تنها در فاصله ۳ ماه از تبادل کاردار غیرمقیم میان تهران و لندن در اسفند ۹۲، ویلیام هیگ وزیرخارجه بریتانیا از آمادگی کشورش برای بازگشایی سفارت این کشور در تهران به شرط برآورده شدن “پارهای ملاحظات” خبر داد.
صرف نظر از قابل توجه بودن چنین شتابی در عادی سازی روابط دو کشور، لندن نکاتی را برای عادی سازی کامل روابط با تهران دارد. این ملاحظات چه میتوانند باشد؟
مصوبهای که از اساس غلط بود
با اعلام آمادگی لندن برای ارتقاء سطح مناسبات دیپلماتیک با تهران، توپ در زمین وزارت خارجه ایران قرار گرفته که از میان ارتقای سطح روابط با لندن و مصوبه مجلس مبنی بر کاهش سطح روابط با لندن یکی را اختیار کند.
به دنبال پیشنهاد بریتانیا به اتحادیه اروپا برای اعمال تحریم بانک مرکزی ایران، مجلس شورای اسلامی در ۶ آذر ۱۳۹۰ طرحی را از تصویب گذراند که بر اساس آن وزارت خارجه موظف گردید با اخراج سفیر بریتانیا (سایمون گس) سطح روابط با لندن را به کاردار تقلیل دهد. این مصوبه همچنین تجدید نظر در این خصوص یعنی ارتقاء دوباره روابط به سطح سفیر را برعهده وزارت خارجه گذاشته بود.
وزارت خارجه ایران اینک اختیار دارد که به تشخیص خود سطح روابط با لندن را به سطح سفیر ارتقاء دهد ولی معنای این اقدام آن است که طرح مجلس برای کاهش روابط با لندن از اساس غلط بود.
به بیان ساده، در حالی که تحریم بانک مرکزی و انواع تحریمهای دیگر همچنان به قوت خود باقی است و مذاکرات ایران با ۱+۵ از جمله بریتانیا برای رفع تحریمها هنوز به نتیجه دلخواه منتهی نشده، ارتقاء سطح روابط با لندن یک “عقبنشینی آشکار” در برابر لندن تلقی می شود چرا که در مصوبه مجلس به سلسله ای از اقدام مخرب لندن و «کارنامه سیاه انگلستان در ایران» اشاره شده بود.
حال بدون آنکه لندن سر سوزنی از مواضع خود عقبنشینی کرده یا از کاهش تحریمها کاسته باشد، ارتقاء سطح روابط با این کشور عملاً به هیچ گرفتن مصوبه مجلس است.
از سوی دیگر با توجه به بهانهجوییهای نمایندگان و احضارهای مکرر تیم وزارت خارجه به مجلس ، وزارت خارجه بیم این دارد که تصمیم به افزایش سطح روابط با لندن بهانهای دیگر به دست جناح تندرو مجلس بدهد که کمیسیون سیاست خارجی را نیز در دست دارند.
کافی است مجلس از وزارت خارجه بپرسد چه تغییر رفتاری در بریتانیا مشاهده شده که وزارت خارجه مایل به ارتقا سطح روابط با لندن بر آمده است؟ همین یک پرسش کافی است که وزیر خارجه را به “وادادگی سیاسی” متهم کنند.
از این رو، به نظر میرسد یکی از ملاحظات بریتانیا آن باشد که وزارت خارجه ایران موضعی صریح نسبت به مصوبهای بگیرد که از اول غلط بود.
درسی که جمهوری اسلامی باید بیاموزد
مجید تختروانچی معاون وزیرخارجه اعلام کرده بود که تهران حاضر است به لندن بابت حمله به سفارت این کشور غرامت پرداخت کند ولی حاضر به عذرخواهی نیست، زیرا لندن هم عذرخواهیهای زیادی به ایران بدهکار است.
معنای این سخن آن است که اولا دولت جمهوری اسلامی با قبول مسئولیت از کوتاهی در تأمین امنیت یک سفارتخانه، پرداخت غرامت را منطقی میداند و دوما موضوع عذرخواهی لندن از “کارنامه سیاهاش” نیز در میان نیست.
روشن است که لندن با تعیین شروط بازگشایی سفارت خود آن هم به صورت محدود، میخواهد درسی را به دولت میزبان بیاموزد که بار دیگر امنیت سفارتش را خدشه دار نکند.
این اشارهای است به نمونههای دیگر یورش به سفارتخانههای خارجی در تهران که در سالهای پس از انقلاب اسلامی به یک روال تبدیل شده است. در یورش به باغ قلهک در تهران، شاید برای اولین بار به اقامتگاه کارمندان یک سفارتخانه که محل اسکان خانواده و فرزندان دیپلماتها بود، نیز حمله شد.
