يک جوان ۲۰ ساله همجنسگرا به نام عيسی چاخمارلی که عضو فعال يک گروه از دگرباشان جنسی بود، روز دوم بهمنماه (۲۲ ژانويه) در باکو، پايتخت جمهوری آذربايجان، خودکشی کرد.
بهگزارش سايت “گی استار نيوز”، اين جوان با پارچهای به رنگهای رنگينکمان، نماد همجنسگرايان، خود را به دار آويخت و در يادداشتی که از خود به جای گذاشت نوشت: “در اين جهان جای کافی برای رنگهای من نيست. بدرود.”
عيسی چاخمارلی در صفحه فيسبوک خود نوشته است: “شما را ترک میکنم. اين کشور و اين جهان جای من نيست.”
وی افزوده است: “اکنون خوشبختم. به مادرم بگوييد تو را خيلی دوست دارم. همه شما را مسئول مرگ خود میدانم.”
در فيلمی که از عيسی چاخمارلی به جا مانده، او بيشترين عامل خودکشی دگرباشان جنسی را خانوادههای آنها دانسته است
ويدئويی بر روی اينترنت منتشر شده که در آن پزشکان را در حال تلاش برای زنده نگاه داشتن عيسی چاخمارلی نشان میدهد. در پسزمينه تصوير دوستان عيسی در حال گريستناند و پارچه پاره شده به رنگ رنگينکمان از سقف آويزان است.
در يک فيلم ويدئويی که ظاهرا سال گذشته فيلمبرداری شده، عيسی چاخمارلی میگويد فعالان دگرباش آذربايجان در کشوری فعاليت میکنند که مسلمان است، بهشدت با همجنسگرايان مخالفت میشود و بسياری از دگرباشان جنسی نمیتوانند کار پيدا کنند.
بهگفته وی ۹۰ درصد دگرباشان جنسی در آذربايجان مجبورند در محيط بسته باقی بمانند.
عيسی چاخمارلی در اين فيلم همچنين میگويد خانواده وی نيز نتوانستهاند جنسيت او را بپذيرند.
وی ادامه میدهد: “با اينکه روانشناسان موضوع را به خانوادهام توضيح دادهاند اما آنها باز هم معتقدند که من مريض هستم.”
اين جوان همجنسگرا در اين فيلم بيشترين عامل خودکشی دگرباشان جنسی را خانوادههای آنها دانسته است.
عيسی چاخمارلی در بخش ديگری از اين فيلم آرزو کرده است که افراد جامعه مغرضانه برخورد نکنند و پيش از ابراز نفرت از همجنسگرايی، در مورد آن بر روی اينترنت بخوانند و ياد بگيرند.
وی گفته است: “من میخواهم دگرباشان جنسی شجاع باشند. من جدا از خانواده خود، در خانه خودم زندگی میکنم. کار خودم را دارم و همه کارهايم را خود انجام میدهم. اگر بخواهيد شما نيز میتوانيد به آن دست يابيد.”
با سلام
از تلاش شما برای هر چه آشنا تر کردن جامعه ایران با حقیقت همجنسگرایی بسیار ممنونم.
امید وارم فعالیت شما ادامه دار باشد.
موفق باشید.
mim / 25 January 2014
آنچه به شکلی خلاصه در این مطلب میبینیم قسمتی از تاریخ و وضعیت همجنسگرایان و طرز تفکر، برخورد مردم ، نهادها و قدرتها (حکومت ها) و نهادهای بین المللی تاثیرگذار، قوانین قدرتها در این ارتباط و اعمالِ آنها بر علیه / به نفع همجنسگرایان در گذشته و حال است!….
در بسیاری کشورها این شرایط به کلی دگرگون شده ، از عنصر نامطلوبِ دیروز و سزاوار مرگ و نیستی تا شهروند برخوردار از حقوقِ برابر و کرامت انسانی تا کنون بدست آورده شده موجود چون آنچه برای غیر همجنس گرایان وجود دارد !
المان یکی از این جوامع است ، دوره زمانی ۱۹۳۳ تا ۱۹۴۵ فاشیستهای نازیِ حاکم آنها را چون میلیونها دیگر از انسان چون جهودیها ، آنارشیست ها، کمونیست ها، کولیها و … شایسته زنده ماندن نمیدانست و آنها را به کورههای مرگ و نیستی کشاند !
اکنون و طی مراحل و زمانهای مختلف آنها با از میان برداشته شدن فاشیستها و قوانین فاشیستی ، ممنوع شدن فعالیتِ آنها و بساط فاشیستیشان ، ممنوع سازی مرجعها و مانیفستهایِ فاشیستی از جمله کتاب ” نبرد من ” هیتلر یا هر آنچه سمبل یا نمودی از تشویق و ترویج خواستها و اندیشههای فاشیستی داشته باشد و… , (همجنسگرایان) به حقوقِ خود رسیدند!
قوانینی، اندیشه هایی، آنتی فرهنگی ممنوع شده است ، افرادی که این افکار و خواستها به هر شکلی از اعلام ، آموزش، ترویج، نوشتن، تدریس در مدرسه، آموزشگاه عمومی و خصوصی، به کودکِ خود و … داشته و دارند به شدت منع شده و در صورت ارتکاب مجازات میشوند !
اینها را فعلا در این مقوله صرفاً در ارتباط با همجنسخواهی و همجنسگرایان مطرح میکنیم و موارد دیگر که آنها هم به همین شکل بوده، اینجا موردِ بحث ما نیست.
