در چهاردهمین سال بنیاد خانه موسیقی ایران، داریوش پیرنیاکان، تارنواز، عضو هیأت مدیره و هیأت مؤسس خانه موسیقی در حضور معاون وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، آزادی صدای زن را نخستین خواسته جامعه موسیقی ایران خواند و گفت: «فقها باید پاسخگو باشند که چرا میگویند موسیقی حرام است؟»
برخی مراجع تقلید در ایران صدای زن را اگر غنایی باشد، حرام خواندهاند و برخی دیگر از مراجع تقلید تشخیص آن را به عهده خود شنونده گذاشتهاند. با اینحال وزارت ارشاد استدلال میکند که آلبوم موسیقی با صدای زن ممکن است برای بعضیها تحریکآمیز باشد، لذا بهتر است چنین آلبومهایی اصولاً مجوز نگیرند.
در چنین شرایطی آیا درخواست داریوش پیرنیاکان مبنی بر آزاد شدن صدای زنان، نویدبخش روزهای روشنی در عرصه موسیقی ملی ایران است؟ نظر زیبا شیرازی خواننده، آهنگساز و ترانهسرا، رویا کاشفی، سرپرست کمیته حقوق بشر انجمن پژوهشگران ایران، شروین پاشایی، طراح و برنامهریز اجراهای موسیقی کلاسیک و هانی نیرو، موسیقیدان و خواننده، سارا نائینی، خواننده ایرانی و همچنین یکی از اعضای خانه موسیقی را پیرامون این موضوع جویا شدم.
زنها خواندند با روسری خواندند، زیبا خواندند
زیبا شیرازی خواننده، آهنگساز و ترانهسرای ایرانی مقیم لوسآنجلس، آمریکا در مورد سخنان اخیر داریوش پیرنیاکان به رادیو زمانه میگوید: «من امیدوارم که آزاد شدن صدای زنان در ایران امکانپذیر باشد. البته در حقیقت نمیدانم داریوش پیرنیاکان در بین مقامات و دستگاههای دولتی چه جایگاهی دارد و تا چه اندازه گفتههای او را جدی تلقی میکنند، یا اینکه نظرات او فقط در حد حرفی است که تنها برای من و شما میتواند جالب باشد. چون در ایران زندگی نمیکنم، نمیدانم برآورده شدن این خواسته تا چه اندازه محتمل است. هر روز که صفحه فیسبوکم را باز میکنم آثار دوستان زیادی از ایران را میبینم که نشاندهنده توجه نسل جوان به عرصه موسیقی است.»
زیبا شیرازی: «دختران و زنان جوانی هستند که در ایران میخوانند و صدای آنها به گوش ما میرسد. نمیدانم تا چه اندازه سخنان اخیر داریوش پیرنیاکان میتواند مفید و راهگشا باشد.»
این هنرمند که از او بهعنوان یکی از هنرمندان پیشرو در عرصه ترانهسرایی فمینیستی در موسیقی پاپ ایران یاد میشود، میافزاید: «در طول این سالها بر روی همه چیز سرپوش گذاشتند، اما نتوانستند بر روی صدای زنان سرپوش بگذارند. هرچند حجاب را بر سر زن کردند ولی باز هم زن ایرانی در حجابش خوش درخشید. دختران و زنان جوان ایرانی اکنون به دنبال موسیقی هستند، در حالی که در زمان خود من، تا این اندازه شاهد تشویق برای یادگیری موسیقی در بین خانوادهها نبودم. ولی من به عنوان یک زن ایرانی بسیار مفتخرم که به هیچوجه نتوانستند صدای زن ایرانی را در هیججا قطع کنند. زنها خواندند با روسری خواندند، زیبا خواندند. بدون موسیقی فقط از تارهای صوتیشان استفاده کردند. در اینترنت میبینیم همه اینها دختران و زنان جوانی هستند که در ایران میخوانند و صدای آنها به گوش ما میرسد. نمیدانم تا چه اندازه سخنان اخیر داریوش پیرنیاکان میتواند مفید و راهگشا باشد.»
