تیم ملی فوتبال ایران با کسب یک امتیاز از گردونه بازیهای جام جهانی برزیل حذف شد. اظهار نظر طرفداران ورزش در ایران پیرامون دفاع منطقی تیم ملی فوتبال در برابر نیجریه، بازی قابل قبول در مقابل آرژانتین و باخت غیره منتظره در برابر بوسنی جای خود را به صحبت درباره موفقیت تیم ملی والیبال در لیگ جهانی داده است، اما جام جهانی فوتبال برای عدهای از ایرانیان که در زمینه شرطبندی در مسابقات فوتبال فعال هستند یا برگزاری مسابقات جام جهانی آنها را برای شرط بندی وسوسه کرده است همچنان ادامه دارد.
پیش از این سایت تابناک از «درآمد ۱۵ میلیاردی شرطبندی در فوتبال پاک ایرانی با مجوز وزارتخانه» خبر داده بود. خبری که باعث غافلگیری کسی نشد.
صدا و سیمای جمهوری اسلامی نیز در برنامه شوک به وجود شرطبندیهای میلیونی روی مسابقات فوتبال در ایران اعتراف کرده بود. از آنجایی که صدا و سیمای جمهوری اسلامی به سختی واقعیتهای اجتماعی در ایران را میپذیرد باید مطمئن بود رواج شرط بندی در فوتبال به حدی رسیده است که تهیهکنندگان برنامه امنیتی شوک نسبت به آن واکنش نشان دادهاند.
یک اقتصاددان ایرانی معتقد است در اقتصادی که نرخ بیکاری در بین جوانان ۲۵ درصد است، رواج جرم و جنایت، مشاهده پدیدههایی مانند شرکتهای هرمی، افزایش شغلهای کاذب، گرایش به استفاده از مواد مخدر و «تلاش افراد برای یک شبه پولدار شدن» دور از انتظار نیست.
واقعیت آن است که افراد زیادی در این مسابقات شرکت میکنند. کشاورزان استانهای شمالی با خرید برگههای کاغذی و افراد ثروتمند در پایتخت با ثبتنام در سایتهای جهانی شرطبندی و از طریق انتقال ارز با واسطه صرافیها سعی میکنند بخت خود را برای کسب پول بسنجند.
بازار شرطبندی روی فوتبال در ایران آنقدر داغ هست که برای شرکت در این شرطبندیها دفترچه راهنما درست شودو امتحانات مدارس و دانشگاهها برای عدم تداخل با بازیهای جام جهانی فوتبال تغییر زمان بدهد. از افراد بیسواد گرفته تا تحصیل کرده، همه قشر و گروهی در این قمار شیرین حضور دارند.
در این گزارش به مسابقات شرطبندی فوتبال در ایران پرداخته شده است؛ مسابقات کوچک و بزرگی که با مبلغ ورودی ده هزار تومان تا یک میلیون تومان و بیشتر در جریان است و توسط افرادی در داخل ایران سازماندهی و راهاندازی میشوند.
در این کار همیشه ریسک بالاست
علی، کارمند ۲۹ ساله یک شرکت خصوصی و میگوید: «بیشتر در مسابقات جام باشگاههای اروپا و جام جهانی» شرطبندی روی مسابقات فوتبال رواج دارد.»
به نظر او «کسانی که روی لیگ دسته دو، دسته یک و لیگ برتر شرطبندی میکنند کارشان همین است. حرفهای شرطبندی میکنند، ولی کسانی که با دوستانشان این مسابقات را راه میاندازند بیشتر قصد تفریح دارند. چون شرطبندی میکنند مسابقات حالت به اصطلاح جذابتری پیدا میکند.»
علی با ۳۰ هزار تومان وارد یکی از این مسابقات شرطبندی شده است. او میگوید: «در لیگ ما ۵۳ نفر شرکت دارند. یک میلیون تومان جایزه نفر اول است. جایزه نفر دوم ۳۰۰ هزار تومان و نفر سوم ۱۰۰ هزار تومان. باقی پول خرج فرستادن اساماس کسی است که بقیه را جمع کرده است.»
