بحران سوریه روز به روز پیچیدهتر میشود. در عرصه نظامی نیروهای رژیم اسد پیشرویهایی را داشتهاند، اما بحران و ابعاد گسترده داخلی، منطقهای و بینالمللیاش فراتر از آن است که بتوان این پیشرویها را نشانهای از شکست کامل اپوزیسیون و حامیان آن و مالاً پایان جنگ داخلی تلقی کرد.
درگیرشدن بیشتر حزبالله لبنان در مناقشات سوریه، به ویژه در درگیریهای اخیر شهر القصیر مزید بر علت شده و به جنبه مذهبی درگیریها یعنی مناقشه میان شیعه و سنی رنگ و لعاب تازهای داده است. متاثر از این فعل و انفعالات، خود لبنان نیز بیش از پیش به ورطه جنگ سوریه کشیده میشود.
یکی از پیامدهای تداوم بیثباتی در سوریه تشدید مولفههای فرقهای و مذهبی درگیریها و مناقشات درونی این کشور است.
درگیریهای فرقهای روز به روز در شکل خصومت بیشتر تندروهای افراطی سنی علیه علویها و بالعکس نمودار میشود، اما سایر اقلیتهای قومی و مذهبی نیز از آن در امان نبودهاند. علاوه بر کردها و دروزیها، مسیحیها نیز از نوع رویکرد و رفتار بخشهایی از اپوزیسیون مسلح و احتمال قدرتگیری بیشتر آنها در صحنه سیاسی بیمناکاند. تعداد آوارگان، به یک و نیم میلیون در بیرون مرزهای سوریه و ۴ میلیون در خود سوریه رسیده است.آوارگی بیش از پیش جنبه مذهبی و قومی میگیرد. بخشی از تعلل غرب در افزایش کمک تسلیحاتی به مخالفان از جمله به دلیل زنهارها و هشدارهایی است که از مسیحیان درون سوریه میرسد. این احتمال که همین منازعات نهایتا سوریه را ولو به گونهای غیررسمی به بخش غربی برای علویها و مسیحیها و دروزیها، بخش شمالی برای کردها و بخش شرقی برای سنیها و قبایل بادیهنشین این منطقه تقسیم کند، دیگر بعید تلقی نمیشود. نمونه خفیفی از این نوع جدایی تا حدودی در عراق واقعیت مشهود یافته است.
درگیرشدن بیشتر حزبالله لبنان در مناقشات سوریه، به ویژه در درگیریهای اخیر شهر القصیر مزید بر علت شده و به جنبه مذهبی درگیریها یعنی مناقشه میان شیعه و سنی رنگ و لعاب تازهای داده است. متاثر از این فعل و انفعالات، خود لبنان نیز بیش از پیش به ورطه جنگ سوریه کشیده میشود. سنیهای این کشور با حرارت اپوزیسیون را در زیر حمایت خود گرفتهاند. اختلافات آنان با شیعیان لبنان و هواداران حزبالله در درون لبنان هم روز به روز در حال افزایش و آلودهشدن به خشونت بیشتر است.
ایران و حزبالله و حساسیت مناقشه در سوریه
برای حزبالله و کشور عمده حامی آن یعنی ایران نبرد در سوریه مسئله حیات و ممات است. ضعف یا برافتادن رژیم اسد که علاوه بر ایفای نقش به عنوان کانال هدایت کمکهای ایران، خود نیز از حامیان اصلی حزبالله بوده ضربه بزرگی به این گروه است و قدرت مانور آن را در برابر نیروهای سنی در درون لبنان به شدت محدود خواهد کرد. چنین ضعفی بیش از پیش کاهش مخالفتها در سطح بینالمللی را به دنبال خواهد داشت که تا کنون مانع گذاشتن نام حزبالله در فهرست سازمانهای تروریستی بودهاند.
برای ایران مسئله باز هم جدیتر است. جمهوری اسلامی سوریه و به ویژه حزبالله را عمق استراتژیک خود در منطقه و خاکریز خود در برابر «دشمن صهیونیستی» تلقی میکند. رهبران ایران بازها گفتهاند که اگر تا کنون بر سر مناقشه اتمی حملهای به این کشور نشده ناشی از همین «عمق استراتژیک» و «امکان ایران» به «واکنشی قوی» در برابر اسرائیل است.
