خبرگزاری هرانا شامگاه یکشنبه ۲۷ آذر اعلام کرد، ‌ ترانه علیدوستی، بازیگر سرشناس سینمای ایران به بازداشتگاه وزارت اطلاعات، به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شده است.

ریحانه پارسا، بازیگر در صفحه شخصی خود نوشته است:

«ترانه علیدوستی در تماسی کوتاه به پدرش اطلاع داده در بند ۲۰۹ زندان اوین است و تقاضا کرده داروهایش به زندان تحویل داده شود.»

شنبه ۲۶ آذر نزدیکان ترانه علیدوستی اطلاع داده بودند که نیروهای امنیتی پس از یورش به خانه این بازیگر سرشناس و تفتیش منزل، او را بازداشت کرده‌اند. ابتدا مطابق معمول از محل نگهداری دست‌گیرشده و اتهامات او خبری در دست نبود. اما بعد از مدتی خبرگزاری امنیتی تسنیم و خبرگزاری قوه قضائیه اعلام کردند که علیدوستی به دلیل «اقدامات خود در جهت انتشار مطالب کذب و تحریف شده و تحریک به آشوب و حمایت از جریان‌های ضدایرانی» بازداشت شده است.

پرونده‌سازی‌های امنیتی در پاسخ به مخالفت با اعدام‌ها

پرونده‌سازی‌ها با اتهاماتی مانند «حمایت از جریان‌های ضد ایرانی» به شش ماه قبل از قیام ژینا بازمی‌گردد: ۱۲ فروردین سال جاری بیش از ۸۰۰ زن سینماگر ایران، از جمله ترانه علیدوستی با انتشار بیانیه‌ای خواستار تشکیل کمیته‌ای مستقل در خانه سینما برای بررسی آزار و خشونت جنسی در پشت صحنه سینمای ایران شده بودند. زنان سینماگر با این بیانیه اعلام کردند خشونت‌های جنسی، سیستماتیک و گسترده است و سازوکاری هم برای بازدارندگی پیش‌بینی نشده است. خانه سینما پیشنهاد داده بود که به این شکایت‌ها در شورای صیانت بررسی شود. زنان سینماگر معترض اما این پیشنهاد را رد کردند و کمیته‌ای مستقل متشکل از پنج سینماگر تشکیل دادند. وزارت ارشاد اسلامی این بیانیه را به عنوان نقض حاکمیت خود درک کرد. ابراهیم رئیسی، رئیس دولت سرکوبگر هم در همان ایام هشدار داده بود که «دشمن به موضوع خانواده و زن هجوم» آورده است.

علیدوستی به دنبال وقوع قیام ژینا با انتشار عکسی از خود بدون حجاب اجباری در حالی که نوشته‌ای با شعار «زن، زندگی، آزادی» (ژن، ژیان، ئازادی) در دست داشت از حرکت اعتراضی مردم ایران حمایت کرد. او بعد از اجرای حکم اعدام محسن شکاری، معترض ۲۳ ساله، در صفحه اینستاگرام خود نوشته بود: «حالا بنشینید و منتظر عواقب این خونخواری باشید.»

علیدوستی یادآوری کرده بود:

«هر سازمان بین‌المللی که شاهد این خونریزی است و اقدامی نمی‌کند، مایه ننگ بشریت است.»

او قبل از آن هم نوشته بود در ایران می‌ماند:

«در ایران می‌مانم. دست از کار می‌کشم، کنار خانواده‌های کشته شدگان می‌ایستم، برای خانه‌ام، می‌جنگم و برای ایستادن پای حقم هر هزینه‌ای که باشد، می‌دهم.»

