اسماعیل جلیلوند – جوکهایی که ما ایرانیها برای هم تعریف میکنیم، تا اندازه زیادی به شوخی با قومیتها و لهجههای خاص وابسته است. جملههای خندهداری که هرقدر هم بامزه باشند، در نهایت در برابر این سئوال قرارمان میدهند که آیا واقعاً این تنها راه شاد کردن مردم است؟
منشاء این جوکهای قومیتی چیست و چه تبعاتی برای جامعه دارند؟ آیا باید این مسئله را نشانه یک بیماری اجتماعی در ایران بدانیم؟ آیا ممکن است این وضعیت را در ایران کنترل کرد؟
تلاش برای پیدا کردن جواب این سئوالها، بهانه گفتوگویی با خالد توکلی، پژوهشگر اجتماعی در ایران شد.
چرا در ایران جوکهایی که حاوی مضامین توهینآمیز علیه برخی از قومیتها و شهرها است، حضورشان تا این حد در ادبیات غیر رسمی جامعه ملموس است؟
خالد توکلی: دلایل متعدد و مختلفی میتواند داشته باشد؛ از دلایل تاریخی و ساختاری گرفته تا دلایل سیاسی، رقابت قومی و حتی میتواند علل فردی و ذوقی هم داشته باشد. برای نمونه، من میتوانم به یکی دو مورد اشاره کنم:
ایران یک جامعه افسرده است. امکان ابراز وجود در آن خیلی کم وجود دارد. امکان اینکه مردم بتوانند از شادیهای جامعه استفاده کنند، خیلی کم است و به دلایل فردی و ذوقی به این نوع از خنده و شادی به واسطه جوکهای قومیتی در جامعه روی آوردهاند.
مثلاٌ ناسیونالیسم یا سیاست یکسانساز دوران پهلوی و ناتوانی آن دوران و حتی دوران بعدی در ایجاد یک هویت ملی مشترک و همبستگی ملی، فکر میکنم یکی از دلایل مهم این جوکهاست. مسئله دیگری که باید خیلی مهم باشد، رقابتهای قومی در تهران است. میدانید که تهران تاریخ خیلی دیرینهای ندارد و مهاجرت وسیع روستاییان یا افرادی از اقوام و ساکنان شهرهای دیگر به تهران، نوعی رقابت را بین تهرانیها و دیگران ایجاد کرد که این تعارض به شکل این جوکها خود را نشان داده است.
علاوه بر اینها میتوانیم به سرمایه اجتماعی درونگروهی که در بین اقوام وجود دارد و سیاستهای توسعه نابرابر در ایران هم اشاره کنیم.
ایران یک جامعه افسرده است. امکان ابراز وجود در آن خیلی کم وجود دارد. امکان اینکه مردم بتوانند از شادیهای جامعه استفاده کنند، خیلی کم است و به دلایل فردی و ذوقی به این نوع از خنده و شادی به واسطه جوکهای قومیتی در جامعه روی آوردهاند. من فکر میکنم، این دلایل روی هم رفته، میتواند جزو علل این مسئله باشد.
به نظر شما میتوان این وضعیت را نشانه نوعی بیماری اجتماعی در ایران دانست؟
اگر منظور از بیماری اجتماعی social problemباشد، میتوانیم از دو جنبه آن را نگاه کنیم؛ از آنجایی که واکنشها و حساسیتها نسبت به انتشار این گونه جوکها زیاد نیست، نمیتوانیم بگوییم که این یک مسئله اجتماعی است. گاهی حتی از سوی خود افراد متعلق به قومیتها هم این جوکها منتشر میشود و نوعی همراهی را مشاهده میکنیم. در نتیجه، نمیتوانیم بگوییم این یک مسئله اجتماعی است، اما از آنجایی که پیامدهای منفی اجتماعی میتواند داشته باشد، میتواند همبستگی ملی را تضعیف کند و همچنین سرمایه اجتماعی درونگروهی را گسترش بدهد و منجر به این بشود که تعصبهای قومی یا تصورات قالبی در جامعه به وجود بیاید، پس میتوانیم بگوییم یک بیماری اجتماعی است.
