«هر راه حلی در سوریه با بشار اسد آغاز و با بشار اسد پایان می یابد.» این سخن کوتاه ولی صریح حسن نصرالله، رهبر حزب‌الله لبنان است که در پی انتخابات دوباره بشار اسد به عنوان رییس جمهور سوریه بیان داشت. این عینا موضع ایران و روسیه نیز است.

Iran Syria
هیات پارلمانی ایران به عنوان ناظر در انتخابات ریاست جمهوری سوریه شرکت داشت.

علاءالدین بروجردی، رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس ایران که در راس هیاتی در سوریه بود، گفته است: «در حالی‌که رهبر اوکراین و نیز بن‌علی در مدت کوتاهی فرار کردند شاهد هستیم که بشار اسد محکم و استوار ایستاده است و مردم نیز قدرشناس رهبر خود هستند.»

ایران، لبنان و روسیه سه کشوری بودند که با اعزام ناظرانی به سوریه برای نظارت بر انتخابات ریاست جمهوری این کشور در سوم ژوئن، با نامزدی بشار اسد موافقت کردند و در نهایت صحت انتخابات را نیز تأیید کردند.

ایران، لبنان و روسیه سه کشوری بودند که با اعزام ناظرانی به سوریه برای نظارت بر انتخابات ریاست جمهوری این کشور در سوم ژوئن، با نامزدی بشار اسد موافقت کردند و در نهایت صحت انتخابات را نیز تأیید کردند.

علاءالدین بروجردی گفته که “انتخابات سوریه کاملا آزاد، دموکراتیک و سالم برگزار شد و همه ناظران این انتخابات را آزاد و در محیط آرام توصیف کردند.”

به رغم این اظهار نظر بروجردی و به رغم آنکه تهران دو روز پیش از انتخابات سوریه، میزبان سی کشور برای “دومین نشست دوستان سوریه” بود، تنها کشورهای انگشت شماری از جمله ایران، روسیه، چین، ونزوئلا و کره شمالی انتخاب مجدد اسد را تبریک گفتند.

سکوت سران بیشتر کشورهای عربی و مسلمان و هم‌چنین تبریک نگفتن دبیرکل سازمان ملل به اسد، نشان از انزوای بین‌الملل او دارد.

در این میان تبریک گفتن بشار اسد به عبدالفتاح سیسی رییس جمهور منتخب مصر و تبریک نگفتن سیسی به بشار اسد، تامل‌برانگیز است.

بودن یا نبودن بشار اسد

نکته قابل تامل در موضع مشترک حسن نصرالله، تهران و مسکو این است که در سوریه بدون بشار اسد متصور نیست حتی اگر گزینه دیگر، فردی از اعضای خانواده او یا حزب او ( حزب بعث) باشد. در این موضع، اساساٌ بقای شخص بشار اسد بر قدرت، مسئله است نه حزب یا خانواده او.

این همان نقطه افتراقی بود که منتهی به استعفای اخضر ابراهیمی شد؛ پس از آنکه بشار اسد برای بار سوم و برای یک دوره هفت ساله دیگر نامزد ریاست جمهوری سوریه شد.

سکوت سران بیشتر کشورهای عربی و مسلمان و هم‌چنین تبریک نگفتن دبیرکل سازمان ملل به اسد، نشان از انزوای بین‌الملل او دارد.

ابراهیمی معتقد بود اگر بتوان بر گزینه‌ای غیر بشار اسد ولی مرضی‌الطرفین به توافق رسید، می‌توان جنگ داخلی سه ساله سوریه را که اینک به جنگ نیابتی بین ایران و عربستان نیز تبدیل شده، از راه دیپلماتیک پایان داد.

با نامزدی دوباره بشار اسد (که خلاف مفاد ژنو ۱ مبنی بر انتقال قدرت از اسد است)، تشخیص ابراهیمی این بود که که بقای شخص بشار اسد یعنی بقای علتی که موجب افروخته شدن جنگ داخلی سوریه شده و مادام که گزینه راه‌حل مسالمت آمیز و دیپلماتیک با نامزدی دوباره بشار اسد منتفی باشد، ادامه جنگ داخلی قطعی خواهد بود.

مسئولیت اخضر ابراهیمی در حالی در تاریخ ۳۱ مه به اتمام رسید که انتخابات ریاست جمهوری سوریه با نامزدی بشار اسد در تاریخ ۳ ژوئن (سه روز پس از استعفای او) برگزار شد.

برتری های نظامی محسوس برای ارتش سوریه حول محور بشار اسد، بهترین فرصت برای اسد بود تا بحث واگذاری قدرت را مردود بداند. این برتری‌های نظامی عمدتاٌ به پشتیبانی تهران و مسکو برای بشار اسد محقق شده‌‌اند در حالی که طرف مقابل (ارتش آزاد سوریه و ائتلاف ملی سوریه) با وجود حمایت‌های لجستیکی و نظامی، از حامیان خود سلاح‌های سنگین دریافت نمی‌کنند.