حاکمیت تباه وزارت ارشاد اسلامی

جمهوری اسلامی در شرایط کنونی به ضرب سرکوب‌های خونین و بازداشت‌های گسترده و با صدور احکام اعدام، در پی بازیافت بخشی از حاکمیت از دست رفته خودش است. محمد خزاعی، رئیس سازمان سینمایی ایران، سینماگران معترض را با صراحت به «برخورد قضایی» تهدید کرده بود. او در اختتامیه جشنواره «‌سینما حقیقت» در واکنش به همراهی حمید‌ فرخ‌نژاد، با خیزش انقلابی مردم ایران و دیکتاتور خواندن علی خامنه‌ای، خطاب به او گفته بود:

«حق ندارید به رهبر و پیر و مرشد ما توهین کنید. اینجا هنوز جمهوری اسلامی است.»

در این اظهارات دو نکته قابل تأمل وجود دارد: تأکید رئیس سازمان سینمایی بر قید «هنوز» است که بر حاکمیت متزلزل نهادهای حکومتی دلالت دارد. نکته دوم وضعیت بازیگرانی مانند حمید فرخ‌نژاد است. او که پیش از این از سرکوب اعتراضات دراویش در گلستان هفتم و از حمله روسیه به اوکراین حمایت کرده بود، اکنون بعد از پایان کارش برای صدا و سیما و دریافت دستمزد، ایران را پشت سر گذاشت و از خامنه‌ای انتقاد کرد.

خبرگزاری ایرنا روز جمعه نوشت که این بازیگر پیش از خروج از ایران به قوه قضاییه تعهد داده بود که «هیچ‌گاه برخلاف مصلحت قانون ایران عمل نمی‌کند اما همین‌که مطمئن شد جای پایش در آمریکا سفت شده، اقدام به انتشار مطالبی کرد که برخلاف تعهد او بود.»

آن مطلب هم این بود که فرخ‌نژاد در پستی در اینستاگرام خامنه‌ای را در رده دیکتاتورهایی مانند فرانکو، مائو، استالین و موسولینی قرار داده و او را یک «بیمار روانی» خوانده بود. اکنون سریال «سقوط» با بازی فرخ‌نژاد در نقش یک مامور امنیتی و کار مشترک محمدحسین مهدویان و سجاد پهلوان‌زاده که برای نمایش خانگی در نظر گرفته شده بود روی دست مسئولان مانده است.

تازه همان جشنواره سینما حقیقت هم که در سال‌های گذشته اندک آبرویی برای سینمای ایران زیر سقف سانسور به ارمغان می‌آورد، در سال جاری با توجه به قیام مردم ایران از سوی سینماگران تحریم شده بود.

گروهی از سینماگران و فعالان فرهنگی در ایران با انتشار بیانیه‌ای اعلام کرده بودند با اعلام همبستگی با «مردم داغدار ایران» شرکت در شانزدهمین جشنواره سینما حقیقت را تحریم می‌کنند. امضاکنندگان این بیانیه گفته بودند:

 «بیش از دو ماه است مردم معترض ایران مورد وحشیانه‌ترین حملات سرکوب قرار گرفته‌اند. بسیاری از مردم دلسوز، خبرنگاران و اهالی فرهنگ و هنر در زندان به سر می‌برند و کودکان و جوانان بسیاری جان خود را از دست داده‌اند. در این شرایط غم‌انگیز و تأسف‌بار، جشن و جشنواره فیلم مستند را نادیده انگاشتن غم مردمی می‌دانیم که صاحبان راستین فرهنگ و هنرند.»

تولید فیلم‌های سینمایی به دوشکل بی‌حجاب و باحجاب یکی دیگر از اشکال متنوع نقض حاکمیت ارشاد اسلامی توسط سینماگران ایرانی است.

بهمن حبشی، مدیرکل دفتر تولید سازمان سینمایی وزارت ارشاد اسلامی ۴ آذر در واکنش به تولید فیلم های سینمایی به دو شکل باحجاب و بی‌حجاب گفته بود:

«بدیهی است در صورت صحت چنین خبری، فیلم موردنظر در هر مرحله‌ای از ساخت و تولید، متوقف و تبعات جبران‌ناپذیری را برای سازندگان اثر در پی خواهد داشت. توصیه ما به عنوان سازمان سینمایی به سرمایه‌گذاران، تهیه‌کنندگان و کارگردانان این است که مراقب اسم، اعتبار و سرمایه خود باشند، چرا که تبعات هرگونه تخطی از قوانین رسمی کشور متوجه عوامل اصلی خواهد بود.»

