بزرگترین تندیس ایران به صورت پنج قطعه سه متری و از جنس ورق فلز با ارتفاع ۱۵ متر و فنداسیون هفت متر ساخته هادی ضیاءالدینی، مجسمهساز اهل کردستان در پارک جنگلی آبیدر سنندج نصب شده است. به نوشته خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، این مجسمه در یادبود قربانیان جنگ هشت ساله ایران و عراق ساخته شده و حاوی تصویری از یک پدر است که دو فرزند جانباخته خود را در آغوش کشیده است. این مجسمه بزرگترین پیکره ساخته شده در ایران است. ساخت این پیکره اعتراضی علیه اقدامات غیرانسانی و خلاف قوانین بینالمللی نسبت به مردم بیگناه غیرنظامی کُرد انجام شده است. هادی ضیاءالدینی، سازنده این اثر اما گفته که محوطهسازی و کار پایه آن هنوز بهپایان نرسیده و دقیقا نمیداند چرا نصب کار چند سال طول کشیده است؟ او در معرفی اثر خود گفته است: «موضوعی که به من با عنوان نماد ایثار و مقاومت مردم کردستان سفارش داده بودند، یک موضوع خیلی کلی بود. از طرفی نمیشد مقاومت را به نیروهای نظامی محدود کرد چون پا به پای نیروهای رزمنده و کسانی که مستقیما درگیر جنگ بودند، مردم هم دردی مشترک را تجربه میکردند. در نتیجه سمبل یک پدر و دو فرزند شهید شده او را انتخاب کردم.» ضیاءالدینی با اشاره به محدودیت کسب مجوز هنرمندان برای ساخت چنین آثاری گفته است متأسفانه ساخت چنین آثاری دست هنرمندان نیست: «یک مجسمهساز در آرزوی ساخت اثری بلندتر است و توانمندیهایی دارد که دوست دارد اجرا شوند. او دوست دارد ارزشهایی که بار هنری دارند در مملکت خود ایجاد کند، ولی ساخت و نصب هر اثر هنری در داخل شهر باید از طرف شهرداری و مقامات استانداری سفارش داده شود.» به گفته او این مجسمه میتوانسته هشت سال پیش نصب شود اما این کار چند سال به تعویق افتاده و عوامل سازنده آن اذیت شدهاند.
02 May 2020
در مفاهیم دینی اسلامی، به کسی که در راه خدا کشته میشود شهید میگویند. اما سوال این است؛ چه راهی، راه خداست؟ چه کسی تعیین میکند که کدام راه مورد تأئید و راه خداوند است؟
با نگاهی به پیشینه زندگی خمینی در عراق (زمانی که در تبعید بسر میبرد) میتوان دریافت، که خمینی در مواردی از دولت صدام حسین بدلیل رفتارهایی که با او شده بود، کینه به دل گرفته بود. بهمین دلیل زمانی که خمینی در ایران به قدرت رسید، شروع به پرخاش به دولت مستقر در عراق کرد. تهدیدهای خمینی تا جایی پیش رفت که دیکتاتور عراق، از جانب شیعیان کشورش احساس خطر کرد.
دیکتاتورها وقتی موقعیت خود را در خطر میبینند، دست به هر کاری میزنند تا نظامشان حفظ شود. نمونه آن را ما در ایران داریم. خامنهای برای حفظ نظامش از دادن دریای شمال، دادن نفت مجانی، اجاره دریای جنوب، دادن پایگاه نوژه به کشور دیگر، جنگهای نیابتی، مدافعان حرم، تجهیز حزب الله، جنگ با آمریکا و اسرائیل و…دریغ نمیکند. حتی هواپیمای مسافربری خود را میزند، و به سر جوانانش شلیک میکند. حمله دیکتاتور عراق به کشورمان در راستای بقای خودش بود (جنگی برای بقای نظامش!).
*********
بدین ترتیب جنگی که بین ایران و عراق شعلهور شد، ناشی از جرقه و بنزین دو شیطان صفت بود (خمینی و صدام).
حال کشته شدن در جنگی که آتش آن را شیاطین به پا کردهاند به چه دلیل راه خداوند و شهادت است، موضوعی است که باید تحلیل شود!
********
به نظرم اگر کشته شدگان هر دو طرف سلاح خود را به سمت شیاطین دیکتاتور خود نشانه میرفتند، حتی اگر کشته میشدند، خداوند از آنان خشنود میشد.
پس از جنگ با ایران، صدام ناچار شد که دومینووار اشتباهات بعدی را مرتکب شود. همانگونه که خامنهای امروز پشت سر هم مرتکب خطاها و جنایات فاحش میشود.
جنگ ایران و عراق شاید در آینده تبدیل به بازهای تاریک و شرم در تاریخ هر دو کشور ایران و عراق شود (گوسفندانی که بی دلیل خود را برای بقای گرگها قربانی کردند!). این دیکتاتورها گرگ ما هستند!
اما امروز خامنهای بخوبی میداند که دیگر نمیتواند نیروی مخلص برای جنگ بسیج کند، چون امروز مردم برای دیکتاتور خود را به کشتن نمیدهند. دیکتاتوری که برای حفظ خودش حاضر باشد از خاک و آب کشور بگذرد دیگر نمیتواند مردم کشورش را برای دفاع از خاک کشور بسیج کند. آن ایدئولوژی که میگوید خاک ارزش ندارد و این اسلام است که ارزش دارد، برای قدرت و پول حاضر است هر آنچه که هست را فدای خود و نظامش کند. ولی در نهایت باید مزدور و تروریست افغانستانی و پاکستانی و عراقی و لبنانی و بعضا ایرانی استخدام کند. و نهایتاً جزایر جنوبیش را هم با آنها اسکان کند.
مجسمۀ دادنِ شهید برای شیاطین، احتمالاً در آینده باید تغییر نام بیابد، و تبدیل به قربانیان جنگ میان دیکتاتورها شود!
علیرضا / 02 May 2020