عصر روز چهارشنبه، ۱۱ تیرماه ۱۳۹۳مقبره امامان دهم و یازدهم شیعیان (حرمین عسکریین) برای دومین بار مورد حمله خمپارهای نیروهای “داعش” قرار گرفت. آنها پیش از این نیز شش خمپاره به سمت این مکان مذهبی شلیک کرده بودند تا جنگ داخلی در عراق بیش از پیش چهره یک واکنش خونبار به ماهیت شیعی دولت عراق را به خود بگیرد.
بعد از اعلام خبر همدستی تعدادی از فرماندهان سنی مذهب ارتش عراق با داعشیها و متلاشی شدن ارتش این کشور در مناطق سنینشین، آیتالله سیستانی، مرجع تقلید شیعیان عراق با اعلام جهاد کفایی به کمک دولت شیعی نوری المالکی شتافت. در ایران نیز آیتالله مکارم شیرازی در فتوایی اعلام کرد: «بنده با صراحت عرض میکنم دفاع از تمامیت عراق مخصوصاً عتبات عالیات بر همه علاقهمندان به اسلام و اهلبیت (علیهم السلام) به عنوان جهاد فی سبیل الله واجب است و شهیدان این راه به شهدای کربلا میپیوندند.»
گرچه جمهوری اسلامی ایران برای دفاع از دولت شیعی عراق اقدامات پیدا و پنهان بسیاری انجام میدهد اما رهبر جمهوری اسلامی در سخنرانی خود اعلام کرده است «با دخالت آمریکاییها و دیگران در مسائل داخلی عراق به شدت مخالف است» و آن را تأیید نمیکند زیرا «دولت و ملت عراق و مرجعیت دینی این کشور توانایی تمام کردن این فتنه را دارند.»
در ایران در صحبت با برخی از طرفداران رهبر نظام دیده میشود که آنان معتقدند آیتالله مکارم شیرازی از مصادیق «دیگران» است و دستور عدم دخالت در اوضاع عراق شامل حال فتوای جهاد توسط او نیز میشود. شاهد این مدعا را میتوان در پرس و جو از شماری شهروندان عادی دید که نظرات خود را پیرامون رویدادهای عراق و ارتباط تحولات این کشور با ایران بیان میکنند.
بعضی از شهروندان اطلاعات دقیق و به روز از تحولات عراق دارند و صحبتهای عدهای دیگر نشان میدهد اخبار و اطلاعات آنان متعلق به چند روز پیش است اما همه افرادی که با آنان صحبت شده، کم و بیش از تحولات کشور همسایه ایران با خبر هستند. پرسش نخست این است که چرا اخبار جنگ در عراق برای ایرانیان اهمیت دارد؟
● یک صراف علت پیگیری مسائل عراق را تاثیر اخبار در بازار ارز و طلا میداند و اطلاع از آنرا لازمه کار خود میبیند. او از طریق شبکههای ماهوارهای، اخبار صدا و سیما، اینترنت و روزنامه اخبار مختلف را پیگیری میکند.
● یک شهروند بازنشسته که اخبار عراق را از طریق اخبار صدا و سیما پیگیری میکند نگران وقوع جنگ بین ایران و داعش است و میگوید: «مکه رفتی؟ شما این وهابیها را نمیشناسی. به ما که شیعه هستیم میگویند نجس. حکم دارند مال و اموال و زن و بچه کسی که شیعه است حلال است. میبرند برای خودشان.»
● یک شهروند ۳۰ ساله ایرانی اخبار عراق را از طریق شبکههای ماهوارهای و اینترنت پیگیری میکند و دلیل آن را تاثیر حوادث عراق بر آینده ایران میداند. او میگوید: «عراق بین ایران و لبنان، سوریه و فلسطین است. از طریق عراق وسایل میبرند برای این کشورها. خرابکاری میکنند و دخالت ایجاد میکنند! دولت عراق دست نشانده اینها (جمهوری اسلامی) است. مجلس عراق دیگر به نخست وزیری مالکی رای نمیدهد. دولت عراق عوض بشود اینها کمتر میتوانند مشکل درست بکنند و به مرور زمان مشکلات مردم ایران در رابطه با تروریسم کمتر میشود.»