متزلزلشدن بیشتر حکومت سوریه بر وضعیت سیاسی در عراق که دولتی شیعه و هوادار ایران بر آن حاکم است بیتاثیر نخواهد بود. بر بستر چنین وضعیتی سنیها و کردهای این کشور که ترکیه و کشورهای عربی خلیج فارس در پشت آنها ایستادهاند فشارها و بحرانهای بیشتری را به دولت نوری المالکی تحمیل خواهند کرد که در نتیجه آن، شاید دست به دستشدن احتمالی قدرت به زیان ایران جنبههای واقعیتر به خود بگیرد.
این نیز هست که غرب در ماههای اخیر در ارتباط با مناقشه اتمی ایران به سه اهرم در ارتباط با تغییر مواضع رهبران جمهوری اسلامی امیدوار بوده است: تحول منفی به ضرر رژیم اسد به مثابه تنها متحد پایدار ایران و تضعیف و انزوای هر چه بیشتر جمهوری اسلامی در منطقه از این رهگذر، تاثیرگذاری بیش از پیش تحریمها و بحرانها و چالشهای احتمالی در بحبوبه انتخابات ریاست جمهوری یا دستکم بیرونآمدن نام فردی معتدلتر از صندوق این انتخابات.
تا آنجا که به سوریه برمیگردد، جمهوری اسلامی تمام تلاش خود را میکند که اوضاع در سوریه بر وفق مراد مخالفان و حامیان منطقهای و بینالمللی آنها نچرخد. در این راستا هم از کمکهای لجستیکی تسلیحاتی و مشاورهای در امور نظامی و شبهنظامی به رژیم سوریه دریغ ندارد و هم از کمکهای مالی و اقتصادی، حتی در شرایط فشارهای سختی که تحریمها به درآمد و اقتصاد ایران وارد میکند.
مصاحبه روز دوشنبه رئیس بانک مرکزی سوریه و اعلام او دائر بر اعطای یک وام ۴ میلیاردی دیگر از سوی ایران به سوریه برای تأمین سوخت و کالاهای مورد نیاز این کشور آخرین نمونه کمکهای گشادهدستانه جمهوری اسلامی به متحد بحرانزده خویش است.
علیاکبر ولایتی گفته است که «بشار اسد خط قرمز ایران است» و جمهوری اسلامی اجازه سرنگونی او را نمیدهد. محسن رضایی، فرمانده پیشین سپاه پاسداران نیز اظهاراتی دارد که به صراحت بازگوکننده نگاه رهبران جمهوری اسلامی به سوریه و نگرانی آنها از تشدید بحران در سوریه به ضرر رژیم اسد است و منطق کمکهای یادشده را بازمینماید: «آنها میدانند تا سوریه و حزبالله لبنان باشند، حمله به ایران دشوار است چون ما دست بلندی در مرزهای مدیترانه داریم اینها میخواهند سوریه سقوط کند و حزبالله ضعیف شود تا موشکهایی که از ۷۰ کیلومتری میتواند اسرائیل را بزند را مهار کنند و سپس عراق را مهار کنند و بعد از آن ایران را هم تحت تأثیر قرار دهند منتها قبل از این مراحل برای تضعیف ایران تحریمهای اقتصادی را شروع کردهاند.»
سیاست چند بعدی اسرائیل در قبال بحران سوریه
بحران سوریه اما برای «دشمن منطقهای» حکومت ایران، یعنی اسرائیل، هم فرصت است و هم تهدید. فرصت از این رو که بیثباتی و ناامنی درون سوریه میتواند به این یا آن شکل به اسرائیل نیز آسیب برساند، کما این که ارتفاعات جولان این روزها پس از ۴۰ سال آتشبس دوباره گهگاه صحنه تبادل آتش میان مخالفان و حکومت یا مخالفان و نیروهای پاسدار صلح است. از طرفی اما، تضعیف هر چه بیشتر رژیم سوریه و مشغول بودن این کشور به بحران درونی مایه آرامش خاطری برای اسرائیل است زیرا تمرکز و توجه سوریه بر ارتفاعات جولان و تلاش برای بازپسگیری آن از اسرائیل را بیش از پیش کمتر خواهد کرد. این نیز که تضعیف رژیم اسد ضربهای اساسی به جمهوری اسلامی و محدودسازی قدرت مانور منطقهای آن است، برای اسرائیل از اهمیت کمی برخوردار نیست.