ممنوعیت تکخوانی زنان هم مثل دیگر تبعیضهای قانونی است
رویا کاشفی، سرپرست کمیته حقوق بشر انجمن پژوهشگران ایران، ساکن لندن در زمینه ممنوعیت تکخوانی زنان به رادیو زمانه میگوید: «مسئله ممنوعیت تکخوانی زنان و محدودیت پخش آواز زنان جدا نیست از دیگر تبعیضهای قانونی که علیه زنان در ایران اعمال میشود و باید با درک هویت دینی و ماهیت ایدئولوژیک حکومت اسلامی ارزیابی شود. بر اساس ماده چهارم قانون اساسی جمهوری اسلامی تمامی قوانین و مقررات در ایران باید بر اساس موازین اسلامی باشد و تشخیص آن بر عهده شش فقیه شورای نگهبان است. باید همچنین در نظر داشت که اسلامی که قوانین ایران بر آن استوار است، اسلامِ شیعه جعفری عثنی عشری معتقد به ولایت فقیه است که با دیگر تفاسیر و تعابیر شاخههای دیگر اسلام متفاوت است.»
رؤیا کاشفی:«مسئله ممنوعیت تکخوانی زنان و محدودیت پخش آواز زنان جدا نیست از دیگر تبعیضهای قانونی که علیه زنان در ایران اعمال میشود و باید با درک هویت دینی و ماهیت ایدئولوژیک حکومت اسلامی ارزیابی شود.»
در سال ۱۳۹۰ هنگامی که لالایی یک زن میانسال در عنوانبندی پایانی مجموعه تلویزیونی «مختارنامه» از تلویزیون دولتی ایران پخش شد موجی از اعتراضها در رسانههای اصولگرا و نزدیک به حاکمیت به راه افتاد. آیت الله مکارم شیرازی، یکی از مراجع تقلید شیعه در ایران، آن زمان، گوش کردن به ترانه خوانده شده از سوی خواننده زن حتی چنانچه آن خواننده پیر باشد را حرام دانسته بود.
کاشفی، فعال حقوق زنان معتقد است: «مراجع تقلید در ایران با یکدیگر همعقیده هستند که موسیقیای که باعث بر انگیختن هوس و شهوت جنسی شود حرام است و صدای زن با در نظر گرفتن خصوصیاتش به همراه موسیقی میتواند جامعه را دچار گناه و لغزشهای فراوان کند و مطلقاً حرام است. اما ممنوع کردن موسیقی در ایران یا محدود کردن آن به سرود و مانند آن، موسیقی ایران را از بین نبرد. هم جامعه ایرانی در تبعید به آن ادامه داد و هم کلاسهای بیشمار موسیقی سنتی ایرانی در داخل ایران، موسیقی ملی ما را زنده نگه داشتند. حضور زنان در این کلاسها باعث به وجود آمدن گروههایی شد با نوازندگان زن؛ گروههای کر با صدای زنان تشکیل شد و در این اواخر خوانندههای قدیمی و جوان زن ایرانی موفق شدهاند کنسرتهای تکنفره اجرا کنند که البته “ویژه بانوان”اند، اما همین کنسرتها هم نشاندهنده پیشرفت هستند. حضور زن در عرصه موسیقی ملی ایران مثل ایستادگی و حضور زنان در تمام عرصههای فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی از آگاهی زنان به حقوق خود و پیشرو بودن جامعه در مقابل قوانین سنتی نشان دارد و موجب بسی امیدواری برای آینده ایران است. »
بهزودی شاهد آزادیهای صوری خواهیم بود
شروین پاشایی، طراح و برنامهریز اجراهای موسیقی کلاسیک و معاصر ساکن تهران درباره ممنوعیت تکخوانی زنان به رادیو زمانه میگوید: «اگر موسیقی پاپ بیکیفیت و سفارشی را که آگاهانه برای هدایت ذهن عموم مردم جامعه در سطحی پائین تولید و تزریق میشود، در نظر نیاوریم، با بررسیِ اجراهای موسیقی در سه سال اخیر درمییابیم که بستر تازهای شکل میگیرد؛ بستری که بر پایه تفکر مادی و درآمدزایی کنترلشده، منسجم و تحت اختیار چند سیاستمدار و سرمایهدار درجه دو است. گویا سعی بر آن بوده و هست که بسیار دقیق برنامهریزی و کنترل شود تا در زمانِ مناسب و بهصورت نامحسوس، آواز خواندن زنان در جامعه رواج پیدا کند و عمومی شود. تا رسیدن به این مقصود، طبیعی است که سیاستمداران و سرمایهداران درجه دو میبایست غیر از تلاش برای بهدست گرفتن غیر مستقیم جامعه موسیقی بهعنوان ابزار درآمدزایی، زمانی را صرف کنند برای دریافت چنین امتیازی از سیاستمداران و سرمایهداران درجه یک و این مسیری است که فراز و نشیبهایی دارد.»
