احسان مهرابی – شاید «سیاه جامگان پیرو ابومسلم خراسانی» و «سیاه جامگان نیروی انتظامی» هر دو مدیون خراسان باشند. مرو محل شکلگیری اولی بود و ناآرامی درمشهد دلیلی برای توسعه دومی. «سیاه جامگان پیرو ابومسلم خراسانی» اما به اعتراض و قیام علیه حکومت مشهورند و «سیاه جامگان نیروی انتظامی» به سرکوب معترضان.
شورش گسترده مشهد در۹ خرداد سال ۷۱ و پس از آن شورشهای قزوین و اسلامشهر بیشتر از هر زمان دیگری مسئولان جمهوری اسلامی را به فکر توسعه یگانهای ضد شورش انداخت. پیش از تشکیل نیروی انتظامی، برای برخورد با ناآرامیها تشکیلاتی در قالب «کمیتههای انقلاب اسلامی» فعال بود.
ناآرامی مشهد که درنوع خود بینظیر بود، از اعتراض به تخریب یک خانه در مناطق حاشیهنشین توسط شهرداری آغاز شد و تمامی شهر را در برگرفت. یک سال قبل از این ناآرامی، نیروی انتظامی از ادغام کمیتههای انقلاب اسلامی، شهربانی و ژاندارمری تشکیل شده بود و دراین یک سال گویا این نهاد هنوز نتوانسته بود خود را در قالب جدید پیدا کند.
ناآرامی مشهد با دخالت سپاه خاتمه یافت. براساس روایتهای غیر رسمی، فرمانده نیروی انتظامی مشهد که دستور شلیک به معترضان را صادر نکرده بود برکنار شد.
پس از ناآرامی مشهد، حوادث مشابه درقزوین و اسلامشهر نیز به شدت سرکوب شدند. درفاصله این سالها یگان ویژه نیروی انتظامی درحال توسعه بود و حتی اقدام به جذب سربازان اختصاصی برای خود و آموزش این سربازان وظیفه کرد.
پرویز داوودی، معاون اول احمدی نژاد، به همفکرانش در موسسه مصباح یزدی گفته بود که «دولت هاشمی رفسنجانی پس از این حوادث مبلغ کلانی برای وارد کردن ابزار سرکوب از خارج از کشور اختصاص داده است.«
دادگاه حمله به کوی تهران در سال ۱۳۷۸ نام «نوپو » را بر سر زبانها انداخت. بسیاری «نوپو» را مخفف «نیروهای ویژه پاسدار ولایت»میدانستند، اما نیروی انتظامی این کلمه را مخفف «نیروهای ویژه پاد وحشت» اعلام میکرد.
اسماعیل احمدی مقدم تعداد نیروهای یگان ویژه را ۶۰ هزار نفر ذکر کرده است. ساختار یگان ویژه و حتی لباسهای این یگان گویا به صورتی طراحی شده که ایجاد رعب و وحشت کند؛ لباسهای تیره که این یگان را به سیاه جامگان مشهور کرده است.
پس از حادثه کوی دانشگاه تهران و فرماندهی محمد باقر قالیباف بر نیروی انتظامی، یگان ویژه به مدد تجهیزات وارداتی مجهز به وسایل سرکوب پیشرفته شد و هر از چند گاهی برای قدرت نمایی مانوری هم برگزار میکرد.
اعتراضات پس ازانتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ نیروهای یگان ویژه و تجهیزات جدید آن را برای ماهها در معرض دید شهروندان تهرانی و برخی از شهرهای بزرگ قرار داد. سایتهای اینترنتی مملو از تصاویر یورش بیرحمانه نیروهای این یگان به شهروندان معترض شدند.
