به گزارش وب‌سایت «کلمه»، عبدالله مؤمنی شب ۲۵ دی در مقابل خانه‌اش مورد تهاجم دو موتورسوار قرار گرفته است. مؤمنی به طور سطحی مجروح شده و مهاجمان گریخته‌اند.
وب‌سایت «کلمه» از حمله دو موتورسوار با سلاح سرد به عبدالله مؤمنی خبر می‌دهد. مؤمنی توانسته از خودش دفاع کند اما بر اثر ضربه قمه، جراحت سطحی برداشته است. مهاجمان به او گفته‌اند: «تمام کردی، مردی و خلاص شدی.»
عبدالله مؤمنی، سخنگوی پیشین سازمان ادوار تحکیم وحدت و رئیس ستاد شهروند آزاد مهدی کروبی، پس از پنج سال زندان در روز ۲۲ اسفند آزاد شده است. او در ۳۰ خرداد ۸۸ دستگیر شده بود.
فرزند عبدالله مؤمنی به کلمه گفته است که ماجرا حوالی ساعت ۱۱ شب و زمانی روی داده که پدرش برای برداشتن وسایل‌اش از ماشین به کوچه رفته است: «دو مرد جوان حدود ۲۰ ساله به او نزدیک شده و آدرس می‌پرسند. پدرم پاسخ نمی‌دهد و به طرف خانه برمی‌گردد اما احساس می‌کند که آنها دنبالش هستند.»
حمیدرضا مؤمنی گفته است که یکی از این دو نفر به پدرش لگد می‌زند و او را بر زمین می‌اندازد. دیگری هم به قصد قمه زدن به روی او خم می‌شود: «ایشان هم در حالت افتاده به روی زمین، با پا به او می‌زند و تنها یک جراحت سطحی روی سینه پدرم ایجاد می‌شود. تمام این اتفاقات در چند لحظه روی داده و مهاجمان صحنه را پیش از رسیدن همسایه‌ها ترک کرده‌اند.»
فرزند مؤمنی گفته که مهاجمان حدوداً ۲۰ ساله بوده و لباس‌های تیره و ریش داشته‌اند و موتورسیکلت هزار سوار بوده‌اند که موتور معمولی نیست. او اضافه کرده ظاهرا انگیزه مالی یا سرقت در بین نبوده زیرا در جریان درگیری، کیف پول و رایانه شخصی و تلفن همراه پدرش بر روی زمین افتاده بوده اما مهاجمان به آنها اعتنا نکرده‌اند.
بعضی از این به اصطلاح اصلاح طلبان چقدر بخیل هستند !
با با جان شما که مدعی اصلاح طلبی و ایجاد جامعه ای بهتر و در عین حال اسلامی هستید ، چرا جواب آدرس پرسیده شده را ندادید و با بی تفاوتی از کنار مسئله عبور کردید ؟
لابد این بی تفاوتی را از همان رهبر اصلاح طلب خائن به رای ملت یعنی خاتمی یاد گرفته اید که نابودی نظام ننگین جمهوری اسلامی را هشت سال به تعویق انداخته و آخر سر هم با کمال پر رویی آمد و گفت ( من یک تدارکاتچی بیشتر نبودم )
بله تدارکاتچی بزرگ و خائنی که به رای ملت خیانت کرد ولی حب جاه و مقام اجازه نداد که در زمان ریاست کذائیش کناره گیری نماید .
آخر سر هم که دید کسی دیگر کاه هم بارش نمیکند ، برای خود شیرینی و در یک انتصابات نمایشی دیگر ، رای خود را در یک روستا به صندوق انداخت ، که خوشبختانه رای همان حوزه هم برای اینکه نشان دهند که هیچ پشیزی برای او و هم پالگیهایش ارزش قائل نمیشوند ابطال گردید و به حساب نیامد .
توصیه میگردد دفعه بعدی سعی کنید جوابهای ساده و پیچیده هم وطنان عزیز ایرانی را به درستی پاسخ داده و باعث خشم و نفرت بیش از این ملت از خود نشوید و ملت با شعور و با فرهنگ ایران هم قول میدهند دست به سلاح سرد و یا گرم نبرده و مانند سابق تنها با یک سیلی آبدار شماها را بنوازند .
بهنام / 17 January 2015