حبیب محبیان، خواننده و آهنگساز موسیقی پاپ که چند روز پیش در شهر ماسوله گیلان بازداشت شده بود، آزاد شده است.
پیش از این وبسایت محلی «دیار میرزا» نوشته بود حبیب محبیان که به نام کوچکش «حبیب» شناخته میشود، عصر روز سهشنبه ۱۷تیرماه «در حالی که مشغول ساخت کلیپ تصویری در شهرک تاریخی ماسوله در استان گیلان بود توسط نیروهای انتظامی با تمامی عوامل ساخت ویدیو کلیپ، دستگیر و تحویل مقامات قضایی شد.»
هرانا، وبسایت مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران نیز بهنقل از صفحه فیسبوک محمد محبیان، پسر وی، این خبر را تأیید کرد. محمد محبیان در اینباره نوشته بود: «حبیب که برای تعطیلات به ماسوله مسافرت کرده بود و بدون مشغول بودن به هیچگونه فعالیت فرهنگی توسط گروهی که مخفیانه او را ردیابی کرده بودند دستگیر و به بازداشتگاه انتقال داده شد.»
در پی انتشار این خبر، روز جمعه ۲۰ تیرماه ناصر عاشوری، نماینده فومن و شفت در مجلس ایران به سایت «انصافنیوز» گفت «جبیب» آزاد شده است.
عاشوری گفت: «فرمانده نیروی انتظامی [منطقه] حضوری به من توضیح داد، نیروی انتظامی به ایشان مشکوک شده بود که مجوز نداشته چون آن را ارائه نداده بوده، و چون از خارج آمده است، برای همین او را یک شب میهمان کرده بودند.»
به گفته وی، حبیب محبیان فردای همان روز از سوی دادسرا آزاد شده و رفته است.
این نماینده مجلس تأکید کرد که «حبیب زندانی نبود و آن شب هم [مأموران] بهعنوان میهمان ویژه وی را نگه داشتهاند.»
«حبیب» در سال ۱۳۸۸به ایران برگشت و در رامسر اقامت گزید. بازگشت او به ایران واکنشهای متفاوتی برانگیخت. در آن زمان برخی سایتها در ایران نوشتند که چون وی از معدود خوانندههای خارج از کشور است که فعالیت سیاسی علیه حکومت نداشته به همین دلیل دولت محمود احمدینژاد از آمدن وی به ایران استقبال کرده است.
این خواننده موسیقی پاپ پس از بازگشت به ایران درخواست مجوز انتشار آلبوم جدید خود را به وزارت ارشاد داد اما تاکنون پاسخ مثبتی به این درخواست داده نشده است.
با این حال کتاب «مرد تنهای شب» وی در فروردین ۱۳۹۳مجوز انتشار گرفت و در نمایشگاه کتاب تهران عرضه شد.
ترانههای «مادر»، «مرد تنهای شب»، «شهلای من»، «سلام همسایه»، «ببار ای برف» و «جوونی» از کارهای معروف «حبیب» هستند.
با قید سند آزاد شده: http://ensafnews.com/index.aspx/n/6814
نوید / 11 July 2014
خوش به سعادت حبیب که تونسته برگرده به ایرون وطنش !
امیرشکاری / 11 July 2014
هر چند که کشوری به نام “ایرون” نمی شناسم ولی واقعاً خوشا به حال کسی که بتواند خود را در وطن حس کند.
Delavar / 11 July 2014
نمیدانم بر چه مبنایی از خارج به ایران برگشته است .
شاید هم بوی کباب به مشامش رسیده است ولی نمیداند که اینجا خر داغ میکنند .
بهنام / 12 July 2014