در پی سخنان عباس صالحی، معاون فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره فعالیت کانون نویسندگان ایران، اين کانون در بيانيه‌ای به سخنان وی پاسخ داد.

عباس صالحی چند روز پيش در گفت‌وگويی با خبرگزاری دانشجويان ايران (ايسنا) گفته بود: “کانون نویسندگان یک بحث تاریخی دارد که این بحث تاریخی اگرچه در دوره‌ای از تاریخ سیاسی کشور اهمیت داشته، اما با توجه به این‌که امروز برخی از اعضای آن یا از دنیا رفته‌اند و یا در شرایطی هستند که دیگر حال و حوصله فعالیت ندارند، بنابراین طبعاً می‌تواند پوست‌اندازی کند که هم به نفع کانون باشد و هم به نفع نویسندگان آن.”

به گفته وی پیشینه کانون نویسندگان ایران اکنون به تاریخ پیوسته و فقط به کار “درس گرفتن‌ها” و عبرت‌آموزی در سیاست و فرهنگ و ادبیات می‌آید و به همین جهت می‌تواند “در جایی بماند” و بایگانی شود.

کانون نويسندگان ايران: به راستی کدام یک باید «پوست‌اندازی» کند: کانون نویسندگان که به دفاع پیگیر از آزادی بیان و مخالفت با سانسور برخاسته است یا سرکوبگرانی که سد راه این تشکل نویسندگان آزادی‌خواه و مستقل شده و با تمام وجود کمر به نابودی آن بسته‌اند؟

کانون نويسندگان ايران در بيانيه خود بيش از هر چيز به موضوع “پوست‌اندازی” مورد بحث عباس صالحی پرداخته و با اشاره به اين‌که از شب‌های شعر گوته در مهرماه ۱۳۵۶ تاکنون، کانون “همواره و یکسره در معرض هجوم و سرکوب و کشتار بوده”، تاريخچه کوتاهی از تلاش‌های اين کانون در راه آزادی بيان و عليه سانسور را يادآوری کرده است.

حمله به دفتر کانون در سال ۱۳۶۰، پخش برنامه “هويت” در تلويزيون دولتی ايران برای “ترور شخصیت اهالی فرهنگ از جمله اعضای کانون”، اِعمال فشار بر امضاکنندگان “متن ۱۳۴ نویسنده” برای پس‌گرفتن امضاهایشان، اقدام به پرتاب‌کردن اتوبوس نویسندگان به اعماق دره‌، احضار اعضای کمیته تدارک مجمع عمومی کانون در مهرماه ۱۳۷۷ به دادگاه و منع آنان از برگزاری مجمع عمومی، و قتل محمد مختاری و جعفر پوینده به فاصله اندکی پس از این احضار، از جمله نکاتی است که کانون نويسندگان ايران در بيانيه خود آن‌ها را يادآوردی کرده است.

کانون نويسندگان ايران در بيانيه خود نوشته است: “از معاون وزیر ارشاد می‌خواهیم وجدان خود را قاضی کند و به این پرسش ما پاسخ دهد: به راستی کدام یک باید «پوست‌اندازی» کند: کانون نویسندگان ایران که پیرو منشورش از‌‌ همان آغاز تأسیس در سال ۱۳۴۷ به دفاع پیگیر از آزادی بیان و مخالفت با سانسور برخاسته است یا سرکوبگرانی که سد راه این تشکل نویسندگان آزادی‌خواه و مستقل شده و با تمام وجود کمر به نابودی آن بسته‌اند؟”

کانون با اشاره به انتخاب اخير حسن روحانی به‌عنوان رئيس‌جمهور ايران و اظهارنظرهای اين چند ماهه مسئولان دولتی، از جمله رئيس‌جمهور و علی جنتی، وزير ارشاد در زمینه ضرورت آزادی اندیشه و بیان، پرسيده است: “آیا این‌گونه تأکید بالا‌ترین مقام‌های حاکمیت بر ضرورت آزادی بیان، حتی در حد سخن‌گفتنِ صرف، بدین معنا نیست که آن‌که باید پوست بیندازد حاکمیت است و نه کانون نویسندگان ایران؟”

اين کانون افزوده است همان‌گونه که در پی کسب قدرت سیاسی نیست، تابع یا وابسته هیچ دولت، حزب و جناحی هم نیست و تفاوت آن با بسیاری از انجمن‌ها و تشکل‌های دیگر که به‌عنوان زیرمجموعه این یا آن دولت یا حزب سیاسی به‌وجود می‌آیند، در استقلال آن است.

