دهمین جلسه دادگاه حمید نوری از صبح روز پنج‌شنبه دوم سپتامبر/ ۱۱ شهریور در سالن ۳۷ دادگاه استکهلم آغاز شد. در این جلسه نصرالله مرندی به عنوان شاهد و شاکی شهادت خود را ارائه کرد.

نصرالله مرندی یکی از زندانیان سیاسی سابق است که شاهد اعدام زندانیان سیاسی در تابستان ۱۳۶۷ بوده و شاکی مستقیم پرونده حمید نوری (با نام مستعار حمید عباسی) در دادگاه استکهلم است.

پیش از آغاز روند طرح پرسش از مرندی، حمید نوری از مشکلی در چشمانش خبر داد و با اصرار او بر موضوع، دادگاه برای دقایقی تنفس اعلام کرد.

در ادامه نیز پس از زمان استراحت نوبت صبح، رئیس دادگاه به دلیل سروصدای اعتراض خارج از ساختمان دادگاه و اعتراض نوری به این موضوع، تنفس اعلام کرد اما در این نوبت تصمیم بر این گرفته شد که کسی از دادگاه خارج نشود.

در جلسه شهادت نصرالله مرندی چه گذشت؟

دادگاه با طرح پرسش‌های دادستان از نصرالله مرندی درباره عضویت او در سازمان مجاهدین خلق آغاز شد و مرندی در این باره توضیح داد.
دادستان حکمی را برای نصرالله مرندی به نمایش گذاشت و از او ‌پرسید که آیا این حکم را او در اختیار پلیس قرار داده؟ مرندی پاسخ مثبت داد. دادستان به یک تاریخ (۲۰ بهمن ۶۱) ‌پرداخت و جزییات دیگر این حکم را با مرندی در میان ‌گذاشت. او در مورد اختلاف در تاریخ‌ها سوال کرد.
نصرالله مرندی توضیح داد: «من در دی ماه ۱۳۶۱ در یک دادگاه سه دقیقه‌ای رفتم. دو هفته بعد از آن دادگاه (در پاییز ۶۱) من را منتقل کردند به زندان قزل‌حصار. آنجا من زیر این حکم را امضا کردم که یک پاسدار آن را به من داد. کپی‌اش را در اختیار من گذاشت و اصلش را با خودش برد.»
مرندی در ادامه گفت که تاریخ‌های متفاوت احتمالا به روز تشکیل آن دادگاه چند دقیقه‌ای، تاریخ ثبت حکم و تاریخ ابلاغ آن برمی‌گردد. او گفت که چیزی بین پنج تا ۱۰ دقیقه در یک دادگاه حضور داشته، در حضور یک آخوند و یک پاسدار و هیچ وکیلی هم نداشته است.
نصرالله مرندی در پاسخ به سوال دادستان گفت که با خالی شدن زندان قزل‌حصار در پاییز سال ۶۵، او و شمار دیگری از زندانیان را به زندان گوهردشت برده‌اند. مرندی اشاره کرد که هنگام دستگیری گلوله خورده است و چهار ماه مستمر شکنجه شده است. ۱۴ ماه اول پس از بازداشت را در اوین بوده و پس از آن به زندان قزل‌حصار منتقل شده است. سال ۶۵ به زندان گوهردشت انتقال یافته، سپس دوباره به زندان اوین منتقل شده و پس از آن تا آذر ۱۳۷۰ که آزاد شده، در زندان اوین بوده است.
دادستان درباره حضور نصرالله مرندی در زندان گوهردشت ‌پرسید. او گفت که وقتی به این زندان منتقل شده، به سالن (بند) دو رفته که به نام بند سه و بند (سالن) ۱۹ سابق هم شناخته می‌شده. او گفت وقتی به این بند وارد شده، حدود ۹۰ نفر از زندان اوین به این بند منتقل شده بوده‌اند. مرندی توضیح داد که با ورود زندانیان زندان قزل‌حصار این عدد به ۱۸۰ تا ۲۰۰ زندانی ‌رسیده.
او که سابقه نشستن در راهروی مرگ و حضور در اتاق هیأت مرگ را دارد، گفت که هنگام حضور در زندان گوهردشت مدتی هم در بند سه (سالن بزرگ) به سر می‌برده است.
دادستان از نصرالله مرندی خواست بر اساس نقشه‌های منتشر شده در کتاب ایرج مصداقی، مکان‌ها را شناسایی کند و درباره آنها توضیح دهد. مرندی گفت خودش کروکی این محل‌ها را کشیده و با آن نقشه‌ها کاری ندارد.
در ادامه جلسه دادگاه حمید نوری، نصرالله مرندی به عنوان شاکی از مواجهه‌اش با او (حمید عباسی) در بهار سال ۶۶ گفت. همچنین از رفتارهای خشن پاسدارها در زندان گوهردشت تعریف کرد. او هم همچون ایرج مصداقی از ناصریان (قاضی محمد مقیسه) و داود لشکری به عنوان عوامل زندان نام ‌برد.
