«قاعده تصادف» ساخته بهنام بهزادی در بخش اصلی سیوپنجمین جشنواره فیلم «سه قاره» پذیرفته شد.
سیوپنجمین جشنواره فیلم «سه قاره» از ۲۸ آبان تا ۵ آذر ۱۳۹۲ (۱۹ تا ۲۶ نوامبر) در شهر نانت در فرانسه برگزار میشود. در این جشنواره فیلمهای داستانی و مستند از سه قاره آفریقا، آمریکای جنوبی و آسیا با یکدیگر رقابت میکنند.
کمیته انتخاب جشنواره سه قاره از بین ۳۵ فیلم ایرانی، فیلم داستانی «قاعده تصادف» ساخته بهنام بهزادی را برگزید.
بهنام بهزادی با دومین اثرش به پختگی قابل توجهی دست یافته. به لحاظ فیلمنامهنویسی و از نظر دقت در میزانس میتوان او را همپای اصغر فرهادی به شمار آورد، با این تفاوت که بهزادی با دقت بیشتر و با جرئت بیشتری به مسائل جوانان امروز در تهران میپردازد.
جشنواره سه قاره از سال ۱۹۷۹ که برای نخستین بار برگزار شد، فیلمهای بسیاری از سینمای ایران را به نمایش گذاشته است. «کلاغ» ساخته بهرام بیضایی بهعنوان نخستین فیلم ایرانی در بخش مسابقه نخستین سال برگزاری این جشنواره به نمایش درآمد. پس از انقلاب ۱۳۵۷ «دونده» ساخته امیر نادری با درخشش در این جشنواره باعث توجه جهان به سینمای ایران شد.
امیر نادری و ابوالفضل جلیلی موفقترین کارگردانان ایرانی در این جشنواره بودهاند. امیری دوبار جایزه «بالن طلایی» را در سالهای ۱۹۸۵ و ۱۹۸۹ برای فیلمهای «دونده» و «آب، باد، خاک» و جلیلی نیز دو بار این جایزه را در سالهای ۱۹۹۳ و ۱۹۹۶ برای فیلمهای «دلبران» و «یک داستان» واقعی به دست آوردهاند. از میان بازیگران نیز، نیکی کریمی و گلشیفته فراهانی برای بازی در فیلمهای «سارا» و «بوتیک» برنده جایزه بهترین بازیگر زن از دورههای پانزدهم و بیست و ششم این جشنواره شدند. در سال ۱۹۹۰هم برنامه ویژه جشنواره نانت به سینمای ایران اختصاص داشت.
«قاعده تصادف» ساخته بهنام بهزادی پیش از این در جشنواره مانهایم در کشور آلمان و جشنواره توکیو در ژاپن شرکت کرد و جوایزی را هم بهدست آورد.
علیرغم همه دشواریهای مالی و مشکلات سانسور، در سالهای اخیر استعدادهای جوان و قابل توجهی که تنها به خودشان اتکا کردهاند، ظهور کردهاند. از تازهنفسها میتوان به محمود غفاری («این یک رؤیاست»)، شهرام مکری («اشکان و انگشتر متبرک» و «گربه و ماهی»)، آناهیتا غزوینیزاده («سوزن») عبدالرضا کاهانی («اسب حیوان نجیبی است») و به تازگی بهنام بهزادی («قاعده تصادف») اشاره کرد.
بهنام بهزادی که هم کارگردانی «قاعده تصادف را به عهده داشته و هم فیلمنامه این فیلم را نوشته است، با دومین اثرش به پختگی قابل توجهی دست یافته. به لحاظ فیلمنامهنویسی و از نظر دقت در میزانس میتوان او را همپای اصغر فرهادی به شمار آورد، با این تفاوت که بهزادی با دقت بیشتر و با جرئت بیشتری به مسائل جوانان امروز در تهران میپردازد.
ماجراهای فیلم «قاعده تصادف» پیرامون یک گروه تئاتری دانشجویی شکل میگیرد که در منزلی در حال آخرین تمرینهای خود برای نمایشی هستند که قرار است در خارج از کشور به اجرا درآید. آنها آخرین مراحل سفر را آماده کردهاند تا همگی با هواپیما راهی یک کشور اروپایی شوند. برخی از این جوانان، بهویژه دختران میبایست با اجازه پدرشان به این سفر بروند، اما پدر یکی از بازیگران دختر با رفتن وی به خارج مشکل دارد. در ابتدای فیلم، در صحنهای که بعداً متوجه میشویم بخشی از تمرین تئاتر است، دختری راجع به مفقود شدن، خودکشی و مسائلی از این دست صحبت میکند. در طول فیلم کارگردان بهخوبی با این عنصر بازی میکند و روحیه شکننده این شخصیت را بررسی میکند. در ورای این روز بهخصوص که همه چیز، بهتدریج برای سفر آماده میشود، تعلیق هوشمندانه فیلمنامهنویس، تماشاگر را تا به انتها برصندلی سینما نگه میدارد، پای پدر شهرزاد به میان ماجرا باز میشود و ماجراهایی اتفاق میافتد. هرچه داستان پیش میرود، فیلمساز اطلاعات تازهتری به تماشاگر میدهد.
در «قاعده تصادف» مشکلات نسل جوان و نیز به طور تلویحی تقابل سنت و مدرنیت در جامعه ایران مورد بررسی قرار میگیرد. پدرسالاری از یکسو و نافرمانی و سرکشی فرزندان از سوی دیگر در دل فیلم نهفته است. «قاعده تصادف» را میتوان بیانگر اعتماد از دست رفته بین دو نسل دانست و در همان حال آن را به شکل احساس رهاییبخش از دگماتیسم حاکم بر جامعه (پدر به نماد حاکم تعبیر میشود) تفسیر کرد.
شهرزاد بین انتخاب رفتن به خارج با عبور از روی عواطف پدرانه و یا زدن قید سفر با قیمت زیرپا گذاشتن احساس و تعلق خاطر به نمایشی که با دوستانش برای آن زحمت زیادی کشیده، مردد نیست. او تصمیم خود را گرفته و باید به جلو حرکت کند.
آیا جامعه ایران باید راه شهرزاد را دنبال کند؟
بهنام بهزادی فیلمی هوشمندانه ساخته و میتوان امید بسیاری به آینده او داشت.