گروهی از کنشگران ایرانی و زندانیان سابق به مناسبت روز ۱۲ فروردین، روز جمهوری اسلامی در تقویم رسمی و سالگرد همه‌پرسی برای تغییر نظام حکومتی در ایران، در برنامه «صد روایت، یک روایت» شکنجه‌های زندان‌های جمهوری اسلامی در چهار دهه گذشته را روایت کردند.

میهن روستا، فعال مدنی و از برگزارکنندگان این برنامه می‌گوید:

«مدت‌ها بود از خود می‌پرسیدم از چه راهی و چگونه می‌توانیم رنج و شکنجه پیوسته بر دگرخواهان سرزمینمان را بازتابانیم. به همان نفسگیری خود واقعیت این رنج و شکنجه. وقتی به صد روایت، یک روایت دست یافتیم، به شکلی حس کردم راه را یافتیم!»

پرستو فروهر، فعال مدنی، هنرمند و فرزند داریوش و پروانه فروهر، از جان‌باختگان قتل‌های سیاسی در ایران نیز که خود یکی از شرکت‌کنندگان در این برنامه بود، در گفت‌وگو با زمانه برگزاری این فعالیت جمعی را حاوی ابتکارهایی برای پیشبرد دادخواهی می‌داند و در این ارتباط می‌گوید: 

«در این کارزار مسأله تکثر خیلی برجسته بود. نه تنها انتخاب متن‌ها و انتخاب کسانی که متن‌ها را خواندند، بلکه در ساختار برنامه هم هر کس نه راوی روایت خود بلکه روایت فرد دیگری را خواند و صدای کس دیگری را بلند کرد.»

او با تأکید بر اینکه کارزار «صد روایت، یک روایت» از ابتدا تا انتها «چه به لحاظ عملی و چه به لحاظ مفهومی» یک کار جمعی بوده، می‌گوید: 

«به نظرم نشان دادن همبستگی میان دادخواهان با وجود اختلاف در دیدگاه‌ها می‌تواند به ایجاد نوعی حس همدلی کمک کند. این همدلی حتی در بین کسانی که به عنوان مخاطب این برنامه را نگاه می‌کردند هم تأثیر خود را گذاشته است.»

بیشتر بخوانید: صد روایت، یک روایت:کارزار آنلاین کنشگران مدنی همزمان با ۱۲فروردین برگزار می‌شود

در روزهای پیش از برگزاری این کارزار آنلاین، برگزارکنندگان در اطلاعیه‌ای که در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی منتشر شد، درباره این فعالیت جمعی اعلام کرده بودند: 

«صد روایت، یک روایت به ابتکار تعدادی از کنشگران فمینیست و عدالتخواه اقدامی ا‌ست بر ضد فراموشی تا مگر نوری بیفکند بر شرایط غیرانسانی زندان‌ها و وضعیت دشوار زندانیان سیاسی-عقیدتی در ایران که از دیرباز یکی از ستون‌های مقاومت و دادخواهی بوده‌اند.»

شورا مکارمی، مردم‌شناس و محقق ساکن پاریس که مادرش فاطمه زارعی را در جریان قتل‌عام زندانیان سیاسی در تابستان ۱۳۶۷ از دست داده هم یکی از شرکت‌کنندگان در این کارزار آنلاین بود.

او درباره تجربه خود از این برنامه به زمانه می‌گوید:

«فکر می‌کنم جمع‌آوری این روایت‌ها و تجربه‌ها درباره دادخواهی از کشورهای مختلف حول یک برنامه این‌چنینی، بیش از هر چیز این موضوع را برجسته می‌کند که افراد و گروه‌های مختلف می‌توانند در کنار هم جمع شوند تا همبستگی را دوباره پیدا کنند.»

به‌ گفته او، «همبستگی» وجه بارز این فعالیت جمعی بوده است.

صد روایت از هزاران

پس از شکل‌گیری حکومت جمهوری اسلامی در ایران، روایت‌های متعددی از قتل‌ها و اعدام‌های دسته جمعی، ناپدیدسازی‌های قهری، شکنجه و دیگر موارد نقض حقوق بشر در سراسر کشور به ثبت رسیده است.

مقام‌های جمهوری اسلامی در طول ۴۲ سال گذشته همواره درخواست همه فعالان و نهادهای حقوق بشری داخلی و بین‌المللی برای فراهم کردن امکان تحقیق مستقل درباره روند گسترده نقض حقوق بشر را بی‌پاسخ گذاشته‌اند.

بازماندگان و خانواده‌های قربانیان نقض حقوق بشر اما در دهه‌های گذشته همواره با دادخواهی در مجامع بین‌المللی خواستار محاکمه عاملان و آمران جنایت‌های دولتی در ایران شده‌اند.