محمد مهدی اسماعیلی، وزیر ارشاد اسلامی در واکنش به همراهی هنرمندان با انقلاب نوین مردم ایران گفته بود:  

«اگر کسی اصرار دارد که از قوانین جمهوری اسلامی تبعیت نکند، ما اصراری بر مجبور کردن آن‌ها به این امر نداریم؛ آن‌ها می‌توانند آزادانه وارد فعالیت‌های دیگری بشوند.»

در تاز‌ه‌ترین اظهارات از موضع قدرتی که پشتش خالی است، محسن برمهانی، معاون صدا و سیمای جمهوری اسلامی یکشنبه ۲۷ آذر مصاحبه با سازمان تبلیغات اسلامی درباره ریزش‌ هنرمندان در بدنه سینما گفته است:

«سه هزار و چند صد نفر در صنف‌های مختلف سینما و تلویزیون فعال‌اند که در میان این‌ها تنها چند نفر در حوادث اخیر موضع‌گیری کرده‌اند. به نظرم این سوال را این طور می‌توان عوض کرد که می‌خواهید با آن سه هزار و چند نفری که موضع‌گیری نکردند، چه کنید؟ طبیعی است پاسخ می‌دهم، کارمان را با همان‌ها ادامه می‌دهیم.»

شهاب حسینی که پیش از این در واکنش به قتل حکومتی مهسا امینی و نیکا شاکرمی آن‌ها را «دختران خود» خوانده بود و به همین دلیل هم بیلبوردهایش را از سطح شهر پایین کشیده و نمایش سریال پرمخاطب «پوست شیر» با بازی او در نقش اصلی را متوقف کرده بودند، نام اینگونه موضع‌گیری‌ها را «مصادره به مطلوب» دستاوردهای هنرمندان نهاده بود. بی‌تردید هیچیک از این ریزش‌ها در کوتاه‌مدت و میان‌مدت برای دستگاه تبلیغاتی عریض و طویل جمهوری اسلامی قابل جبران نیست. بر فرض که جبران هم شود، حاصل کار دیگر باورپذیر نیست.  

Ad placeholder

تنها پاسخ حاکمیت متزلزل: سرکوب‌های بیشتر

 تنها پاسخ وزارت ارشاد اسلامی به نقض حاکمیت سرکوبگر، سرکوب‌های بیشتر با ابزار بازداشت، تهدید و ارعاب و توقیف فیلم‌ها و ممنوع‌الکاری‌های اعلام نشده است. روزنامه شرق ۲۳ آبان نوشته بود بیش از یکصد تن از هنرمندان سینما و تئاتر و موسیقی در جریان جنبش «زن، زندگی، آزادی» بازداشت یا ممنوع‌الخروج شده‌اند. شمار ممنوع‌الکارها اما معلوم نیست به این دلیل که آن‌ها معمولا هنگام عقد قرارداد از ممنوعیت مطلع می‌شوند.

علیرضا حسینی، عضو هیئت مدیره خانه سینما و نماینده هیئت مدیره در کمیته حمایت حقوقی و قضایی از هنرمندان و سینماگران است. او به شرق گفته بود، کمیته اجازه ندارد، اسم‌ هنرمندان بازداشتی را منتشر کند. همین‌قدر می‌دانیم که ۱۰ مستندساز از قبل به خاطر سفرها و شرکت در ورک شاپ درگیر دادگاه بودند و شش نفر هم به خاطر بیانیه‌هایی در فهرست بازداشتی‌ها هستند و ۲۶ نفر از اعضای خانه تئاتر و موسیقی هم در این فهرست حضور دارند. تعدادی از دستگیرشدگان نویسنده‌، دستیار فیلمبردار و سازنده فیلم کوتاه و مستند ساز هستند. اکثرا هم جوان‌اند.

