moor

تا به حال فکر کرده‌اید که «هوش» دقیقاً به چه معناست؟ برای مثال معیار «باهوش بودن» چیست؟ یا چرا ما بهره‌ هوشى حیوانات را غالباً کم‌تر از خودمان می‌دانیم؟ جالب است بدانید که در سال ١٩٩٥، انجمن روان‌شناسى ایالات متحده، از حدود ٢٥ نظریه‌پرداز برجسته‌ بین‌المللى در حوزه روان‌شناسى خواست که «هوش» را تعریف کنند، و دقیقاً ٢٥ تعریف مختلف بدست آمد!

تصور کنید که در مرکز یک شهر شلوغ و بر حسب اتفاقً در ساعت اوج ترافیک‌، یک آمبولانس مى‌خواهد هرچه سریع‌تر در محل حادثه حاضر شود و از سویی هم تا دیر نشده است، مجروح اورژانسى خود را در اسرع وقت به بیمارستان برساند. حالا ا اگر قرار باشد به محض عزیمت آمبولانس، سرعت و جهت حرکت آمبولانس و همچنین سایر اتومبیل‌هایى که در مسیر مبدأ به مقصد در حال تردد هستند، و ضمناً زمان‌بندى چراغ قرمزها طورى تنظیم شود که بیشترین صرفه‌جویى در وقتِ آمبولانس صورت بگیرد، دیگر تصور موضوع کار چندان راحتى نیست.

«حیات» از جمله مقولاتى ‌است که نمى‌شود آن را محدود به هیچ رشته‌ به‌خصوصى دانست. حتى «زیست‌شناسى» هم که اعتبارش را از این مفهوم اخذ مى‌کند، براى تبیین سطوح پیچیده‌تر تعامل حیات و طبیعت، مجبور است به رشته‌هایی از قبیل شیمى، فیزیک و اخترفیزیک مراجعه کند. نمونه‌‌ بارز آن هم همین اخبار پراکنده‌ایست که گه‌گاه، از ریشه‌های فرازمینى ِ حیات زمینی منتشر مى‌شود.

این‌ها موضوعاتی است که در برنامه این هفته مجله دانش و فن مورد بررسی قرار خواهد گرفت.

[podcast]http://www.zamahang.com/podcast/2010/20130803_Science_EhsanSanaie_NasimRoshanaie.mp3[/podcast]