در برنامه «صد روایت، یک روایت» گزارش‌ها، شهادت‌نامه‌ها، خاطره‌ها، نامه‌ها و طرح‌های کسانی که طی بیش از چهار دهه‌ گذشته در زندان‌های جمهوری اسلامی بوده‌اند، در طول چند ساعت اجرای آنلاین برنامه نقل و منتشر شد.

منیره برادران، زندانی سابق سیاسی که یکی دیگر از شرکت‌کنندگان و برنامه‌ریزان این اجرای چند ساعته بود می‌گوید:

«این روایت‌ها پاره روایت‌هایی از لابه‌لای خاطرات و نامه‌های زندان در چهار دهه گذشته و حال بودند که نمونه‌وار سرکوب، شکنجه و اعدام را در دوره‌های مختلف و از زندان‌های گوشه و کنار کشورمان به نمایش گذاشتند؛ روایت‌ها و رنج‌نامه‌هایی که شاید کمتر شنیده‌ شده‌اند. بر وضعیت اسفناک زندان‌‌ها و زندانیان سیاسی و عقیدتی در حال حاضر تأکید شد. این حال اما بر بستر و تاریخچه‌ای بنا گذاشته شده بود و با تأکید بر یک آغاز ننگین. “صد روایت، یک روایت”، زنجیره جنایت و تاریخ سیاه کشورمان را نشان می‌کند که در روایت رسمی و رسانه‌های حکومتی حذف است، در عین حال مقاومت را. اینجا صداهای دادخواه و علیه فراموشی راوی تاریخ هستند. هر روایتی با صدای فرد دیگری قرائت می‌شود. کسی که تجربه زندان یا قتل عزیزش را بر دوش می‌کشد. بیش از صد صدا ارکستروار در این برنامه حضور داشتند، نیمی با روایت خود و نیمی با خواندن آنها. این نحوه برگزاری برنامه تجربه جدیدی بود. ماراتنی هفت ساعته، مجازی و زنده که تنها در همکاری هنرمندان و کسانی که در تکنیک سررشته داشتند، امکان‌پذیر شده است. جمع بزرگی این برنامه را همراهی کردند که انگیزه‌های مشترکی چون فمینیسم، عدالت‌خواهی و دادخواهی داشتند.»

پرستو فروهر هم درباره میزان اثرگذاری این برنامه در حافظه جمعی ایرانیان می‌گوید:

«از طرف کسانی که در آن لحظه یا در روزهای بعد بیننده برنامه بودند به شخصه واکنش‌های مثبتی دریافت کردم که امیدوار کننده است و باید گفت مستندسازی این برنامه و کار روی این فیلم‌هایی که وجود دارد هنوز پایان نیافته است.»

به گفته او قرار است به مرور قسمت‌هایی از این برنامه از طریق اینستاگرام به عنوان پلتفرمی که در ایران دسترسی به آن آزاد است منتشر شود و همچنین در شبکه‌های مختلف با بازپخش همه قسمت‌های این برنامه بتوان تأثیر آن را طولانی‌تر کرد.

فروهر ابراز امیدواری می‌کند که فعالیت‌های جمعی در راستای دادخواهی بتواند در آینده هم ادامه داشته باشد:

«امیدوارم این حرکت بتواند نوعی پژواک پدید بیاورد تا شاید افراد دیگری دنباله کار را بگیرند و پیش ببرند. بازخوانی ستم و رنجی که بر زندانیان سیاسی در طی دهه‌ها تحمیل شده، همان‌طور که در برنامه سعی شده بود نشان داده شود، فقط زاینده رنج نیست بلکه نوعی از مقاومت ایجاد می‌کند و با آگاهی‌بخشی و افشاگری نشان می‌دهد چه شرایط غیر انسانی‌ای در ایران حاکم است و از دل این حرکت، خواست دادخواهی تقویت خواهد شد.»

شورا مکارمی هم برگزاری و اجرای کارزارهایی نظیر برنامه «صد روایت، یک روایت» را امکانی برای «فرهنگ‌سازی در جهت ایجاد همبستگی» می‌داند و در همین زمینه می‌گوید: 

«به نظر من برنامه‌های این‌چنینی به شرکت‌کنندگان و مخاطبین القا می‌کند که ما مجبور نیستیم ستم‌ها را فقط با همفکران خود در میان بگذاریم و این موضوع می‌تواند برای همبستگی بیشتر فرهنگ‌سازی کند تا بیشتر از اختلاف‌هایمان، حول نقاط مشترکمان تمرکز کنیم.»