ناوکی که خود مبتلا به اوتیسم غیرکلامی است، در «دلیل پریدنم» روایتی از جهان درونی خود را به دست میدهد. روایت کتاب به طور عینی نشان میدهد که افراد مبتلا به اوتیسم غیرکلامی چه طیف وسیعی از هیجانات و احساسات را تجربه میکنند. کتاب در ژاپن با موفقیت چشمگیری روبرو شد و سپس در سال ۲۰۱۳ توسط دیوید میشل، نویسنده آمریکایی و همسرش که خود پسری مبتلا به همین بیماری دارند به انگلیسی ترجمه شد و نسخه ترجمه کتاب هم مانند نسخه ژاپنی آن با استقبال زیادی مواجه شد.
دیوید میشل در مورد تجربه خواندن این کتاب و تاثیر آن در زندگی شخصی خودش در مصاحبه با گاردین میگوید:
«این کتاب همچون مدرکی بود که نشان میداد پسرمان را از دست ندادهایم. او هنوز کنارمان بود، ولی همچنان مانعی ارتباطی میانمان وجود داشت. به هر حال میان دانستن این که او در آن سوی مانع ارتباطیمان وجود دارد و این سوال که آیا او اصلاً در آن سو حضور دارد یا نه، تفاوت بسیاری وجود دارد. این کتاب واقعاً من و همسرم را دلگرم کرد.»
«دلیل پریدنم» با موجودیت صرف خود، برخی از افسانههای مخرب، آسیبزا و ناامیدکننده را بیاعتبار میسازد. اگر افراد اوتیستیک هوش عاطفی ندارند، پس چطور این کتاب نوشته شده؟ این کتاب، تصورات غلط پیرامون موضوع را با منطق رد نمیکند، بلکه خود به تنهایی ابطالکنندهای استدلالی است. میشل، مترجم کتاب در مصاحبه با گاردین میگوید:
«این کتاب عملاً به ما کمک کرد رفتارهایی همچون فروپاشی، گریههای ناگهانی و تسلیناپذیر یا خوشحالی و خندههای ناگهانی و بدون توقف پسرمان را درک کنیم.»
نسخه سینمایی کتاب در سال ۲۰۲۰ به کارگردانی جری روثول و با مشاوره مترجم کتاب، ساخته شد. دیوید میشل، مترجم کتاب درباره این فیلم میگوید:
«امیدم این است که افراد زیادی فیلم را ببینند و پیام آن را دریافت کنند و آن پیام این است که کمتر به اوتیسم به چشم ناتوانی شناختی نگاه کرده و بیشتر آن را ناتوانی ارتباطی بدانند و مطابق با آن رفتار کنند. امیدوارم به دست افراد غیرخودی برسد، کسانی که هیچ ارتباط شخصی با اوتیسم ندارند، چرا که ما خودمان این مسائل را میدانیم. اما باقی جهان همچنان فکر میکنند افراد اوتیستیک مثل شخصیت داستانی دیتا در فیلم پیشتازان فضا احساس ندارند. خیلی دوست دارم که این روایت تغییر کند. دوست دارم ببینم که رانندههای اتوبوس از خود تحریکی (stimming) مسافران اوتیستیک تعجب نمیکنند. میخواهم مغازه داران با وحشت به کودکی که در سوپرمارکت دچار فروپاشی اوتیستیک شده نگاه نکنند. اساساً میخواهم دنیایی مهربانتر را ببینم. چیزی که طی چهار سال گذشته احساس کردم این است که مهربانی همچون موجودی در خطر انقراض است. از همه خوانندگان کتاب و بینندگان فیلم میخواهم: مهربانی را به جهان برگردانید!»
مرزهای گسترده انسان بودن
فیلم، در اکثر وب سایتهای نقد فیلم با نقد مثبتی مواجه شده است، به طور مثال وب سایت کینولورفر مینویسد:
فیلم «دلیل پریدنم» یک تلاش اکتشافی سینمایی برای نشان دادن جهان افراد اوتیستیک غیرکلامی است. این فیلم بر اساس نوشتههای افشاگرانه هیگاشیدا در مورد اوتیسم ساخته شده است که با تصویر کردن زندگی پنج جوان جالب توجه همراه شده است. این فیلم برای مخاطبانش دریچهای جدید به سمت جهانی شدیدا حسی و طاقتفرسا اما اغلب پر از لذت، باز میکند.
لحظههایی از زندگی هر یک از شخصیتها با سفر یک پسر جوان ژاپنی در یک نمای اصیل پیوند خورده است. قسمتهای روایت شده از نوشتههای نائوکی نشان میدهد که اوتیسم برای او و دیگران به چه معناست، اینکه درک او از جهان چه تفاوتی با دیگران دارد و چرا او به این روش عمل میکند: دلیل پریدن او. این فیلم از تمام عناصر در دسترسش استفاده میکند که ما را به پیام اصلی نائوکی برساند: عدم توانایی صحبت کردن به این معنی نیست که حرفی برای گفتن وجود ندارد.
وب سایت راجر برت نظری کمی متفاوت و منتقدانه دارد: سازندگان فیلم مستند «دلیل پریدنم» در حمایت از اوتیسم با چالشی روبرو میشوند که هر مستندساز (یا روزنامهنگار سینما) هر زمان که قصد ترجمه آثار دیگر هنرمندان را دارند به طور ضمنی پذیرفته است: بازسازی شخصیت و ذات اصلی کار به همان اندازه که ممکن است، در یک اقتباس جدید هنری. نسخه سینمایی «دلیل پریدنم» اغلب از نقل قولهای صوتی دوستانه کتاب هیگاشیدا به عنوان یک بند اتصال مفهومی استفاده میکند تا داستان هیگاشیدا از تجربیات پنج کودک اوتیستیک و همچنین والدین آنها و دیوید میچل، مترجم کتاب به زبان انگلیسی، ارتباط دهد.
تجربیات زیسته و عینی کودکان اوتیستیک اغلب به نمونههای احساسی، مصنوعی یا ساده مبنی بر اینکه کودکان غیرعادی و عزیزانشان چه مسیری را طی کردهاند و امیدوارند به کجا برسند، تقلیل یافته است. به عبارت دیگر، نسخه سینمایی «دلیل پریدنم» آنچه را که عنوان فیلم وعده میدهد با موفقیت نشان نمیدهد، بلکه چنان این موضوع حساس را کلی و ساده جلوه میدهد تا جایی که ناخواسته به دست آوردن آن تجربه را در جهان واقعی، غیرممکن میکند.
نهایتا، «دلیل پریدنم» فیلمی است که دریچه جدید به سوی جهانی باز میکند که از مختصات آن بی خبریم. جهانی ارزشمند و پر از احساسات و هیجانات ناب انسانی که کمتر از آن شنیدهایم و سندی است از مرزهای گسترده انسان بودن.