در شش ماهه دوم سال ۱۴۰۱ که جنبش ژینا آغاز شد و اعتراضات مردمی ادامه داشت تقریباً به جز گلاب آدینه که نمایش «پردهخانه» اثر بهرام بیضایی را در سالن شهرزاد به روی صحنه میبرد، هیچیک از چهرههای مشهور تئاتر روی صحنه نرفتند. اجرای «پردهخانه» هم با پخش ویدئوییهایی از تشویقهای تماشاگران در پایان اجرا با سردادن شعار زن، زندگی، آزادی جنجالی شد. میتوان گفت در این مدت تقریباً تئاتر تعطیل بود. در بهار و اوایل تابستان ۱۴۰۲ هم تئاتر بر همین منوال کجدار و مریز ادامه یافت اما از اواسط مرداد سال جاری، در آستانه سالگرد قیام ژینا ناگهان خبر حضور چهرههای مشهور تئاتر و سینما در تئاتر به شکل گسترده پخش شد و کمکم این نمایشها اجراهای خود را آغاز کردند. اکثر غریب به اتفاقشان هم کمدی بودند.
از جمله نمایشهای کمدی میتوان به نمایشهای همچون «عروس فراری» و «این آب آشامیدنی نیست» و «اسکرین شات»، و «زیرزمینیها» در پردیس تئاتر شهرزاد، «طبیب اجباری» در خانه نمایش دا، «همه دزدها که دزد نیستند» در تماشاخانه سیمرغ، «غرب حقیقی» در تماشاخانه اهورا، «شام خداحافظی» و «قتل در مراسم خواستگاری» در تماشاخانه ملک، «تلهویزیون» در سالن قشقایی، «منتیدا» در سالن مهرگان، «دختر یانکی» و «آکاشیک» در عمارت ارغوان، «ساعت صفر» و «پزشک نارنین» در عمارت اغوان، «افکار نویسنده» در تماشاخانه اهورا، «مهم نیست» در کافه تئاترشهر، «کمدی گمنام» در سالن نوفل لوشاتو و… اشاره کرد.
نمایشهایی هم که از چهرههای مشهور سینما و تلویزیونی استفاده کردند به تدریج از شهریور ۱۴۰۲ به بعد تعدادشان افزوده شد. نمایشهای همچون «بک تو بلک» کار سجاد افشاریان در سالن اصلی تئاتر شهر، «سوسمار» نوشته حمید جبلی در سالن قشقایی، «عروس فراری» کاری از جواد انصافی در سالن شهرزاد، «تنهایی و تنهایی وطنهایی» نوشته سجاد افشاریان با بازی خود سجاد افشاریان در سالن استاد سمندیان مجموعه تئاتر ایرانشهر، «سهشب با مادوکس» با حضور بهاره رهنما، مسعود کرامتی و سیدجواد یحیوی، «هوندا آدیداس» در پردیس تئاترشهزاد با بازی بهاره رهنما، «دایره و دلقک» با بازی شهره سلطانی و هدی ناصح در سالن شهرزاد، «پدر» نوشته فلوریان زلر با بازی رضا کیانیان در سالن اصلی تئاترشهر، «کمدی گمنام» با بازی فرزاد حسنی (مجری مشهور تلویزیون) در عمارت نوفل لوشاتو، در انتظار گودو کار مازیار لرستانی ابتدا در سالن قشقایی تئاتر شهر و پس از ۱۰ اجرا در خانه نمایش دا با حضور افسر اسدی، «مناظره وایادولید» با حضور جلیل فرجاد در سالن قشقایی، «کنسرت نمایش کلنل» در تالار وحدت با حضور محمد معتمدی (خواننده)، کاظم سیاحی، رحیم نوروزی، سیامک صفری و… تئاتر موزیکال «قصه ترانههای ماندگار» کار سیدجلالالدین دری تهیهکننده و کارگردان سینما با اجرای زنده حجت افشارزاده و سالار عقیلی و با بازی سام قریبیان، محمدرضا مالکی، محمد نادری، فریبا نادری و… در ایوان عطار کاخ سعدآباد و همچنین «بنگاه تئاترال» نوشته علی نصریان و کارگردانی هادی مرزبان با بازی مجید مظفری، رسول نجفیان، فرزانه کابلی، داود فتحعلیبیگی، و محمود بصیری بازیگری که سالها به دلیل شباهتش با محمود احمدینژاد ممنوعالتصویر بود.