با این‌حال همچنان مقاومت مدنی هنرمندان ادامه دارد. نیکی کریمی، بازیگر و کارگردان سینمای ایران یکشنبه ۲۷ آذر با انتشار پوستر «زن، زندگی، آزادی» در صفحه اینستاگرامش و با هشتگ «اعدام نکنید» اعلام کرد در همراهی با مردم ایران، بعد از چند ماه «خفقان و ارعاب» همه قراردادهایش را فسخ کرده است. کریمی در نوشته‌اش به نکته بسیار قابل تأملی اشاره کرد: کدام اثر هنری می‌تواند واقعیت جنبش مردم ایران و شجاعت مدنی آن‌ها را بیان کند؟ کریمی نوشت:

«دیگر چگونه دست به قلم ببرم و بنویسم؟ کدام قصه الان مى‌تواند از حال این روزهاى ما واقعى‌تر و درست‌تر باشد؟ کدام فریم و لحظه اصلا مى‌تواند واقعى‌تر و انعکاسى درست‌تر از ثبت این لحظات و اتفاقات چند ماه گذشته باشد؟ ابعاد تخیل ما کى و تا به کجا مى‌توانست داستانى چنین تلخ و دهشتناک بیافریند؟ فعلا نمى‌شود، من نمى‌توانم … تمام کارهایم را کنسل کرده‌ام، قراداد‌هایم را فسخ کرده‌ام، چه براى بازى، چه براى ساخت.»

او که در برخی فیلم‌های عباس کیارستمی و داریوش مهرجویی ایفای نقش کرده و بارها داور جشنواره‌های بین‌المللی نیز بوده است، در ادامه از تهدید و ارعاب‌هایی خبر داده است:

«در این چند ماه خفقان و ارعاب نگو و ننویس و تلفن‌هاى ناشناس گلویم از فریادهاى نزده، خواب‌هایم پر از بغض و اشک و ابهام از این برزخى‌ست که در آن تقلا مى‌کنیم.»

یکشنبه ۲۷ آذر یک روز پس از بازداشت ترانه علیدوستی، جمعی از سینماگران از جمله چهره‌های مشهور از جمله رخشان بنی‌اعتماد، پیمان معادی، آزاده صمدی، سحر دولتشاهی، علی سرابی، مارال بنی‌آدم، مستانه مهاجر، لیلی رشیدی، مرتضی فرشباف، غزل شاکری، مونا احمدی و نهال دشتی با تجمع مقابل دادسرای اوین، از این بازیگر سرشناس سینمای ایران حمایت کردند و پیگیر وضعیت او شدند.

امیرحسین فتحی، آلاله هاشمی، مارال جیرانی، طلا معتضدی، ثمین مهاجرانی، سحر مصیبی، سارا ریحانی، سپیده ابطحی، مینا اکبری، حمید علیدوستی، هنگامه قاضیانی، ستاره اسکندری، میترا حجار، سعید روستایی، سهیل لایجانی از دیگر سینماگرانی‌اند که در حمایت از ترانه علیدوستی مقابل دادسرای اوین رفته‌اند.

دوشنبه ۱۸ آذر هم برای دومین روز متوالی تعدادی از هنرمندان از جمله بهمن فرمان آرا، علی مصفا، لیلی رشیدی، پانته‌آ بهرام، ستاره اسکندری، بهناز جعفری، گلاره عباسی، ثمین مهاجرانی، سحر مصیبی، مستانه مهاجر، یسنا میرطهماسب و میترا حجار، برای پیگیری وضعیت ترانه علیدوستی در مقابل زندان اوین جمع شدند.

فرافکنی حاکمیت تبهکار

این حرکت‌ها فقط به دلیل مقاومت مدنی هنرمندان و همبستگی آن‌ها با هم مهم نیست. در هر یک از این حرکت‌ها حاکمیت متزلزل دولت سرکوبگر، از جمله وزارت ارشاد اسلامی به چالش کشیده می‌شود. پاسخ حاکمیت علاوه بر سرکوب‌ها، فرافکنی و انتساب این حرکت‌های مدنی به «بیگانگان» و یا چنانکه در فهرست اتهامات ترانه علیدوستی آمده، به تعبیر پرونده سازان امنیتی «جریان‌های ضد ایرانی» است.