یک روانشناس: «در شرطبندی چون فرد پیروزی را همیشه در یک قدیمی خود احساس میکند ممکن است به صورت پیاپی شانس خود را برای موفقیت امتحان کند و به شرطبندی معتاد شود. این نکته را هم در نظر داشته باشید که تجربه حس هیجان و ترس و ترشح هورمون آدرنالین میتواند از موارد اعتیاد محسوب شود.»
علی، روند کار را اینگونه شرح میدهد: «معمولاً یک نفر به بقیه اساماس میزند. هرکس میتواند دوستان و آشنایان خودش را دعوت کند. تعداد که مشخص شد شماره حساب اعلام میشود. بعضیها نقدی پرداخت میکنند. امتیازدهی و چیزهای دیگر توافقی است. اگر امتیاز مسابقه فینال بالا باشد امکان برگشتن به مسابقه برای کسانی که نتایج را درست حدس نزدهاند هست. فرض کنید اگر هر بازی مرحله اول دو امتیاز داشته باشد، بازی فینال را ۳۰ یا ۵۰ امتیازی تعیین میکنند. اینطوری یک نفر که امتیازش زیاد است ممکن است در بازی فینال سقوط کند و کسی که امتیازش پایین است در بازی فینال امتیازش بالا بکشد.»
البته او معتقد است در این کار همیشه ریسک بالاست. به این دلیل که «در بازی فینال خیلی وقتها مشخص است چه کسی برنده است و همه درست تشخیص میدهند. وقتی اگر مشخص نباشد کدام تیم برنده است، ممکن است جای برنده و بازنده شرطبندی عوض شود».
محسن دانشجوی سال چهارم است. او میگوید:«از زمان دبیرستان در این مسابقات شرکت میکردم. برادر بزرگم کمکم میکرد… دو بار برنده شدم. خیلی پول بود. شب بازی فینال اینقدر استرس داشتم که برادرم برایم مشروب ریخت. هیچ وقت جرئت نمیکردم جلوی برادرم مشروب بخورم. آن شب خودش گفت بخور. برادرم در شهر رشت برگزار کننده است. با پول برد، خانه و ماشین خریده است. با هم فیلم گرگ وال استریت را نگاه میکردیم. بعد از فیلم گفت هر طور شده یک سایت شرطبندی بینالمللی درست میکند.»
از آنجا که مسابقات جام جهانی برزیل آخرین فرصت شرطبندی محسن در دوران دانشجویی است تصمیم گرفته تا بزرگترین مسابقات شرطبندی خودش را در بین دانشجویان به راه بیاندازد. در این شرطبندی ۸۳۴ نفر از دانشجویان دانشگاههای مختلف ایران حضور دارند که هر یک با مبلغ ۴۰ هزار تومان وارد شدهاند. جایزه نفر اول، دوم و سوم به ترتیب ۲۰، ۸ و ۲ میلیون تومان است. مبلغ قابل توجهی بالغ بر سه میلیون و ۳۶۰ هزار تومان نیز سهم برگزارکننده مسابقه است. او میگوید برای ترتیب دادن این مسابقه یک سال فکر کرده و زحمت کشیده است.
از محسن سوال کردم:
چطور درآمد شما از نفر سوم بیشتر است؟ تقریبا دو برابر نفر سوم است.
−همه کسانی که دفعه اول است میخواهند وارد شرطبندی شوند این سئوال را میکنند. کسی که یکبار تجربه داشته باشد برایش طبیعی است.
ممکن است برای کسانی که این تجربه را ندارند توضیح بدهید؟
− هر اتفاقی بیافتد من باید جواب بدهم. اگر کسی پول ندهد یا پولها گم بشود برای کسی مهم نیست. من باید پول را از جیب خودم بدهم. سه نفر برای من کار میکنند که هرکدام جداگانه پیشبینیها را ثبت میکنند و امتیازات را حساب میکنند تا اشتباه نشود. من حقوق آنها را باید بدهم. یک عالمه خرده خرج دارد این کار. وقتی نفر اول و دوم و سوم مشخص شد باید با ماشین بروم شهر آنها تا جایزه را بدهم و عکس بگیرم…
چرا باید عکس بگیرید؟
− برای اینکه بقیه نفر برنده را بشناسند و تشویق بشوند در شرطبندی بعدی شرکت کنند.