قابل انکار نیست که بسیاری از رأی دهندگان به بشار اسد از سر ناگزیری بین انتخاب بد و بدتر به بشار اسد رأی دادند.

مادام که بشار اسد و متحدانش می‌بینند که اپوزیسیون سوریه به رغم برخورداری از حمایت‌های کلان، توان مقابله نظامی را ندارندؤ دلیلی برای راه حل دیپلماتیک (کناره گیری بشار اسد) وجود ندارد.

انتخابی بین بد و بدتر

حضور گروه‌های تروریستی از قبیل جبهه النصره و داعش در صف مخالفان مسلح بشار اسد که در مناطق تحت کنترل خود، به اجرای سختگیرانه شریعت پرداختند، این باور را در سوری های شکل داد که رفتن دولت سکولار اسد می‌تواند به جایگزین شدن نیروهای افراطی و واپسگرا مشابه حکومت واپسگرای طالبان در افعانستان منتهی شود.

گو اینکه انتخابات سوریه به هیچ وجه انتخاباتی رقابتی نبود و گو اینکه هیچ نهاد مستقلی ادعای مشارکت ۸۸ درصدی مردم سوریه را تأیید نکرده ولی قابل انکار نیست که بسیاری از رأی دهندگان به بشار اسد از سر ناگزیری بین انتخاب بد و بدتر به بشار اسد رأی دادند.

بازگرداندن امنیت خواست کسانی بود که در روز انتخابات با رسانه‌های خارجی مصاحبه می کردند.

مسئله گروه‌های تروریستی یاد شده که هم زمان با ارتش سوریه و ارتش آزاد سوریه می‌ستیزند، عامل مهمی بود تا معادلات داخلی سوریه به نفع بشار اسد تغییر کند.

حضور این نیروهای تروریستی چنان موجب احتیاط در کشورهای حامی ارتش آزاد و ائتلاف ملی سوریه شد که احمد جربا، رییس ائتلاف ملی، در سفر خود به امریکا برای دریافت سلاح، دست خالی از این سفر بازگشت.

امریکا بیم دارد سلاح‌های اهدایی به اپوزیسیون به دست گروه های تروریستی یاد شده بیافتد و علیه منافع امریکا به کار گرفته شود همچنان که کشورهای غربی از حضور اتباع خود در خاک سوریه برای مبارزه با بشار اسد، ابراز نگرانی کرده و معتقدند بازگشت این افراد به میهن‌شان می تواند نگرانی‌های امنیتی را دامن زند.

کمیته مشترک بازسازی سوریه

علاءالدین بروجردی در پی انتخاب مجدد بشار اسد در دیدار با وائل الحلقی نخست وزیر سوریه تا آنجا پیش رفت که با گمان اینکه آرامش به سوریه بازخواهد گشت، پیشنهاد بازسازی سوریه را داد. وی پیشنهاد داد تا بر اساس “نقشه راه باید هر چه زودتر کمیته مشترکی از ایران و سوریه برای بازسازی سوریه تشکیل شود.”

رئییس کمیسیون سیاست خارجی مجلس ایران در استقبال از ابقای اسد تا آنجا پیش رفت که پیشنهاد مشارکت ایران در بازسازی سوریه را داد.

وائل الحلقی، نخست وزیر سوریه نیز در این دیدار با استقبال از پیشنهاد مطرح شده گفت: “ما طرح ملی بازسازی سوریه را تهیه کرده‌ایم و بر اساس اولویت‌ها آن را عملیاتی خواهیم کرد.”

عملیاتی شدن این طرح، اولا نیاز به خاتمه جنگ و ثانیا نیاز به تأمین مالی چنین پروژه بزرگی دارد. تا اینجا تهران نشان داده که در حمایت از بشار اسد از هیچ کمکی دریغ نخواهد کرد هر چند هزینه های کلانی را برای ایران به همراه داشته باشد.

در شرایطی که دو نماینده سازمان ملل در بحران سوریه (کوفی عنان و اخضر ابراهیمی) از مقام خود استعفا داده و جنگ داخلی سوریه به جنگ نیابتی و حیثیتی تهران – ریاض تبدیل شده و در وضعیتی که حکومت بشار اسد در انزوای بین‌المللی گسترده قرار دارد، لزوما نمی‌توان نتیجه گرفت که انتخاب مجدد اسد منتهی به پایان جنگ داخلی می شود.

شاید بر خلاف تصور تهران که به فکر بازسازی سوریه است، با انتخاب مجدد اسد این کشور وارد دوره‌ای از “جنگ فرسایشی طویل المدت” شده باشد که هزینه‌هایش باز بر دوش ایران سنگینی خواهد کرد.