ماشاءالله شمس‌الواعظین، روزنامه‌نگار و سردبیر روزنامه‌های توقیف‌شده‌ای مانند «جامعه»، «توس» و «نشاط» و «عصر آزادگان» در اعتراض به توقیف روزنامه «آسمان»، صادق لاریجانی، رییس قوه قضائیه و از اعضای فقهای شورای نگهبان را به مناظره فراخواند، اما در همان حال تلویحاً از اهمال در سانسور پوزش خواست.

ماشاءالله شمس‌الواعظین، روزنامه‌نگار و سردبیر روزنامه‌های توقیف‌شده‌ای مانند «جامعه»، «توس» و «نشاط» و «عصر آزادگان»
ماشاءالله شمس‌الواعظین، روزنامه‌نگار و سردبیر روزنامه‌های توقیف‌شده‌ای مانند «جامعه»، «توس» و «نشاط» و «عصر آزادگان»

ماشاء‌الله شمس‌الواعظین نامه سرگشاده به رییس قوه قضائیه را در صفحه «فیسبوک»‌اش که در دسترس همگان قرار دارد منتشر کرده است.

آقای شمس‌الواعطین می‌نویسد: «من از جمله روزنامه‌نگارانی هستم که طعم تلخ توقیف را بار‌ها چشیده‌ام و می‌توانم وضعیت همکاران خود را در “آسمان” درک کنم که پس از شنیدن فرمان توقیف چه به روزشان آمده است.»

روزنامه «نشاط» به سردبیری ماشاء‌الله شمس‌الواعظین هم مانند روزنامه «آسمان» در سال ۱۳۷۸ به اتهام زیر سئوال بردن اصول اسلام و انتقاد از رهبران ایران و چاپ مقاله عمادالدین باقی درباره اعدام و قصاص توقیف شده بود.

آقای شمس‌الواعظین با برخورداری از چنین تجربه‌هایی در نامه‌اش به صادق لاریجانی می‌نویسد: «حتماً قوه قضاییه برای این اقدام خود دلیل وبرهان دارد و قطعاً حضرتعالی از این دلیل وبرهان مطلع‌اید واز آن دفاع می‌کنید. از این‌رو شما را به بیان این برهان و دلیل در میان افکار عمومی دعوت می‌کنم ودرست به همین منظور من داوطلب انجام یک مناظره با جنابعالی هستم تا فرصت روشنگری هم برای شما وهم برای من فراهم آید.»

سپس در ادامه می‌نویسد اگر صادق لاریجانی به هر دلیل آماده یک مناظره نیست، به شماری از پرسش‌هایی که سال‌هاست ذهن او و«هزاران روزنامه‌نگار دیگر» را به خود مشغول کرده پاسخ دهد.

ماشاءالله شمس‌الواعظین آنگاه پس از این مقدمات، پنج پرسش را با صادق لاریجانی در میان می‌گذارد.

پنج پرسش از رییس قوه قضائیه

صادق لاریجانی، رییس قوه قضائیه
صادق لاریجانی، رییس قوه قضائیه

ماشاءالله شمس‌الواعظین ابتدا این پرسش را در میان می‌گذارد که آیا قوه قضاییه «پدیده‌ای به نام خطا و وقوع آن را قبول دارد؟» و سپس رییس قوه قضاییه را مستقیماً خطاب قرار می‌دهد و از او می‌پرسد که آیا «تاکنون خطایی مرتکب نشده است؟»

آنگاه به مشکلات روزانه یک تحریریه اشاره می‌کند و می‌نویسد: «روزنامه بر خلاف دیگر نهاد‌ها روزانه کارنامه خود را منتشر می‌کند. صد هزار کلمه یا بیشتر و یا کمتر چیزی نیست که بتوان آن را کاملاً از اشتباه و اشکال و… مصون کرد. به همین دلیل در قانون مطبوعات قید شده که در صورت تعرض یک روزنامه به اشخاص حقیقی یا حقوقی شاکی حق دارد دو برابر مطلب چاپ شده به روزنامه ارسال کند و روزنامه موظف به انتشار آن است. جناب لاریجانی! صمیمانه به شما می‌گویم که اگر نهادهای دیگر از جمله نهاد تحت امر شما کارنامه خود را به صورت روزانه منتشر کنند آنوقت معلوم می‌شود که چه خطاهایی صورت گرفته ومی‌گیرد. خدای خود را شکر کنید که در مورد کارنامه‌تان چندان پاسخگو نیستید.»

ماشاءالله شمس‌الواعظین سپس به رابطه قوه قضاییه و مطبوعات در جمهوری اسلامی ورود می‌کند و می‌نویسد: « روزنامه‌نگاران توقیف شده و آسیب‌دیده کارنامه درخشانی در کشور ودر کار رسانه‌ای داشته‌اند که اگر از کارنامه خود جنابعالی بیشتر نباشد قطعاً کمتر نیست. چرا به فکر حل این مشکل نیستید؟ چرا روابط روزنامه‌نگاران کشور با قوه قضاییه رابطه شبیه جن وبسم الله است؟ چرا قوه قضاییه فقط چهره خشن خود را به روزنامه‌نگاران کشور نشان می‌دهد؟»