چند درصد از کسانی که پول خود را از دست میدهند باز هم در نوبتهای بعدی شرکت میکنند؟
− من فقط با فوتبالیها کار میکنم. غیر فوتبالیها دردسر زیاد دارند. برای کسی که فوتبالی است باختن عادی است.
فوتبالی و غیر فوتبالی بودن یک نفر چطور مشخص میشود؟
− من زنگ میزنم. هر کسی بخواهد شرکت کند خودم زنگ میزنم و هماهنگ میکنم. با دو تا سئوال مشخص میشود طرف اهل فوتبال هست یا نه.
اگر به قول شما فوتبالی نباشند چه دردسری درست میکنند؟
− اول شور و شوق دارند، ولی وقتی دو تا نتیجه را غلط پیشبینی میکنند پشیمان میشوند و میگویند میخواهیم انصراف بدهیم.
شرکتکنندگان در شرطبندیای که شما به راه انداختهاید اهل چه شهرهایی هستند؟ چند درصد زن و چند درصد مرد هستند؟ سن و سال آنها در چه حدودی است؟
− من با زنها کار نمیکنم. فقط مردها.
چرا؟
− اساماس میزنند به جای پیشبینی بازی، خواهش میکنند نتیجه بازی را به آنها بگویم. وسط بازیها مادرشان زنگ میزند و میگوید ما در جریان کار دخترمان نبودهایم و باید پولش را پس بدهیم وگرنه شکایت میکنند…
از سن و سال و محل سکونت شرکتکنندگان بگویید لطفا.
−همه دانشجو هستند. تهران، رشت، شیراز، اهواز، مشهد، کرج، قزوین و…
چرا بقیه افراد مثل شما خودشان شرطبندی راه نمیاندازند؟
− اگر قرار باشد همه شرطبندی راه بیاندازند چه کسی شرکت کند؟
منظورم این است چرا بقیه افراد به این فکر نمیافتند که شرطبندی راه بیاندازند تا مثل شما بدون استرس برد و باخت، پول به دست بیاورند؟
− فکر میکنید استرس ندارد؟ به خدا سخت است. شما فکر میکنی کار سادهای است، اما اینطوری نیست. باید کار را بلد باشی. اعتبار حرف اول را میزند. هیچکس بدون اعتماد پولش را دست کسی نمیدهد.
حلال و حرام اسلامی یا حلال و حرام حکومتی؟
مجید، کارگر یک فروشگاه وسایل تزئینی است. او میگوید به دلیل حرام بدون پول شرطبندی در این مسابقات شرکت نمیکند، اما چندین بار برای شرکت در این شرطبندیها دعوت شده است.
دفتر مرجع تقلید او در جواب استفتای تلفنی مجید پاسخ داده است که استفاده از کلمات «مسابقه» و «جایزه» برای مسئلهای که برد و باخت در آن مطرح است همان حکم شرطبندی را دارد.
ساسان: «در مسابقات تلویزیون فقط در برنامه عادل فردوسیپور در حدود سه میلیون نفر شرکت میکنند. ۶۴ تا مسابقه است هر اساماس فارسی ده تومان. میشود یک میلیارد و نهصد میلیون تومان تقریباً. دلیل نمیشود چون اساماس ۱۰ تومان است با شرطبندی فرق داشته باشد.»
ساسان ۳۱ سال دارد و فروشنده تاسیسات ساختمانی است. او معتقد است تفاوتی بین کار گروههای شرطبندی و صدا و سیما وجود ندارد. ساسان ادعای خود را اینگونه توضیح میدهد: «فرض کنید ۱۰۰ نفر، نفری ۱۰۰ هزار تومان برای شرطبندی بگذارند. ده میلیون تومان میشود. در مسابقات تلویزیون فقط در برنامه عادل فردوسیپور در حدود سه میلیون نفر شرکت میکنند. ۶۴ تا مسابقه است هر اساماس فارسی ده تومان. میشود یک میلیارد و نهصد میلیون تومان تقریباً. دلیل نمیشود چون اساماس ۱۰ تومان است با شرطبندی فرق داشته باشد. تازه برنامه شبکه ورزش و شبکه ۲ هم هست. برنامه زیاد است. چند نفر از دوستان خود من در مسابقات پیشبینی همه شبکهها شرکت کردهاند.»