● خانمی محجبه با سنی در حدود ۴۰ سال اهمیت مسائل جاری در عراق را این گونه شرح میدهد:«حرم امامان معصوم در عراق، هویت شیعه است. اگر خدای ناکرده هتک حرمتی به عتبات عالیات صورت بگیرد، آبرو و اعتبار شیعه در جهان اسلام زیر سوال میرود. عربستان به دنبال یک خلافت اموی است و ترکیه در خیال خام خودش میخواهد امپراطوری عثمانی را دوباره تاسیس کند. به تاریخ که نگاه میکنیم، میبینیم امپراطوری عثمانی به آن بزرگی و قدرت سقوط کرد اما کشور ما به برکت نظر پر برکت معصومین پابرجا مانده و امروز ارتش استکبار جهانی با همپیمانان آل سعود، آل نهیان و آل خلیفه جرات نزدیک شدن به مرزهای ایران را ندارند. فتنه داعش برنامهای برای ضربه زدن به جمهوری اسلامی است. تنها تفکری که امروز در جهان علیه سلطه آمریکا و اسرائیل ایستاده است تفکر شیعه است.»
ایران چه موضعی در رویدادهای عراق بگیرد؟
پای صحبت مردم درباره رویدادهای عراق که بنشینیم، میبینیم که نظراتشان بسیار متنوع است: از اعتقاد به لزوم سکوت و بی تفاوتی تا تشویق به حمله نظامی به داعش.
● یک کارمند بخش اداری دادگستری معتقد است داعش توانایی حمله به ایران را ندارد بنابراین دلیل ندارد نیروهای نظامی ایران در عراق عملیات گسترده انجام بدهند. او معتقد است: «در همین حد که اطراف نجف، کربلا و سامرا برای احتیاط نیرو مستقر شود کفایت میکند. وضعیت ایران با عراق از زمین تا آسمان متفاوت است. عراق یک کشور جنگ زده است. هر روز بمبگذاری و درگیری نظامی دارند، عشایر هستند. ما به حمدالله در ایران امنیت و آرامش داریم. طرف ایران نمیآیند… اینکه تهدید میکنند علیه ایران، برای این است که ما از مردم عراق حمایت نکنیم تا آنها بتوانند دولت عراق را از بین ببرند.»
● راهکار یک جوان ۲۲ ساله توصیه به دولت عراق برای درخواست کمک از ایران است. او میگوید: «چهار نفر القاعدهای این همه فکر ندارد. عراق از ایران درخواست کند از صبح تا شب با اف۱۴ و هلیکوبترهای کبرا بمباران کنند بعد ارتش عراق پیشروی کند و هر کس القاعدهای پیدا کرد را بکشد.»
● یک شهروند کرد معتقد است بهترین راهحل، متحد شدن ایران با حکومت خودمختار کردستان است. او میگوید:«نوری مالکی تمام شده. یکی دیگر بگذارند غائله ختم شود. رای مال شیعهها است. از هر ۱۰ نفر، هفت یا بیشتر شیعه است. به سنیها فدرالی بدهند راضی میشوند. حق سنیها رعایت نشده برای همین از داعش طرفداری میکنند. نخست وزیری و دولت دست شیعه میماند. رابطه شیعه با ایران خوب است. کرد هم با کسی جنگ نداشته تا به حال در عراق. نه شیعه و نه سنی. شیعههای عراق حکومت کردن بلد نیستند.»
این شهروند اهل شهر سقز میگوید: «پیشمرگه حریف داعش نیست. عربستان و ترکیه حمایت میکنند از آنها. پیشمرگه پائین درگیر شود از بالا دور میزنند و نیروی تازه نفس وارد میکنند… رابطه کرد با ترکیه خیلی خرابتر از رابطه ایران و کرد است. آنجا آشتی کردند با وجود اینکه اوجالان اسیر است و ترکیه دشمن کرد بوده است. ایران دشمنی ندارد در حد ترکیه. احزاب کردی دیگر دنبال تجزیهطلبی نیستند. خواستشان فدرالی است. ایران شرط میگذارد برای حمایت از کردها. این کار را خراب کرده است.»
● پرستار یک بیمارستان با نا امیدی از اتفاقات عراق یاد میکند و میگوید: «درد سرش برای مردم ماست. اگر موشک بخورد به گنبدها، پول بازسازی را از بودجه ایران میدهد. برای جنگ سوریه و عراق هم از پول مردم خرج میکنند. تجهیزات بیمارستانی ما ناقص است، در بیمارستانهای دولتی کمبود نیرو داریم. کشور خودمان مهمتر از عراق است.»