این مسئله خاص ایران است یا اینکه در کشورهای دیگر هم وجود دارد؟
در اکثر کشورهای دنیا، تا آنجایی که من مطالعه دارم، این مسئله هست. مثلاٌ بین اسکاتلندیها و انگلیسیها چنین چیزی وجود دارد یا بین رنگینپوستها، شاید به اشکال مختلف، این نوع رقابت و این نوع تعارض وجود دارد. من فکر نمیکنم خاص ایران است، ولی در ایران شیوه و سبک خاص خودش را دارد و خیلی هم ادامه پیدا کرده است و به صورت خیلی وسیعی منتشر میشود. شاید تفاوتی که در ایران وجود دارد، این است که در ایران خیلی وسیع است و اقوام مختلف را در بر میگیرد. به همین دلیل، عدهای شاید معتقد باشند که این شاید علل ساختاری یا علل سیاسی داشته باشد.
تبعات این وضعیت برای جامعه چیست؟
مشکلات عدیدهای میتواند در پی داشته باشد. یکی اینکه همبستگی و هویت ملی را به شدت تضعیف میکند. یعنی شاید کشور را تبدیل کند به جزیرههای مجزا از همدیگر. در کشوری که همبستگی ملی وجود نداشته باشد، باز این نوع جوکها و این نوع روابط قومی بازتولید میشود.
در سطح فردی هم میتواند نوعی عدم اعتماد به نفس در افراد وابسته به این اقوام به وجود بیاورد، مثلاٌ بعضی از این اقوام کاری کنند که بچههایشان به زبان فارسی صحبت کنند یا از اینکه وابسته به آن قوم هستند، به نوعی نگران باشند و آن را اظهار نکنند. نوعی عدم اعتماد به نفس به وجود میآید و شاید نوعی از خودبیگانگی هم در پی آن به وجود بیاید. یعنی هیچ انگیزهای برای حفظ آداب و رسوم خودشان، حفظ فرهنگ خودشان نداشته باشند و به نوعی، از خودبیگانگی در سطح جامعه، در بین اقوام به وجود بیاید و افرادی بیانگیزه و افرادی بیاعتماد به نفس در جامعه شکل بگیرند. ضمن این، ممکن است تعارضهای قومی را هم زیاد کند و مشکلاتی را برای کشور به وجود بیاورد.
از همبستگی ملی صحبت کردید. به نظرتان، در اینجا قومیتها قربانی لفظ “همبستگی ملی” نمیشوند؟
در اکثر کشورهای دنیا، تا آنجایی که من مطالعه دارم، این مسئله هست. مثلاٌ بین اسکاتلندیها و انگلیسیها چنین چیزی وجود دارد یا بین رنگینپوستها، شاید به اشکال مختلف، این نوع رقابت و این نوع تعارض وجود دارد. من فکر نمیکنم خاص ایران است، ولی در ایران شیوه و سبک خاص خودش را دارد و خیلی هم ادامه پیدا کرده است و به صورت خیلی وسیعی منتشر میشود.
این به تفسیری برمیگردد که از همبستگی ملی وجود دارد. آیا همبستگی ملی با لحاظ کردن تفاوتها و به رسمیت شناختن تفاوتها و تنوع در جامعه همراه است یا همبستگی ملی مساوی و مترادف با یکسانسازی فرهنگی است. من فکر میکنم مشکل در اینجاست که همبستگی ملی را بر اساس تنوع تعریف نمیکنند. در واقع همبستگی ملی را بر اساس سیاست یکسانسازی و مشابهتسازی فرهنگی نگاه میکنند.
این سیاست “assimilation” (یکسانسازی) که از دوران پهلوی در ایران رواج پیدا کرده، یکی از مهمترین عوامل تشدیدکننده این نوع رفتار در جامعه ایرانی است. ما باید نگرش و تعریفی را که نسبت به همبستگی ملی و هویت ملی داریم تغییر بدهیم. وقتی این تعریف تغییر کرد، تا حدی مشکل حل میشود.
ولی علاوه بر اینها، مهاجرتهای وسیعی که وجود دارند نیز نقش دارند. در برخی از شهرها که مهاجرتهای وسیع از روستا به شهر وجود دارد، تضاد بین روستایی و شهری بزرگ و برجسته میشود. در شهری مثل تهران، وقتی اقوام میرفتند در شهر تهران ساکن میشدند و هرکدام محله یا منطقهای را به خودشان اختصاص میدادند، این تضاد و تعارض برجسته شد.
باید همزمان با اینکه تعریفمان از همبستگی تغییر میکند و بر اساس تنوع و تفاوت همبستگی ملی را تعریف میکنیم، سیاست توسعهای هم تغییر کند و مناطق محروم را هم در بر بگیرد. وقتی مهاجرت نشود، طبیعی است که برخورد هم کمتر میشود و وقتی برخورد کمتر شد، جوک درست کردن و تحقیر همدیگر هم خیلی کمتر میشود.
