آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا روز یکشنبه ۳ جولای/ ۱۲ تیرماه با محمد بن عبدالرحمان آل ثانی، وزیر امور خارجه قطر به صورت تلفنی مذاکره کرد.
براساس اعلام وزارت خارجه آمریکا، بلینکن در این تماس «از تلاش های وزیر امور خارجه قطر برای کمک به بازگشت متقابل به اجرای کامل برجام و به ویژه میزبانی از مذاکرات غیرمستقیم اخیر با ایران در دوحه تشکر کرد».
اعلام همین خبر کوتاه ممکن است پاسخ به دو سؤالی باشد که اکنون در مورد روند احیای برجام وجود دارد:
- آیا مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا ادامه مییابد؟
- اگر آری، محل دور بعدی کجا است؟
دو روز پیش از این تماس تلفنی، بلومبرگ به نقل از منابعش نوشته بود که دور بعدی مذاکرات پس از پایان سفر منطقهای بایدن مجددا در دوحه برگزار خواهد شد.
با این حال علی باقری، معاون سیاسی وزارت خارجه جمهوری اسلامی و مذاکرهکننده ارشد ایران روز یکشنبه گفت که در مذاکرهای که او با انریکه مورا، قائممقام مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا دارد، مکان و زمان دور بعدی مذاکرات مشخص خواهد شد.
علی باقری این سخنان را در حاشیه «چهارمین کنفرانس بینالمللی حقوق بشر آمریکایی از دیدگاه مقام معظم رهبری» بیان کرد و گفت که مذاکرات ایران و اتحادیه اروپا همچنان ادامه دارد و اکنون محتوای مذاکره با اروپاییها، «ادامه مذاکره بر اساس چارچوب تعیینشده و تعیین زمان آن است.»
همین اظهارنظر، مخالفان سیاست خارجی دولت رئیسی در داخل کشور را خشمگینتر از پیش کرد. انتقادها از علی باقری پس از ختم بینتیجه مذاکرات دوحه شدت یافته است. همین انتقادها سبب شد تا حسین امیرعبداللهیان با انتشار یک توییت از او حمایت کند و بنویسد که باقری در هماهنگی کامل با او است و به دنبال تامین منافع ایران. اما مخالفان همچنان ناآرامند. آنها میگویند که نتیجه استفاده از چهرههای کمتجربه و کارنابلد در سیاست خارجی آن است که از «مذاکره در مورد محتوای توافق» به «مذاکره بر سر محل برگزاری مذاکره» رسیدهایم. در مقابل حسابهای کاربری چهرههای اصولگرا یا افرادی که از آنها به عنوان «لشکر سایبری» وابسته به سپاه یاد میشود هم مجددا به سراغ محمد جواد ظریف و تیم سیاست خارجی دولت قبل رفتهاند و مطالبی در مورد ضعف، ناتوانی و حتی خیانت آنها منتشر میکنند.
تولد ناتوی عربی یا احیای برجام؟
در حالی که در فضای رسانهای داخل ایران همچنان نزاع بر سر خدمت و خیانت ظریف و حسین امیرعبداللهیان در جریان است، در اروپا و آمریکا فعلا خبر جدیدی از ابتکارات برای رفع بنبست اعلام نشده است. به نظر میرسد سازوکار برگزاری دور دوم مذاکرات غیرمستقیم میان ایران و آمریکا پس از سفر بایدن آن چیزی است که همه را در تعلیق نگاه داشته است.
شاید احتمال ایجاد مدلی از ائتلاف ضد ایران با حضور اسرائیل و کشورهای عربی همسایه ایران در جریان سفر بایدن آن چیزی است که مذاکرات دوحه را هم به شکست رساند. ایران منتظر است تا ببیند برنامه کاری بایدن در سفر به خاورمیانه برای شکل دادن به مدل جدید فشار بر ایران خواهد بود یا آماده کردن اسرائیل، عربستان و امارات برای احیای برجام.
ناتوی عربی در سفر بهار ۲۰۱۷ دونالد ترامپ به کشورهای خاورمیانه به صورت جدی مطرح شد. ناتوی عربی قرار بود مدلی از ائتلاف کشورهای عربی و البته اسرائیل برای مقابله با «نفوذ دشمنان» و مداخله آنها در منطقه باشد.
چندین مانع بر سر راه تشکیل این ائتلاف امنیتی و نظامی وجود داشت که ترامپ تا پایان دوران ریاستجمهوریاش در تلاش برای رفع آنها بود. نخستین و بزرگترین مشکل، نبود رابطه مستقیم میان اسرائیل و کشورهای عربی بود. پیمان ابراهیم در یک سال پایانی دوران ریاستجمهوری ترامپ قرار بود این مانع را برطرف کند.
مانع دوم رابطه خصمانه کشورهای عربی با قطر بود. عربستان به رغم میلش تلاش کرد این مانع را برطرف کند و روابطش با قطر را مجددا احیا کرد.
مانع سوم بر سر «فهرست دشمنان» است. عمده کشورهای عربی به جز قطر از گنجانده شدن ایران در این فهرست حمایت میکنند ولی وقتی به چین و روسیه میرسند اختلافات گسترده میشود. عربستان و امارات به عنوان دو کشور حامی تشکیل ناتوی عربی یا ناتوی خاورمیانه مایلند تنها ایران در این فهرست قرار داشته باشد. آنها روابط اقتصادی و امنیتی گستردهای با چین و روسیه دارند و تجربه سیاست خارجی بیثبات آمریکا در خاورمیانه به آنها این درس را داده که بهتر است همه تخممرغهایشان را در سبد آمریکا نگذارند.
