[podcast]http://www.zamahang.com/podcast/2010/20130924_Farhangi_EkranCinema_M_Yousefipour.mp3[/podcast]
این هفته نمایش عمومی فیلم «دایانا» ساخته الیور هیرشبیگل٬ فیلمساز آلمانی به شکل گسترده در سینماهای کشورهای جهان آغاز شده است. در اکران این هفته میپردازیم به معرفی این فیلم.
نخستین پیشنمایش فیلم «دایانا» در پنجم ماه سپتامبر در لندن برگزار شد و اکران جهانی و گسترده فیلم از بیستم همین ماه آغاز شده است. همانگونه که از نام فیلم پیداست داستان پیرامون زندگی دایانا٬ شاهزاده ولز میگذرد. در فیلم دو سال آخر زندگی دایانا و آخرین رابطه عشقی او به تصویر کشیده شده است. دایانا پس از جدایی از پرنس چارلز٬ ولیعهد سابق انگلستان بیشتر از پیش به کارهای خیریه روی میآورد و در همین زمان با حسنت خان٬ یک جراح قلب پاکستانی و دودی فاید٬ فرزند یک بازرگان مشهور آشنا میشود و روابط عشقی تازهای در زندگیاش شکل میگیرد. هجوم رسانهها به محدوده زندگی شخصی او و تعقیب و گریز دائمی دایانا با عکاسان پاپاراتزی شرایط زندگی را سختتر میکند و در نهایت به یک فاجعه منتهی میشود.
پیتر برادشاو٬ منتقد گاردین: «۱۶ سال پس از آن روز سخت در سال ۱۹۹۷ میلادی٬ دایانا با این فیلم بار دیگر به شکل رقتباری مرده است.»
فیلمنامه فیلم توسط استفن جفریز٬ نمایشنامهنویس و فیلمنامهنویس انگلیسی بر اساس کتاب «دایانا٬ آخرین عشق» نوشته کیت اسنل نوشته شده است. جفریز در کارنامهاش، سابقه نوشتن فیلمنامه فیلم «افسارگسیخته» بر اساس نمایشنامهای از خودش را هم دارد.
کتاب «دایانا٬ آخرین عشق» نوشته کیت اسنل نخستینبار در سال ۲۰۰۱ میلادی منتشر شد. اسنل که خود سابقه کارگردانی و تهیهکنندگی سینما را دارد در این فیلم نیز یکی از تهیهکنندگان هست. در فیلم دو سال آخر از زندگی دایانا به تصویر کشیده شده و با وجود آنکه رسانهها و مردم بسیار به شایعههای مربوط به آن و روابط دایانا علاقمند بودند٬ اما بسیاری از موارد آن در پرده ابهام قرار دارد و روشن نیست.
استفن جفریز٬ نویسنده فیلمنامه با بیان اینکه او در هنگام نوشتن فیلمنامه ترتیب زمانی برخی از وقایع را بر اساس نیاز دراماتیک فیلمنامه جابجا کرده و بخشهایی چون روابط خصوصی دایانا با معشوقش را تنها بر اساس تخیل نوشته است٬ درباره چگونگی رفتن به سراغ این کتاب و تبدیل آن به فیلمنامه میگوید: «من در اصل بر اساس دو صفحه طرح کلی کار کردم. فکر میکردم چیزهای کمی درباره زندگی دایانا میدانم اما هیچ چیزی در اینباره نمیدانستم. چیزی که واقعاً مرا علاقمند کرد صحنهای بود که در آن دایانا٬ یکی از معروفترین آدمهای جهان نیمهشب به یک همبرگرفروشی میرود. او میخواهد این جراح را که عادت به خوردن این غذای ناسالم، آن هم در این ساندویچفروشی دارد، ببیند. با خودم فکر کردم این صحنهای است که میتوانم آن را بنویسم. از آنجا بود که پی بردم حسنت خان عشق زندگی دایانا بوده است. او کسی بود که دایانا همیشه به دنبالش میگشت. این جستوجو برای عشق چیزی بود که همیشه در دایانا وجود داشت. از زمانی که او کودک بود و مادرش ترکش کرد. این کمبود هیچوقت برای او جبران نشد٬ چه در ازدواجش و چه در دیگر روابطی که داشت. فکر میکنم چیزی که در حسنت خان وجود داشت این بود که او میتوانست رابطهای احساسی با جهان بیرون برقرار کند. دایانا شخصیتی بود که میخواست خوب باشد و به دیگران کمک کند و در کنار این جراح قلب٬ کسی که ۱۲ ساعت را در اتاق عمل صرف میکند که جان کسی را نجات دهد٬ ناگهان آن کسی را که دنبالش بود پیدا کرد؛ کسی که نه تنها از نظر احساسی او را کامل میکرد بلکه میتوانست جدا از همه مسائل سیاسی او را با جامعه مرتبط کند. آنها اگرچه میدانستند این رابطه همیشگی نیست چرا که دایانا یک شخصیت رسانهای و عمومی بود و حسنت خان زندگی بسته و خصوصی داشت٬ اما او از این رابطه بسیار آموخت. بعد از این ماجرا گفته بود که دیگر هرگز تنها نخواهد بود. مرگ دایانا تراژدی بزرگی بود. اگر نمیمرد شگفتانگیزترین کارهای زندگیاش را انجام میداد.»