«فتوای درجه دو»
پیدا کردن مقلدین آیتالله مکارم شیرازی برای صحبت درباره تحولات اخیر عراق و فتوای جهاد این مرجع تقلید دشوار است. افراد مسن در ایران بیشتر مقلدان ایتالله صافی و آیتاللههای درگذشته گلپایگانی و اراکی هستند. بعد از این سه مرجع، تعداد مقلدان آیتالله خمینی چشمگیر است. مقلدان مراجعی مانند مکارم شیرازی و نوری همدانی بیشتر نوجوانان و جوانان مذهبی و غیر سیاسی هستند. بسیجیها، نوجوانان و جوانان طرفدار جمهوری اسلامی نیز مقلد علی خامنهای هستند.
مشکل دیگر بر سر راه یافتن مقلدان آقای مکارم شیرازی این است که بخش بزرگی از نوجوانان و جوانان ایرانی نسبت به مسئله تقلید و مرجع تقلید بیتفاوت هستند و هنگامی که نام مرجع تقلید آنها پرسیده میشود از حالت صورت و حرکت دستهایشان مشخص میشود که تا کنون به چنین مسئلهای فکر نکردهاند یا مدتهاست از آخرین باری که درگیر این مسئله بودهاند گذشته است.
● یک شهروند ۱۸ یا ۱۹ ساله مذهبی با ظاهر مرسوم یک نوجوان بسیجی که در استفاده از یک ادکلن خوشبوی خارجی زیادهروی کرده است فتوای مکارم شیرازی را یک «فتوای درجه دوم» مینامد و معتقد است تا وقتی ولی فقیه وجود دارد، دیگر مراجع اجازه دخالت در سیاست را ندارند و فقط باید به امروز مذهبی رسیدگی کنند.
● یک خانم ۲۱ ساله که فقط در حضور مادر و خواهر خود حاضر به پاسخ دادن به سوالات این گزارش میشود از صدور فتوای جهاد توسط مکارم شیرازی بی اطلاع است. او میگوید در این رابطه نظری ندارد و باید برای کسب تکلیف با دفتر نمایندگی این مرجع تقلید شیعه تماس بگیرد. مادر این خانم در مقابل این سوال که آیا راضی هستید دختر شما برای جهاد به کشور عراق برود با ترس و اضطراب میگوید: «نه. دختری که ازدواج نکرده است نمیتواند برای جهاد برود. اول باید ازدواج کند.»
برای اینکه خیال این مادر نگران را آسوده کنم به او اطلاع میدهم که جهاد بر مبنای یک حکم تکلیفی، شامل حال زنان نمیشود. این خانم فرزند پسر ندارد اما از او سوال کردم آیا اگر فرزند پسر داشت راضی به رفتن او به عراق بود؟ پاسخ داد: «چی بگم والله؟ برای مادر سخت است. ارتش و سپاه هستند. اینها بروند بهتر است. کاری از دست جوانها بر نمیآید.»
در پایگاه اطلاعرسانی آیتالله مکارم شیرازی درباره فلسفه جهاد از قول امام اول و ششم شیعیان نوشته شده است جهاد موجب “مجد و عظمت” فرزندان مسلمین و عامل “عزت و سربلندى” اسلام است. از یک مسافرکش سوال کردم که آیا موافق این نظر است یا خیر؟ او میگوید:«راست گفتند. همهاش عظمت و سربلندی است. اسم کوچه و خیابان به نام شهید میکنند. بچههایشان بدون کنکور میروند دانشگاه دولتی، بدون امتحان میروند سر کار. وام میدهند. ما عقلمان نمیرسید، اگر میدانستیم به جای اینکه یک عمر دور از جان شما مثل خر جان بکنیم میرفتیم شهید میشدیم تا حداقل خانوادهمان به یک نان و نوایی برسند.»
● یک بازاری که مقلد مکارم شیرازی است درباره فتوای جهاد میگوید: «جهاد برای جوانان است. افرادی که مثل ما پا به سن گذاشته هستند واجب نیست بروند جهاد.» او میگوید:«کسبه وجوهات شرعی را میدهند به حضرات آیات. برای هر کاری لازم باشد مصرف میکنند. تا اینجا وظیفه کسبه است. کارهای دیگر، مسئولیتش با افرادی است که توانایی دیگر دارند.»
