جام جهانی فوتبال، پس از المپیک بزرگترین رخداد ورزشی دنیا به شمار میرود که هر چهار سال یک بار برگزار میشود. ایران برای حضور در بیستمین دوره این جام، با پشت سر گذاشتن دور مقدماتی، به عنوان یکی از نمایندگان فوتبال آسیا، برای چهارمین بار به مرحله نهایی رسیده است.
از روز ۱۲ ژوئن (۲۲ خرداد) با آغاز جام جهانی ۲۰۱۴ برزیل، برخی ایرانیها فرصت تازهای برای فراموش کردن موقتی رنجهای زندگی پیدا میکنند. بانویی سالخورده از تهران درباره این فرصت میگوید: «فوتبال که نگاه میکنم، دردهایم یادم میروند.»
در حالی که تیمهای حاضر در این دوره جام جهانی، این روزها عازم برزیل میشوند، تیم ملی فوتبال ایران هم بامداد سهشنبه، ۱۳ خرداد، تهران را ترک کرد تا پس از توقفی کوتاه در امارات، رهسپار برزیل شود. این تیم در گروه «اف» رقابتهای نهایی جام جهانی، با تیمهای آرژانتین، نیجریه و بوسنی هرزگوین همگروه است. اولین بازی تیم ملی، روز ۲۶ خرداد ماه با تیم نیجریه خواهد بود و ۳۱ خرداد ماه، در برابر آرژانتین قرار خواهد گرفت. آخرین بازی ایران در دور مقدماتی، چهارم تیرماه و در مقابل بوسنی هرزگوین برگزار خواهد شد.
به این ترتیب در روزهای آینده تب فوتبال در ایران بالا میگیرد و شمار علاقهمندان حرفهای و غیرحرفهای این ورزش، افزایش قابل توجهی پیدا میکند.
آیا دولت حسن روحانی که دستکم در توییتر، شادی را حق مردم میداند و معتقد است که نباید به رفتارهای از روی شادی سخت گرفت، میتواند فرصتی یکسان برای حضور همه مردم در شادیهای احتمالی جام جهانی فراهم کند؟
این تب اما تنها برآمده از راهیابی ایران به جام جهانی برزیل نیست و در دورههایی که این تیم به جام جهانی نرسیده نیز، همیشه چشمگیر بوده است. هر چهار سال یک بار، طرفداران تیمهای ملی کشورهای مختلف (اغلب صاحب سبک و قدمت در فوتبال)، قبل و بعد از هر بازی به «کریخوانی» برای هم پرداختهاند، دعوا و قهر و آشتی کردهاند، شرط بستهاند، بردهاند یا باختهاند و در نهایت، ۳۰ روز جام جهانی را با هیجان پشت سر گذاشتهاند.
در حالی که ایران در دور نهایی جام جهانی ۲۰۱۰ آفریقای جنوبی حضور نداشت، پخش زنده بازیهای این جام در سینماها، تحولی اساسی در رویکرد اجتماعی به جام جهانی به وجود آورد. سینمای کمرونق ایران مشتریهای تازهای پیدا کرد و شادی و حسرت شبانه طرفداران تیمهای برنده و بازنده از فضاهای خصوصی به سطح شهر آمد. زنان نیز ابتدا در تجربه این هیجان نوظهور سهیم بودند، اما اعتراض تندروها، راه را بر حضور آنها در سینماها بست.
حال باید دید که آیا تجربه پخش زنده بازیهای جام جهانی در سینماها، حالا که تیم ایران هم در آن حضور دارد تکرار خواهد شد و آیا دولت حسن روحانی که دستکم در توییتر، شادی را حق مردم میداند و معتقد است که نباید به رفتارهای از روی شادی سخت گرفت، میتواند فرصتی یکسان برای حضور همه مردم در شادیهای احتمالی جام جهانی فراهم کند؟
شادی، از اینترنت تا خیابان
در سالهای گذشته و با فراگیر شدن اینترنت و شبکههای اجتماعی در میان ایرانیان، پای «کلکل»ها و مجادلههای فوتبالی به فضاهای مجازی هم باز شده است و جام جهانی پیش رو نیز به احتمال فراوان، ظرفیتهای تازهای از این شبکهها را برای ابراز شادی جمعی یا غم و اندوه، نمایان خواهد کرد.
