شهزاده سمرقندی – در برنامه قبلی با همسایگان به مقالهای از آزیتا همدانی و مسعود حسینیپور، دو محقق ایرانی اشاره کردیم. در این مقاله که در شماره ۸۷-۸۸ مجله بخارا با عنوان «اول خویش، دوم درویش» به چاپ رسیده به فعالیتهای صدرالدین عینی از زاویه دیدی کاملاً متفاوت برای بسیاری از تاجیکان پرداخته شد و واکنشهای منفی متعددی در پی داشت.
نویسندگان مقاله برخی از فعالیتهای صدرالدین عینی را با شک و تردید بررسی میکنند و او را در کاهش دادن به غنای زبان و ادبیات تاجیک و جدا کردن آن از ادبیات و زبان رایج در ایران مقصر میدانند. اما برخی از صاحبنظران تاجیک معتقدند که این مقاله دور از زمینه تاریخی حیات عینی و با نادیده گرفتن شرایط و فشارهای آن دوران شوروی نوشته شده است و بیانگر آشنایی کم و محدود نویسندگان این مقاله با سیاستهای اول قرن بیستم روسیه و نظام بلشویکی است.
صدرالدین عینی را همه ایرانیان نمیشناسند و حتی میتوان گفت نسل جوان تاجیکستان با خدمتها و فعالیتهای او و دیگر روشنفکران اول قرن بیستم آشنایی کافی ندارند.
●پیوند گلمرادزاده: اگر پشتبانیهای لاهوتی در مسکو نمیبود، صدرالدین عینی و پیروانش طعمه دسیسهها و تهمتهای اسلامگرایانی میشدند که مخالف آموزش غیر دینی مردم آسیای میانه به ویژه تاجیکان بودند.
●گفتوگو با آقای گلمرادزاده، استاد دانشگاه ملی تاجیکستان را بشنوید:
|
صدرالدین عینی در سال ۱۸۷۸ در بخارا به دنیا آمد و در سال ۱۹۵۴ در شهر دوشنبه، پایتخت تاجیکستان درگذشت. او با اینکه به ادبیات کلاسیک فارسی- تاجیکی افتخار میکرد، اما معتقد بود که پایبندی به ادبیات اصیل فارسی، باعث مرگ مردم فارسیزبان در آسیای میانه میشود. آثاری که او آفرید، پس از یک قرن کمک کرد تا قوم «تاجیک» در آسیای میانه زبان و فرهنگ فارسی را زنده و برجا نگه دارد. او با نوشتن رمانهایی مثل «مرگ سد خور»، «جلادان بخارا»، «آدینه» و «نمونه ادبیات تاجیک» برای میلیونها مردم فارسیزبان دلیل و مدرک آورد که لازم است از نام و تاریخشان جدا شوند. او در مجموع با سیاست قوی «پان ترکیسم» در آسیای میانه، خردمندانه مبارزه کرد و تا حدی نیز بر آن غالب شد.
صدرالدین عینی تنها نبود. گروه روشنفکرانی او را همراهی میکردند که از دل جریانهای فکری جدید در آسیای میانه سر برآورده بودند و پیرو تحولات فرهنگی و مدنی کشورهای همسایه بودند و تنها آرمان آنها باسواد کردن مردم آسیای میانه بود. نشر روزنامه و راهاندازی مدارس و همچنین آموزش خط از عالیترین خدمات این گروه از روشنفکران بود. با وارد شدن روسها به منطقه، آنها با جسارت و با اطمینان بیشتر تلاش میکردند ذهن مردم عادی را از خرافات و درک کهنه از جامعه و همچنین ضدیت با مدرنیسم پاک کنند. اینگونه تلاشها طبعاً از همان شروع، موردپسند اسلامگرایان امارت بخارا نبود. صدرالدین عینی و پیروانش با اینکه مورد حمله و توهینهای زیاد آخوندها قرار میگرفتند اما روشنفکران گرجی، ترک و همینطور روس پشتیبانیهای زیادی از آنها میکردند.
یکی از وفادارترین و مهمترین پشتیبانهای صدرالدین عینی که از همفکران و هممسلکان او نیز بود، ابوالقاسم لاهوتی، شاعر محبوب تاجیکان است.
در گفتوگویی که با پیوند گلمرادزاده، داشتم، او که استاد دانشگاه ملی تاجیکستان است، میگوید اگر پشتیبانیهای لاهوتی در مسکو نمیبود، صدرالدین عینی و پیروانش طعمه دسیسهها و تهمتهای اسلامگرایانی میشدند که مخالف آموزش غیر دینی مردم آسیای میانه به ویژه تاجیکان بودند.
●دستخط صدرالدین عینی: او تا پایان عمر از نوشتن به خط سیرلیک خودداری کرد.
|
اما در پاسخ به این پرسش که چه کسانی امروز با فعالیتهای صدرالدین عینی مخالفت میکنند، آقای گلمراد بر آن است که تا به حال در تاجیکستان هیچکدام از روشنفکران و یا غیر روشنفکران خود را به عنوان مخالف صدرالدین عینی معرفی نکرده و در رسانهها هم چیزی ننوشتهاند. اما در جلسههای غیر رسمی و در حاشیه بحثهای زبان امروز تاجیکی که بر اساس لهجه شمال تاجیکستان، یعنی لهجه سمرقند و بخارا و خجند بنیاد شده است، اعتراضهای خفیفی به گوش میرسد.
آقای گلمراد همینطور از دانشجویان و محققان ایرانی هم نام میبرد که سخنان ناسنجیده برخی از تاجیکان را در تحقیقهای علمی خود بازتاب میدهند و در دفاع از نوشتههایشان نه استدلال محکمی دارند و نه آشنایی عمیق با ساختار سیاسی شوروی در اوج آن.
شما چه فکر میکنید؟ برای جلوگیری از تقسیم شدن سه حوزه زبان پارسی چه کارهایی میشد انجام داد که به نظر شما انجام نشده است؟ برای بهبود دادن وضع زبان فارسی در بیرون از قلمرو امروزی ایران چه کارهایی میشود کرد؟ اگر نظر ویژه و یا نقدی دارید، لطفاً با ما تماس بگیرید.
در همین زمینه:
در خدمت یا خیانت صدرالدین عینی؟
برنامه «با همسایگان» از شهزاده سمرقندی در رادیو زمانه
ویدئو: فیلمی بر اساس رمان «داخونده» نوشته صدرالدین عینی