این هنرمند میافزاید: «در این میان از جامعه موسیقی باید انتظار داشت بهجای پرداختن به موضوعات همیشه مبهم و بیرون از تخصصشان و جدا ماندن از واقعیت و دور شدن از مسیر و در نهایت غرق شدن در فضای مادی این آزادی ساختگی، به چگونگی، اجرایی کردن و به ثمر رساندن موسیقی شایسته احترام بیندیشند و دست بهعمل بزنند و خواهان محترمترین و بایستهترین درآمدها از سیاستمدارن و سرمایهداران باشند.»
هانی نیرو، موسیقیدان و خواننده جوان ایران ساکن اتریش نیز در مورد آزاد شدن صدای زنان در ایران به رادیو زمانه میگوید: «من کلاً این جریان را منفی نمیبینم. من خودم بعد از انقلاب به دنیا آمدم و در آن شرایط زندگی کردم. به همین خاطر روزهای سخت و تاریک موزیک ایران را به یاد دارم. از چند سال گذشته تاکنون واقعاً اتفاقات خوبی در این حوزه رخ داده است؛ کنسرتهای بسیاری با حضور شنوندهها و مخاطبان بسیاری برگزار شده است که این مسأله مهمی است. اگر صدای زن ایرانی به شکلی که همه جای دنیا هست شنیده شود، حادثه بسیار مهمی اتفاق افتاده است. اما اینکه الان این امر اتفاق نیفتاده باعث نشده که زنها نخوانند یا خواننده زن نداشته باشیم. خوانندگی زنان در یک فرم و شکل دیگری در حال رشد است و رشد خوبی هم داشته. زنان زیادی در این عرصه تلاش میکنند. البته باید در ایران باشی و خبرهای آنجا را دنبال کنی. من در ایران نیستم، اما امیدوارم در ایران کنسرتهای زنان برگزار شود.»
هانی نیرو: «امیدوارم در ایران کنسرتهای زنان برگزار شود.»
او که از ۱۰ سال پیش بین ایران و وین در رفت و آمد است میافزاید: «بسیاری از دوستان و همکلاسیهای من از راه موسیقی امرار معاش میکنند و خوب کار میکنند. نمیتوانم بگویم به راحتی زندگیشان میگذرد، اما از این راه دارند زندگی میکنند. پس زمینه کار وجود دارد و من در این ۱۰ سال و در واقع دو سال اخیر بیشتر به ایران رفتم. فکر میکنم نسبت به ۱۰ سال پیش چیزهایی پررنگتر شده است. یادم هست در دانشگاه تهران که درس میخواندم تعداد زیادی معلم و استادان برجسته موسیقی بودند و در بین آنها فقط یک زن وجود داشت اما الان تعداد اساتید موسیقی زن بیشتر شده. به هر حال نمیتوانم تصور کنم که در بهترین حالت به زودی چند خانم هنرمند کنسرت بگذارند و راحت بخوانند و برگردند به ایران. اگر اینطور باشد که بسیار عالی است اما برای رسیدن به این هدف هنوز راهی طولانی در پیش است.»