هدیه تهرانی، بازیگر فیلم‌های سینمایی و تلویزیونی ۲۰ آذر، یک هفته قبل از بازداشت علیدوستی در واکنش به فرافکنی‌های حاکمیت و انتساب انقلاب نوین مردم ایران توسط سران جمهوری اسلامی و دستگاه‌های تبلیغاتی آن‌ها به بیگانگان نوشت:

«شما هیچ‌وقت به مردم احترام نگذاشتید و با آن‌ها مهربان نبودید!هیچ اعتراضی را نپذیرفتید و هیچ‌گاه کوچکترین اشتباه و تقصیری را به گردن نگرفتید و مردم ۴۰ سال قهر و سرکوب و جنگ و انواع خسارات و مصیبت‌های تحمیلی بر روح و روان و جانشان را تحمل کردند.هر گاه لب به اعتراض گشودیم در دم خفه و سرکوب کردید.حالا صبر مردم لبریز شده؛ اما انگار شما همچنان بی‌تقصیرید و مردم خس و خاشاک و اغتشاش‌گر و منافق و اغفال‌شده و اراذل و اوباش و تروریست.این جریان را به گردن دشمن نیندازید!»

هدیه تهرانی در ادامه یادآوری کرد که کشته‌شدگان و بازداشتی‌ها خود مردم هستند و نه برخلاف آنچه که حکومت جلوه می‌دهد عوامل بیگانه:

«این کشته‌شدگان و ۳۰ هزار بازداشتی مردم هستند؛ خود خود مردم! و این خود شما هستید که هیچ اعتراضی را نه با حرف، نه با شعر، نه با نوشته، نه با هنر، نه با شعار، نه با تجمع، نه با تظاهرات و نه با بانگ شبانه بر بام‌های خانه نمی‌پذیرید و نخواهید پذیرفت.»

تهرانی سپس با توجه به آغاز اعدام معترضان که با اعدام محسن شکاری آغاز شده است و بیم آن می‌رود که گسترش پیدا کند، هشدار داد که اعدام‌ها صرفاً به خشونت‌ها دامن می‌زند:

«پس شما هستید که اعتراض‌های مسالمت‌آمیز را با بازداشت دانشجو و کارگر و معلم و دکتر و استاد و نخبه و روزنامه‌نگار و هنرمند و ورزشکار و مادر خانه‌دار و بازاری و کسبه و حتی دانش‌آموز به خشونت کشاندید و میزبان ضیافت خون بیگناه کودک و نوجوان و معترضین شدید.در ادامه همچنان پندار و گفتار و کردار شما گویی طرح توسعه آتش درون و بیرون ما مردم را رقم می‌زند.یقین بدانید گرفتن جان یک انسان دیگر و اعدام معترضین عواقب جدی‌ای برای شما خواهد داشت.این احکام و اجرای آن‌ها بنزین بر شعله‌های آتشی‌ست که دیگر خاموش نمی‌شود.»

به این ترتیب می‌توان گفت حاکمیت در دور باطلی افتاده است که نه لشکرکشی به مهاباد، نه بازداشت و مجازات دانشجویان معترض و نه حتی اعدام‌ها و معلول‌سازی معترضان و نه قتل‌های فجیع چاره آن نیست. هر گوشه‌ای را که سرکوب می‌کنند، از گوشه دیگری صدای اعتراض بلند می‌شود. تا قبل از قیام چه کسی گمان می‌برد که حمید‌ فرخ‌نژاد که در دوران ریاست جمهوری احمدی‌نژاد، «گشت ارشاد» را صاحب یک چهره صمیمی کرده بود، خامنه‌ای را یک «دیکتاتور روانی» بنامد؟ هرگز جمهوری اسلامی در سی سال گذشته به این حد عریان نبوده است.

Ad placeholder