ظهر جمعه ۲۳ آبان خبر درگذشت مرتضی پاشایی، خواننده پاپ در رسانههای ایران منتشر شد. در همان زمان نمایشگاه مطبوعات در تهران دایر بود. رسانهها انتظار داشتند که مدیران فرهنگی کشور به رسم چنین نمایشگاههایی، در آخرین روز گزارشی از دستاوردهایشان را به دست دهند: لایحه نظام رسانهای و انتصاب حسین انتظامی به عنوان نماینده مدیران مسئول در هیئت نظارت بر مطبوعات و مخالفت گروهی از روزنامهنگاران با او. تیتر یکی از روزنامههای تهران: «نیروی انتظامی». واکنش خودجوش مردم به درگذشت خواننده محبوبشان اما همه این صحنهآراییهای فرهنگی – سیاسی را در سایه قرار داد: ترانهای از مرتضی پاشایی در نمایشگاه مطبوعات پخش شد و فضا کاملاً تغییر کرد.
مردم بعد از شنیدن خبر درگذشت پاشایی، مقابل بیمارستان بهمن در تهران جمع شدند و با خواندن ترانههای او، یادش را گرامی داشتند. سپس این تجمعات خودجوش در بعضی از پارکهای تهران و در اصفهان و بوشهر و شیراز ادامه پیدا کرد.
خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) گزارش داده است که در پارک «آب و آتش» جوانان جمع شدند و ترانههای «یکی هست» و «جاده یکطرفه» پاشایی را زمزمه کردند. آنها شمع روشن کرده بودند و اتوموبیلها هم در خیابانهای اطراف این پارک ترانههای پاشایی را پخش میکردند و عکس او را به شیشه زده بودند.
مردم به همین سادگی به خوانندهای که در جمهوری اسلامی رسمیت ندارد، با یک حرکت خودجوش رسمیت میدهند: ما او و ترانههایش را دوست داریم. ما غمگینیم و بیان عاطفی غممان و بیزاری از صحنهآراییها و فریبکاریهای سیاسی را در ترانههای او پیدا کردهایم. پاشایی، خواننده جوانی که ترانه عصر پاییزیاش را تلویزیون دولتی جمهوری اسلامی پخش نکرد و وقتی همین ترانه در اینترنت منتشر شد، به یکی از محبوبترین ترانههای او تبدیل شد.
ویدئو: وداع با مرتضی پاشایی -همخوانی ترانه «جاده یه طرفه» جلوی بیمارستان «بهمن»
بنبست موسیقی پاپ
موسیقی پاپ مرغوب نیست. پاپ ایرانی هم از بدو انقلاب تا امروز سرکوب شده است. در ایران اصولاً سه گروه از هنرمندان در عرصه موسیقی پاپ فعالیت میکنند:
– گروههای زیرزمینی و هنرمندان تبعیدی که اصولاً تن به سانسور و نظارت ارشاد بر محتوای اثر نمیدهند.
– گروههای رسمیتیافته که مورد تأیید وزارت ارشاد هستند و نه تنها برای اجراهای صحنهای و انتشار آلبومهایشان مشکلی ندارند، بلکه در تلویزیون دولتی هم به هر مناسبت ظاهر میشوند، اما با اینحال از اقبال مخاطبان بیبهرهاند، تشخص و هویت موسیقایی ندارند و همانگونه که یکشبه ظهور کردهاند، بهزودی و به سادگی هم فراموش میشوند.
و سرانجام:
-گروههایی که در یک فضای خاکستری و تعریفنشده، در کشش و کوشش با ارشاد در حد فاصل میان موسیقی رسمی و موسیقی زیرزمینی حرکت میکنند.
زیارت و شوق دیدار امام هشتم شیعیان (علی اصحابی، بابک جهانبخش، و محسن چاووشی)، واقعه کربلا (محسن یگانه) و همچنین پاپ در حال و هوای دفاع مقدس (محسن چاووشی، فرزاد فرزین، بهنام صفوی، شهاب رمضان، مهدی یغمایی و فریدون آسرایی) از مهمترین درونمایههای ترانههای مورد تأیید وزارت ارشاد است.
مرتضی پاشایی بین گروه اول و دوم جای میگیرد. او در سال ۸۹ فعالیتش را آغاز کرد، با ترانه «یکی هست» به شهرت رسید، «عصر پاییزی»اش سانسور شد، اما «نگران منی» به عنوان تیتراژ سریال «ماه عسل» از تلویزیون دولتی ایران پخش شد. او فقط یک آلبوم دارد که در سال ۹۱ منتشر شده. دو سال بعد او در اثر سرطان معده درگذشت. با اینحال حرکتهای خودجوش مردم نام او را در تاریخ موسیقی ایران ثبت کرد.
تلاش برای غصب یک خواننده
در این میان حرکت خودجوش مردم در بزرگداشت خواننده محبوبشان دولت را هم غافلگیر کرده است. علی مرادخانی، معاون هنری وزارت ارشاد پیامی صادر کرد و گفت: «اقبال عمومی» مرتضی پاشایی «گواهی بر اخلاق شایسته و هنر ارزشمند» اوست.
