ترکیه به‌زودی انتخابات دیگری را پیش‌رو دارد. بهتر است بگوییم، ترکیه همچون اتومبیلی که ترمزش بریده،  فرمانش به‌درستی کار نمی‌کند و موتورش آتش گرفته، به سوی انتخاباتی می‌رود که نتیجه آن برایش در حکم مرگ و زندگی است. همچنان‌که نارضایتی‌ها از تورم لگام‌گسخته بالا گرفته، پرسش‌ها و تردیدهایی نیز در خصوص پروژه‌های عظیم عمرانی و ساختمانی دولت اردوغان شکل گرفته، پروژه‌هایی که از مالیات‌ عمومی تأمین مالی شده و به شرکت‌های پنج‌گانه‌ای محول می‌شوند که مدام مشمول معافیت مالیاتی می‌شوند. با این حال،اردوغان اقتصاددانانی را که ادعا می‌کنند اتومبیل ترکیه دو قدم از افتادن به قعر دره و آتش‌گرفتن فاصله دارد، همدستان دغل‌بازِ «قدرت‌های خارجی» می‌نامد.

موعد برگزاری انتخابات همزمان ریاست‌جمهوری و پارلمان ، ماه ژوئن ۲۰۲۳ و مقارن با صدسالگی جمهوری ترکیه است و بازیگران اصلی آن همان بازیگران انتخابات‌های سال‌های گذشته هستند. اردوغان از سوی حزب خودش، عدالت و توسعه (آ.ک.پ.)، و حزب حرکت ملی حمایت می‌شود که با یکدیگر ائتلاف جمهور را در جناح راست شکل می‌دهند، و در مقابل آنها ائتلاف ملت قرار دارد که متشکل است از حزب جمهوری‌خواه خلق (چپ میانه) و حزب خوب (راست میانه) که خودش انشعابی از حزب حرکت ملی است. احتمالاً، چندین حزب کوچک دیگر، از راست میانه گرفته تا راست افراطی و از لیبرال تا اسلامگرا، به ائتلاف ملت ملحق خواهند شد یا از آن حمایت خواهند کرد.

از منظر چپ، جای امیدواری است که حزب دموکراتیک خلق‌ها (ه.د.پ) را داریم. این نیرو نیز که در انتخابات‌های گذشته۱۱,۷درصد آرا را به دست آورده و رهبری آن با جنبش حقوق مدنی کردستان ترکیه است، چندین حزب و جنبش چپ‌گرا را به خود جذب کرده است. پروژه جاه‌طلبانه این حزب برای تبدیل‌شدن به حزبی برای ترکیه ‒و نه فقط کردها ‒ با گردش آ. ک.پ. به خشونت و سرکوب سیاسیِ افسارگسیخته در مناطق کردنشین، متوقف شد. این خشونت و خصومت روبه‌رشد باعث شد ه.د.پ به همان اولویت‌های اولیه‌اش عقب‌نشینی کند. حکومت نیز از این چرخش برای منزوی‌ساختن و مجرم‌انگاری مضاعف این حزب استفاده کرد: زندانی‌کردن اعضا و رهبران حزب، اتهام‌زنی‌های مدام و سانسور رسانه‌ای مطلق از جمله چنین تدابیری بوده‌اند. با ترور دنیز پویران در دفتر حزب این خصومت‌ها ابعاد تازه‌ای به خود گرفت. گفته می‌شود هدف فرد مهاجم یک کشتار دسته‌جمعی بوده، اما از قضا تنها فرد حاضر در ساختمان دنیز پویران بوده است. در همین اثناء، دادستانی شکایتی را علیه ه.د.پ  تنظیم و برای تعطیلی دفاتر و ممنوع‌الکارشدن سیاست‌مداران وابسته به آن به دادگاه قانون اساسی برده است. هنوز معلوم نیست که ه.د.پ تعطیل خواهد شد یا نه، اما فشار روی این حزب همه‌جانبه و بسیار شدید است.

حزب کارگران کردستان

به استثنای ه.د.پ، احزاب چپ طی چهل سال گذشته در حاشیه بوده‌اند و با اقبال چندانی در انتخابات‌ها و بسیج‌های مردمی همراه نبوده‌اند. دولت ترکیه که عضو ناتو و متحد آمریکاست همواره از زمان اعلام جمهوریت این کشور در سال ۱۹۲۳ احزاب چپ را مورد سرکوب و پیگرد قرار داده است.

آخرین موفقیت پارلمانی چپ ترکیه به سال ۱۹۶۵ مربوط می‌شود، یعنی وقتی حزب کارگران ترکیه سه درصد آرا و ۱۵ کرسی پارلمان را به دست آورد. برای مدت کوتاهی، این حزب توانست هم جوانان شهرنشین، هم روشنفکران و هم کارگران را به خود جذب کند. حتی این پیروزی کوچک هم حکومت را ترساند و وادار به تغییر سیستم انتخابات کرد تا چپ‌ها نتوانند به این راحتی‌ها جای پای محکمی در پارلمان پیدا کنند. وقتی چپ رادیکال از پارلمان بیرون انداخته شد، چندین گروه و جریان مبارزه خود را به خیابان‌ها، دانشگاه‌ها و کارخانه‌ها بردند و برخی هم به مبارزه مسلحانه روی آوردند. طی دهه ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ و با بالاگرفتن درگیری‌های مسلحانه به عنوان بخشی از حیات روزمره، قطب‌بندیِ سفت‌وسختی بین سیاست‌های دست راستی و دست چپی برقرار شد. در همین اثناء، حزب کارگران ترکیه و چندین و چند حزب چپگرای دیگر به دلایل واهی از سوی دادگاه قانون اساسی تعطیل و ممنوع‌الکار اعلام شدند.