● صاحب ۳۵ ساله یک کافینت کوچک که طبق گفته خودش مرجع تقلید ندارد میگوید: «بچه که بودیم، برای نماز و روزه، مرجع تقلید ما پدرمان بود. از اون میپرسیدیم. بعدش دیگه ول کردیم این چیزها را.» او درباره فتوای جهاد مکارم شیرازی معتقد است:«نیرو زیاد دارند. ببرند عراق. بسیجیها این همه سال از امکانات استفاده کردهاند بالاخره یک کاری انجام بدهند که نشان بدهند فایدهای دارند.»
● یک فارغالتحصیل دانشگاه که هفت ماه است در تلاش برای پیدا کردن شغل است میگوید: «کل ارتش عراق چند نفر است؟ لازم نیست همه بروند. از افرادی که میروند نماز جمعه و راهپیمایی ۵۰۰ هزار نفر ]برای جهاد[ انتخاب کنند. آنها باید اول بروند که اعتقاد دارند به این چیزها.»
● یک پیرمرد ۶۱ ساله برداشتی به مراتب سختگیرانهتر از مراجع تقلید شیعه درباره جهاد دارد. او معتقد است: «وقتی حکم جهاد میدهند، زن و مرد و پیر و جوان باید بروند جبهه. بهانه بیاوریم که کار داریم، حقوق نداریم، زن و بچه داریم، به درد نمیخورد. واجب است. اسم نویسی کنند باید همه اسم بنویسند… حکم خداست.»
● یک شهروند ۲۹ ساله که به کار تدریس خصوصی دروس دبیرستانی مشغول است درباره مکارم شیرازی و فتوای جهاد او میگوید: «من اعتراض دارم. بی جهت با این سوالها مکارم شیرازی را بزرگ میکنید. مکارم شیرازی توهم زده است که بعد از خامنهای رهبر میشود. بیشتر از بقیهشان علیه جنبش سبز در تلویزیون صحبت کرد. آن موقع طرفدار احمدینژاد بود الان طرفدار روحانی شده است. رنگ عوض میکند.»
او در عین حال اعتقاد دارد که فتوای جهاد مکارم شیرازی به نفع ایران است: «خامنهای دیگر نمیتواند حکم جهاد بدهد چون آن وقت میگویند مکارم زودتر فهمید و خامنهای زیر سوال میرود. سن کفالت پدر را زیاد کردهاند. شده است ۷۰ سال. معافیت پزشکی چاقی و لاغری و بعضی چیزهای دیگر حذف شده است. اگر جنگ بشود کارتهای معافیت را باطل میکنند. این خوب نیست.»
● یک خانم کارمند با بیشتر از ۲۰ سال سابقه کار در رابطه با فتوای جهاد و موضوع جنگ داخلی در عراق میگوید: «…احمدینژاد رفته است اما فکر نکنید مشکلات کشور حل شده است. هنوز کارها بی حساب و کتاب انجام میشود. وضعیت کشور را هم که میبیند با این گرانی و مشکلاتی که برای جوانها هست. بچسبید به زندگی و سرتان به کار خودتان باشد. بروید جنگ خدای نکرده کشته بشوید یا تیر بخورید چه فایده دارد؟ داعشیها وحشی هستند، سرتان را میبرند یا بدون دست و پا بر میگردید. جنگ خوب نیست. نگذارید کسی گولتان بزند.»
عقب نشینی توام با پافشاری بر فتوای جهاد
چندی قبل در قسمت استفتائات سایت رسمی آیتالله مکارم شیرازی به عنوان مقلد این مرجع تقلید شیعه سوال پرسیدم که آیا بر مبنای فتوای صادره شده لازم است برای جهاد به کشور عراق سفر کنم یا خیر؟ پاسخ به این سوال بیش از حد معمول طول کشید. به گفته مسئولان پاسخگوئی دفتر مکارم شیرازی علت تاخیر، ارجاع پاسخ داده شده به «قسمت بازبینی» عنوان شده بود.
مکارم شیرازی که در بیانیه خود با صراحت گفته بود دفاع از تمامیت عراق مخصوصاً عتبات عالیات «بر همه علاقهمندان به اسلام و اهلبیت»به عنوان جهاد فی سبیلالله واجب است، بعد از موضعگیری خامنهای به عنوان ولایت فقیه نظام جمهوری اسلامی از موضع خود عقبنشینی کرده و میگوید: «همانگونه که در بیانیه اشاره شده است حکم جهاد برای مردم عراق است.» با این حال او باز هم تاکید دارد «برای مسلمانان کشورهای دیگر نیز آمادگی برای جهاد لازم است تا اگر دولت عراق دعوت کند به کمک او بشتابند.»
