صادق لاريجانی، رئيس قوه قضائيه از پيشنهاد عفو مرد اعدامی که بهتازگی در بجنورد پس از اجرای حکم اعدام، زنده ماند، خبر داد اما گفت بهلحاظ حقوقی و فقهی وی بايد دوباره اعدام شود.
بهگزارش خبرگزاری کار ايران (ايلنا) لاريجانی بحثهای مطرح شده در اينباره را “غير فنی و غير مرتبط و ناآگاهانه” دانست و گفت: “اما به لحاظ عاطفی يکی از راههای برخورد با فرد اعدامی که مرگ را به چشم ديده و شدائدی را تحمل کرده است عفو است و چنين فردی که دارای وضعيتی خاص است میتواند مورد لطف و عفو نظام اسلامی قرار گيرد و اينجانب بهلحاظ عاطفی قطعاً اين کار را خواهم کرد.”
صادق لاريجانی در همين حال افزود: “متأسفانه در کنار اين بحث عاطفی، بحثهايی حتی از جانب برخی حقوقدانان مطرح شده است که چندان درست نيست چراکه اعدام در واقع به معنی سلبالحيات است و اگر به مقتضای دقيق تعابير قانونی بخواهيم عمل کنيم بايد از کسی که حياتش باقی مانده است سلب حيات شود.”
رئيس قوه قضائيه ايران همچنين گفت: “گاهی ممکن است به هر دليل، دار کشيدن که ابزار و مقدمه مجازات اعدام يا همان سلبالحيات است موجب سلب نشده باشد که در اين صورت فرد بايد اعدام شود مگر اينکه بتوان فرض کرد شخص واقعاً سلب حيات شده باشد و در اثر پديدهای نادر و خاص به حيات برگشته باشد، که اين فرض بهلحاظ فقهی و حقوقی محتاج تأمل خاص است.”
صادق لاريجانی در بخش ديگری از سخنان خود به انتقادها از قوه قضائيه ايران مبنی بر افزايش اعدامها و اعدام برای جرايم کوچک، پاسخ داد و گفت: “قوه قضائيه حداقل اعدامهايی را که در قانون لحاظ شده به اجرا میگذارد و حتی در بسياری موارد اجرای اين حکم را به تعويق میاندازد.”
وی افزود: “در کشورهای جنوب شرقی آسيا حتی برای پنج گرم هروئين افراد را به اعدام محکوم میکنند اما با وجود تمام مشکلات مربوط به عواقب سوداگری مرگ، در ايران اين قبيل احکام در حداقل قرار دارد.”
ايران پس از چين بالاترين تعداد اعدامها در جهان را دارد.
این شیخ ظاهراٌ متوجه نیست که این فرد که گفته میشود در حالت کماست به احتمال فراوان مرگ مغزی کرده و هیچگاه به هوش نخواهد امدو اگر بیاید جیزی در حد معجزه است که البیه ج.ا. از انهم برای تبلیغات استفاده خوهد کرد و مردم میریزند و پیراهن این بنده خدا را از تنش در می اورند و قطعه های انرا می بوسند و می فروشند.
خیلی ممنون از این اقای دل رحیم که تقاضای عفو برای مرده متحرک کرده اند. تقریبا غیر ممکن است که کسی برای مدت چند دقیقه به طناب دار از گردن اویزان باشد و سلولهای مغزش به طور دسته جمعی نمیرند که دلیل کمای این فرد هم همین است. نفس کشیدن تنها شرط لازم و کافی برای زندگی کردن نیست و فرق زیادی بین زنده ماندن و زندگی کردن هست که این دومی به یقین برای این فرد نفس کشنده غیر ممکن است.
anonymous / 23 October 2013
خدا سایه ات را از سر اعدامی ها کم کند!
omid / 24 October 2013
اینها برای خدا هم تعیین تکلیف میکنند !
بهنام / 24 October 2013