در برخی از این فیلمها، نیروهای یگان ویژه ضمن حمله به معترضان شیشه خودروهای پارک شده و مغازههای مردم را هم میشکستند. دستگاههای تبلیغاتی جمهوری اسلامی این اقدامات را به معترضان نسبت دادند اما اینک پس از سه سال و اندی، اسماعیل احمدی مقدم، فرمانده نیروی انتظامی، مجبور به اعتراف درباره صحت این فیلمها شده است. او البته مدعی شده که این نیروها از مردم عذرخواهی کردهاند اما در سخنانش نشانهای از بازخواست جدی این نیروها نیست.
احمدی مقدم گفته «در سال ۸۸ از پشتبام منزلی در یکی از کوچهها سنگ و گلدان به سر ماموران انداخته شد که موجب آسیب نخاعی یکی از ماموران نیز شد و این افراد که بسیار خسته و ناراحت بودند؛ اقدام به شکستن شیشه ماشینها کردند اما با این حال تمامی آن ماموران دستگیر شدند و آنان خستگی را علت اصلی این اقدام خود دانستند. «
در نزدیکی یک انتخابات ریاست جمهوری دیگر و درحالی که هنوز درگیریهای سیاسی مربوط به انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ به پایان نرسیده، آشفتگی وضعیت اقتصادی نگرانی از ناآرامیهای اجتماعی را افزایش داده است. هفته پیش اعتراض کشاورزان اصفهانی به درگیری با یگان ویژه نیروی انتظامی کشیده شد.
شاید به دلیل همین نگرانیها فرمانده نیروی انتظامی گفته که «یگان ویژه باید آماده باشد تا اگر یک تهدید بزرگ رخ داد، برای حمایت از جامعه وارد محل شود.» او در سخنرانی دیگری از کاهش ۳۸ درصدی آمار اعتصاب و تحصن کارگری در سال جاری خبر داده است. آماری که پیش از این چندان رسم بر اعلام آن نبوده است.
فرماندهان نیروی انتظامی مدعی هستند که درتولید ابزار سرکوب به خودکفایی رسیدهاند. اسدالله هادینژاد، جانشین فرمانده یگان ویژه نیروی انتظامی گفته که «تمامی امکانات یگانهای ویژه تولید داخل و قابل رقابت با نمونه خارجی است.»
براساس گفتههای اسماعیل احمدی مقدم که سایت انتخاب آن را منتشر کرده، نیروهای یگان ویژه چهار سال گذشته را مشغول تمرین بودهاند و «حتی برای تمرین یگانهای ویژه وضعیتی ابلاغ شد که مثلا گردان در زمانی معین به محل از پیش تعیین شده برسد.»
سخن گفتن از آمادگی یگان ویژه و به رخ کشیدن قدرت این یگان البته شاید هشداری از سوی فرمانده نیروی انتظامی به مردم ناراضی از وضعیت اقتصادی باشد تا هوس اعتراض را در سر نپرورانند.
درباره تعداد نیروهای یگان ویژه آمار دقیقی دردسترس نیست.اسماعیل احمدی مقدم تعداد این نیروها را ۶۰ هزار نفر ذکر کرده و این یگان البته همچنان درحال جذب نیروهای جدید است.
ساختار یگان ویژه و حتی لباسهای این یگان گویا به صورتی طراحی شده که ایجاد رعب و وحشت کند؛ لباسهای تیره که این یگان را به سیاه جامگان مشهور کرده است. فرمانده نیروی انتظامی نیز گفته که «یگان ویژه اقتدارگرا است.»
چندی پیش حسن کرمی، فرمانده یگان ویژه نیروی انتظامی، از برنامه ریزی برای تشکیل واحد زنان در یگان ویژه خبر داده بود. به گفته فرمانده یگان ویژه نیروی انتظامی واحدهای زیادی دراین یگان فعالند از واحد شترسوار و چترباز گرفته تا واحدهای واحد دریایی و واحد « سپکا» (واحد سگهای پلیس کارآگاهان ایران و سگهای پلیس کنترل اجتماعات.)
