سنگنگارهها، کهنترین اثر به جای مانده از بشر باستانی است که ارزش تاریخی و هنری را با هم دارد. در معدود سرزمینهایی با تاریخ کهن چنین ردپاهای ماندگاری از گذشتهی انسان یافت میشود که نقوشی بر سنگ و صخرهی آن حک شده باشد. هرچه در دیگر جاهای دنیا به اهمیت نگهداری این آثار اهتمام ورزیده میشود، در ایران اما بیش از پیش در معرض ویرانی است. در این روزگار که صنعت گردشگری یکی از منابع مالی دولتها را تأمین میکند و آثار باستانی بدون هیچ زحمتی خودبهخود سببساز رونق گردشگری است، هنوز در ایران سود اقتصادی معادن بیش از گردشگری تلقی میشود.
آیا موضوع معادن سلیس که منجر به نابودی بخش وسیعی از سنگنگارههای تیمره شده است، فقط بهخاطر ارزیابی نادرستِ بهصرفه بودن سود اقتصادی منابع نسبت به آثار تاریخی است یا پر کردن جیب اشخاص یا نهادهایی است که معلوم نیست چگونه مصونیت قانونی یافتهاند؟ علیرغم ثبتِ بخشی از این مجموعهی سنگنگارهها، اعتراضها و زنجیرههای انسانی در سالهای گذشته برای جلوگیری از تخریب آنها و درست در زمانی که به نظر میرسید تخریب این سنگنگارهها منتفی شده است در بلبشوی فراوانی اخبار این روزها، دوباره تخریب آنها آغاز شده است.
سنگ نگارههای تیمره
سنگنگارهها که در ردهی هنرهای صخرهای (Rock Art) طبقهبندی شدهاند، اسناد دسته اولی هستند که در ترجمان فرهنگ سرزمینهای مختلف در طول زمان، به کار پژوهشگران میآید. در ایران، گذشته از منطقه تیمره، در مناطقی مانند لاخ مزار در بیرجند، نهبندان در خراسان جنوبی، ارنان در یزد، نیکشهر و سراوان در سیستان و بلوچستان، همیان کوهدشت، خمه الیگودرز، میهد بروجرد، ابراهیمآباد، یساول کمیجان، احمدآباد خنداب و خمین، دره شهرستانه الوند، دره گنجنامه، مهرآباد و خوشیجان ملایر، میمند و شاه فیروز(در استان کرمان)، ارسباران، دهگلان و سارال(در کردستان)، روستای دولتآباد شهریار، کوه کفترلو در استان تهران وکهک در قم نیز سنگنگارههایی کشف و شناسایی شده است.
تیمره نام قدیمی منطقهای میان سه استان مرکزی، اصفهان و لرستان ایران است که مهمترین و بیشترین آنها در شهرستان خمین در استان مرکزی و شهرستان گلپایگان در استان اصفهان قرارگرفته است. از سمت روستای غرقاب، تیمره در همسایگی منطقه حفاظت شده موته است و چهارپایانی چون آهو، بز و میش در آن تردد دارند. این منطقه دارای پوشش گیاهی است و در گذشته پرآب بوده است و بنابراین محل مناسبی برای سکونت ایرانیان و نیز محل اطراق کاروانهای جاده ابریشم بوده است.
سنگنگارههای تیمره از مهمترین و شاید کاملترین مجموعههای سنگنگاره کشور و شامل بیش از ۳۰ هزار قطعه است که به بهشت سنگنگارههای ایران مشهور است. قدمت این سنگنگارهها را ۴۰ هزار سال تخمین زدهاند. محمد ناصریفرد، پژوهشگر سنگنگارههای ایران، در این باره گفته است:
«بزرگترین تابلوی سنگی کشور در منطقه تیمره شهرستان خمین به مساحت ۴۰ مترمربع تصویر شده که به کتیبه بزرگ معروف است و در این تابلوی سنگی بیش از ۱۵۰ نقش یکجا جمع شده است.»