چرا صدای زن را از حافظه موسیقایی ما پاک کردهاند؟
سارا نائینی، خواننده ایرانی که هشت ماه پیش به آمریکا مهاجرت کرده، در زمینه تکخوانی زنان معتقد است: «اگر در همان ایران اجازه داشتم بخوانم هیچ وقت مجبور به ترک ایران نمیشدم. یکی از بزرگترین آرزوهای من آزاد شدن صدای زنان در ایران است. امیدوارم زمانی فرابرسد که آواز زنان در ایران به صورت رسمی و برای همگان آزاد باشد. »
نائینی که در کنسرتهای خصوصی بسیاری به عنوان خواننده تکخوان و در کنسرتهای عمومی نیز به عنوان همخوان حضور داشته است، میافزاید: «البته نمیدانم با توجه به مسائل شرعی مسئولان چگونه میخواهند مشکل ممنوعیت صدای زن را حل کنند. یادم هست در ایران جلوی انتشار کتابی که در آن نوشته شده بود بر اساس روایات و احادیث صدای زن ممنوع نیست گرفته شد.»
سارا نائینی به کتاب توقیفشده «زنان موسیقی ایران از اسطوره تا امروز» نوشته توکا ملکی اشاره دارد که در سال ۱۳۸۰ در ایران منتشر شده است. در این کتاب چگونگی شکلگیری و سیر تحول موسیقی در ایران به ویژه در حوزه زنان، بررسی شده است. نگارنده براساس ادوار تاریخی، زنان موسیقیدان و آوازخوان ایرانی را معرفی کرده است.
سارا نائینی: «یکی از بزرگترین آرزوهای من آزاد شدن صدای زنان در ایران است.»
یکی از اعضای خانه موسیقی در زمینه رفع ممنوعیت از صدای زن به رادیو زمانه میگوید: «این خواسته به طور ضمنی و غیر رسمی، بارها از سوی برخی موسیقیدانان مطرح شده است. مثلاً تاکنون چند بار و در مصاحبههای مختلف، آقای شجریان این موضوع را مطرح کرده و حتی مثال زده بود که وقتی صدای زنان را از موسیقی حذف میکنیم، یعنی داریم نیمی از امکانات و ظرفیتهای موسیقی ملی ایران را حذف میکنیم و صدای زنان جایی در طبقهبندی صوتی موسیقی دارد که آقایان نمیتوانند آن بخش را پر کنند و این مثل این است که یکی دو تا از سیمهای سازی را حذف کنیم و بعد بخواهیم با آن کار کنیم. »
چند سال پیش حسین علیزاده، آهنگساز برجسته ایران با اشاره به تفکیک جنسیتی در موسیقی ایران و «پاک شدن صدای زنان از حافظه موسیقایی ۳۰ سالههای امروز» در سخنانی گفته بود: «چرا صدای زن را از حافظه موسیقایی ما پاک کردهاند؟ من با هرگونه تفکیک جنسیتی مخالفم. مگر تنها مردان میتوانند هنرمند باشند و آواز بخوانند؟ »
عضو خانه موسیقی در ادامه سخنان خود میافزاید: «این موضوع اما اینبار به شکلی رسمیتر و پر صداتر مطرح شد و به نظرم مفید بود. با توجه به ارتباطاتی که بین مسئولان خانه موسیقی و آقای مرادخانی (معاون هنری وزارت ارشاد) وجود دارد، احتمالاً در پشت صحنه چراغ سبزی به اهالی موسیقی نشان داده شود که داریوش پیرنیاکان مسأله را اینگونه مطرح کرده است.»
