فقر در ایران امان بریده است. به روایت نهادهای دولتی خط فقر مطلق در تهران ۱۲ میلیون تومان است و خط فقر نسبی ۱۸ میلیون تومان. بر بنیاد این آمارها حداقل ۳۲ میلیون نفر از جمعیت ساکن در ایران تا سال ۱۴۰۰ زیر خط فقر قرار داشتند. برآوردها از افزایش جمعیت خط فقر در ۹ ماه نخست امسال حکایت دارند. خط فقر تا آنجا پیش رفته است که حالا برخی خانوادهها گرسنهاند و برای تامین غذا به تهاتر لوازم شخصی در برابر غذا روی آوردهاند.
روزنامه شرق یکشنبه ۲۰ آذر در یک گزارش نوشت: آگهی معاوضه لوازم شخصی با غذا در سایت دیوار، که یک سایت خرید و فروش آنلاین است، به چشم میخورد. یک نمونه از این آگهی ها یک فرد ساکن اصفهان است که به دلیل نیاز مالی کتانی کارکردهاش را با روغن و برنج معاوضه میکند. یک نمونه دیگر هم یک نفر در ارومیه که پنج عدد پیراهن را برای معاوضه با برنج و روغن به ارزش ۲۶۰ هزار تومان آگهی کرده است.
۲۶۰ هزار تومان کمی بیشتر از یک پنجم حداقل دستمزد مصوب سال ۱۴۰۱ است و کفاف خرید یک کیسه کوچک برنج خارجی بیکیفیت و احتمالا یک روغن یک لیتری را بدهد. شورای عالی کار اسفند ۱۴۰۰ حداقل دستمزد را با تمام مزایای آن ۵ میلیون و ۸۵۰ هزار تومان تعیین کرد.
بسیاری از کارگران اما همین حداقل دستمزد را یا دریافت نمیکنند و یا با تاخیری چند ماهه، بخشی از آن را کارفرما به حساب شان واریز میکند. وعده دولت برای جبران کاهش قدرت خرید ناشی از آزادسازی قیمتها به هیچ کجا نرسید و اندک یارانه نقدی هم با رشد قیمتها تبخیر شد.
جعفر خیرخواهان، پژوهشگر اقتصاد اجتماعی در ایران در پیوند با این موضوع به شرق گفت:
«این آگهیها اصلا عجیب نیست و واقعیات و مقتضیات زمانه و شرایط فعلی اقتصاد ایران و تورم سنگینی است که از سوی مراجع رسمی آماری گزارش میشود.»
مرکز آمار در آخرین گزارش نرخ رسمی تورم مواد غذایی را در آبان ۶۸ درصد گزارش کرد. در ماههای گذشته نرخ تورم این گروه از کالاها تا ۹۰ درصد نیز پیش رفته بود. تورم ۶۸ درصدی مواد غذایی در کنار تورم بیش از ۴۰ درصد اجاره مسکن، دو گروه کالایی که نزدیک به دو سوم از بودجه خانوار را میبلعند، تأمین حداقلهای زندگی را برای بخش بزرگی از جمعیت ساکن در جغرافیای ایران دشوارتر از هر زمانی کرده است.
خیرخواهان آگهی معاوضه لوازم شخصی با مواد غذایی را شبیه به آگهی فروش اعضای بدن دانست: این آگهیها «وضعیتی مشابه آگهیهای فروش اعضای بدن دارد. در مجموع این پدیدهها نشان میدهد جمعیت فقرا و دهکهای درآمدی ضعیف در حال افزایش است و گروههای فقیرتر برای ادامه حیات و تأمین غذا ناچار به فروش وسایل زندگی خود شدهاند». او گفت:
«چهره فقر در ایران به حدی دلخراش شده که محتمل است شمار افراد مبتلا به سوءتغذیه بیشتر شده و این افراد در مراحل بعد ناچار شوند برای تأمین کالری مورد نیاز خود به خوراک غیرمتعارف روی آورند. وضعیتی که ونزوئلا و یونان در زمان بحران اقتصادی تجربه کردهاند.»
آمار روشنی از شمار افراد مبتلا به سوء تغذیه در ایران اعلام نشده است. ۲۹ آبان روزنامه اطلاعات بر بنیاد آمارهای رسمی وزارت بهداشت و درمان گزارش کرد «حدود ۱۶ درصد کودکان زیر شش سال در ایران دچار سوء تغذیه اند و ۸۰۰ هزار کودک در سنین رشد با کمبود انرژی و مواد پروتئینی و همچنین کمبود ریزمغذی ها مواجهه اند.
آمار سوء تغذیه و فقر غذایی از آنچه که در گزارش های رسمی اعلام میشود، بیشتر است. پیش از آنکه دولت سیاست آزادسازی قیمت ها را اجرا کند، مدیر کل دفتر بهبود تغذیه وزارت بهداشت و درمان از شیوع سوء تغذیه در «استانهای محروم» خبر داده بود.