به گفته عبدالصمد خرمشاهی، وکیل‌ مدافع ریحانه جباری، دختر ۲۶ ساله ایرانی که هفت سال است به اتهام قتل در زندان به سر می‌برد، هنوز زمان برگزاری جلسه دوم صلح و سازش مشخص نشده و تاکنون اتفاق جدیدی نیز در پرونده این زندانی روی نداده است.

Reyhaneh-Jabari
داستان ریحانه جباری تنها داستان مشهور این سال‌‌ها نیست که موضوع دفاع مشروع در آن مطرح شده است

وی به خبرگزاری دانشجویان ایران گفته است تاریخ دقیقی برای اجرای حکم اعدام تعیین نشده است و ما همچنان در تلاش هستیم تا بتوانیم رضایت اولیای دم را اخذ کنیم.

در روزهای اخیر برخی از مسئولان قضائی اظهار کرده‌اند ریحانه فعلاً اعدام نمی‌شود، اما خانواده این زندانی نگران هستند که او را به یکباره و «در سکوت» اعدام کنند.

یک منبع آگاه به وضعیت پرونده ریحانه جباری، به کمپین بین‌المللی حقوق بشر در ایران گفته روز سه‌شنبه ۲۶ فروردین ماه این زندانی به دستور رئیس زندان شهر ری، نامه‌ای را مبنی بر اینکه «معتقد به خدا و پیامبر مسلمانان است»، «شیعه و ملتزم به ولایت فقیه است» و «تا به حال برای آبادانی مملکتش فعالیت کرده و هیچ وابستگی به خارج از کشور ندارد» امضا کرده است.

این منبع آگاه که مایل به ذکر نام خود نبوده با اشاره به خبرهایی که توسط رسانه‌های خارجی طی هفته‌های اخیر برای توقف اجرای حکم اعدام ریحانه منتشر شده گفته: «ظاهراً به دلیل واکنش رسانه‌های خبری به حکم اعدام او، مسئولان از او خواستند تا این نامه را امضا کند و ریحانه هم چون محتوای نامه را قبول داشته و دروغ نبوده آن را امضا کرده است.»

به گفته این منبع آگاه پس از اینکه ریحانه به نزد رئیس زندان احضار می‌شود، به گمان اینکه او را برای اجرای حکم اعدام از بند خارج می‌کنند، طی تماس تلفنی با خانواده‌اش با آنان خداحافظی می‌کند: «عصر سه‌شنبه مسئولی به بند زنان رفته و خواسته ریحانه را با خودش ببرد. از آنجا که محکومان به اعدام را به بهانه‌های مختلفی عصر روز سه‌شنبه از بند خارج می‌کنند و صبح چهارشنبه دار می‌زنند، همه زندانیانی که داخل بند بودند دور ریحانه حلقه می‌زنند و می‌گویند ما نمی‌گذاریم او را ببرید. بالاخره بعد از دو ساعت درگیری بین مسئولان زندان و زندانیان، آنها ریحانه را با خود برده‌اند، اما قبل از آن ریحانه تماس کوتاهی با خانواده‌اش داشته و به نوعی با آنها خداحافظی کرده است.»

بر اساس این گزارش، دایره اجرای احکام، روز دوشنبه ۲۵ فروردین ماه، پسر ارشد مقتول را احضار می کند. در آنجا خانواده چند تن از کشته شدگان جنگ ایران و عراق ازجمله خانواده باکری از او می خواهند تا از قصاص بگذرد و بقیه اولیای دم را هم دعوت به این رضایت کند، اما پسر مرتضی سربندی می گوید: «اگر ده سال هم طول بکشد، اگر ریحانه به کره مریخ هم برود، بالاخره باید حکم قصاص اجرا شود.»

عبدالصمد خرمشاهی، ابراز امیدواری کرده است که  نتیجه این پرونده سرانجام عوض شود
عبدالصمد خرمشاهی امیدوار است که نتیجه پرونده سرانجام عوض شود

ریحانه ۱۹ ساله بوده که  با مقتول، مرتضی سربندی، آشنا می‌شود. روایت‌هایی که از وکیل پرونده و از قول خود او نقل شده، نشان می‌دهد که این آشنایی تصادفی روی داده و تبدیل به رابطه‌ای کاری شده است: «در یک بستنی فروشی بودم و داشتم با تلفنم صحبت می‌کردم که آنها متوجه شدند من طراح هستم. می‌خواستم از مغازه خارج شوم که جلو آمدند و شماره‌شان را به من دادند و گفتند برای یک دفتر کار طراح می‌خواهند. من شماره را گرفتم و بعد از مغازه خارج شدم. قدم‌زنان می‌رفتم که مقتول سوار بر تویوتا کمری جلو آمد. دوستش هم کنارش بود، آنها مرا سوار کردند. چون مرتضی مرد میانسالی بود به او شک نکردم و سوار شدم.»