هنوز صدا و سیما با نشان دادن ساز مشکل دارد
این هنرمند موسیقی سنتی معتقد است: «من بسیار بعید میدانم چنین پیشنهادی عملی باشد. با توجه به نظری که قشر مذهبی و بسیاری از علمای شیعه، نسبت به موسیقی دارند و نیز آنچه در بسیاری از کتب معتبر فقهی در رابطه با موسیقی آمده امکان رفع ممنوعیت از تک خوانی زنان وجود ندارد. چرا که برخی از آقایان هنوز با نفس موسیقی مشکل دارند و حتی در کتاب المکاسب، ساخت و خرید و فروش ساز را هم مشکلدار دانستهاند.»
در کتاب المکاسب و المتاجر، مسأله هشتم آمده است: «خرید و فروش هر چیزى که آلت باشد براى عمل حرام به طورى که منفعت عقلائى آن منحصر در همان عمل حرام است حرام باشد حرام است مانند آلات لهو از قبیل عود و مزمار و بربط و امثال آن و آلات قمار از قبیل نزد و شطرنج و مثل آنکه علاوه بر حرمت خرید و فروش آن ساختن و مزد گرفتن در برابر ساختن آن نیز حرام است بلکه شکستن و از صورت اصلیش خارج کردن واجب است، بله خرید و فروش موارد اولیه آنها از قبیل چوب و مس بعد از آنکه از صورت اصلیش خارج شد اشکال ندارد، بلکه قبل از تغییر شکل هم جائز است، اما در غیر این صورت جواز خرید و فروش آن محل اشکال است. »
حسین علیزاده: «چرا صدای زن را از حافظه موسیقایی ما پاک کردهاند؟ من با هرگونه تفکیک جنسیتی مخالفم. مگر تنها مردان میتوانند هنرمند باشند و آواز بخوانند؟»
به گفته عضو خانه موسیقی، «هنوز صدا و سیما با نشان دادن ساز مشکل دارد. صحبتهای چند سال پیش آقای خامنهای هم بهجای خود که ترویج موسیقی در جامعه و دانشگاهها و مراکز آموزشی را با مصالح نظام اسلامی در تعارض میدانست.»
سه سال پیش آیتالله خامنهای، رهبری جمهوری اسلامی ایران در سخنانی گفته بود: «بهطور کلی، ترویج موسیقی و تدریس آن و تشکیل کلاسهای موسیقی، هرچند موسیقی حلال باشد، با اهداف عالیه نظام مقدس اسلامی سازگار نیست و بهتراست جوانان عزیز وقت با ارزش خود را صرف یادگیری علوم و فنون لازم و مفید نموده و اوقات فراغت خود را با ورزش و تفریحات سالم پر نمایند. »
عضو خانه موسیقی در ادامه میافزاید: «همین چند سال پیش یکی از علما گفته بود اگر زنگ خانه کسی موزیکال باشد برکت از آن خانه میرود و حالا یکباره بیایند و صدای زن را حلال اعلام کنند؟ با کتب فقهی چه کنند؟ تازه چون حرمت شنیدن صدای زنان برای مردان در رساله آقای خمینی هم آمده، شکستن این تحریم، هم مشکل فقهی دارد و هم سیاسی. خلاصه، بیان این موضوع خیلی خوب و به نوعی تابوشکنی هم بود. بیان یک خواسته قدیمی همه بود، اما بین بیان خواسته تا برآورده شدنش راه طولانی در پیش است.»
با وجود تمام محدودیتهایی که پیش پای هنرمندان زن ایرانی در عرصه موسیقی گذاشته شده است، آنها کماکان تلاش میکنند خود را از وابستگیهایی کورکورانه ایدئولوژیک رها کنند، و در همه این سالها نشان دادهاند که صدای زنان ایرانی هرگز خاموش نخواهد شد.
در همین زمینه:
استعفای داریوش پیرنیاکان از سمت دبیری و سخنگویی خانه موسیقی
دفاع وزیر ارشاد از “اظهارنظر” درباره تکخوانی زنان
سرانجام صدایی برآمد!
Trackbacks