در ادامه این جلسه وقفه‌ای در دادگاه ایجاد شد و به دنبال شنیده شدن صداهای اعتراض از بیرون ساختمان دادگاه و اعتراض حمید نوری به این موضوع، رئیس دادگاه بار دیگر پس از اعلام یک استراحت (قبلی)، پنج دقیقه تنفس داد تا این مسأله حل شود. در این وقت تنفس اما حاضران از دادگاه خارج نشدند.
دادگاه پس از وقفه‌ای کوتاه از سر گرفته شد و دادستان از مرندی خواست که شهادتش را از سر بگیرد. پیش از شروع او، رئیس دا‌دگاه بار دیگر از مرندی خواست آن‌چه خودش دیده است را مطرح کند.
نصرالله مرندی: «هشتم مرداد اعدام‌ها در گوهردشت شروع شد. در آن زمان ناصریان (قاضی مقیسه)، حمید عباسی (نوری) و داود لشکری مسئولیت آماده کردن زندانیان برای بردنشان به اتاق هیأت مرگ را بر عهده داشتند. البته پاسدارهای دیگری هم به آنان کمک می‌کردند. … لشکری آمد و همه کسانی که بالای ۱۰ سال حکم داشتند خواست که من هم بودم. من ۱۵ سال حکم داشتم. بعد آمدند سوال و جواب کردند. اتهام را پرسیدند که من گفتم هوادار سازمان [مجاهدین خلق]. پرسیدند که عفو می‌خواهید یا نه؟ بر اساس این سوال و جواب‌ها زندانی‌ها را تقسیم کردند در سالن‌ها و فرعی‌ها. ۱۲ مرداد دوباره دنبال من آمدند.»
نصرالله مرندی در ادامه از حضورش در راهروی مرگ گفت و آنچه را از زیر چشم‌بند دیده است روایت کرد: 
«ناصریان، حمید نوری (عباسی) و گاهی هم لشکری زندانی‌ها را یکی یکی می‌بردند پیش هیأت مرگ. من آن روز به طور متناوب عباسی را در راهرو مرگ دیدم. حدود ساعت ۱۱ ناصریان من را صدا زد: “نصرالله مرندی فرزند خلیل.” من را برد پیش هیأت مرگ. پنج نفر نشسته بودند و ناصریان پشت سرم بود. او پوشه‌ای را جلوی هیأت گذاشت که من فکر می‌کنم خلاصه وضعیتم بود. بعد من را آورد بیرون و در سمت چپ راهرو نشاند که منتهی می‌شد به حسینیه، محل اعدام‌ها. بعدازظهر ۱۵ مرداد حمید عباسی با دو سه پاسدار لیستی از زندانیان را خواند که من چند نفرشان را بسیار خوب می‌شناختم.»
نصرالله مرندی از این افراد نام ‌برد و گفت که پنج-شش نام دیگر هم اضافه شدند و به دستور حمید عباسی (نوری) برده شدند و دیگر هیچ‌وقت برنگشتند:
«تا شب در این سالن چندین بار دیگر این اتفاق افتاد. نمی‌دانم چندین سری ۱۰-۱۲ نفری رفتند برای اعدام.»
نصرالله مرندی گفت که شب او را به سالن دیگری برگردانده‌اند تا ۲۲ مرداد که دوباره سراغ او آمده‌اند و با زندانیان دیگری به راهروی مرگ برده شده است.
او گفت در آن روز او را صدا نکرده‌اند اما دو سه نفر دیگر که او آن‌ها را می‌شناخته، در همین روز اعدام شده‌اند. او در معرفی یکی از این زندانیان گفت که «حسین دانشجوی باهوش پلی‌تکنیک تهران» بود. او می‌گوید که بار دیگر ۲۵ مرداد او را فراخوانده‌اند (از سالن سه).

ادامه روند جلسه دهم دادگاه حمید نوری را در توئیتر زمانه دنبال کنید:

فشار جمهوری اسلامی بر سوئد؟

همزمان با برگزار شدن دادگاه حمید نوری در سوئد به اتهام جنایت جنگی و قتل به واسطه دست داشتن در اعدام‌های گروهی زندانیان سیاسی در سال ۶۷، نخستین جلسه رسیدگی به پرونده دو شهروند سوئدی با اتهام قاچاق مواد مخدر، روز چهارشنبه دهم شهریور ماه، در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ابوالقاسم صلواتی انجام شد.

اتهام این دو نفر حمل نزدیک به ۱۰ کیلو شیره تریاک و ۲۱ هزار قرص ترامادول اعلام شده است. همزمان جمهوری اسلامی فیلمی با عنوان «صلح فقط برای من» منتشر کرده که در آن، دولت و مقام‌های سوئد به همکاری با «سرویس‌های جاسوسی و تروریست‌ها» برای خدشه وارد کردن به منافع ملی و تمامیت ارضی جمهوری اسلامی ایران متهم شده‌اند.