تمام این مبارزات و قطب‌بندی‌ها با کودتای سپتامبر سال ۱۹۸۰ به پایان رسید، کودتای خونینی که حاصل آن کشته و زندانی، شکنجه و تبعید‌شدن بسیاری از چپ‌های ترکیه بود. یک دهه بعد و با فروپاشی اتحادیه جماهیر شوروی چپ ترکیه ضربه دیگری نیز خورد و مانند سایر احزاب و گروه‌های چپ در سرتاسر جهان به امید بازسازی و احیای خود عقب‌نشینی کرد. اما در ادامه، چپ ترکیه در حاشیه ماند و بیشتر سیمایی نظری به خود گرفت و در نتیجه ارتباطش با توده‌ها را از دست داد. در این سال‌ها تلاش‌هایی برای احیای چپ صورت گرفت که همگی بی‌نتیجه ماند؛ بسیاری از احزاب و گروه‌ها در هم ادغام و کمی بعد از هم پاشیده شدند. 

در میانه این بلبشو، حزب کارگران ترکیه در سال ۲۰۱۷ و در نتیجه انشعابی از حزب کمونیست ترکیه از نو زاده شد. استراتژی این حزب این بود که در عرصه رأی و عمل با حزب دموکراتیک خلق همسو باشد اما تحت نام خودش فعالیت کند. ه.د.پ که چندین نماینده سوسیالیست و چپ رادیکال را زیر چتر خود داشت، ائتلافی از چندین و چند نیرو با گرایش‌ها و ایدئولوژی‌های متفاوت بود (و همچنان هست). از این لحاظ، تصمیم حزب کارگران ترکیه برای ایستادن روی پای خویش، ابتکارعملی کوچک اما قابل‌ملاحظه بود. باریش آتای و رهبر این حزب، ارکان باش، در سال ۲۰۱۸ در فهرست کاندیداهای ه.د.پ بودند اما پس از پیروزی در انتخابات به عنوان اعضای حزب کارگران ترکیه کرسی‌های خود را اشغال کردند و به این ترتیب، به خلاء تقریباً ۵۰ ساله ناشی از عدم‌حضور چپ رادیکال در مجمع ملی ترکیه پایان دادند. این حضور پارلمانی توجهات را به این حزب جلب کرد و موجب شد افراد بیشتری، خصوصاً از میان جوانان، به آن بپیوندند. تعداد نمایندگان حزب در ادامه و با پیوستن احمت شیک و سارا کادیگیل به آن به چهار نفر رسید. 

ساختنِ پایگاهی برای چپ

با حرکت به راستِ مرکز ثقل سیاست ترکیه، حزب کارگران ترکیه می‌تواند بدیلی باشد برای رأی‌دهندگانی که حزب جمهوری‌خواه خلق را زیادازحد محافظه‌کار می‌یابند و ه.د.پ را زیادازحد متمرکز بر مسائل کردها. سودبردنِ چپ رادیکال از چنین تغییرات و صف‌بندی‌های مجدی منحصر به ترکیه نیست:  نیروهایی نظیر فرانسه نافرمان و ائتلاف سبز و سرخ دانمارک به شکل مشابه رأی‌دهندگانی را بسیج کردند که سابقاً به احزاب چپ میانه‌ای رأی می‌دادند که به مرور خط‌ مشی‌ای نئولیبرالی یا آشکارا محافظه‌کار اتخاذ کرده‌ بودند.

گفتمان چپِ پوپولیستیِ حزب کارگران ترکیه عمدتاً بازتاب‌دهنده مخاطبان آن است: کارگران و کارمندان، بیکاران، دانشجویان، زنان و اقلیت‌های جنسی، مدافعان محطیط زیست، و غیره. ارکان باش از گفتمان پوپولیستی چپ برای متحدکردنِ این گروه‌ها علیه قدرت مستقر (یک درصدی‌ها یعنی تجار ثروتمند،  مقامات حکومتی، و البته اردوغان و حزبش) استفاده می‌کند. طی این سال‌ها، حزب کارگران ترکیه با استفاده از این گفتمان و همچنین مخالفت شدید با خصوصی‌سازی، نابرابری و فساد و ارائه راهکارهای بدیل پایگاه انتخاباتی خود را ساخته است. 

آینده چپ ترکیه شاید به آن روشنی‌ای که به نظر می‌رسد نباشد. چپ در گذر سال‌ها ابتکارعمل و شم سیاسی خود را تا حدودی از دست داده و این مسئله، با توجه به عدم‌دسترسی آن به منابع مالی و سلطه رسانه‌ای حکومت، کار را سخت‌تر نیز کرده است. نمی‌توان رأی‌ بسیار بالا یا بسیج مردمی فوق‌العاده‌ای نظیر آنچه در برخی کشورهای اروپایی رخ داد انتظار داشت. با وجود این،با توجه به سبقه تاریخی و مشکلات چپ ترکیه، می‌توان انتظار یک نقطه اوج یا یک شروع تازه را داشت: شکل‌گیری تصویری از آنچه ترکیه می‌تواند باشد و برخاستنِ صدایی که هژمونی راست افراطی را برنمی‌تابد. با همکاری و حمایت ه.د.پ.، حزب کارگران ترکیه می‌تواند یکی از برندگان غیرمنتظره انتخابات آینده شود: نیروی سیاسی‌ای در دوران پس از آ.ک.پ. که می‌تواند مرکز ثقل سیاست ترکیه را به سمت چپ متمایل کند. 

ترجمه و تلخیص از: ژاکوبن