۱۰ روز پس از آنکه رسانههای داخلی ايران از ديدار برخی از شخصيتهای سياسی اصلاحطلب با حسن روحانی خبر دادند، هفتهنامه «صدا» اسامی کسانی را که با رئيسجمهور ايران ديدار کردهاند، منتشر کرد.
بر اساس اعلام هفتهنامه «صدا» که به دولت نزديک است، ۳۰ نفر از اصلاحطلبانی که با حسن روحانی و برخی از مديران دولتی ديدار کردند، احمد مسجدحامعی، حميدرضا جلايیپور، آذر منصوری، علی شکوریراد، غلامحسين کرباسچی، رسول منتجبنيا، مجيد انصاری، محسن رهامی و تعدادی ديگر از شخصيتهای سياسی اصلاحطلب بودند.
پيش از اين خبرگزاریهای داخلی ايران و روزنامه کيهان اين ديدار را «محرمانه» خوانده بودند. الياس حضرتی، مديرمسئول روزنامه «اعتماد» و از اعضای حاضر در اين جلسه به خبرگزاری جمهوری اسلامی گفت: «بنا نيست هيچکس درباره اين جلسه صحبت کند چراکه قرار بود رسانهای نشود.»
انتقاد کيهان از مصادره روحانی توسط اصلاحطلبان
همزمان با انتشار اسامی اصلاحطلبانی که با حسن روحانی ديدار کردهاند، روزنامه کيهان نيز در سرمقاله روز يکشنبه خود از تلاش اصلاحطلبان برای مصادره حسن روحانی انتقاد کرد. اين ديدار با انتقاد شديد رسانههای نزديک به مخالفان دولت روبهرو شد. پس از اين انتقادها، حسين مرعشی، از اعضای شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی، در گفتوگو با روزنامه «ابتکار» جزئيات بيشتری از اين ديدار را منتشر کرد.
او گفت: «اصلاحطلبان ممکن است از دولت انتقاداتی هم داشته باشند اما بهزعم ما دولت کنونی يک نعمت بیبديل برای کشور ما است و ما بايد از دولت حمايت کنيم. هرچند چنان که گفتم بهويژه در حوزه سياست داخلی ممکن است به عملکرد دولت انتقاداتی هم داشته باشيم اما اين نافی حمايت ما از دولت نيست و اصلاحطلبان همچنان از دولت اعتدال آقای روحانی حمايت خواهند کرد.»
روزنامه کيهان در سرمقاله خود با عنوان «يک، دو، سه .. طاوس» با اشاره به اظهارات محمدرضا خاتمی، موسوی لاری، علی شکوری راد و حسين مرعشی نوشته است: «اصلاحطلبان نه به صورت تصادفی بلکه کاملاً حسابشده و به شکل ترجيعبند میگويند حسن روحانی نه پايگاه اجتماعی از خود دارد و نه اعتدال را میشود گفتمان حساب کرد.»
محمد ايمانی در سرمقاله روزنامه کيهان، با اشاره به اظهارات مرعشی در گفتوگو با روزنامه ابتکار که گفته بود: «اصلاحطلبی مشی و منش خود را دارد و به گفتمان اعتدال تبديل نمیشود. ما متحد دولت هستيم اما اصالت خودمان را حفظ میکنيم و قطعاً در انتخابات مجلس هم حرف خودمان را خواهيم زد»، نوشته است: «اين طيف همچنان که اعتبار جريان چپ و اصلاحطلبان بعدی را خدشهدار کردند، اسباب توهين به دولت و رئيسجمهوری هستند که مشی خود را مبتنی بر اعتدال میداند. آنها از سر ناچاری آويزان آقای روحانی شدند.»
احتمال ائتلاف اصلاحطلبان و اعتدالگرایان در انتخابات آتی
اين حملات پس از آن شدت گرفت که محمدرضا خاتمی ماه گذشته در گفتوگو با هفتهنامه «آسمان» گفت: «عملکرد روحانی بيشتر از انتظار ما بوده است. ما هر جايی که دولت نياز داشته و خواسته از دولت حمايت میکنيم اما اين به معنی اين نيست که ما از دولت سهم بخواهيم.»
خاتمی در اين گفتوگو تأکيد کرده است: «هويت اصلاحطلبان از هويت دولت مستقل است. اعتدال اصلاً نمیتواند يک گفتمان باشد. اعتدال يک روش يا حداکثر استراتژی، خط مشی و راه است. وقتی يک برنامهای را مینويسيم، بايد هدف، رسالت، استراتژی و خط مشی و تاکتيکهايی که کار را عملياتی میکند داشته باشد. گفتمان بايد هدف را تعيين کند که به کجا میخواهد برسد. ما گفتمان اصلاحات داريم، تقريباً روشن است اهدافش چيست.»