مسئولیت مستقیم رهبر
آیتالله خامنهای با تأخیری معنیدار و تقریباً ۹ ماه بعد از یورش به سفارت بریتانیا، ورود به داخل سفارت بریتانیا را “تندروی” دانست ولی از توصیف این کشور به “انگلیس خبیث” کوتاهی نکرد.
او در اعتراضات روزهای اول بعد اعلام نتیجه انتخابات ۸۸ نیز انگشت اتهام را به سوی لندن گرفت تا این کشور را عامل ناآرامیهای قلمداد کند. او در نماز جمعه ۲۹ خرداد ۸۸ (یک هفته پس از انتخابات) گفت: «من به همه اين آقايان [نامزدهای انتخابات ۸۸]…توصيه ميكنم… دستهاى دشمن را ببينيد؛ گرگهاى گرسنه كمينكرده را كه امروز ديگر نقاب ديپلماسى را يواش يواش دارند از چهرههايشان برمیدارند…از همه هم خبيثتر دولت انگليس.»
دستگیری و محاکمه حسین رسام (تحلیلگر ارشد سفارت بریتانیا در حوادث ۸۸)، انتشار کتاب “نقش انگلیس در فتنه ۸۸” و تولید فیلم “قلادههای طلا”، از جمله اقداماتی بود تا اتهامهای خامنهای به لندن شکل مستند به خود گیرند. با این اوصاف، میتوان پی برد که معنا و مفهوم برخی اظهار نظرها از لندن مبنی بر اینکه این کشور به دنبال تضمینهای عینی است، چه میتواند باشد.
تصاویر یورش به سفارت بریتانیا گواه آن آست که آن اتفاق با حضور پلیس پایتخت روی داد. از آنجا که نیروی انتظامی از مجموع دوایر تحت امر رهبر (و نه رییس جمهور) است، کوتاهی پلیس در حمایت از امنیت سفارت بریتانیا مستقیماٌ متوجه رهبر جمهوری اسلامی میشود. هم چنان که آزاد کردن شش تن از مهاجمان به ساختمان سفارت که توسط پلیس دستگیر شده بودند بدون موافقت نهاد رهبری متصور نبود.
شاید یکی از ملاحظات لندن این باشد که پرداخت غرامت و حتی عذرخواهی تهران مادام که علی خامنه ای نیروهای تحت امر خود را موظف به حفظ امنیت سفارت “انگلیس خبیث” نداند، تضمینی برای عدم تکرار آن حادثه نیست.
آزادی عمل کادر دیپلماتیک
حدود وظایف دیلماتیک در سفارتخانههای مقیم، بر اساس کنوانسیونهای پذیرفته شده توسط کشورها مشخص شده است. برای مثال تهیه گزارش از وضعیت حقوق بشر در کشور پذیرنده و ارتباط گرفتن با فعالان و احزاب سیاسی امری عادی در یک سفارت است.
اما این اقدامات اگر توسط سفارتی در تهران صورت پذیرد، توسط مقامات و مسئولین جمهوری اسلامی تقبیح می شود. علی لاریجانی رییس مجلس، دیدار کاترین اشتون با مادر ستار بهشتی و نرگس محمدی در سفارت اتریش را اقدامی “دزدانه” توصیف کرده بود.
از جمله سایمون گس سفیر وقت بریتانیا در تهران نیز به دلیل انتشار مطلبی در سايت رسمی سفارت با عنوان «جرم نسرين ستوده دفاع شجاعانه است»، شدیدا آماج حملات قرار گرفته بود و مراتب اعتراض جمهوری اسلامی طی احضار کاردار بریتانیا تذکر داده شد. این در حالی است که سفارت ایران در لندن آزاد است هرگونه گزارش مشابهی را تهیه و منتشر کند.
حال که موضوع ارتقاء روابط دپیلماتیک مطرح است، لندن آزادی عمل کادر دیپلماتیک خود را در حد و اندازه متعارف، ملاحظهای از ملاحظات خود برای از سرگیری روابط میداند.
انگلیس دارد از حول حلیم توی دیگ می افتد .
جالب اینجاست که جندی قبل نوه ملکه انگلیس بدنیا آمد و ایران جزو اولین کشورهایی بود که با عجله فراوان تولد این تحفه نطنز را تبریک گفت ، چرا که بیست سال دیگر وقتی نوه ملکه پرسید در روز تولدم چه کشورهایی تبریک گفتند ، به او بگویند ملایان در ایران جزو اولین نفرات بودند و بدینوسیله سرسپردگی و چاکری خود را به دربار انگلیس ثابت نمایند .
بهنام / 20 June 2014