فوتبال و حاشیههای آن اما برای بسیاری از ایرانیان، از مسابقه پایانی دور مقدماتی جام جهانی ۱۹۹۸ فرانسه به این طرف، ارزشی افزوده و معنایی تازه یافته است. زمانی که خداداد عزیزی با پاس علی دایی با دروازهبان استرالیا تک به تک شد و توپ را وارد دروازه کرد، فریاد شادی ایرانیها به هوا برخاست و پس از آنکه «ساندرو پل»، داور آن بازی، پس از هفت دقیقه وقت اضافه، با کشیدن سوت پایان، مجوز حضور ایران در جام جهانی فرانسه را صادر کرد، میلیونها ایرانی به خیابانها ریختند تا جشن شادی بگیرند.
تساوی دو بر دو با تیم استرالیا در زمین این تیم، فرصت پایکوبی خیابانی را برای اولین بار پس از انقلاب در ایران به دست داد تا حاکمیت در موقعیت عمل انجام شده قرار بگیرد. تغییر ناگهانی نتیجه این بازی دست حکومت را برای اعمال شیوههای مرسوم محدودیت و ممنوعیت بست. از سوی دیگر ابراز شادی برای این پیروزی ورزشی عمومیتر از آن بود که بشود برای مخالفت با آن بهانهای آورد.
هنگام بازگشت تیم ملی ایران از استرالیا برای جلوگیری از ازدحام مردم در فرودگاه مهرآباد، مراسمی در ورزشگاه آزادی ترتیب داده شد که در آن زنان نیز با وجود مخالفت و مقاومت نیروی انتظامی و بازداشت شماری از چهرههای سرشناس جنبش زنان، امکان حضور در استادیوم را پیدا کردند.
این اتفاق در سال ۱۳٧۶ خورشیدی و در حالی رخ داد که چند ماه بیشتر از روی کار آمدن دولت محمد خاتمی نمیگذشت. تا آن زمان مردم تنها برای عزاداریها و راهپیماییهای حکومتی امکان حضور در خیابان را مییافتند. امکانی برای شادی کردن وجود نداشت و اگر هم داشت، فرصت ابراز آن به شکل جمعی ایجاد نمیشد.
پس از ابراز شادمانی غیر منتظره به دلیل صعود ایران به جام جهانی، فرصتهای دیگری هم برای پایکوپی مردم در خیابانها به دست آمد. بهانه برخی از این جشنها سیاسی بود، اما همچنان جشن پیروزیهای ورزشی همگانیتر است و معمولاً با استقبال پرشور طیفها و گروههای مختلف مردم مواجه میشود.
در ایران هنوز هم خبری از برگزاری کارناوالهای خیابانی نیست و شادی مردم اغلب محدود به جمعهای خصوصی و خانوادگی است؛ البته با چاشنی ترس از بگیر و ببندهای رایج و بر هم خوردن جشن با «ریختن» مأموران.
جشن ملی صعود به جام جهانی فرانسه در هشتم آذرماه اما که سالگشت آن در سالهای اخیر همواره مورد توجه قرار گرفته است باعث شده تا ایرانیان، فرصت به خیابان آمدن در چنین مناسبتهایی را از دست ندهند.
این اتفاق تاریخی را میتوان عامل شجاعتر شدن مردم در برگزاری جشنهای خیابانی دانست. تا پیش از این آتشبازی چهارشنبه سوری تنها مجال بروز هیجانهای عمومی بود که در سالهای پس از انقلاب، با روشهای مختلف سرکوب شده است.
جمهوری اسلامی تلاش میکند تا با حمایت از مساجد و هیئتهای مذهبی، عیدهای دینی را با تزیین کوچهها و خیابانها و توزیع شربت و شیرینی به جشنهای عمومی تبدیل کند، اما به نظر میرسد تا به حال در ملی کردن این جشنها موفق نبوده است.
