آلن رنه، کارگردان و فیلمنامه‌نویس نامدار فرانسوی و از پیشروان موج نوی سینمای فرانسه در ۹۱ سالگی در کنار خانواده‌اش در پاریس درگذشت. او در میان سینماگران موج نوی فرانسه به عنوان یک سینماگر روشنفکر و تجربه‌گرا شهرت داشت.

آلن رنه، از پیشروان موج نوی فرانسه
آلن رنه، از پیشروان موج نوی فرانسه

در جشنواره فیلم کن در سال ۱۹۵۹ دو فیلم مهم به نمایش درآمد: «۴۰۰ ضربه شلاق» ساخته فرانسوا تروفو و «هیروشیما، عشق من» از آلن رنه. این فیلم اما به خاطر ملاحظات سیاسی از رقابت در بخش اصلی جشنواره فیلم کن بازماند. رنه «هیروشیما، عشق من» را بر اساس فیلم‌نامه‌ای از مارگریت دوراس ساخته بود و در این فیلم اشغال فرانسه توسط ارتش آلمان را با بمباران اتمی هیروشیما و تهدید اتمی در جنگ سرد پیوند داده بود.

در این فیلم یک بازیگر فرانسوی به ژاپن سفر می‌کند و به یک معمار ژاپنی که خانواده‌اش را در بمباران اتمی هیروشیما از دست داده است آشنا می‌شود. آنها که هر دو متأهل هستند و از زندگی زناشویی‌شان رضایت دارند، دو شب را با هم در بستر به صبح می‌رسانند. زن داستان دلدادگی‌اش به یک سرباز اشغالگر آلمانی را روایت می‌‌کند و اینکه چگونه پس از آزادی فرانسه، موهای سرش را به جرم این عشق می‌تراشند و او را در زیرزمین خانه‌ای حبس می‌کنند. سرانجام یک روز، وقتی رهایی پیدا می‌کند و با دوچرخه به پاریس می‌رود، خبردار می‌شود که هیروشیما بمباران شده است.

«هیروشیما، عشق من» از آلن رنه
«هیروشیما، عشق من» از آلن رنه

این فیلم در بخش غیر رقابتی جشنواره فیلم کن به نمایش درآمد و بازتاب بسیار گسترده‌ای یافت. برای نخستین بار، پس از جنگ جهانی دوم، سینماگری موفق شده بود تجربه و رنج شخصی را با یک فاجعه تاریخی بیامیزد و قابل درک کند.

با نمایش «۴۰۰ ضربه شلاق» ساخته فرانسوا تروفو در بخش اصلی جشنواره کن و «هیروشیما، عشق من» از آلن رنه در بخش غیررقابتی این جشنواره، جریانی در سینمای فرانسه آغاز شد. «۴۰۰ ضربه شلاق» از تروفو سرآغاز موج نو و نمایانگر اندیشه روشنفکرانی بود که در سمت راست رودخانه سن در پاریس زندگی می‌کردند و در همان حال «هیروشیما، عشق من» از آلن رنه بیانگر اندیشه روشنفکرانی بود که در سنت چپ سن، در حلقه‌های پراکنده‌ای فعالیت می‌کردند. از نظر محتوایی و زیباشناختی این دو جریان را به سختی می‌توان از هم تفکیک کرد.

آلن رنه که در سال ۱۹۲۲متولد شده بود، فعالیت‌های سینمایی‌اش را با ساختن فیلم‌هایی مستند درباره محصولات صنعتی و همچنین فیلم‌های مستند آموزشی درباره چهره‌هایی مانند وان‌گوک آغاز کرد. او با مستند «شب و مه» (۱۹۵۵) درباره اردوگاه‌های نازی خود را به عنوان یک سینماگر مطرح شناساند. این فیلم همچنان در مدارس سینمایی نمایش داده می‌شود.

آلن رنه از یک سو به سیاست و تاریخ علاقه داشت و از سوی دیگر به فرم هنری و به بازی. بسیاری از آثار او بر اساس نمایشنامه‌ و رمان ساخته شده‌اند. رنه در فیلم‌های داستانی‌اش تلاش می‌کند رابطه بین سینما و ادبیات داستانی را نشان بدهد و راهکارهایی را برای بیان سینمایی ادبیات بیابد.

آلن رنه در طی سالیان دراز موفق شده بود در «آتلیه» فیلمسازی‌اش که «فرانسوا توما» نام داشت، گروهی از هنرمندان را گرد آورد. در رأس این گروه زابینه آزما، همسر او قرار داشت و هنرمندانی مانند پیر آردتی و آندره دوسولیه با او همکاری می‌کردند. با همکاری آنها بود که موفق شد برخی از مهم‌ترین فیلم‌هایش را پدید آورد: «علف‌های وحشی» و «زندگی یک رمان است».

«علف‌های وحشی» که پس از ۱۹ سال غیبت رنه، در جشنواره فیلم کن به نمایش درآمد برگرفته از رمانی است به نام «اتفاق». رنه در این فیلم نشان می‌دهد که چگونه یک اتفاق به ظاهر بی‌اهمیت می‌تواند به عشق و جست‌و‌جوی تمنا بینجامد.

در «زندگی یک رمان است» سه داستان تاریخی با هم درمی‌آمیزند. زندگی در نظر آلن رنه کمدی بود و تئاتر و ملودرام و در همه حال چیزی بود فراتر از همه این‌ها. زندگی به نظر او هنر بود.

 

منبع