خشونتها در افغانستان شدت گرفته؛ طالبان به میز مذاکره بازنمیگردد و حکومت و شرکایش هم از تامین امنیت شهروندان ناتواناند. در کابل راکتها جان ۸ تن را گرفتند و در هرات مینهای کنار جادهای جان سه نفر را. آمریکا که اسفند ۱۳۹۸ در دوحه قطر با طالبان توافقنامه صلح امضاء کرد، به شهروندانش هشدار داد و به آنها توصیه کرد: در همه برنامههای امنیت شخصیشان تجدیدنظر کنند. شهروندان افغانستان هم زیر بارش راکتها، انفجار مین و بمبهای دستساز زندگی و امیدشان را از دست میدهند.
قصه مشعل و شقایق دو جوانی که در راکتباران کابل جان باختند، حکایت آرزوهای افغانستان برای «صلح» است. شقایق که به گفته عمویش آماده برگزاری جشن عروسی میشد، ۲۰ سال بیشتر نداشت. قرار بود به کانادا برود اما آن صبح خونبار که در افغانستان تکرار میشوند، «جان شیرین و آرزوهای» او و دیگر اعضای خانوادهاش را گرفت.
مشعل هم ۲۱ سال بیشتر نداشت، «تازه از ترکیه برگشته بود، میخواست برود دانشگاه، کلی برای آینده برنامه داشت». همه آینده او و آرزوهای پدر و مادرش را راکتها گرفتند. راکتهای مرگ که یکی پس از دیگری خانه و جان غیرنظامیان را نشانه گرفتند.
صبح یکم آذر در افغانستان شش تن دیگر همانند شقایق و مشعل جان دادند. در هرات هم انفجار یک مین کنار جادهای جان سه تن را گرفت. یازده مرگ در یک روز، آنهم ۹ ماه پس از آنکه طالبان در دوحه با فرستادگان آمریکا بر سر یک میز نشست و توافقنامه آوردن صلح به افغانستان را امضاء کرد.
کدام صلح وقتی که به گفته عموی شقایق و مشعل «ما را در حریم شخصی خانه خودمان غرق در خون میکنن، بعد میگن که صلح نزدیک است، چطور باور کنیم».
او تنها داغدار ترور و خشونت در افغانستان نیست. به ویژه در ماههای گذشته که طالبان برای رسیدن به زیادهخواهیاش کشتن را سرعت بخشیده است. هم به مدرسه حمله میکند، هم به دانشگاه. در معابر عمومی بمب کار میگذارد تا آنطور که سعد محسنی، مدیر گروه رسانهای موبی گروپ، توصیف میکند «زمان را به عقب بازگرداند».
طالبان در ماههای گذشته روزنامهنگاران، فعالان حقوقبشر، کارکنان دولت، دانشآموزان و دانشجویان و مردم عادی را نشانه گرفته است تا به گفته محسنی پیامش را مخابره کند: «ما میتوانیم به هر کسی که میخواهیم در هر مکانی ضربه بزنیم، دولت نمیتواند از شما محافظت کند». ارسال پیامی که میتواند موقعیت متزلزل حکومت افغانستان را از آنچه که هست، بدتر کند.
دولت هنوز نتوانسته مقابل خشونتهای طالبان بایستد. حمایت از جان شهروندان هم تنها به خطابهها محدود مانده است. یک نمونه الیاس حسن داعی، خبرنگاری که در هیلمند هدف قرار گرفت و جانش را طالبان گرفتند. از ترور او دو هفته میگذرد. یاما سیاووش پنج روز پیش از داعی به قتل رسید. خانواده او به گفتهاند اعتماد به اینکه دولت از آنها محافظت میکند، سخت است وقتی که نمیدانند واقعا دولت به طور جدی در باره قتلها تحقیق میکند یا نه و اینکه چه کسی مسئول تحقیق است.
دولت وعده پیگیری و برخورد داده است. اما معلوم نیست نتیجه این پیگیریها و برخوردها در شرایطی که تنها در ولایت نیمروز طی دو ماه ۹۰ تن از نظامیان به دست طالبان کشته شدند، چه خواهد بود. همانطور که حکومت هنوز نتوانسته طالبان را به میز مذاکره بازگرداند.
ناتوانی دولت شهرزاد اکبر، رئیس کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان را هم نگران کرده است. او به «گاردین» گفت: بسیار نگران است که بسیاری از این قتل ها به طور کامل بررسی نشود.
اکبر از دولت افغانستان خواست قدمهای محکمتری در باره بررسی قتل روزنامهنگاران، فعالان حقوقبشر و کارمندان دولت و غیرنظامیان بردارد و اقدامات بیشتری در مورد تحقیق و دستگیری و بازخواست کسانی که در این قتلهای هدفمند مشارکت دارند ، انجام دهد. او به طالبان هم توصیه کرد در مذاکرات دوحه از «انکار دخالت» فراتر برود و یک دستورالعمل کاملا روشن برای عدم حمله به غیرنظامیان داشته باشند.
طالبان اسفند ۱۳۹۸ با فرستادگان دولت آمریکا توافقنامه آوردن صلح به افغانستان را امضاء کرد. دور مقدماتی گفتوگوهای موسوم به «بین افغان» هم تابستان امسال در دوحه قطر برگزار شد. این گفتوگوها اما بدون اینکه به نتیجه مشخصی برسد، متوقف شد. دولت افغانستان طالبان را مسئول توقف مذاکره میداند و طالبان هم حکومت افغانستان را که حاضر به پذیرش مفاد توافق این گروه با آمریکا نیست.