ساسان نکته دیگری را نیز به حرفهای خود اضافه میکند: «من اسلامی نیستم. مسابقات تلویزیون خیلیها را سرگرم کرده است. این وسط یک تعدادی ماشین و سکه و تبلت میبرند. اشکالی ندارد. کسانی که جداگانه برای خودشان شرطبندی میکنند پول خودشان را حق دارند به هر شکلی که دوست دارند خرج کنند. مثالی که زدم درباره تلویزیون برای این است که اگر مهم بود خود تلویزیون حکومت انجامش نمیداد.»
شاید پولدار شدم
مریم دختری ۲۴ ساله و مجرد است. شغلی ندارد و با پدر و مادر خود زندگی میکند. او با مبلغ ۱۰۰ هزار تومان در چهار مسابقه شرطبندی شرکت کرده است و همزمان از طریق پیام کوتاه در مسابقات تلویزیونی نیز شرکت میکند.
او ماجرای ورود خود به شرطبندی فوتبال را اینگونه شرح میدهد: «بازی اتلتیکو مادرید و رئال مادرید بود. در فیس بوک عضو چند گروه ورزشی هستم. قبل از بازی همه با هم بحث میکردند. من برای اینکه رئال مادریدیها را اذیت کنم نوشتم که شرط میبندیم اتلتیکو به رئال گل میزند. ۲۴ نفر به کامنت من جواب داده بودند. دو نفر گفتند سر یک کارت شارژ پنج هزار تومانی شرط میبندند که رئال مادرید گل اول را میزند. چند نفر هم سر اینکه رئال مادرید میبرد، میخواستند با من شرط یک به پنج ببندند. من حوصله جواب دادن به همه را نداشتم. برای تفریح با همان دو نفر اول شرط بستم. دو روز بعد که به فیسبوک رفتم دیدم هر دو نفر برایم کارت شارژ مسیج کردهاند. اول فکر کردم دنبال بهانه هستند تا پیشنهاد بدهند ولی خبری از آنها نشد تا جام جهانی. یکی از آنها محترمانه برایم نوشت که اگر دوست دارم میتوانم با ده هزار تومان در مسابقه شرطبندی شرکت کنم. جایزهاش ۵۰۰ هزار تومان است. مسابقه نفر دوم فرق داشت. یک هفته قبل از جام جهانی مسیج زد. مسابقه آنها ۴۰ هزار تومانی است و جایزهاش دو میلیون و چهارصد هزار تومان است. ارزش دارد آدم ریسک کند. به خودم گفتم شاید پولدار شدم. صد هزار تومان که ارزشی ندارد. یک مسابقه را دوست پسر یکی از دوستانم معرفی کرد… یک مسابقه را هم با برادرم شریکی شرکت کردهایم.»
تفریحی بی خطر یا عادتی خطرناک؟
یک مرد ۵۳ ساله که پدر سه فرزند است از شرطبندی پسر دوم خود مطلع است. او این شرطبندی را «بیخطر» و «سرگرمی» توصیف میکند و میگوید: «این ده، پانزده سال زندگیها خیلی فرق کرده است با قدیم. زمان خود ما، وقتی پسر یا دختر ازدواج میکرد خودشان مسئول زندگی خودشان بودند. الان پدر و مادر یک لحظه غفلت کنند، بچهشان هر آن ممکن است مشکل درست کنند…. یک پولی گذاشته است وسط که باخت هم فدای سرش. یک ماه خانه است. تلویزیون نگاه میکند. فوتبال و برنامه ورزشی. مینشینند خانه، خیالمان راحتتر است.»
یک اقتصاددان ایرانی معتقد است در اقتصادی که نرخ بیکاری در بین جوانان ۲۵ درصد است، رواج جرم و جنایت، مشاهده پدیدههایی مانند شرکتهای هرمی، افزایش شغلهای کاذب، گرایش به استفاده از مواد مخدر و «تلاش افراد برای یک شبه پولدار شدن» دور از انتظار نیست.