خودکفایی شعاری است که مسئولان جمهوری اسلامی در بسیاری از حوزهها تکرار میکنند و اینک فرماندهان نیروی انتظامی مدعی هستند که درتولید ابزار سرکوب به خودکفایی رسیدهاند. اسدالله هادینژاد، جانشین فرمانده یگان ویژه نیروی انتظامی گفته بود که «تمامی امکانات یگانهای ویژه تولید داخل و قابل رقابت با نمونه خارجی است.»
صحت ادعای این فرمانده نیروی انتظامی چندان مشخص نیست اما برخوردهای سال ۸۸ گویا به اسماعیل احمدی مقدم، فرمانده نیروی انتظامی، این اعتماد به نفس را داده که به جای واردات ابزار و شیوه سرکوب به فکر صادرات شیوه سرکوب به کشورهای مشابه ایران باشد.
شاید از همین رو او میگوید: «در سوریه اگر پلیسی با کفایت و یگان ویژه وجود داشت، میتوانستند مشکلات را در ابتدا حل و فصل کنند و دیگر نیازی به حضور ارتش در ماجرا نبود.»
سرمقاله تکی بود
ایران اسلامی در سرکوبگری به خودکفائی رسیده.
“سر زد از افق باتوم پاسداران فروغ دیده ساده لوحان, بهمن اوج حماقت ماست.”
کاربر مهمان / 07 March 2013
شاید اولین تئوریسین سرکوب در اسلام بعد از پیغمبر و علی و روحانیت همه و همه جنایتکار و آدمکش جلال الدین فارسی باشد. او در کتابچه ای بنام دولت بی بآس و بی بائس نوشت در آن یاآور شد که اگر در زمان مصدق به روحانیون گوش داده شده بود و دو هزار نفر را در یک یورش کشته بود مصدق ساقط نمی شود. او معتقد است که باید در جویها بجای آب خون جاری شود. او یکی از نزدیکان قذافی بود و بارها به لیبی مسافرت کرده بود و رابط بیت رهبری و بیت قذافی بود. او در مورد خامنه ای و قذافی گفته بود که خامنه ای و قذافی امامین شرق و غربند. یعنی دو امام شرق و غرب. چنانکه میدانید قذافی نیز امام معمرالقذافی بود. در هر حال اسلام از بدو تولد با آدمکشی و قصاوت قلب محمد ابن عبدالله شروع شد با خلافای راشیدن و خصوصا با علی ادامه یافت بعد از امام های شیعه و خلافای دیگر روحانیون و آخوندهای شیعه و مفتی های سنی آنرا ادامه دادند و از این راه خون خوردند و آدم دریدند و امرار معاش کردند. ایکاش مردم ایران از خودش بپرسد که چرا مسلمان است. این پرسشی اساسی ست که می تواند باعث آزادی ایران از جهالت و اسارت ایران و ایرانی شود. این چنین باد. و ایکاش مردم ایران این آدمکشان را سیاه دلان می نامیدند.
سرمدی از خراسان / 07 March 2013
عجب پوست کلفتی داریم ما مردم. شرممان باد اگر زنده گریزد آخوند!!! یک هزار چهارصد سال مجانی دادیم آخوند خورد و حالا قصابمان شد.
کاربر مهمان / 08 March 2013
مقصر شاه است که برخلاف پدرش ، وه ازترس حزب توده برای اينها خرج کرد و حتی بورس خارج به حداديان و بهشتی و…داد.
کاربر مهمان / 10 March 2013
خامنه ائی به جای اشتغال زائی و سازندگی و اباد کردن ایران… در حال ترور تحدید تجاوز تخریب فیلتر خداوکیل شاه بهتر نبود زدین (…) تو مملکت!؟
کاربر مهمان / 12 March 2013
بله عجب بیغیرتانی هستیم! اگه کسی چپ با ناموسمان نگاه کند و یا با عشق بازی کند رگ آنجامان تیر میکشد و هزار تا یقه پاره می کنیم. اما پاسداران و روحانیون دارند شب و روز جنایت خیانت و تجاوز و سرقت می کنند ما لای سیبیلی در می کنیم. بله شرممان باد.
کاربر مهمان / 12 March 2013