عراق؛ چرا “سلطان شکر” اعلام جهاد کرد؟ – منصور امان
رژیم جمهوری اسلامی هر چه بیشتر به جنگ فرقه ای در عراق دامن می زند. در این راستا، آیت الله مکارم شیرازی، یک مُلای پُرنفوذ حُکومتی، روز دوشنبه اعلام “جهاد” کرد و شیعیان را به جنگ برای “دفاع از عتبات عالیات” فراخواند.
فتوای آیت الله مکارم پیرو یک روش آزموده شده حاکمان ایران صادر گردیده که براساس آن مقبره ها یا مکانهایی که پیروان مذهب شیعه مُقدس می شمارند را به عُنوان پوشش استتاری مقاصد سیاسی خود به کار می گیرند. مُنفجر کردن آرامگاه امام هشتُم شیعیان در مشهد و مُنتسب ساختن این تبهکاری به گُروه اپوزیسیون مُجاهدین خلق برای بی اعتبار کردن آن، یک نُقطه برجسته در کارنامه این سیاست به حساب می آید.
در بُعدی گُسترده تر، به کارگیری ترفند مزبور را در سوریه می توان مُشاهده کرد؛ جایی که رژیم ولایت فقیه استخدام و ارسال مُزدور برای جلوگیری از سرنگونی تنها مُتحد منطقه ای اش را با دفاع از “حرم زینب” آرایش می دهد.
بالا بُردن تابلوی جهاد مُقدس از سوی آیت الله ناصر مکارم شیرازی، با اعلام نااُمیدی رهبر جمهوری اسلامی از دخالت نظامی آمریکا در عراق همزمان شده است؛ امری که به دُشواری می توان آن را تصادُفی به حساب آورد.
حاکمان ایران اُمیدوار بودند داعش بتواند ایالات مُتحده را وارد یک جنگ نیابتی علیه مُخالفان آقای مالکی بکند و آنان را از شر طیفها و گروه های مُزاحم در عراق رها سازد. روز یکشنبه آقای علی خامنه ای پس از آشکار شدن رویکرد مشروط و مُحتاطانه واشنگتُن به بُحران عراق، با بیان اینکه “قویا با هر گونه دخالت آمریکا مُخالفیم”، تعبیر نشدن این خواب را به اطلاع همگان رساند.
بنابراین تنها راه عملی که برای “نظام” به منظور بر سرکار نگه داشتن دست نشاندگانش و حفظ نُفوذ خود به جا می ماند، سربازگیری از میان طیفهای مُتعصب مذهبی و تشکیل و پُشتیبانی از اوباش شبه نظامی است. وجود این سیاهی لشکر، حتی در صورت نامُمکن شدن حفظ آقای مالکی، می تواند به مثابه ابزاری در خدمت چانه زنی و سهم گرفتن در یک سازش فاسد بر سر حُکومت آینده عراق قرار گیرد.
از این زاویه نیز آیت الله حُکومتی که لقب “سُلطان شکر” را با خود یدک می کشد، به موقع روی گاری “جهاد” پریده است. چه، آیت الله علی سیستانی، یک مُلای صاحب نُفوذ در عراق که هفته گذشته فتوای “جهاد” داده بود، زیر فشار اعتراضها به وی به خاطر تحریک به جنگ فرقه ای، از ارابه جنگی پیاده شده و از “احتمال سوواستفاده” از فتوایش ابراز نگرانی کرده است. آیت الله مکارم تحت تاثیر این تحول به عُنوان “مرجع” یدکی روی صحنه آورده شده تا به دستگاه آتش افروزی سوخت انسانی برساند.
همچون دیگر “مراجع” شریک در قُدرت و ثروت، آیت الله مکارم شیرازی برای بیرون کشیدن دستورها و فتواهای شریرانه از آستین، راه دوری نباید برود. منافع سیاسی و اقتصادی این اُلیگارشی مذهبی با یک ایدیولوژی انسان ستیزانه گره خورده است. آقای ناصر مکارم یک چهره فاشیسم دینی را زمان کوتاهی پیش از این با ابراز نگرانی از توطیه برای “افزایش جمعیت” شهروندان سُنی کشور به نمایش گذاشته بود. فتوای جدید او، این سیاست تصفیه مذهبی را تداوم داده است
hamid / 08 July 2014