.com/2015/01/14/im-not-charlie-im-maurice-sine-fired-by-charlie-for-anti-semitism/
کمونیست های مدافع تک حزبی(دشمنان دمکراسی)اگر عاجزانه و فرصت طلبانه به ادامه جنگ فرهنگی و ایدئولژیکی خود با مسلمانان دامن میزنند،نه به خاطر آزادی بیان و استقرار مردم سالاری ،بلکه فقط برای تحقیر مسلمانان و تبانی با دشمنان اسلام است،ولی اگر یک مسلمان ،یهود و مسیح و بودا را مسخره نماید،فریاد همه سقف آسمان را می شکافد.
free speech
I’m not Charlie . . . I’m Maurice Sinet, fired by Charlie for anti-semitism
mansour / 02 February 2015
آزادی در هر جا که محدود شّد به ضدّ خود نا آزادی تبدیل میشود.ادیان مخصوصا شیعه که دینیست من در آوردی چون پایه منطقی ندارند از انتقاد میترسند.و با مقدس کردن پیامبر و امامان و اعمال زور، جلوی انتقاد و تمسخر را که حق هر انسان آزاد است را میگیرند.
Bahram / 03 February 2015