پس از ابراز شادمانی غیر منتظره به دلیل صعود ایران به جام جهانی، فرصتهای دیگری هم برای پایکوپی مردم در خیابانها به دست آمد. بهانه برخی از این جشنها سیاسی بود، اما همچنان جشن پیروزیهای ورزشی همگانیتر است و معمولاً با استقبال پرشور طیفها و گروههای مختلف مردم مواجه میشود.
طعم شیرین حذف شدن
گرچه تیم ملی فوتبال ایران در دور مقدماتی از جام جهانی ۱۹۹۸ فرانسه حذف شد، اما همگروه شدن این تیم با تیم ملی فوتبال آمریکا، شرایطی را فراهم کرد تا فرصتی دوباره برای جشن خیابانی به دست بیاید.
پیروزی ایران بر آمریکا اتفاق مورد پسند حاکمیت هم بود و پس از پایان این بازی، علاوه بر برگزار شدن جشن خیابانی، رهبر ایران نیز پیام تبریک داد. آقای خامنهای در این پیام که آغازی بود بر پیامهای تبریک مسئولان جمهوری اسلامی در چنین مناسبتهایی، از آمریکا به عنوان «حریف قوی پنجه و مستکبر» یاد کرد. این پیام او نشان داد که ورزش و بهخصوص فوتبال در ایران تا چه اندازه در ارتباط و پیوند با سیاست است. پیوندی که با وجود همه تلاشها برای قطع آن در سالهای اخیر، همچنان به شکلی آشکار وجود دارد تا جایی که مراسم بدرقه تیم ملی برای حضور در برزیل هم با حضور سیاسیون برگزار شد.
حسین فریدون، برادر و دستیار ویژه رئیسجمهور، محمود گودرزی، وزیر ورزش و جوانان، علی کفاشیان، رئیس فدراسیون فوتبال ایران و معصومه ابتکار، معاون رئیسجمهوری ایران، از جمله شرکتکنندگان در این مراسم بودند و علت نبودن حسن روحانی در میان بدرقهکنندگان، بدی آب و هوا و شرایط نامساعدجوی تهران عنوان شد.
البته آقای روحانی استفاده از ورزش به عنوان ابزاری سیاسی را از تماس تلفنی با جواد نکونام، کاپیتان تیم ملی، دقایقی پیش از شروع بازی با کره جنوبی آغاز کرد. پیروزی یک بر صفر ایران در زمین حریف در این بازی، تیم ملی را به عنوان تیم اول گروه راهی برزیل کرد تا بعد از حضور در جام جهانی ۲۰۰۶ آلمان، بار دیگر بخت بازی با تیمهای بزرگ و صاحبنام جهان را پیدا کند.
وقایع پس از انتخابات سال ۱۳۸۸، در کنار تحمل چند سال تحریم و فشار اقتصادی، نیاز به تخلیه هیجانهای جمعی را در ایرانیان بیش از پیش بالا برده است و پیروزیهای ورزشی میتوانند فرصتی باشند برای بازسازی اعتماد به نفس و غرور از دست رفتهای که به این آسانیها دوباره به دست نمیآید.
پیروزی خارج از خانه ملیپوشان فرصت سیاسی کردن این برد را در داخل ایران فراهم کرد. رهبر و رئیسجمهور پیام تبریک صادر کردند و آقای روحانی، چند روز بعد از این بازی، در یک گفتوگوی زنده تلویزیونی، این دستاورد را محصول از میان رفتن فضای امنیتی، پس از انتخاب شدن او به ریاست جمهوری دانست.
با راهیابی تیم ملی به جام جهانی، مردمی که پس از انتخابات سال ۱۳۹۲ و پیروزی حسن روحانی، به خیابانها آمده بودند تا جشن پیروزی بگیرند، مجالی دوباره یافتند تا به خیابانها برگردند.
این در حالی است که وقایع پس از انتخابات سال ۱۳۸۸، در کنار تحمل چند سال تحریم و فشار اقتصادی، نیاز به تخلیه هیجانهای جمعی را در ایرانیان بیش از پیش بالا برده است و پیروزیهای ورزشی میتوانند فرصتی باشند برای بازسازی اعتماد به نفس و غرور از دست رفتهای که به این آسانیها دوباره به دست نمیآید.