پیروز ارجمند، مدیر مرکز موسیقی هم درگذشت پاشایی را تسلیت گفت. از آن سو، باشگاه خبرنگاران جوان با پدر مرتضی پاشایی گفتوگو کرد و از قول او نوشت: «پسرم عاشق نظام جمهوری اسلامی بود. نام پسرم را لکهدار نکنید.»
خبرگزاری مهر هم از کارزار غصب مرتضی پاشایی عقب نماند و بیانیه منسوب به خانواده او درباره «برخی تجمعات و حاشیهها» را منتشر کرد. در این بیانیه آمده است: «۱ – طرفداران مرتضی پاشایی کسانی هستند که شفای وی را از طریق برگزاری زیارت عاشورا و دعای توسل میخواستند. ۲ – شخص مرتضی پاشایی عاشق اهل بیت و اسلام و معنویت و مردم بود. ۳ – خانواده و خاندان مرتضی پاشایی افرادی در خط انقلاب و نظام مقدس جمهوری اسلامی و از مریدان اهل بیت هستند.»
بیجهت نیست که تلویزیون دولتی ایران اعلام کرده که این هفته در برنامه «بعضیا» با خانواده مرتضی پاشایی گفتوگو میکند و این گفتوگو را همراه با دو آیتم روی آنتن میبرد. به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) یکی از این دو آیتم به حضور مرتضی پاشایی در استادیوم آزادی در جریان بازیهای لیگ جهانی والیبال ربط دارد. غنچه قوامی را هم در همان روز بازداشت کردند.
داستان «انفجار بزرگ» نوشته هوشنگ گلشیری درباره حرکتهای خودجوش مردم در چهارشنبهسوریهای سالهای دهه هفتاد در شهرکهایی مثل اکباتان است: جوانها راه میافتند، به هم میپیوندند، انفجار بزرگی ناگهان اتفاق میافتد و هستی تازهای شکل میگیرد. مردم انتخاب کردهاند: جاده یکطرفه. راه بیبرگشت. آرزوهای بربادرفته نسلی و نسلهایی. آن انفجار بزرگ اتفاق میافتد. یکی میمیرد. یکی میماند. در این میان مدیران فرهنگی جمهوری اسلامی همواره تلاش کردهاند دستاوردها و نامهای غیر خودی را غصب کنند. تعادلی به وجود میآید. جمهوری اسلامی یک گام عقب مینشیند، و سپس دوباره خیز برمیدارد که از درون مستحیل شود. کافیست به تأثیر موسیقی پاپ در مداحیها توجه کنیم تا به ژرفای این استحاله درونی پی ببریم.
ویدئو: ترانه «یکی هست» با صدای مرتضی پاشایی
خوانندهای که در جمهوری اسلامی رسمیت ندارد !!!!!
چرا حرف ***می زنید ؟!! من نمی خواهم از دولت ایران دفاع کنم. ولی حرف ***می زنید.
بسیاری از آهنگ های مرتضی پاشایی در رادیو تلویزیون ایران پخش می شود.دریکی از پر بیننده ترین برنامه رادیو و تلویزیون ایران ، برنامه ماه عسل که به مانند برنامه هفتگی 90 ، در سی شب از ماه رمضان ، تیتراژ برنامه به همراه تصاویر خود پاشایی برای بیننده های میلیونی پخش می شد و بسیاری از مردم ، توسط همین برنامه ماه عسل به تهیه کنندگی احسان علیخانی با مرتضی پاشایی آشنا شدند.
ایشان در چندین برنامه زنده و پر بیننده از جمله برنامه تحویل سال شبکه دوم نیز به تلویزیون به همراه فرزاد حسنی ، مجری محبوب تلویزیون شرکت داشت.
جمعه شب ، یعنی حدود 12 ساعت پس از مرگ پاشایی برنامه گلخانه شبکه سوم به مدت نیم ساعت اول برنامه در مورد همین بود و مجری برنامه حتی سیاه پوشیده بود !!
امشب هم برنامه بعضی ها از شبکه سوم ، قرار است مصاحبه ای از از پاشایی که پخش نشده و به همراه آیتم دیگر مربوط پخش کند.
ایشان در ایران مجوز کنسرت داشت . هم قانونی بود ،هم اجازه کنسرت داشت. هم در تلویزیون بود. ***
امیر حسین / 16 November 2014
فقط خواستم اشاره ای داشته باشم به این مطلب که ( چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است)
ایشون (زنده یاد پاشایی) اگر یکی از طرفداران نظام جمهوری اسلامی بود و اگر عبید اهل بیت عصمت خانوم و اهل طهارت بود ، که نبود ، والا میگن که قسم حضرت عباس رو باور کنیم یا دمب خروس رو ؟
ایشون همیشه مدال مقدس فروهر بر گردنشون بود ،
حتی در لحظه های اخر،
چطور ممکنه که شما هم مخلص اهل چاخان (اهل بیت) باشی ،
و هم رهرو نیاکان خود؟
ببخشید سرتونو بدرد اوردم
بهزاد / 18 November 2014