تا اینجایِ کار و فاشیستی که دیگر امکان ابراز وجود ندارد، مانیفست و سایر موارد ذکر شدهای که ممنوع شده و امکان استفاده فاشیستها از آن وجود ندارد بسیار عالی و فوق العاده ارزشمند ، قابل ستایش و آنچه باید باشد است ! اما همین ممنوعیتها و محدودیتها دقیقا، در ارتباط با فاشیسمی دیگر، فاشیستهایی دیگر که همین الان در همین کشور در حال فعالیت و ترویج ، آموزش و نهادینه کردن اندیشههایِ فاشیستی خود در ارتباط با همجنسخواهی و همجنسگرایان به شکلی کاملا عریان و حتا به نوعی با کمک سیستم مشغول هستند، اعمال نمیشود! ، در مساجد و هر کجا که امکانش را بیابند به تدریس، ترویج و پیاده کردن افکار فاشیستی اسلامی( در ارتباط با همجنسخواهی و همجنسگرایان) ، آنچه در قرآن در این ارتباط آمده روی کودکان و نوجوانان هستند! ، این دوگانگی و تبعیض در برخورد با این نوع فاشیزم در این مورد کاملا مشابه صد در صد غیر قابل پذیرش و تحمل است! ، ما خواست خود را در این مورد مشخص چنین تعریف میکنیم و از همه انسانهایی که خواستی مشابه دارند میخواهیم اجازه دهند با این کمپین به آنها بپیوندیم: جملههایی از قرآن که دستور به برخوردی فاشیستی با همجنسخواهان و به هر شکلی به حقوق طبیعی تا کنون پذیرفته شده موجود آنها تعرض می کند باید به شکل رسمی معرفی و” آموزش، ترویج و نوشتن آن بدون اشاره و نقد متناسب و ممنوعیت آن در هر کتابی به اسمِ قرآن یا دیگر, تحت قوانینی مشخص منع” شود، چه عدم انجام این مهم، تصویب و اعمال همین ممنوعیتها صرفاً در ارتباط با فاشیزم نازی و نه اینجا در ارتباط با فاشیزم اسلامی به هر دلیلی, مسخره و غیر قابل توجیه ، پذیرش و تحمل مینماید!…
این کمپین از همه آنانی که جنایات اسلامی را در هر کجایی غیر قابل تحمل میبینینند میخواهد اجازه دهند با پیوستن به آنها ، توانایی و بالفعل سازی توانایی خود و قدرت متمرکز خود را در تغییر و متوقف سازیِ این جنایات و پیاده سازیِ آن روی انسانها به هر شکلِ وحشتناکی که متاسفانه هر روزه شاهد آن هستیم به مرحله عمل برسانیم، اگر ما با اصرار، پافشاری و مبارزه خود ریشه این جنایات را معرفی و ممنوع کنیم میتوانیم فاشیزم اسلامی را هم متوقف کنیم و به حقوق انسانی خود و همه آنانی که به واسطه این بی حقوقی به هر شکلِ فاجعه گونه تحت آزار، آسیب ، بدبختی ، تجاوز و به نیستی کشیده شدن هستند، برسیم!
توی این مطلب به اینکه گیدو وسته وله وزیر خارجه قبلی المان که همجنسخواه است و با پارتنر مرد خود زندگی میکند اشاره شده، یاد سفر دو سال پیش او به ایران میافتم و همینطور سفر دو هفته پیش خانم رئیس پارلمان اروپا و هیئت همراه، سفر خانم وزیر امور خارجه ایتالیا و پوشیدنِ حجاب اسلامی! این دو را اگر با هم تلفیق کنی یعنی اینکه گیدو وسته وله میباید بود داوطلبانه یا اجباری یا داوطلبانه اجباری خود را در گونی قرار داده و در حضور اسلامیستهای حاکم خود را از کوه پرت کند/شود یا سنگسار ، اعدام شود! ، اینها پیوندهایی هست که ما باید برای مبارزه خود و پیشبردش, به آن توجه ، مطرح و برجسته کنیم و به چالشی بزرگ برای همه آنها از برلین تا تهران، کابل یا ریاض تبدیل کنیم!…
اینها حدِ اقلهایی است که ما میتوانیم…، ما میتوانیم صدا و قدرتِ خود را هر کجا و هم در فضایِ تاثیر گذار مجازی و شبکههای اجتماعی چون فیسبوک نشان دهیم و خود و بیشمارانی که خواستی مشابه را سعی میکنند، پیدا کنیم و به یکدیگر بپیوندیم و کارهای بزرگ شدنی ( همانطور که در مصر، تونس و … توانستیم!) را سعی کنیم!…
دوستان لطفا این مطلب را بخوانید، با دوستان خود به اشتراک بگذارید و در صورتیکه با خواست کمپین و دقیقا در این ارتباط موافق هستید اجازه دهید با اعلام پشتیبانی و حضور خود این چالش را پیش روی نهاد ها، سازمان ها، افراد ، احزاب و دولتها و سازمان ملل و … مطرح و برجسته کنیم و به پیشبرد خواست مان بپردازیم !
پیروز باشید!:
https://www.facebook.com/photo.php?fbid=568956749845240&set=a.485734331500816.1073741826.485004881573761&type=1&relevant_count=1
Ehsan Ahmadinejad / 26 January 2014
فیزیک بدنی ، ساختار جسمی ، و… مردها و زن ها کاملا گویای واقعیات است. همجنسگرایی یک*** است که باید *** شود ولی نه با طناب و تبر و گلوله
متین / 28 January 2014
Trackbacks