روزنامه جوان نيز در روز دهم خردادماه در مقالهای با عنوان «راديکالها گفتمان اعتدال را حيات خلوت خود میخواهند» از حمايت احزاب و جريانهای اصلاحطلب از دولت روحانی انتقاد کرد. يادداشتنويس اين روزنامه با اشاره به حمايت شخصيتهای سياسی اصلاحطلب از برنامههای دولت روحانی مدعی شد: «دولت اعتدال دولت گذار برای به قدرت رسيدن مجدد تجديدنظرطلبان در مجلس دهم و دولت دوازدهم است.»
اين در حالی است که حميدرضا جلايیپور گفته بود: «هدف ميانمدت اصلاحطلبان مواجهه فعال و سازنده با دو انتخابات مجلس شورای اسلامی و خبرگان است که در دو سال آينده برگزار میشود.» علی شکوری راد، از اعضای جبهه مشارکت هم پيش از اين از برنامه ويژه اصلاحطلبان برای انتخابات مجلس خبر داده بود.
حمله رسانهای راستگرايان تندرو ايران به نزديکان اصلاحطلبان و دولت روحانی در حالی شدت گرفته است که اصلاحطلبان از برنامهريزی منسجم اين جريان برای پيروزی در انتخابات مجلس خبر میدهند. محمدعلی نجفی، از اعضای حزب کارگزاران سازندگی در گفتوگو با روزنامه اعتماد گفته است: «ما از هماکنون بحثهای مقدماتی درباره مجلس را در نشستهايی که اصلاحطلبان دارند، آغاز کردهايم؛ چه در نشستها در قالب احزاب اصلاحطلب و چه در نشستهايی که در شهرستانها و استانها به شکل محافل دوستانه برگزار میشود و دوستان در آنها بحثهای سياسی و اجتماعی میکنند. البته در جلسات رسمیتر هم اين بحثها در جريان است.»
او گفته است که اصلاحطلبان در تلاش هستند که برای انتخابات مجلس به يک فهرست مشترک با اعتدالگرايان برسد.
بهشتی که خاتمی در آن زندگی می کند، مجتبی واحدی
. برای شروع، بخشی از سخنان خاتمی در رثای مهدوی کنی را برگزیده ام :” حضرت آیت اله مهدوی کنی، علاوه بر تمام این سوابق، یک خدمت بزرگ فرهنگی به کشور کردند و آن ایجاد دانشگاه امام صادق بود که در سال، هزاران نفر از جوانان ما را در رشته های مختلف تربیت می کند. … حال نیز به عنوان ریاست خبرگان، مشغول فعالیت هستند “. خاتمی در همین پاراگراف از پیام خود، نشان داده که در بی تفاوتی نسبت به حقوق ایرانیان و ثروت ملی ایران، تفاوت زیادی با رقبای حکومتی خود ندارد. لابد می پرسید چرا؟ برای توضیح این ادعا، باید به سی و چند سال قبل باز گردیم . ابتدای دهه شصت، اهالی تهران شاهد حصار کشی به دور زمینی بسیار بزرگ در تقاطع خیابانهای ولی عصر و طالقانی بودند که با تابلوی ” جامعه الامام الصادق ” نشانه گذاری شده بود. این، آغاز همان خدمت بزرگی بود که محمد خاتمی به مهدوی کنی نسبت می دهد. زمینی که در همان زمان، میلیاردها تومان ارزش داشت بعد ها به بهانه سرمایه گذاری برای توسعه دانشگاه امام صادق، به یک مرکز بزرگ تجاری با صدها مغازه گران قیمت تبدیل شد. در اوایل کار، نمایندگان چپ گرای مجلس سوم که از قدرت کافی برای بازپس گیری آن ثروت بزرگ برخوردار نبودند تلاش کردند با وضع مالیات بر درآمد های دانشگاه امام صادق، بخشی از ثروت به ناحق تصرف شده توسط مهدوی کنی و دانشگاه او را به بیت المال باز گردانند .اما قبل از آنکه این اراده محقق شود مجلس سوم جای خود را به مجلس صد در صد فرمایشی چهارم داد. آن مجلس هم در اوایل کار با فشار علی اکبر ناطق نوری، دانشگاه امام صادق را از هرگونه مالیات، معاف کرد تا حتی گوشه ای از آن ثروت کلان و باد آورده، از چنگ مهدوی کنی و عواملش خارج نشود. در واقع، خدمت بزرگ فرهنگی که در سخنان متملقانه خاتمی آمده، به قیمت کاهش قابل توجه در آمد های عمومی و ایجاد رانت برای گروه آقای مهدوی کنی، ایجاد شده است.