کانون نويسندگان تأکيد کرده است که برخلاف احزاب سیاسی، هیچ‌گاه در پی قدرت سیاسی نبوده و نیست و دغدغه‌ آن آزادی بیان و مخالفت با سانسور است

به‌گفته کانون نويسندگان ايران از آن‌جا که عامل محدودکننده آزادی “همیشه قدرت سیاسی حاکم” بوده اين کانون ناگزیر با قدرت حاکم درگیر شده و فعالیت‌اش به این معنا سیاسی می‌شود.

کانون نويسندگان ايران تأکيد کرده است که برخلاف احزاب سیاسی، هیچ‌گاه در پی قدرت سیاسی نبوده و نیست و دغدغه‌ آن آزادی بیان و مخالفت با سانسور است

کانون نويسندگان این‌ها را واقعیت‌هايی دانسته که نادیده‌گرفتنشان نفی فلسفه وجودی کانون است و از معاون فرهنگی وزارت ارشاد پرسيده است که آیا منظور وی از “پوست‌اندازی” کانون نادیده‌گرفتن این واقعیات است؟ و سپس ادامه داده است: “اگر چنین است، باید بگوییم که در این صورت چیزی از کانون باقی نمی‌ماند که بخواهد پوست‌ بیندازد.”

کانون نويسندگان ايران با اشاره به اين سخن عباس صالحی که گفته بود “برخی اعضای کانون از دنیا رفته‌اند یا در شرایطی هستند که دیگر حال و حوصله فعالیت ندارند”، گفته است: “اعضایی از کانون از دنیا رفته‌اند و فرض می‌کنیم اعضای دیگری نیز حال و حوصله فعالیت ندارند. اما واقعیاتی که فلسفه وجودیِ کانون را رقم زده‌اند از دنیا نرفته‌اند، و از قضا وجود همان‌هاست که فعالیت کانون را به‌رغم همه فشار‌ها و سرکوب‌ها تداوم بخشیده است.”

اين کانون با بيان اين‌که “آن‌که باید «پوست‌اندازی» کند حاکمیت و از جمله وزارت ارشاد است و نه کانون نویسندگان ایران” گام نخست در این “پوست‌اندازی” را اين دانسته که “مانع برگزاری مجمع عمومی کانون نشوند، امری که بیش از ۱۰ سال است به تعویق افتاده است.”

در آخرين نمونه از اين دست، سه‌شنبه ۲۴ دی‌ماه قرار بود در منزل یکی از اعضای کانون نویسندگان جلسه‌ای برگزار شود اما مأموران در تماس تلفنی ضمن احضار صاحب‌خانه به یکی از ادارات وزارت اطلاعات وی را وادار کرده بودند جلسه را لغو کند.

کانون نويسندگان ايران در پايان بيانيه خود آورده است: “پای‌بندی اشخاص – اعم از حقیقی و حقوقی – به آزادی بیان و مخالفت با سانسور را با ملاک‌هایی از این دست محک می‌زنیم و نه با سخن‌سرایی‌های صرف در محافل و مجالس آن‌چنانی. پس، این گوی و این می‌دان: پوست‌اندازی در جهت پذیرش واقعی و عملی ضرورت آزادی بیان و الغای هرگونه سانسور را با عدم ممانعت از برگزاری مجمع عمومی کانون نویسندگان ایران آغاز کنید!”

در همين زمينه:
«اگر کانون نویسندگان پوست بیندازد، امکان فعالیتش وجود دارد»