بزرگترین نقش روی سنگنگارهها بز کوهی است که ۱۱۲ سانتیمتر ارتفاع و ۹۰ سانتیمتر عرض دارد. سنگنوشتهها با خطوط تصویری، ایدئوگرام، سطری، ایلامی، پهلوی، کوفی، کلیمی و عربی و خط فارسی سیر تکاملی خط را نشان میدهد. کهنترین خط کشف شده در ایران نیز متعلق به سنگنگارههای این منطقه است. (نقل از سایت گردشگری کجارو)
به گفتهی کارشناسان نقوش حک شده بر روی کوههای این منطقه، با پیکرههای کشفشده از میانرودان(بینالنهرین) و مارلیک و گاه تمدن سومر منطبق است و گویا همین هم دلیلی بوده است بر ثبت ملی آن و با اینکه در سال ۱۳۷۸، سنگنگارههای تیمره کشف و مطالعه بر روی آن آغاز شد، در سال ۱۳۸۹ به ثبت ملی رسید و قرار بود بعد از آن (احتمالا ۱۰ سال پس از ثبت ملی) تلاش برای ثبت این این آثار در فهرست جهانی یونسکو شروع شود؛ اما تخریبهای گستردهی این سنگنگارهها ثبت جهانی را به تعویق انداخت.
بنا به گفته سایت معدن، معادن سنگ سیلیس این منطقه قبل از ثبت ملی این سنگنگارهها مجوز اکتشاف و استخراج گرفته بود اما با حضور به موقع مردم محلی، باستانشناسان و راهنمایان تورهای گردشگری، این معادن متوقف و بعضی از منطقه خارج شدند. بدین ترتیب سایت معدن به طور ضمنی مدعی است آنچه که به عنوان تخریب منطقهی میراثی تیمره میبینیم، باقیماندهی فعالیتهای ابتدایی و موقت معادن قبل از تعطیلی بوده است و وجود نخالههای معدنی و شکستگی بومها مربوط به فعالیتهای معدونکاوی در آن دوره است. علاوه بر آن، به دیگر دلایل تخریب سنگنگارهها همچون فعالیتهای راهسازی اشاره میکند که جادهای درست در وسط این مجموعه برای تردد خودروهای سنگین احداث شده است.
توجه به سنگنگارهها همزمان با تخریب آثار
دی ۹۲، صحبتهای محمد ناصریفرد، توجهات را به سمت تخریب این سنگنگارهها به دلیل پروژهی سدسازی جلب کرد. محمد ناصریفرد اعلام کرد:
«توسعه سد در منطقهی گلپایگان باعث تخریب و نابود شدن سه تا چهار هزار سنگنگاره در این شهرستان شده است. این آثار بیبدیل و تكرار نشدنی با راز و رمزهای بسیار را عوامل متعددی تهدید و تخریب میكنند و ما در مقابل، نظارهگر برخی بیتدبیریها در این حوزه هستیم كه میراث این مرز و بوم را به تاراج گذاشتهاند. طرح انتقال آب از سد كوچری نیز باعث از بین رفتن دو هزار و ۲۰۰ تا دو هزار ۵۰۰ اثر از سنگنگاره های تیمره شهرستان خمین شد.»
و تازه بعد از این است که این پژوهشگر به مسأله احداث معدن در این منطقه اشاره میکند:
«احداث معادن برای دستیابی به مواد معدنی سیلیس و تراورتن نیز در منطقه تیمره یك هزار اثر تاریخی و میراث گرانبهای سنگ نگارهها را تخریب و از بین برد.» نقل از خبرگزاری ج.ا ایران/ ۱۸ دی ۹۲
بنابراین از همان سالها این سنگ نگارهها در معرض تهدید معدونکاوی بودهاند و پژوهشگران هم در این زمینه هشدار میدادهاند. و این همه در کنار عوامل طبیعی باد و باران و گرما و سرما است که میبایست خیلی زودتر از این اقدامی برای محافظت از آنها انجام شود.
در ۸ تیر ۹۶، خبرگزاری امنیتی تسنیم از قول معاون هماهنگی امور اقتصادی و توسعه منابع استاندار مرکزی اعلام میکند که فعالیت معدنکاوی در تیمره خمین متوقف میشود. و ادامه میدهد که «چندین مصوبه هم از سوی مراجع قانونی مبنی بر توقف فعالیت معدنکاوی در این منطقه صادر شده که با توجه به آنها و اهمیت حفظ این آثار باید هرگونه فعالیت معدنکاوی در این ناحیه را متوقف کرد.»