اسرائیل با توجه به حضور قوی نیروهای تندرو در میان مخالفان مسلح و با توجه به تجربه نه چندان مطلوب به قدرترسیدن اخوانالمسلمین در مصر، شوق و تمایل چندانی در به قدرت رسیدن اپوزیسیون ندارد. مخالفت تل آویو با برداشتن تحریم تسلیحاتی علیه مخالفان، هم از این زاویه است و هم از نگرانی از این که شاید سلاحها فردا به دست نیروهایی بیفتند که از به کارگرفتن آنها علیه اسرائیل هم ابایی ندارند.
با این همه، اسرائیل با توجه به حضور قوی نیروهای تندرو در میان مخالفان مسلح و با توجه به تجربه نه چندان مطلوب به قدرترسیدن اخوانالمسلمین در مصر، شوق و تمایل چندانی در به قدرت رسیدن اپوزیسیون هم ندارد. مخالفت تل آویو با برداشتن تحریم تسلیحاتی علیه مخالفان، هم از این زاویه است و هم از نگرانی از این که شاید سلاحها فردا به دست نیروهایی بیفتند که از به کارگرفتن آنها علیه اسرائیل هم ابایی ندارند. این که در میان جنگ داخلی سوریه گهگاه ارتش اسرائیل به بمبارانهای هوایی دست میزند هم متوجه مختلساختن تبادلات تسلیحاتی رژیم سوریه و حزبالله است، هم هدف استراتژیک تضعیف بنیه نظامی سوریه را دنبال میکند و هم کمکی است به تداوم برابری قوا میان حکومت و مخالفان و تداوم وضعیت پات کنونی، تا زمانی که از نظر اسرائیل چشمانداز بهتری برای صحنه سیاسی سوریه و نیروهای جدید در آن ایجاد شود.
محاسبات اشتباه ترکیه
در رویکرد ترکیه در قبال سوریه عامل تعیینکننده رقابت بر سر افزایش نفوذ و تاثیر منطقهای است. امید ترکیه این بود که با کمک به نیروهای مخالف رژیم اسد و با به قدرترسیدن اخوانالمسلمین در سوریه جای پای محکمتری در این کشور و در کل منطقه پیدا کند. محاسبات رهبری آنکارا اما همگی درست از کار درنیامدهاند. مخالفت با سیاست سوری دولت اردوغان حالا صرفا به علویها و کردها و مسیحیها محدود نیست، بلکه هم احزاب اپوزیسیون و هم اکثریت جامعه ترکیه این سیاست دولت را ریسکآمیز ارزیابی میکنند و از حضور شمار گسترده آوارگان سوری در خاک خود ناخشنودند. ضرر و زیان اقتصادی چه در استانهای هممرز سوریه و از رهگذر انسداد راههای ارتباطی ترکیه با جهان عرب نیز نارضایتیها را افزودهاند.
در رویکرد ترکیه در قبال سوریه عامل تعیینکننده رقابت بر سر افزایش نفوذ و تاثیر منطقهای است. محاسبات رهبری آنکارا اما همگی درست از کار درنیامدهاند.
اردوغان در تلاش بوده است که با جلب حمایت غرب برای تسلیح بیشتر مخالفان یا ایجاد منطقه پرواز ممنوع زمینه سقوط سریعتر رژیم اسد را فراهم کند، اما تا کنون موفقیتی در این راه نداشته است. او در دیدار اخیر با اوباما در واشنگتن نهایتا متقاعد شد که به برگزاری کنفرانس بینالمللی سوریه (ژنو ۲) روی خوش نشان دهد و منتظر نتایج آن بماند. مشکل اما اینجاست که نیروی نزدیک به ترکیه در درون مخالفان، یعنی اخوانالمسلمین سوریه همچنان مذاکره با رژیم را منوط به برکناری اسد قبل و یا در حین مذاکرات میداند. عربستان سعودی و امارات که به دلایل ایدئولوژیک و تاریخی با اخوانالمسلمین در تضاد و مناقشهاند سعی داشتهاند که با کمک غرب شمار اعضای غیراخوانی در رهبری ائتلاف مخالفان (ائتلاف ملی انقلابیون و مخالفان سوریه) را فزونتر کنند، اما ترکیه و قطر و تا حدودی فرانسه به این تلاشها روی خوش نشان نمیدهند.