برخی از این نمایشها، نمایشهایی بودند که سال گذشته با آغاز جنبش ژینا اجراشان متوقف شد و یا پیشتر اجرا شده بودند و دوباره روی صحنه رفتند؛ از جمله مشهورترینشان میتوان به نمایش «پدر» و «بک تو بلک» اشاره کرد، «پدر» نمایشی بود که سال گذشته به دلیل آغاز اعتراضات اجراهایش متوقف شد و پس از یک سال مجدداً در سالن اصلی تئاترشهر اجرا شد. نمایشی هم که پس از آن در همین سالن قرار است روی صحنه برود نمایشی از همین کارگردان است با حضور الناز شاکردوست، نوید پورفرح و خسرو پسیانی. این موضوع باعث اعتراض بسیاری از هنرمندان شده که چطور یک سالن در طول یک سال آن هم در دو نوبت متوالی در اختیار یک کارگردان قرار میگیرد؟ «بک تو بلک» هم نمایشی بود که پیشتر در اواخر سال ۱۴۰۰ و اوایل ۱۴۰۱ با رکورد دو میلیارد تومانی در سالن شهرزاد چند ماه اجرا شده بود و مجدداً از ۲۶ مرداد تا ۷ مهر آن هم در سالن اصلی تئاترشهر روی صحنه رفت. مخاطب اصلی این نمایش نوجوانان و جوانان هستند، با موضوعی ظاهراً سیاسی-اجتماعی اما در حد یک استندآپ سطحی با رویکردی که در نهایت با اشاعهی نوعی سرخوردگی و ناامیدی، اعتراضات را بینتیجه میداند. این نمایش در سالن اصلی تئاترشهر بیش از شش میلیارد تومان فروش داشت.
تقلای کارگزاران ارشاد برای ارتقای آمارها
خبرگزاری دولت (ایرنا) پیش از این تحولات در تیر سال جاری در گزارشی ادعا کرده بود که از آغاز دولت سیزدهم بیش از ۷ هزار و ۶۰۰ عنوان تولید نمایشی و ۶۲ هزار اجرا روی صحنههای تئاتر تهران و شهرستانها روی صحنه رفته است و حدود ۴ میلیون نفر این اجراها را دیدهاند. ایرنا از «گردش پرشتاب چرخ تئاتر» در دولت سیزدهم خبر داده بود. بر اساس مشاهدات میدانی میتوان گفت که تئاتر مستقل در شهرستانها عملاً تعطیل و در تهران هم در جریان قیام هنرمندان تئاتر صحنهها را تحریم کرده بودند. بحران اقتصادی و معیشتی و ورشکستگی برخی تماشاخانههای خصوصی هم به فترت تئاتر دامن زده است. به همین دلیل هم وزارت ارشاد اسلامی از تابستان سال جاری سعی کرد دست به هر کاری بزند که با استفاده از حضور چهرههای تلویزیون و سینما و روی صحنه بردن تئاترهای کمدی با یک رویکرد غیراجتماعی، گروهی از تماشاگران را به سالنها بکشاند. تئاترهایی که متأسفانه اکثراً هیچ نسبتی با تحولات اجتماعی روز ندارند و با وجود سانسور شدید حکومتی نه بازتابی از وقایع سیاسی اجتماعی جامعهاند و نه به دلایلی که پرداختن به آنها در این مطلب نمیگنجد، میتوانند ارزش هنری داشته باشند و به آثاری ماندگار در عرصه تئاتر تبدیل شوند. نمایشهایی با محتوای غیراجتماعی و غیرانتقادی که قرار است فقط تماشاگر را به سالنهای تئاتر بکشانند. آمارسازی به قصد اثبات کارآیی سیاستهای وزارت ارشاد اسلامی در زمینه تئاتر در دولت سیزدهم؟
تلاشهای کارگزاران ارشاد اسلامی در به کارگیری چهرههای شناخته شده در نمایشهای بیآزار، صرفاً برای افزایش آمار تماشاگران بوده است. سایت «ایران تئاتر» گزارش داده است که تئاتر ایران در نیمسال اول سال جاری حدود یک میلیون و ۶۳۸ هزار مخاطب داشته است.
بر اساس این گزارش شمار مخاطبان تئاتر از حدود پنج میلیون نفر در سال گذشته به حدود هشت میلیون نفر در سال جاری رسیده است.
