روزنامه اعتماد با هدف بررسی نقش کلیدی سپاه در سیاست و اقتصاد ایران به سراغ برخی چهره‌های شاخص این نهاد رفته و با مجتبی ذوالنور، جانشین سابق نماینده ولی فقیه گفتگوی مفصلی انجام داده است.

اعتراضات 88

در این گفتگوی سه ساعته، از چگونگی و دلایل ورود این نهاد به حوزه‌های امنیتی و انتظامی و ساختار درونی آن سخن رفته است. ذوالنور از نقش و اقدامات سپاه در حوزه‌های سیاسی و اقتصادی دفاع کرده و آن را حافظ انقلاب دانسته است.

«وزارت که نمی‌تواند به کف خيابان بيايد و تظاهرات را متفرق و جمع کند. نيروی انتظامی و سپاه و اطلاعات همپوشانی و هم‌افزايی دارند.»

مجتبی ذالنور گفته که نیروی انتظامی به تنهایی از عهده “آشوب‌های خیابانی” بر نمی‌آمد و سپاه با گردان‌های مشخص وارد عرصه شد. او با همین استدلال عنوان کرده که موازی کاری اطلاعاتی سپاه با وزارت اطلاعات منعی ندارد.

به ادعای ذوالنور، ماموریت سپاه در عملیات خیابانی سال ۸۸، ترساندن مردم بود و دستوری برای برخورد فیزیکی وجود نداشت. او همزمان تاکید می‌کند که برخی نیروهای خاطی، تذکر گرفته و توبیخ شده‌اند.

ذوالنور، نقش سپاه را در “حوزه تهدید و تعرض” تعریف کرده است: «اگر ۱۸ تيری رخ داد، ماجرای کوی دانشگاه پيش آمد، نیروی انتظامی باید عمل‌کننده باشد اما اگر نتوانست سپاه باید وسط بیاید.»

او در پاسخ به این که مگر وزارت اطلاعات و نیروی انتظامی نداریم می‌گوید: « خب وزارت اطلاعات کار امنيتی می‌کند. کار امنيتی، با کار انتظامی متفاوت است. وزارت که نمی‌تواند به کف خيابان بيايد و تظاهرات را متفرق و جمع کند. نيروی انتظامی و سپاه و اطلاعات همپوشانی و هم‌افزايی دارند.»

«بسیج از نیروهای خود خواسته بود که مردم را با شوکر و باتوم بترسانند و متفرق کنند اما نگفته بود که بیخ گردن کسی بزنید.»

ذوالنور در بخش دیگری گفته که گاهی ناآرامی‌ها در حد صنفی و انتظامی هستند اما اگر تبدیل به آشوب‌های عجین با مسائل امنیتی شوند و براندازی و فضای مجازی و امواج ماهواره‌ای را دستور کار قرار دهند، کار از محیط نیروی انتظامی خارج می‌شود و سپاه باید آمادگی این را داشته باشد.

چهارهزار دستگیری در یک روز

او مثال زده که خاتمی با پیشنهاد ورود سپاه در موضوع  ۱۸ تير مخالفت کرد و گفت بگذارید نیروی انتظامی کارخودش را بکند: «اما کار به جایی رسید که نزدیک به  ۱۰۰ خودروی ديگر را در تهران آتش زدند و حتی شعارها عليه خود آقای رييس‌جمهور هم شد. آن وقت بود که آقای خاتمی از سپاه خواست که وارد ميدان شود و اوضاع را کنترل و جمع کند.»

به گفته ذوالنور، سپاه با دو شرط وارد موضوع شد؛ اول آن که خاتمی اعلام کند که آشوبگران طرفدار او نیستند ودوم آن که این ماموریت را رسما ابلاغ کند تا نگویند که سپاه خودسری کرده است: «آقای خاتمی يک مصاحبه بی‌رمقی کردند پای يک ديوار آجری ايستاده بودند که اصلا بک‌گراند صحنه، صحنه مطلوبی نبود و بدون لبخند، با يک حالت ناراحتی، يک مصاحبه چند لحظه‌يی کوتاه کردند.