از سوی دیگر این پیروزیها معمولاً میزان امید به آینده را در فضایی هیجانی افزایش میدهند و نویدبخش پیروزیهای آینده میشوند. بر این اساس، دستکم در برخی افراد این امیدواری به وجود میآید که نه تنها در ورزش، بلکه در اقتصاد، سیاست، فرهنگ و … نیز تغییرات مثبتی ایجاد خواهد شد. البته این امیدواری تا به حال مصداق بیرونی پیدا نکرده است و معمولاً پس از فرو نشستن هیجانها، اوضاع به حالت قبل باز میگردد. از این نظر نوع شادمانیهای پس از یک مسابقه ورزشی در ایران با دیگر کشورها متفاوت است.
در ایران حضور زنان و مردان در کنار هم امری غیر قابل تحمل است و حکومت تلاش میکند با اعمال شیوههای مختلف، آنان را از هم جدا کند و تفکیک جنسیتی را رواج دهد. در این فضا که حتی رنگ کردن صورت و بلند کردن صدای موسیقی هم ممنوع است، رقص و آواز و مصرف مشروبات الکلی گناهی نابخشودنی به شمار میرود، اما نتیجه یک مسابقه ورزشی، میتواند این ممنوعیتها را به شکلی ناگهانی و البته تنها برای چند ساعت از بین ببرد.
جام جهانی ۲۰۱۴ برزیل در راه است و کارلوس کیروش،سرمربی تیم ملی ایران گفته است که تلاش میکنیم تا یکی از تیمهای صعودکننده به دور دوم این جام باشیم.
این صحبت کیروش باعث شده است تا خیلیها از همین حالا برای آن چند ساعت آزادی رؤیا ببافند و خودشان را برای ریختن به خیابانها آماده کنند.
ملت ایران را در زندانی بزرگ به گروگان گرفته اند.
حتی تیم فوتبال را با یک گروه ماموران حراست فدراسیون اعزام کرده اند تا با ایرانیان نتوانند تماس بگیرند.
محمدحسین حمیسی، رییس حراست فدراسیون فوتبال : در اردوی اتریش بازیکنان هم برای خرید و گردش در شهر به دسته های چند نفری تقسیم شده بودند و به صورت دستجمعی و ۲۸ نفری به خرید نمی رفتند
. گفته قاطع رییس حراست هم حاکی از آن است که نگهبانان آنان برای کنترل محل های گشت و گذار و خرید بازیکنان به اندازه کافی بوده اند!!
farid / 06 June 2014
از تجمعات و ابراز احساسات شاد و هیجانی به شدت وحشت دارند ، از بیم آینکه مبادا عده ای علیه دیکتاتور مذهبی ایران و یا نظام پوسیده و رو به سقوط شعاری سر دهد و حضرات را به سخره گیرند و بازتاب بین المللی پیدا کند .
بنا بر این ملت ایران باید هر گونه فرصت پیش آمده از این دست را مغتنم شمرده و با حفظ روحیه مبارزه جویی بر علیه دیکتاتور و نظام پوسیده اش اعتراض نمایند و صدای بلند و رسای خود را به گوش جهانیان برسانند .
بهنام / 07 June 2014
امیدوارم دست کم یکی دوبازی را ببریم یا مساوری کنیم تا آرزوی شادی به دلمان نماند.
داوود / 09 June 2014
دبير فدراسيون واليبال در خصوص ممنوعيت ورود زنان به ورزشگاه واليبال براي تماشاي مسابقات جهاني واليبال اعلام كرده است خانمها مسابقات جهاني واليبال را در خانه تماشا كنند.
دبير فدراسيون واليبال در پاسخ به اين سوال كه چه جوابي براي بانوان طرفدار واليبال دارد؟ گفت: بهتر است كه خانمها در خانه بنشينند و براي تيمشان دعا كنند!!
sina / 10 June 2014