دو نمونه: «سوسمار» و «در انتظار گودو»
تبلیغات گسترده درخصوص حضور چهرههای مشهور در تئاتر از مرداد سال جاری توسط حکومت گسترش یافت. برای مثال میتوان از نمایش «سوسمار» نوشته حمید جبلی یاد کرد.
این نمایش یک کمدی ساده و سیاه است دربارهی «زندگی یک زوج بدون فرزند که در شب سال تحویل، با خرید یک تخممرغ نامتعارف و بسیار بزرگ، به جای آنکه سفره هفت سین خود را بچینند و آیین نوروز را برگزار کنند، مقدمه ورود سوسماری عجیب و غریب به زندگی خانوادگیشان را مهیا میکنند که برای رشد کردن، تقریباً همه چیز خانه را میبلعد. نمایشی با یک سویه تمثیلی که میبایست نمایانگر غارتگری باشد اما به دلیل سانسور آدرس درست نمیدهد و از این نظر تماشاگر را میفریبد.
محمدحسن خدایی، منتقد تئاتر درباره کارگردانی این نمایش توسط رحمت امینی مینویسد:
امینی و آثارش را میتوان به «وسطبازی» متهم کرد اما در هجوم بیوقفه رادیکالیسم سیاسی، چندان هم نمیتوان به او خرده گرفت چراکه نهاد اجتماعی تئاتر این روزها بیش از گذشته در یک فضای مبهم و بیتصمیمی قرار گرفته و شاید فیگوری چون رحمت امینی با آن وسط ایستادنهای همیشگیاش، یکی از امکانهای ادامه دادن شکلی از اجرای تئاتر باشد که سودای کنفیکون کردن مناسبات اجتماعی را ندارد و با وجدانی معذب، میداند توانایی اندکی دارد و میخواهد تئاتری مفرح و بازیگوشانه بر صحنه آورده و در صورت امکان، به شکل آرام و بیتنش، اجتماع خود را نقد کند.
(نقد نمایش سوسمار، محمدحسن خدایی. چارسوپرس)
«در انتظار گودو» کار مازیار لرستانی نیز که پس از ۱۷ سال دوباره به تئاتر برگشت، از سوم مهر سال جاری با بازی افسر اسدی با تبلیغات و با دعوت از هنرمندان و افراد مشهور، برای مثال رسول خادم و پرویز پرستویی روی صحنه رفت. نیلوفر ثانی در نقد این نمایش نوشته:
به نظر میرسد نمایش لرستانی بیش از آنکه محتوایی متفکرانه و یا انتقادی داشته باشد، نمایشی ایرانی کمدی و سرگرمکننده است که بتواند با لهجههای قومی و بومی ایرانی، موقعیتهای طنزی بسازد که مخاطب را بخنداند و شاد کند. هر چند این امر نیز به طور موفق اتفاق نمیافتد. و با اجرایی کند، طولانی و گسیخته روبرو میشویم که در بلاتکلیفی و تناقضی درونی، قادر نیست در موقعیت درستی بنشیند و قوام یابد. اجرا از موسیقی ایرانی و زنده دو نوازنده در کنار صحنه و قطعات فولکلوریک بهره زیبا و جذابی میبرد، هر چند با حرکت کلیشهایِ گرفتن آینهها توسط بازیگران به سمت تماشاگر، خاتمه ناامیدکنندهای دارد.
(نگاهی به در انتظار گودوی مازیار لرستانی، نیلوفر ثانی، روزنامه سازندگی)
این نمایش پس از ۱۰ اجرا بدون ذکر دلیل مشخص اجراهایش در تئاتر شهر متوقف شد اما دوباره در سالن نمایش دا اجراهایش را ادامه داد.
در این بین تعداد اندکی از نمایشها که حرفی برای گفتن دارند معمولاً با اجراهایی محدود در سالنهایی کوچک به نمایش درمیآیند یا هرگز اجازه اجرا پیدا نمیکنند. و همچنان با وجود دستگیریها و سختگیریهای حکومت نسبت به تئاترهای زیرزمینی، تئاترهایی هستند که در کافهها، پلاتوها و… به شکل غیررسمی بدون اخذ مجوز از مرکز هنرهای نمایشی معمولاً توسط گروههای جوان و ناشناخته اما خلاق اجرا شده و اگر مستقیماً به موضوع جنبش ژینا، اعتراضات جاری و معضلات سیاسی- اجتماعی نمیپردازند حداقل با حجاب اختیاری و بدون سانسورهای دستوپاگیر حکومتی اجرا میشوند.