«یک موقع تماميت ارضی يک موقع بحران داخلی؛ سپاه مسئوليت دارد. يکی‌اش نيز تهديد در عرصه سياسی است. در عرصه براندازی سياسی هم طبيعتا سپاه نمی‌تواند بی‌تفاوت باشد.»

همين برای سپاه کافی بود و ورود پيدا کرد. چهار هزار نفر هم در يک بعدازظهر توانست دستگيری داشته باشد. پس اينجا يک تفاوتی بين ارتش و سپاه قايل شويم. يک موقع تماميت ارضی يک موقع بحران داخلی؛ سپاه مسئوليت دارد. يکی‌اش نيز تهديد در عرصه سياسی است. در عرصه براندازی سياسی هم طبيعتا سپاه نمی‌تواند بی‌تفاوت باشد.»

او گفته که نیروی انتظامی نمی‌توانست بدون ورود سپاه در ۱۸ تير “غائله” را تمام و کنترل کند.

ماموریت آرام‌بخش سپاه در ماجرای ۸۸

ذوالنور
مجتبی ذوالنور

ذوالنور می‌گوید ورود سپاه به مسائل سال ۸۸، ماموریت‌محور و برای جمع کردن موضوعی بوده که در “اشل” نیروی انتظامی و وزارت اطلاعات نبود: «مگر وزارت اطلاعات چقدر پرسنل دارد؟»

می‌گوید که سپاه زیر نظر شورایعالی امنیت ملی رفتار کرد و قرار بود جلوی تخریب و تعرض را بگیرد و جمعیت را متفرق کند: «نیروی انتظامی دست تنها بود و سپاه هم عکس‌العمل نشان داد و هیج کجا شروع کننده نبود. ذوالنور مدعی شده که سپاه با متعرضین برخورد کرد نه با معترضین.

«پلیس فتا هم به تنهایی قادر به جوابگویی مسئولیت خود نیست و نمی‌تواند همه سایت‌ها را رصد کند. در نتیجه سپاه ارتش سایبری تشکیل می‌دهد.»

می‌گوید، بسیج از نیروهای خود خواسته بود که مردم را با شوکر و باتوم بترسانید و متفرق کنید اما نگفته بود که بیخ گردن کسی بزنید: «این تشخیص غلط نیروست.»

ذالنور می‌گوید بدنه سپاه غیراصلاح‌طلب است اما ممکن است اقلیت ناشناخته‌ای هم در آن باشند. در بخش دیگری از دهانش می‌پرد که در جریان جلسات اصلاح طلبان و خاتمی و یونسی و انصاری هست ولی پرسش شنود را با خنده برگزار می‌کند.

می‌گوید پلیس فتا هم به تنهایی قادر به جوابگویی مسئولیت خود نیست و نمی‌تواند همه سایت‌ها را رصد کند. پس سپاه ارتش سایبری تشکیل می‌دهد.

می‌گوید اینها اقدامات موازی نیستند، بلکه مقابله با عملیات براندازانه‌اند: «جلوی تخریب تفکر جوانان را می‌گیریم. سایت‌ها را متلاشی می‌کنیم…  سپاه به‌شدت در اين زمينه الحمدالله فعال بوده است. وبلاگ نويس‌هايی که آمده‌اند، جبهه خودی را تقويت می‌کنند در مقابل آنها…»

می‌گوید اگر کسی می‌تواند خلاء پیمانکاران خارجی را پرکند، همین الان بیاید: «اگر سپاه نبود؛ امروز بخش نفت ما فلج بود باید تولیدمان را تعطیل می‌کردیم. بخش خصوصی بضاعت طرف شدن با دولت را نداشت.»

در موضوع اقتصادی نیز ذوالنور با قاطعیت مدعی می‌شود که کمترین تخلف‌ها در سپاه انجام شده  و این نهاد جز خدمت به کشور و نجات مردم کار دیگری نکرده است.

نقطه عطف توضیحات ذوالنور در دفاع از ورود سپاه به سیاست و اقتصاد آنجاست که می‌گوید، اگر انقلاب مصر هم از جایگاه مطمئنی مثل ولایت فقیه و نهادی مثل سپاه برخوردار بود، مردم مصر به چنین فلاکتی مبتلا نمی‌شدند.