اما این همه ماجرا نیست. از آن زمان تا امروز، این دانشگاه که همه سلول های آن با ثروت غصبی به وجود آمده، مرکزتربیت و تجمع بزرگترین دشمنان ملت ایران بوده است . بسیاری از عوامل استحکام دیکتاتوری در ایران در سالهای اخیر یا در میان دانشجویان آقای مهدوی کنی در جامعه الصادق بوده اند یا بخشی از کادر آموزشی و مدیریتی آن. از سعید جلیلی تا احمد علم الهدی و از غلامحسین الهام تا مصطفی پور محمدی. البته نام های دیگری از مرتبطان با این مرکز سیاسی را می توان یاد آوری کرد که در رأس آنها سعید امامی قرار دارد. نمی دانم خدمت برجسته ای که سید محمد خاتمی به ناحق به مهدوی کنی نسبت می دهد مرتبط با کدامیک از اسامی است که در بالا آمد . خاتمی اگر سیاستمدار نباشد- که نیست – حداقل یک شخصیت فرهنگی است. آیا او دستاورد چهار سال مدیریت یکی از فارغ التحصیلان جامعه الصادق – سید محمد حسینی – بر وزارت ارشاد را یک خدمت بزرگ فرهنگی می داند یا چماقداری های برخی از دانشجویان این دانشگاه در حمایت چشم و گوش بسته از دولت اول احمدی نژاد؟ خاتمی، هشت سال با بودجه کشور سر و کار داشته است . او به خوبی می داند اگر صدها میلیارد تومان ثروت ناشی از تبدیل زمین واقع در چهارراه ولی عصر تهران به همراه سوءاستفاده های کلان از این ثروت ملی را در اختیار هر یک از رؤسای دانشگاههای دولتی می گذاشتند چه تحول عظیمی در عرصه تحصیلات تکمیلی کشور ایجاد می شد. پس نمی دانم او به کدام حجت عقلی و شرعی، یک رانت خواری بزرگ را خدمت بزرگ فرهنگی می نامد.
خاتمی در تجلیل از مهدوی کنی، به ریاست او بر مجلس خبرگان هم اشاره کرده است. بدون تعارف بگویم مشمئز کننده ترین بخش تملق گویی خاتمی، همین قسمت از سخنان او در خصوص مهدوی کنی است. خاتمی به خوبی می داند چرا مهدوی کنی ریاست خبرگان را به عهده گرفت. پس از جنبش سبز، هسته ای در حال تشکیل در خبرگان بود که با تکیه بر رقابت رفسنجانی با خامنه ای، می توانست تحرکاتی از موضع قانونی خبرگان در برابر ترک تازی های رهبر انجام دهد. مهدوی کنی که در دوره های گذشته خبرگان، حاضر به حضور در آن مجلس نشده بودو حضور او در آخرین دوره مجلس خبرگان هم با دستور خامنه ای بود با فشار رهبر بر اعضای بی اراده آن مجلس، ریاست خبرگان را بر عهده گرفت تا رسماٌ اعلام کند ” وظیفه خبرگان، حمایت از رهبری است نه نظارت بر او”. به عبارت دیگر، یکی از عوامل اصلی مفاسد خامنه ای در سالهای اخیر، شخص محمد رضا مهدوی کنی بوده و تمجید خاتمی از او، چیزی جز دشمنی آشکار با ملت ایران برای تقرب به دستگاه رهبری نیست.
سخنان خاتمی در وصف مهدوی کنی تنها یک مفهوم دارد: ” بالاترین مقام در نهادی که وظیفه نظارت بر رهبر را دارد شخصیتی منزه و خدوم است “. پس قاعدتا جهنمی که با رهبری خامنه ای برای ایرانیان درست شده، از نظر خاتمی ” بهشت برین ” است که رانت خوارانی مانند مهدوی کنی، صدر نشینان آن هستند!!
Neda / 10 June 2014
– آقای حسام الدین آشنا، مُشاور فرهنگی حُجت الاسلام روحانی در دی ماه سال گذشته با پیشنهاد “قبول مسوولیت” از سوی سه زندانی و “مُصالحه بین ظالم و مظلوم” از این سناریو پرده برداری کرد. روز چهارشنبه 7 خُرداد نیز آقای مُحمدرضا خاتمی (برادر حُجت الاسلام خاتمی و یکی دیگر از گردانندگان باند “اصلاح طلب”) به صراحت و زبان بازاری، جُزییات مُعامله احتمالی را اینگونه تشریح کرد: “فرض کنید عده ای می آیند و می گویند رفع حصر از آقای موسوی و کروبی نمی شود، به خاطر آنکه نگران هستند اگر آقایان آمدند بیرون، دوباره احساسات جامعه غلیان !! پیدا کند، اتفاقهایی بیافتد که آقایان خوششان نمی آید. این مساله قابل بحث است. باید بنشینیم و بحث کنیم که چه اتفاقهایی مُمکن است رُخ دهد. اگر این اتفاق بیافتد خوب است یا بد؟ اگر بد است، هر کسی سهم خود را در کُنترُل آن فضا انجام دهد!!
– محمد خاتمی افزود: «حالا که لااقل رفع حصر صورت نگرفته لااقل به فکر زندگیشان باشیم !
عجب ! یعنی اسیری مهم نیست فقط نگذاریم بمیرند که بدجوری صدا بلند میشود؟
sina / 10 June 2014
بوی انتخابات بلند شده؟
هنوز انتخابات شروع نشده عارف را که حذف کردند؟!
ایندفعه دوباره حذفتان میکنند بعد باید یواشکی بروید در دهات دماوند رای دهید !
hasani / 10 June 2014