ائتلاف خاورمیانه در راه است؟
در واشنگتن طرحی دو حزبی با نام «بازدارندگی دشمنان و تقویت سیستم دفاعی در خاورمیانه» روی میز کنگره است. براساس این طرح قرار است پدافند هوایی کشورهای خاورمیانه برای مقابله با تهدید «دشمنان»، به صورت یکپارچه عمل کند. مقابله با حملات پهپادی و موشکی جمهوری اسلامی اولویت نخست این طرح است.
آمریکا انتظار دارد که عربستان سعودی، اسرائیل، مصر، امارات متحده عربی، اردن و حتی عراق به این طرح بپیوندند. این همان چیزی است که پادشاه اردن از آن به عنوان تولد «ناتوی خاورمیانه» یاد کرده است.
در همین زمینه میتوان میانجیگری عراق برای بهبود روابط ایران با اردن و مصر را هم درک کرد. هماکنون مذاکراتی در بغداد در جریان است تا این سه کشور بتوانند بر مشکلات تاریخیشان غلبه کنند. حسین امیرعبداللهیان برپایی این مذاکرات را تایید کرده است و میگوید تهران به دنبال پیوندهای جدید با مصر و اردن است. ایران در هفتههای گذشته تلاش کرده است با جدی کردن مذاکرات بغداد و تصحیح روابطش با عربستان، مصر و اردن مانع شکلگیری ائتلاف امنیتی خاورمیانه با حضور اسرائیل و آمریکا شود.
در مقابل، در هفتههای گذشته اسرائیل نسبت به شکلگیری ائتلافی با کشورهای عربی برای مقابله با نفوذ ایران در منطقه ابراز خوشبینی کرده است. همزمان خبرهای بسیاری در مورد سفرهای محرمانه مقامهای ارشد امنیتی اسرائیل به عربستان سعودی و فشار آمریکا برای عادیسازی روابط این دو کشور منتشر شده است. ملک عبدالله دوم پادشاه اردن ننیز هفته گذشته از ایجاد چیزی شبیه «ناتو» در منطقه حمایت کرد و گفت که این ائتلاف باید فراتر از موضعات امنیتی به مسائل اقتصادی هم تسری یابد.
همه این اظهارنظرها و احتمالات، تهران را بیش از گذشته نگران کرده است. اصرار تهران به موکول کردن مذاکره غیرمستقیم با آمریکا به پایان سفر بایدن، شاید برای آن است که جمهوری اسلامی میخواهد یک جمعبندی روشن در مورد برنامه آمریکا برای آینده خاورمیانه داشته باشد.
ایران و متحدان شرقیاش
ایران پس از پایان مذاکرات دوحه، متحد شمالیاش یعنی روسیه را در جریان جزئیات قرار داده است. سفر علی باقری به مسکو که خشم مخالفانش را هم برانگیخت علاوه بر برجام برای سنجش نحوه مواجهه با ایجاد سطوح مختلفی از ائتلاف به رهبری آمریکا و مشارکت اسرائیل و کشورهای عربی در خاورمیانه است.
روایت علی باقری از این مذاکرات اما بر تلاش برای کنترل خشم مخالفانش متمرکز بوده است. او گفت که در طول دوران مذاکرات، با همه طرفهای مذاکره از جمله چین و روسیه رایزنی و مشورت داشته است.
او دلیل سفرش به مسکو و البته سفر نکردنش به پکن را هم به محدودیتهای کرونا ارتباط داد: «چین به دلیل وضعیت کرونا شرایط مناسبی برای سفر ندارد به این جهت ما با چینیها از طریق سفارت آنها در تهران و سفارت ما در پکن و از طریق تلفن رایزنیهای مستمری داریم و به علت آنکه روسها محدودیت کرونایی ندارند بعضی وقتها یا آنها میآیند یا ما میرویم.»
فعلا حسین امیرعبداللهیان خوشبینترین فرد در میان همه طرفهای مذاکره است. او شامگاه یکشنبه در تماس تلفنی با کاترین کولونا، وزیر امور خارجه جدید فرانسه گفت که «ارزیابی ما از گفتگوهای اخیر دوحه مثبت است. اما باید دید طرف آمریکایی چگونه می خواهد از فرصت دیپلماسی بهره گیرد. اکنون مسیر دیپلماسی باز است. ما برای رسیدن به نقطه نهایی توافقی خوب و پایدار، جدی و صادق هستیم و همواره در مذاکرات، پیشنهادات و ایدههای مثبت خود را مطرح کردهایم.»
او البته گفت که دلیل نارضایتی غربیها از نتیجه مذاکرات دوحه آن است که «طرف آمریکایی بدون رویکرد مبتنی بر ابتکار و پیشرفت در دوحه حضور یافت».
به نظر میرسد فعلا و تا پایان سفر بایدن به خاورمیانه، چنین اظهارنظرهای کلی و کلیشهای از زبان همه طرفها شنیده خواهد شد. ادامه مذاکرات غیرمستقیم میان ایران و آمریکا یا توقف آن هم در گرو ارزیابی ایران و متحدان شرقیاش از «برنامههای جدید آمریکا برای خاورمیانه» است.