هم عربستان و هم قطر دخالت فعال در بحران سوریه را به سود قدرتگیری اکثریت سنی در سوریه و مالا در عراق و لبنان و تضعیف هر چه بیشتر قدرت و نفوذ منطقهای جمهوری اسلامی ارزیابی میکنند.
قطر به نوشته فایننشال تایمز با سه میلیارد دلار کمک به مخالفان بیش از هر کشور دیگری در مناقشه سوریه هزینه کرده و عملا مشغول “خرید انقلاب” است. بنا به تحقیقات این روزنامه هر جداشده از نیروهای امنیتی سوریه سالانه ۵۰ هزار دلار از قطر پاداش میگیرد. این سرمایهگذاری و تمرکز سیاسی و رسانهای علاوه بر کسب نفوذ و اقتدار بیشتر منطقهای ظاهرا با تلاش قطر با عملیکردن ایجاد خط لوله گاز قطر به اروپا و خنثیسازی طرح انتقال گاز ایران از عراق و سوریه به سواحل دریای مدیترانه و اروپا هم بیارتباط نیست.
قطر که در همه کشورهای “بهار عربی” (تونس، مصر و لیبی) حمایتی همه جانبه از نیروهای نزدیک به اخوانالمسلمین داشته، بحران سوریه را نیز شانسی برای ارتقای موقعیت منطقهای خود میداند. دوحه در این راه هم تسلیحات به مخالفان میرساند، هم کمک مالی میکند و هم امکانات رسانهای خود در تلویزیون الجزیره و نیز نفوذ سیاسی و مالی خود در اتحادیه عرب را تمام و کمال در همین راستا به کار گرفته است. این رویکرد البته صرفا با مخالفت ایران روبرو نیست، بلکه عربستان سعودی را نیز که در سوریه با کارت نیروهایی متفاوت از اخوانالمسلمین بازی میکند ناخشنود کرده است. اخیرا سعودیها به دلیل اختلاف با ترکیه و قطر در حمایت از اخوانالمسلمین کل کمکرسانی متفاوت خود به اپوزیسیون را بیشتر روی مسیر اردن و در هماهنگی با غرب متمرکز کردهاند.
نگرانی از هزینه برای “خرید انقلاب”
قطر به نوشته فایننشال تایمز با سه میلیارد دلار کمک به مخالفان بیش از هر کشور دیگری در مناقشه سوریه هزینه کرده و عملا مشغول “خرید انقلاب” است. بنا به تحقیقات این روزنامه هر جداشده از نیروهای امنیتی سوریه سالانه ۵۰ هزار دلار از قطر پاداش میگیرد. این سرمایهگذاری و تمرکز سیاسی و رسانهای علاوه بر کسب نفوذ و اقتدار بیشتر منطقهای ظاهرا با تلاش قطر با عملیکردن ایجاد خط لوله گاز قطر به اروپا و خنثیسازی طرح انتقال گاز ایران از عراق و سوریه به سواحل دریای مدیترانه و اروپا هم بیارتباط نیست.
بخش عمده گاز صادراتی قطر مایع است و با کشتی حمل میشود. در عرضه این گونه گاز شمار رقبا رو به افزایش است و علاوه بر استرالیا، آمریکا نیز کمکم وارد این بازار میشود. برای قطر مطلوب این است که طبق طرحی که سال ۲۰۰۹ ارائه شد گازش را از طریق خط لوله اردن و سوریه به ترکیه بفرستد تا آنجا به صورت بخشی از گاز خط لوله نابوکو به اروپا صادر شود. این طرح با استقبال آشکار اتحادیه اروپا روبرو شد. سوریه اما به این طرح روی خوش نشان نداده است. علت مخالفت دمشق، از جمله به کشف گاز در خود سواحل سوریه برمیگردد و نیز به قراردادی که دمشق و تهران و بغداد برای ایجاد خط لوله گاز ایران به سواحل سوریه امضا کردهاند. دست به دستشدن قدرت سیاسی در سوریه احتمالا زمینهساز تامین منافع قطر در این عرصه و حذف رقبایی مانند ایران خواهد شد.