و آنگاه به عنوان پنجمین پرسش از رییس قوه قضائیه به ضعف نهادهای مردم‌نهاد در مقایسه با نهادهای دولتی اشاره می‌کند و می‌نویسد: «در کشور ما فقط نهادهای دولت‌ساز در ثبات هستند و در مقابل نهادهای مردم‌نهاد بسیار ضعیف، نحیف و در معرض خطر هستند. گویی نهادهای دولت و حکومت ثبات خود را در بی‌ثباتی نهادهای مردم‌نهاد جست‌و‌جو می‌کنند. در نتیجه نهادهای حکومت نیز از دیدگاه مردم ثبات ندارند. در واقع ثبات نهادهای حکومت به ثبات نهادهای مردمی وابسته است. زیرا شما بر کرات دیگر که حکومت نمی‌کنید. (…) اگر مردم بی‌ثبات باشند اطمینان داشته باشید حکومت را با ثبات نخواهند کرد. حس اقتدار حکومت باید در مردم بازتاب داشته باشد نه در کبکبه ودبدبه من و شما. روزنامه‌ها، انجمن‌های آنها وهمه نهادهای مردمی از جمله نهادهایی هستند که با ثبات خود به حکومت و نهادهای آن ثبات می‌بخشند.»

پوزش از اهمال در سانسور

در پایان آقای شمس الواعظین اما با لحنی کاملاً متفاوت از رییس قوه قضائیه تقاضا می‌کند که او را از خود نراند و می‌نویسد: «مرا از خود نرانید و مشمول عبس و تولی*ان جاءه الاعمی* وما یدریک لعله یزکی* او یذکر فتنفعه الذکری* نشوید. اما اگر من تزکیه و متذکر نشدم، آنگاه من مشمول اما من استغنی *فانت له تصدی* خواهم بود.»

 روزنامه «آسمان» بعد از فقط یک هفته توقیف شد
روزنامه «آسمان» بعد از فقط یک هفته توقیف شد

روز سه‌شنبه ۲۹ بهمن‌ماه در روزنامه «آسمان» گزارشی منتشر شد با عنوان «علم سیاست در زمانه سخت» که در آن گروهی از استادان و دانشجویان خاطراتشان را از سال‌های دهه ۱۳۶۰ تعریف کرده بودند. در آن میان دکتر هرمیداس باوند درباره بیانیه‌ای که در آن زمان درباره قصاص مطرح شده بود، خاطره‌ای تعریف کرده بود. عنوان این بیانیه، قصاص «غیر انسانی» بود. برخی از رسانه‌ها صفت «غیر انسانی» را توهین به حکم قرآنی «قصاص» وانمودند و به «آسمان» هجوم آودند. محمد قوچانی، سردبیر و همچنین عباس بزرگمهر، مدیر مسئول این روزنامه هر یک به خاطر اهمال در سانسور عذرخواهی کردند، اما مؤثر نیفتاد. ماشاءالله شمس‌الواعظین هم در پایان تلویحاً از اهمال در سانسور از رییس قوه قضائیه پوزش می‌خواهد و خواهان مجازات‌هایی جایگزین در چنین مواردی است.

ماشاءالله شمس‌الواعظین یکی از اعضای انجمن دفاع از آزادی مطبوعات است.

توقیف «آسمان» و واکنش سازمان گزارشگران بدون مرز

روزنامه «آسمان» به طور غیر منتظره‌ای ۱ اسفند (۲۰ فوریه) توقیف شد. ابتدا قرار بود پرونده «آسمان» دوشنبه، ۵ اسفند (۲۴ فوریه) در هیأت نظارت بر مطبوعات بررسی شود، اما پس از آنکه برخی رسانه‌های اصولگرا این روزنامه را به توهین به «حکم قرآنی» قصاص متهم کردند، سرپرست دادسرای فرهنگ و رسانه علیه مدیر مسئول این روزنامه اعلام جرم کرد و خواستار توقف انتشار آن شد. سپس پرونده «آسمان» به سرعت به شعبه بازپرسی دادسرای فرهنگ و رسانه ارجاع داده شد و بازپرس پرونده پس از رسیدگی، دستور توقیف این روزنامه را به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی صادر و ابلاغ کرد.

آسمان - Copy
“آسمان” تاریک شد − اثر مانا نیستانی

ساعاتی پس از توقیف روزنامه «آسمان»، عباس بزرگمهر، مدیر مسئول این روزنامه به زندان اوین منتقل شد.

سازمان گزارشگران بدون مرز نیز در این میان با انتشار بیانیه‌ای توقیف روزنامه «آسمان» را محکوم کرده است.

این نهاد پشتیبان آزادی مطبوعات و رسانه‌ها در جهان، در این‌باره اعلام کرد: «این اقدام سانسورگرانه‌ غیرقابل پذیرش، عیانگر جنگ رسانه‌های وابسته به سپاه پاسداران با هم‌نوایی دستگاه قضایی علیه آزادی اطلاع‌رسانی است.»

در دوران اصلاحات، دستگاه قضایی در ایران به اتهام «ساختارشکنی و حمله به مبانی دینی» بسیاری از روزنامه‌ها را توقیف کرد. آیت‌الله خامنه‌ای هم در همان سال‌ها از «شبیخون فرهنگی در پوشش مطبوعات» سخن گفته بود.