بعد از ترک «میترویسا»، شهری که توسط یک رودخانه به دو قسمت صربنشین و آلبانیاییتباران تقسیم شده است، به سمت پایتخت کوزوو یعنی «پیریشتینا» رفتم. این مسیر ۴۰ کیلومتر بود. کوتاهترین مسافتی که در طی این مدت رفتم. در مقابل بدترین جاده این مدت هم بود. جادهای باریک، شلوغ و پر از چاله . در پیریشتینا با سفارت هلند قرار داشتم که طبق معمول با آنها در مورد پروژهام صحبت کنم. به آنجا رفتم و در نهایت آنها از من دعوت کردند که در یک کمپ تابستانی که از طرف سفارت هلند حمایت میشد شرکت کنم. من هم با کمال میل پذیرفتم. بعد از دو روز به آنها ملحق شدم و همگی به کمپ رفتیم. در آنجا برای بچهها فعالیت هنری، تفریحی و ورزشی در نظر گرفته شده بود. در آنجا من این امکان را پیدا کردم که به آنها فیلم برداری و ادیت فیلم را آموزش بدهم. بعد از سه روز ماندن در کمپ و کار با بچهها به پیریشتینا برگشتم و آماده شدم که به سمت مقدونیه حرکت کنم.
[podcast]http://www.zamahang.com/podcast/2010/20130830_Mosafer_31_Kosovo_Human_Rawarpoor.mp3[/podcast]