کمکهای “بیدریغ” قطر که تفکیک ویژهای هم نسبت به دریافتکنندگان آن اعمال نمیشود عملا در غرب و اسرائیل هم نگرانیهای متفاوتی برانگیخته، به ویژه که اینک گروههایی مانند النصره که به القاعده نزدیکاند نفوذ و قدرت بالایی در میان اپوزیسیون مسلح پیدا کردهاند.
روسیه و غرب در دو سو
همین ناروشنی در صفوف اپوزیسیون از جمله دلایل کشورهای غربی در کمکهای وسیعتر به اپوزیسیون است. برای آنها محرز نیست که در صورت دور زدن شورای امنیت و ایجاد منطقه پرواز ممنوع یا ارسال سلاحهای پیشرفتهتر و مالا برافتادن رژیم اسد لزوما نیرویی همسو و غیرافراطی در دمشق به قدرت برسد. تعلل دولت اوباما و جا به جا کردن مداوم خط قرمز توسط آن برای تعلل در دخالت بیشتر در بحران سوریه به نفع مخالفان و نیز، بروز چنددستگی در اتحادیه اروپا بر سر رفع تحریم کمک تسلیحاتی به مخالفان از جمله به نگرانی یادشده برمیگردد.
دخالت نظامی غرب در سوریه برای برانداختن رژیمی غیرهمسو که با جمهوری اسلامی هم پیوندهای تنگاتنگی دارد با توجه به سرسختی روسیه که بنا را بر تامین تسلیحاتی بیشتر رژیم اسد گذاشته و خود نیز به حضور نظامی کمسابقهای در مدیترانه دست زده بدون ریسک نیست.
برای روسیه سوریه آخرین متحد باقیمانده در کناره دریای مدیترانه است که با پایگاه نظامی طرطوس اهمیت ویژهای برای مسکو دارد. دمشق از معدود خریداران باقیمانده سلاحهای روسی در منطقه است و دهها هزار روس نیز در سوریه اقامت دارند. سرخوردگی رهبری کرملین − این که غرب روسیه را جدی نمیگیرد، در گسترش ناتو و استقرار سپر دفاع ضدموشکی در اروپا ملاحظه منافعش را نمیکند و این تلقی که از رای ممتنعش در بحران لیبی برای تغییر رژیم در طرابلس «سوءاستفاده» شده − از جمله دلایل مواضع سرسختانه کنونی روسیه در بحران سوریه به شمار میرود. غرب اما برای دخالت نظامی که پشتوانه بینالمللی داشته باشد نیازمند رای مثبت روسیه و چین در شورای امنیت است که البته حتی حصول این توافق هم لزوما به معنای بیخطر بودن دخالت نظامی نیست.
موفقیت تازه بریتانیا و فرانسه در اتحادیه اروپا که لغو تحریم تسلیحاتی مخالفان سوری را در پی داشت هم عملا بیش از آن که جنبه اجرایی داشته باشد، اهرمی است برای تهدید رژیم اسد برای کوتاهآمدن تام و تمام در کنفرانس بینالمللی پیش رو بر سر بحران سوریه. مقامهای فرانسه و بریتانیا گفتهاند که در صورت عدم استعفای اسد به عنوان نتیجه کنفرانس ارسال سلاح برای مخالفان را در اول ماه اوت شروع خواهند کرد.
علاوه بر امکان قدرتگیری بشتر نیروهای افراطی در گوشه و کنار سوریه و در حاکمیت سیاسی جدید این کشور، ساختار موزاییکی سوریه به لحاظ قومی و امکان سرریز بیشتر بحران آن در نتیجه دخالت نظامی به کشورهای کم و بیش بیثبات همسایه نیز مزید بر علت هستند.
