چند روز بیشتر به ۲۰ ژوئیه باقی نیست. در این روز مهلت شش ماهه توافق موقت ژنو پایان میگیرد و طرفین باید به توافق جامع و نهایی دست یافته باشند. رفت و آمدهای دییلماتیک در دور ششم مذاکرات هستهای در وین همچنان ادامه دارند.
حضور وزرای خارجه آمریکا، فرانسه، بریتانیا و آلمان در آخر هفته گذشته در وین، انتظار و امیدواری برای رسیدن به توافق را افزایش داده بود اما این امیدواری زیاد طول نکشید.
در پایان نشست یکشنبه، وزیران خارجه اروپایی در اظهارنظرهایی مشابه، از وجود شکاف میان دو طرف و اختلافات جدی سخن گفتند و وین را ترک کردند. خبرگزاری فرانسه در گزارشی نوشت: آنها نتوانستند قفل مذاکرات هستهای را بشکنند.
وزیران خارجه روسیه و چین نیز به وین نرفتند و دلیل عدم حضورشان، برگزاری اجلاس «بریکس» در برزیل عنوان شد. روزنامه بریتانیایی گاردین نوشت : هنوز پنج مساله اصلی در برنامه هستهای حل نشده باقی مانده است. موضوع غنیسازی و تعداد سانتریفوژها برای غربیها و چگونگی برداشتن تحریمها از سوی تهران، مهمترین موضوعات مورد اختلاف ظرفین هستند.
جان کری وزیر خارجه آمریکا که در گفتوگوها به همراه ظریف و کاترین اشتون حاضر بود، روز دوشنبه در پاسخ به این پرسش که آیا پیشرفتی به دست آمده گفت : مذاکرات سختیست و هنوز داریم روی آن کار میکنیم . محمد جواد ظریف هم گفت: یک هفته کار سنگین پیش روست، ولی میتوان به نتیجه رسید.
چه تحولی در این فاصله کم برای رسیدن به توافق پایانی در جریان است؟
با توجه به شرایط اقتصادی،سیاسی و اجتماعی کنونی ایران و نیز وضعیت منطقه آیا جمهوری اسلامی ناگزیر به توافق با قدرتهای بزرگ برسر پرونده اتمی است ؟
آیا مهلت تعیین شده در توافق ژنو، تمدید میشود؟
سخن محمدجواد ظریف در باره «تاریخساز» بودن روز یکشنبه ۲۰ ژوئیه را چگونه میتوان ارزیابی کرد؟
این پرسش ها را رادیو زمانه با دو کارشناس مسایل ایران و پرونده هستهای، رضا تقیزاده در گلاسکو و حسن هاشمیان در استانبول در میان گذاشت.
بیم وامید برای کی ؟
برای کسانیکه میلیاردها دلار پول مردم را صرف بمب سازی کردند.
نه مردم ایران که سی و پنج سال شاهد چپاول اموالش میباشد و هرگونه اعتراضش بشدت سرکوب شده .
neda / 16 July 2014
سناریو دو حالته مذاکرد 45+1
1- ایران و 5+1 توافق میکنند و دوران حکومت نظام ولایت وفیه در حدود ده تا سی دیگر ادامه میابد و بالاخره بر اثر صدکات ویران کننده اجتماع، اقتصاد، فرهنگ، اخلاق… ایران، این کشور باستانی فرمی پاشد.
تجزیه ایران با ادمه همنیروند جهل، ظلم،… قطعی به نظر میرسد. چرا با توافق دیگر امیدی نیست رژیم حاضر به تن دادن به دموکراسی واقعی و عدالت بدهد و فساد و تبعیضات… بزداید!
یک دللی اینکه این رژیم اصلاح پذیر نیست تصویت قانون احزاب است که سط التزام به ولایت فقیه آمده و عملا اجازه اصلح بنیادی یا تغییر حکومت را به صورت مسالمت امیز از مردم نمیدهد!
این حکومت با چنین قوانینی عملا اعتقادی به دمورکاسی واقعی و موثر ندارد. یعنی تن به حاکمیت مردم بر حکومت نمیدهد و میخواهد اندکی بر مردم حکومت کنند!
2- عدم توافق، موجب فروپاشی سریع نظام احتمالا بشود چرا کهنمی تواند از تامین مخارج سنگین حکومت سراسر فساد و دزدی حاکمان و مزدورانش بربیاد. حکومت خاندان هزاران فامیل فاسد در ایران بیش از توان درامد این کشور بیچاره است. اکثریت رد فقر در نهایت سر به شورش میزنند. بخشهای عمده کشور به صورت ایران باقی میکانند و بخش کوچک و کم اهمتی مثل اذربایجان، کردستان، ترکمن صحرا و بلوچستان جدا میشود. پس از این تحولات یک دوران زنج آور بازسازی کشور طی خواهد شد.
بر اثر خشونتهای انقلاب ضد حکومت مذهبی و آخوندی-نظامی وقت، کشتار وسیعی از عوامل حکومت و معارضان روی خواهد اد. بسیاری از فاسدان دزد حاکمیت با سرمایه هایشان فرار خواهند کرد. شاید اکثر اینان توسط گورههای انتقام گیر مردمی از پای در بیایند و یا توسط اینترپل تحویل حکومت جددی شود تا محاکمه شوند و به سزایشان برسند.
در کل دوران خوبی به نظر نمی رسد برای ایرانیان!
پسر ایرانی / 16 July 2014