در کیفرخواست دو سوئدی زندانی در ایران، آنها «مهره‌های شبکه بین‌المللی قاچاق مواد مخدر در سوئد» معرفی شده‌اند.

خبرگزاری میزان این دو متهم را «استفان کوین گیلبرت» و «سیمون کاسپر براون» اعلام کرده است.

کوین گیلبرت متهم به حمل ۹ کیلو و ۸۰۰ گرم شیره تریاک و سیمون کاسپربراون متهم به حمل ۲۱ هزار قرص ترامادول هستند.

سخنگوی قوه قضاییه جمهوری اسلامی تابستان سال ۹۹ خبر خبرگزاری تسنیم مبنی بر بازداشت دو تبعه سوئدی در ایران به اتهام قاچاق مواد مخدر را تأیید کرد و اتهام آن‌ها را «جرم» نامید.

بازداشت این دو شهروند سوئدی در حالی انجام شد که قرار بازداشت حمید نوری از عوامل کشتار زندانیان سیاسی در سال ۶۷، در سوئد برای دهمین بار تمدید شده بود.

تسنیم دو تبعه سوئدی را «اعضای اصلی یک باند بین‌المللی مواد مخدر» معرفی کرد.

به ‌گفته این خبرگزاری، بخش بزرگی از محموله کشف‌شده از این باند، «مواد مخدر صنعتی خطرناک» بود.

استفان کوین در پاسخ به پرسش قاضی دادگاه گفت او به عنوان توریست به ایران سفر کرده و از سوی یک ایرانی‌تبار «اجیر شده» که در ازای دریافت پول یک محموله نزدیک به ۱۰ کیلویی شیره تریاک را به سوئد منتقل کند.

نماینده دادستان اظهارات این متهم را متناقض خوانده چون به گفته او، این فرد در بازپرسی‌ها گفته مواد مخدر را از کسی تحویل گرفته اما در دادگاه از خرید آنها سخن گفته است.

وکیل متهم در دادگاه گفت:

«موکل من بیمار روانی است که مدارک پزشکی آن نیز موجود است و من نیز لایحه دفاعیه مبسوطی را در خصوص اتهام موکلم تنظیم کرده‌ام و به محضر دادگاه محترم ارائه می‌دهم؛ قاعدتاً در این زمینه باندی فعال است و موکل من اجیر شده بود.»

سیمون کاسپر براون نیز انگیزه تهیه و حمل ۲۱ هزار قرض ترامادول را «مصرف شخصی و کسب درآمد» خوانده است. وکیل این متهم گفته موکلش معتاد است.

ادامه رسیدگی به این پرونده به نشست بعدی موکول شده است اما تاریخ برگزاری آن مشخص نیست.

همچنین جمهوری اسلامی فیلمی به نام «صلح فقط برای من» منتشر کرده که حاوی اعترافات اجباری حبیب فرج‌الله چعب معروف به «حبیب أسیود» است.

از اسیود به عنوان رهبر پیشین «جنبش مبارزه عربی آزادی‌بخش الأحواز» و نیز معاون رهبر کنونی آن نام برده می‌شود. او در ماه اکتبر ۲۰۲۰/ آبان ۹۹ در ترکیه ناپدید و به ایران انتقال داده شد. حبیب أسیود شهروند سوئد است.

در فیلم اعترافات اجباری حبیب أسیود، دولت سوئد و پلیس امنیت این کشور به حمایت از اقدامات تروریستی علیه جمهوری اسلامی متهم شده‌اند. 

جمهوری اسلامی بارها شهروندان خارجی را به اتهام‌های گوناگون بازداشت کرده و از این دستگیری‌ها به‌ عنوان اهرمی برای مبادله زندانیان خود در کشورهای دیگر استفاده کرده است.

در حال حاضر حمید نوری، دادیار قضایی سابق جمهوری اسلامی و از عوامل کشتار زندانیان سیاسی در تابستان ۶۷ به اتهام «نقض قوانین بین‌المللی از طریق جنایت علیه بشریت و قتل» در سوئد در حال محاکمه است.

نوری آبان‌ ماه سال ۹۸ به حکم دادگاهی در سوئد دستگیر شد.

همچین احمدرضا جلالی، پزشک و پژوهشگر ایرانی ـ سوئدی که اردیبهشت‌ ماه سال ۱۳۹۵ در ایران بازداشت شد، همچنان در زندان اوین به‌سر می‌برد. دادگاه انقلاب تهران او را به اتهام «محاربه از طریق جاسوسی برای اسرائیل» به اعدام محکوم کرد و این حکم در دیوان عالی کشور تأیید شد.

جلالی از سال ۱۳۸۸ ساکن سوئد بود و در حوزه مدیریت بحران پژوهش و فعالیت می‌کرد و در دانشگاه کارولیسنکا در نزدیکی استکهلم مشغول به کار بود.