یکماه بعد، خبرگزاری ج.ا ایران، در ۳۰ مرداد ۹۶ اعلام میکند که مدیركل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان مركزی گفته است:
«دو معدن در محوطه سنگ نگارههای تیمره خمین با هدف حفظ آثار گرانبهای تاریخی تعطیل شد. این معادن با حكم قضایی و با پیگیری مدیریت ارشد استان و دستگاه قضائی شهرستان خمین برای حفظ داشتههای تاریخی تعطیل و ماشینآلات آنها توقیف و به پاسگاه روستای رباط مراد منتقل شد.»
اما روند تعطیل شدنها به همینجا ختم نمیشود. سال گذشته، روزنامه همشهری، در ۴ آذر ۱۴۰۰ از قول رئیس اداره میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع شهرستان خمین، بار دیگر اعلام کرد:
«اقدامات معدنکاران در محدوده سنگنگارههای تیمره خمین متوقف شد. حکم توقف هر گونه عملیات استخراج مواد معدنی در محدوده عرصه سنگنگارههای تیمره صادر و به بهرهبردار معدن مورد نظر ابلاغ و از فعالیت آن جلوگیری شد.»
و در همان حال این پرسش را بیجواب گذاشت که مگر معادن سالها پیش تعطیل و توقیف نشده بود؟ چه شد که هر بار صدای دوستداران آثار تاریخی، پژوهشگران و باستانشناسان و مردم محلی درمیآید، خبر توقیف و تعطیلی آن خیلی زود رسانهای میشود اما از فعالتهای معدنکاوان که همچنان به کار خود مشغولند خبری درج نمیشود؟ اگر این فعالیتها غیرقانونی است پس چرا جلوی آن گرفته نمیشود و اگر قانونی است پس قانونی که قرار بوده است مانع فعالیتهای معدنکاوی شود، کجاست؟ آن هم وقتی که این مقام مسئول در ادامه صحبتش با همشهری، تأکید میکند که: «با خاطیان برخورد قضایی صورت خواهد گرفت.» بنابراین از ۱۴۰۰ هکتار مجوز معدنکاوی، میبایست سازمان صمت مجوز ۵۰۰ هکتار آن را باطل کند.
تقریبا یک سال بعد، در ۲۷ اردیبهشت سال جاری، روزنامه پیام ما از قول مدیرعامل انجمن دوستداران تیمره نقل میکند که با وجود این حکم دادستانی که «مجوز صادره توسط سازمان صنعت، معدن و تجارت به مساحت حدود ۱۴۰۰ هکتار صادر شده است که تاکنون با پیگیریهای صورت گرفته حدود ۵۰۰ هکتار آن بهخاطر تداخل با سنگنگارهها از حیطه انتفاع خارج شده. از سازمان صادرکننده مجوز میخواهیم که برای حفظ آثار تاریخی و منظر بصری منطقه، مجوز یاد شده را باطل کند.» هنوز مجوزها باطل نشده است و معادن خمین هم همچنان مشغول به کارند. مدیر عامل انجمن دوستداران تیمره در همین گفتوگو اضافه میکند.
«سال گذشته کارزاری در این موضوع منتظر و با ۶ هزار امضا حمایت نیز شد، امید است که اینبار حمایت بیشتری از این کارزار شود تا مسئولین بهطور جد به فعالیت این معادن پایان دهند.»
او میگوید:
«در این منطقه سه معدن بزرگ مشغول به کار بودند که از چهار سال قبل تلاش شد تا جلوی فعالیتشان گرفته شود؛ دو معدن در گلپایگان و یک معدن در خمین. هنوز معدن خمین در حال فعالیت است و حالا تلاش خواهیم کرد تا این معدن هم فعالیتش را تمام کند.»