یک دکتر روان شناس، شرطبندی را واکنش طبیعی فرد در برابر شرایط اجتماعی مینامد و معتقد است: «در کشور ما مسیر اتفاقهایی که در سطح کل جامعه تاثیرگذار است غیر طبیعی و ناگهانی عوض میشود. وقوع پیاپی اتفاقهای متناقض به فرد حس ناامنی القا میکند.
فردی که هر لحظه منتظر شرایط بدتر است دلش میخواهد در یک زمان کوتاه خودش را از نظر وضع مالی تقویت کند تا در برابر حوادث احساس امنیت داشته باشد. شرطبندی در فوتبال با مبالغی که شما میفرمایید و بنده مطلع نبودم، ریسک پایینی محسوب میشود و مانع رفتاری خاصی در برابر آن وجود ندارد. به همین دلیل طبیعی است افراد با این شرایط شانس خود را برای تغییر وضعیت زندگی امتحان کنند، ولی چون فرد پیروزی را همیشه در یک قدیمی خود احساس میکند ممکن است به صورت پیاپی شانس خود را برای موفقیت امتحان کند و به شرطبندی معتاد شود. این نکته را هم در نظر داشته باشید که تجربه حس هیجان و ترس و ترشح هورمون آدرنالین میتواند از موارد اعتیاد محسوب شود. فوتبال و شرطبندی هر دو ایجاد کننده احساس هیجان و ترس است.»
مراقب تقلب باشید
یک جوان ۲۶ ساله ایرانی از راههای تقلب در مسابقات پیشبینی فوتبال میگوید: «همیشه نفری که نتایج را قبل از بازی جمع میکند امکان تقلب دارد.
رضا صاحب یک دکه روزنامهفروشی: «بهتر است آدمها فقط فوتبال نگاه کنند و حالش را ببرند. خواستند شرطبندی کنند، بین خودشان شرطبندی کنند. چون دست غریبه نمیرود. باخت هم دادند میشود خاطره. بروید طرف سایتها و بخواهید حرفهای کار کنید بازندهاید.»
نتایج باید تا قبل از شروع بازی برای فرد واسطه اساماس شود. کافی است واسطه با یک نفر زد و بند کند. آن وقت ۱۰ دقیقه قبل از بازی با موبایلش ۱۰ تا نتیجه به خطی که قرار است همه پیشبینیها به آن ارسال شود میفرستد. بعد از بازی هر کدام درست بود را نگاه میدارد و اساماسهای اشتباه را پاک میکند. هیچ کس چیزی نمیفهمد و اگر اعتراض کنید اساماسها را میگذارند جلوی شما و شما میبینید آن نفر، همه را درست پیشبینی کرده است. برای همین است جایزه نفر اول خیلی زیادتر از جایزه نفر دوم و سوم است.»
امیر دانشجوی دانشگاه خواجه نصیر تهران است. او میگوید راههایی برای جلوگیری از تقلب هست: «همه پیشبینیها باید با اساماس یا اینترنت همان اول بازی به بقیه ارسال شود تا نتیجهها قابل تغییر نباشند. برای جمع کوچک این جواب میدهد اما تعداد زیاد باشد قابل اجرا نیست.»
او توصیه میکند: «اگر چند نفر از کسانی که در شرطبندی هستند با کسی که مسئول است همشهری هستند یا با هم زندگی میکنند، تقلب روی شاخاش است. رد خور ندارد تقلب میشود.»
کارگر یک دکه روزنامه فروشی که به «رضا بدبخت» معروف است در یک سایت شرطبندی خارجی بیش از پنج هزار دلار برنده شده است، اما به طرفداران فوتبال در ایران توصیه میکند: «بهتر است آدمها فقط فوتبال نگاه کنند و حالش را ببرند. خواستند شرطبندی کنند، بین خودشان شرطبندی کنند. چون دست غریبه نمیرود. باخت هم دادند میشود خاطره. بروید طرف سایتها و بخواهید حرفهای کار کنید بازندهاید. ما سه تا برادر بودیم با چند نفر دوست و رفیق زدیم به این کار. یورو خریدیم فرستادیم آنور. همه باخت دادند جز من. فایده هم نداشت. پولی که بردم از ضرر دو برادرم کمتر بود. سرمایه زندگی همه ما از دست رفت.»