مرتضی شماره‌اش را به ریحانه می‌دهد. چند روز بعد دوست مرتضی تماس می‌گیرد  و با او قرار می‌گذارد تا دفتر کار را ببیند. ریحانه در این باره گفته است: «ما در خیابان همدیگر را دیدیم و قبل از رسیدن به مقصد مرتضی از داروخانه وسایل خرید. وقتی به آپارتمان رسیدم، دیدم آنجا خیلی کثیف است. معلوم بود سال‌ها کسی وارد آن محل نشده بود.»

بنا بر گفته‌‌‌های ریحانه، مقتول سجاده‌اش را پهن می‌کند که نماز بخواند. او در را نیمه باز می‌گذارد، اما مقتول از او می‌خواهد در را ببندد و روسری‌اش را دربیاورد، اما او قبول نمی‌کند. ریحانه گفته است که وقتی از در فاصله گرفته،‌ مقتول جلو آمده و در را بسته است. بعد خواسته  به او نزدیک شود. دستش را دور کمر او انداخته و ریحانه فرار کرده است. وقتی مقتول عصبانی شده و گفته تو نمی‌توانی به خواسته من بی توجهی کنی، ریحانه از یک لحظه مناسب استفاده کرده، چاقویی از کیفش بیرون آورده و از پشت ضربه‌ای به او زده است.

بعد از این ماجرا، ریحانه به اتهام قتل عمد مرتضی سربندی به زندان می‌افتد و در شعبه ۷۴ دادگاه کیفری به قصاص محکوم می‌شود.

مادر و سه فرزند مقتول، اولیای دم این پرونده هستند. با اینکه چند روز پیش، ۱۸ فروردین، یک جلسه صلح و سازش برای گرفتن رضایت از خانواده مقتول در پرونده ریحانه جباری برگزار شد و در این جلسه تعداد زیادی از هنرمندان و فعالان اجتماعی همراه خانواده و وکیل ریحانه حاضر شدند و از خانواده مقتول خواستند تا از حکم قصاص بگذرند، گشایشی در موضوع ایجاد نشد و خانواده او در نهایت خواهان اجرای حکم شدند.

نازنین افشین جم و مینا احدی امضای مخالفان اعدام ریحانه را برای احمد شهید، بان کی مون و کاترین اشتون، ارسال کرده‌اند.
نازنین افشین جم از فعالان مخالف اعدام ریحانه جباری

 با این حال وکیل پروند، عبدالصمد خرمشاهی، ابراز امیدواری کرده است که با توجه به صحبت‌های حاضران و شرایط جلسه، نتیجه این پرونده سرانجام عوض شود.

برای جلوگیری از اجرای این حکم کمپینی توسط تعدادی از فعالان حقوق بشر تشکلیل شده که توانسته بیش از صدهزار امضا در مخالفت با اجرای این حکم جمع‌آوری کند.

مینا احدی و نازنین افشین جم از فراخوان‌دهندگان برای این کمپین هستند. آنها  امضاهای جمع شده در مخالفت با اعدام ریحانه را که بیش از دوهزار و ٣۰۰ صفحه بود، در سه نسخه چاپ  و آن را برای احمد شهید، بان کی مون و کاترین اشتون، ارسال کرده‌اند.

در پرونده ریحانه جباری ابهام‌های گوناگونی وجود دارد. در بررسی‌های انجام شده از محل وقوع قتل مشخص شده که  دو لیوان آب‌میوه روی میز آشپزخانه محل قتل وجود داشته که یکی از آنها را مرتضی مقتول پرونده خورده بوده و دیگری برای ریحانه ریخته شده بوده.(دفاع مشروط ریحانه جباری؛ پرونده‌ای که همچنان باز است)

آزمایش‌های انجام شده بر محتوای لیوان‌ها نشان داده بود که آبمیوه ریحانه داروی بیهوشی داشته است. همچنین مقتول پیش از ورود به ساحتمان از داروخانه خرید کرده و در کیسه خریدها، ‌یک بسته کاندوم هم وجود داشته است. در کنار همه این شواهد که احتمال قصد تجاوز مقتول را تقویت می‌کند،‌ وکلای پرونده از آغاز کوشیدند تا با تاکید بر «حق دفاع مشروع»، جلوی حکم قصاص ریحانه جباری را بگیرند.

داستان ریحانه جباری تنها داستان مشهور این سال‌‌ها نیست که قضیه دفاع مشروع در آن مطرح شده است. پیش از آن، پرونده افسانه نوروزی و راضیه، دختری که در ۱۴ سالگی برای دفاع از خود جوانی را به قتل رساند از مشهور‌ترین پرونده‌هایی بودند که مسئله «دفاع مشروع» در آن‌ها مطرح بود.