اما هفت ماه بعد، در چهارشنبه ۲۳ آذر ۱۴۰۱، سایت پارس نیوز خبر میدهد: خبری مبنی بر تخریب حدود ۲۰۰۰ نمونه از سنگنگارههای تیمره در خمین در منطقه قیدو و مزاین این شهرستان توسط افرادی برای بهرهبرداری از دل کوه، در برخی از شبکههای مجازی منتشر شد. این خبرگزاری از قول محمد ناصری فرد میگوید:
«دیروز آخر وقت توسط دوستان مطلع شدیم که افرادی در حال نابودی سنگنگارههای تیمره هستند. امروز صبح با وسیله نقلیه شخصی به آنجا رفتیم و با کمال شگفتی شاهد از بین رفتن بیش از دو هزار سنگ نگاره بودیم که قدمت بعضی از آنها که با تکنولوژی طیف سنجی عمومی شتاب دهنده توسط تیم مطالعاتی اروپایی در سال ۱۳۸۷ سنسنجی شده در حدود هزاره پانزده ق.م یعنی ۱۷۰۰۰ سال (هفده هزار سال) پیش بود. برخی از کتیبهها کنده و برخی دیگر تخریب شده و به تلهای از خاک و ماسه تبدیل شده بودند بدون اینکه این افراد به این ظرفیتها توجه داشته باشند.»
به نظر این پژوهشگر، مشکل در عدم هماهنگی سازمان صنایع و معادن با سازمان میراث فرهنگی، محیط زیست و منابع طبیعی است که سازمان صنایع بدون هماهنگی اقدام به صدور مجوز برای معدنکاران میکند ولی خبرهای پیشتر به ما نشان داد که گویا مجوزها باطل شده بود و حتی قرار بود با خاطیان برخورد قضایی صورت گیرد. حاصل آن تخریب وحشتناک آثار کهن و تکرار ناشدنی، نابودی محیط زیست و منابع طبیعی است. مدیر کل سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان مرکزی هم بدون یادآوری از ابطال مجوزهای قبلی و طبیعتاً عدم امکان مجوز جدید، یادآوری میکند:
«سازمان صنعت، معدن و تجارت بدون هماهنگی اقدام به صدور مجوز و پروانههای بهرهبرداری میکند که خلاف قانون است. این مجوزها در سالهای پیش صادر شده و به این امر توجهی نمیکنند.»
و باز همان پرسش قاطع قبلی برجای خود هست که مگر این مجوزها باطل نشده بود؟
به نظر میرسد موضوع عدم تخریب سنگنگارهها برای حفظ و نگهداری آنها در آینده، تنها بستگی به میزان هشیاری پژوهشگران و مردم دلسوز محلی و فرهنگدوستان دارد و به محض اینکه کمی این موضوع از صدر اخبار فاصله بگیرد روند تخریب دوباره آغاز میشود تا سرانجام چیزی از این سنگنگارهها باقی نماند تا کسانی از در مخالفت با فعایتهای معدنی در آن منطقه برآیند.
فعالیتهای معدنکاوی فقط یکی از عوامل تخریب این سنگنگارهها است. پروژههای راهسازی و سد سازی نیز از دیگر عوامل مخربیاند که سنگنگارههای ارزشمند را تهدید میکنند. سنگنگارههایی که در معرض باد و باران و آفتاب و تغییرات دمایی تا حالا ماندهاند و به نظر میرسد اگر هیچ کاری برای حفظ آنها انجام نمیشود اگر دست به تخریب آنها نزنند، مدت دوام بیشتری خواهد داشت.
مدیر عامل انجمن دوستداران میراث فرهنگی گلپایگان در گفتوگو با سایت ایمنا خاطرنشان کرده است:
«در صورتی که پیگیریهای انجام شده که با همکاری تنگاتنگ با پژوهشکده باستانشناسی کشور انجام گرفته به نتیجه مطلوب برسد امکان جابجایی این آثار و انتقال آن به موزهای در شهرستان وجود دارد.»
معلوم نیست این تعداد فراوان سنگنگاره در کدام موزه محلی باید جابهجا شود و آیا اصلا امکان چنین کاری هست که بدون تخریب آنها، شرایط جابهجایی سنگنگارهها را فراهم کنند! آن چیز که در تمام این خبرگزاریها درباره سنگنگارههای تیمره، ثابت است، روند تخریب و به دنبال آن تکذیب و قوانینی خلقالساعه برای توقف معدنکاوی و بدون ضمانت اجرایی است که گویی برای ساکت کردن دلسوزان و پژوهشگران این منطقهی ارزشمند تا مدتی بر خروجیهای خبرگزاریها نقش میبندد تا دوباره روند تخریب آغاز شود.