کنفرانس با ترکیب و نتیجهای ناروشن
موفقیت تازه بریتانیا و فرانسه در اتحادیه اروپا که لغو تحریم تسلیحاتی مخالفان سوری را در پی داشت هم عملا بیش از آن که جنبه اجرایی داشته باشد، اهرمی است برای تهدید رژیم اسد برای کوتاهآمدن تام و تمام در کنفرانس بینالمللی پیش رو بر سر بحران سوریه. مقامهای فرانسه و بریتانیا گفتهاند که در صورت عدم استعفای اسد به عنوان نتیجه کنفرانس ارسال سلاح برای مخالفان را در اول ماه اوت شروع خواهند کرد.
روشننبودن صفوف اپوزیسیون مسلح و قدرت بالای افراطیها در میان آنها همچنان به عنوان عاملی بازدارنده برای ارسال گسترده سلاحهای پیشرفته غربی عمل میکند. اما این نیز هست که روسیه کماکان دلیلی نمیبیند که رفتن اسد را به عنوان پیش شرط یا نتیجه کنفرانس بپذیرد. نیروی حاکم در سوریه نیز انگیزهای برای قربانی کردن اسد نمیبیند و خود اسد نیز هنوز امید به تداوم قدرت خود را از دست نداده است.
تفاوت موضع دو طرف که عملیشدن موافقتنامه کنفرانس ژنو یک در ژوئن سال گذشته را هم با مانع مواجه کرد معلوم نیست که چگونه در کنفرانس پیش رو قابل رفع باشد. به ویژه که رژیم اسد و ارگانهای نظامی و امنیتی آن، آنچنان که سازمانهای اطلاعاتی غربی میگویند، انسجام نسبی خود را حفظ کردهاند و ضربات تازهای به مخالفان مسلح زدهاند. خود اپوزیسیون نیز از جمله به دلیل تفاوت نظر میان خود و حامیان خارجیاش با انشقاق و عدم انسجام درونی و نظری روبرو است و اسد هم نه تنها تا انتخابات سال ۲۰۱۴ قصد کنارهگیری ندارد، بلکه خود را از همین حالا نامزد این انتخابات هم معرفی کرده است.
مبهمبودن شرکت بازیگرانی مهمی همچون ایران و عربستان در کنفرانس نیز به لحاظ نتیجه آن و قبول و رعایت همگانی این نتیجه کماهمیت نیست.
با توجه به پیچیدگیهای مورد اشاره در بحران سوریه تنها شاید یک معجزه بتواند حل احتمالی این بحران در کنفرانس بینالمللی پیش رو را رقم بزند، وگرنه اغلب نشانهها جایی برای خوشبینی چندانی باقی نمیگذارند. شاید تنها انتظار حداکثری از این کنفرانس به جریان انداختن یک پروسه سیاسی و پرپیچ و خم برای حل بحران باشد.
غرب و روسیه با راه انداختن جنگ سنی و شیعه در پی غارت نفت و فروش اسلحه هستند.
رژیم دیکتاتور و وابسته تهران و سوریه و عراق نیز اوامر اجرایی تنش هستند.
مردم عراق و سوریه و ایران نیز قربانی شده اند.
kamran / 29 May 2013
فرمانده “ارتش آزاد سوریه”، عمده ترین ائتلاف مخالفان مسلح این کشور، در مصاحبه ای با بی بی سی حزب الله لبنان را به “تجاوز” به سوریه متهم کرده است.
ژنرال سلیم ادریس گفت که بیش از هفت هزار جنگجوی این گروه شیعه در حملات به شهر قصیر که در کنترل مخالفان است شرکت داشته اند.
مطالب مرتبطحسن نصرالله به هوادارانش وعده پیروزی در سوریه را دادشروع مجدد درگیریهای سنگین برای تصرف شهر استراتژیک قصیرهشدار اسرائیل به سوریه در پی تبادل آتش در جولانلینکهای مرتبط
او همچنین گفت اطلاعاتی دریافت کرده که جنگجویان ایرانی در این تهاجم شرکت دارند.
jamil / 30 May 2013