تایمز این فیلم را «شرمآور و ظالمانه» خواند. حسنت خان، معشوق دایانا هم گفته است این فیلم بر اساس داستانهای جعلی و شایعات ساخته شده است.
«دایانا» توسط الیور هیرشبیگل٬ کارگردان آلمانی ساخته شده است. هیرشبیگل فیلمسازی را از آلمان آغاز کرد و در سال ۲۰۰۴ برای فیلم آلمانی زبان «زوال» موفق شد در فهرست پنج فیلم نامزد جایزه اسکار بهترین فیلم غیر انگلیسیزبان قرار گیرد. این فیلم که دوران به قدرت رسیدن آدولف هیتلر در آلمان را به تصویر کشیده بود در بخش مسابقه بینالمللی جشنواره فیلم فجر نیز به نمایش درآمد و جایزه سیمرغ بلورین بهترین دستآورد تکنیکی و یا هنری را بهدست آورد. بعد از موفقیت «زوال» هیرشبیگل به همکاری با کمپانیهای فیلمسازی آمریکایی و انگلیسی روی آورد و آثاری چون «تهاجم» و «پنج دقیقه از بهشت» را به زبان انگلیسی ساخت که اگرچه در فروش نسبتاً موفق بودند اما از نظر هنری نتوانستند چون ساختههای پیشین این فیلمساز توجه منتقدان و جشنوارهها را به خود جلب کنند.
حال هیرشبیگل با این آخرین ساختهاش سراغ شخصیت و موضوعی رفته که بسیار جنجالبرانگیز است و در عین حال طرفداران بسیاری در سراسر جهان دارد که علاقمند هستند بیشتر درباره زندگی جنجالی دایانا بدانند. هیرشبیگل درباره چگونگی پیوستناش به این پروژه و کارگردانی آن میگوید: «قبل از این من هیچ ایده و تصوری درباره دایانا نداشتم و وقتی فیلمنامه را خواندم از ماجراها و چیزهایی که درباره شخصیت او آموختم بسیار شگفتزده شدم . پیش از هر چیز میخواستم یک داستان عاشقانه بسازم٬ یک داستان عاشقانه واقعی و تأثیرگذار و صادقانه که پایان غمانگیزی دارد.»
پیشپرده «دایانا» ساخته هیرشبیگل٬ فیلمساز آلمانی
نقش اصلی فیلم را نايومی واتز٬ بازیگر انگلیسی که تاکنون دوبار نامزد جایزه اسکار شده، بازی کرده است. در کنار او ناوین اندروز٬ بازیگری که بسیاری از تماشاگران او را برای بازی در مجموعه تلویزیونی «لاست» در نقش سعید به یاد میآورند در نقش دکتر حسنت خان ظاهر شده است. واتز گرچه از اولین گزینهها برای بازی در نقش دایانا بود اما نخست این پیشنهاد را رد کرد. او پس از چندینبار مذاکره با گروه سازنده سرانجام تصمیم گرفت در این نقش بازی کند. او درباره این موضوع میگوید: «در نهایت همان دلایلی که باعث میشدند من از قبول این نقش بترسم باعث شدند که این نقش را قبول کنم. میترسیدم از اینکه نقش مشهورترین زن زمانمان را بازی کنم. همه فکر میکنند که او را میشناسند. برای همین میترسیدم و دائم در سرم صدایی میشنیدم که میگفت این طرز راه رفتن او نیست٬ این روش حرف زدن او نیست و چیزهایی مانند اینها. در نهایت به این نتیجه رسیدم که چرا به جای افتادن در دام این ترس بر آن غلبه نکنم؟»
اما «دایانا» آنگونه که باید مورد پسند منتقدان٬ بویژه منتقدان انگلیسی قرار نگرفته و در بیشتر موارد نقدهای نه چندان مثبتی بر آن نوشته شده است. رابرت جابسون منتقد «لندن اونینگ استاندارد» از معدود منتقدانی است که فیلم را پسندیده و آن را تماشایی توصیف کرده است. او با اشاره به تجربه آشنایی شخصی خود با دایانا در مقام یک خبرنگار٬ بسیاری از نکات فیلم را اگرچه نه صد در صد اما دقیق خوانده و بازیها٬ طراحی صحنه و فیلمبرداری فیلم را عالی توصیف کرده است. در نقطه مقابل پیتر برادشاو٬ منتقد «گاردین» با دادن تنها یک ستاره از پنج ستاره خود به فیلم مینویسد: «۱۶ سال پس از آن روز سخت در سال ۱۹۹۷ میلادی٬ دایانا با این فیلم بار دیگر به شکل رقتباری مرده است.»
«دایانا» با زمان ۱۱۳ دقیقه محصول سال ۲۰۱۳ کشور انگلستان است.