حجم این جوکها و فکاهیها در مورد اقوام مختلف متفاوت است. این چه دلیلی دارد؟
فکر میکنم نوع برخورد افراد اقوام مختلف با این نوع جوکها در این زمینه نقش دارد. مثلاً کردها یا بلوچها به شدت با این مسئله برخورد میکنند. در حالی که در میان اقوام دیگر، شاید بعضیهایشان همراهی نیز کنند و اصلاً خودشان جوکها را بسازند یا تعریف کنند و در جامعه منتشر کنند.
عامل دیگری که میتواند این نوع جوکها را کم کند، این است که همبستگی ملی به صورت واقعی تقویت بشود یا در جامعه مدنی، یا در جامعه علمی، امکان بحث و گفتوگو در این زمینه ایجاد شود. امروزه ما میبینیم که اعتراض میشود، مثلاً کاریکاتوری را میکشند و اعتراض زیادی در مناطق ترکنشین میشود، ولی هیچوقت صدا و سیما این امکان را به جامعهشناسان، مردمشناسان، یا روانشناسان و دیگر دانشمندان علوم انسانی نمیدهد که بیایند و در این مورد بحث کنند.
دلیل دیگر هم نوع رقابتی است که از دوران قاجار با فرهنگ مرکز شروع شد. کردها یا بلوچها کمتر در دوران قاجار با همدیگر رقابت داشتند و آن حساسیتی که نسبت به ترکها وجود داشت، نسبت به مثلاٌ کردها وجود نداشت. به نظر من، این هم میتواند مسئله مهمی باشد. میزان مهاجرت به تهران هم فکر میکنم میتواند عامل مهمی باشد که کردها باز کمتر به تهران مهاجرت کردهاند و اگر بر اساس ناسیونالیسم فارسی و ناسیونالیسم ایرانی هم بخواهیم مسئله را تعریف کنیم، باز میتوان این را در مورد ترکها گفت که شاید در ناسیونالیسم ایرانی در مقطعی به آنها به عنوان یک خطر نگاه شده است و ترکها را بخشی از ایران یا جزئی از فرهنگ ایرانی نمیدانستند. در حالی که حداقل در مورد زبان و فرهنگ کردی، در ناسیونالیسم ایرانی، این شیوه برخورد وجود ندارد، این طرز تلقی مشاهده نمیشود.
با چه ابزارها و راهکارهایی میشود این وضعیت را کنترل کرد؟
یک راهکار این است که واقعاً مردم امکان ابراز شادی را داشته باشند، مردم شادتر بشوند و راههای دیگری برای ابراز شادی به وجود بیاید. نه اینکه از این راه مردم بخواهند بخندند و به نوعی از افسردگی دربیایند.
عامل دیگری که میتواند این نوع جوکها را کم کند، این است که همبستگی ملی به صورت واقعی تقویت بشود یا در جامعه مدنی، یا در جامعه علمی، امکان بحث و گفتوگو در این زمینه ایجاد شود. امروزه ما میبینیم که اعتراض میشود، مثلاً کاریکاتوری را میکشند و اعتراض زیادی در مناطق ترکنشین میشود، ولی هیچوقت صدا و سیما این امکان را به جامعهشناسان، مردمشناسان، یا روانشناسان و دیگر دانشمندان علوم انسانی نمیدهد که بیایند و در این مورد بحث کنند، علل مختلف این مسئله را بسنجند و کمکم به مردم آگاهی بدهند که این میتواند مشکلات عدیدهای را برای جامعه به وجود بیاورد.
من فکر میکنم، اگر در حوزه مدنی یا حوزه عمومی و در سطح دانشمندان این مسئله مورد کندوکاو قرار بگیرد و امکان بحث وجود داشته باشد، فوراً این مشکل خیلی کمتر میشود و مردم میتوانند درک کنند که ضرر و زیان این جوکها، از فایدههایش خیلی بیشتر است.
عکس اول: خنده، اثر یو مینجون
با سلام
از شوخی گذشته این مسئله چندان جدی نیست بلکه بار ملاحت و به نوعی شوخی بودنش می چربد و بعضا چندان بی ربط نیست و نمی تواند کلا بی ربط باشد و دیگر اینکه چندان بحث قومیتی نیست بلکه حتی برای شهرهای کوچک و بزرگ هم جک ساخته می شود مثلا :
رشتی مشهدی کاشانی اصفهانی قزوینی تهرانی آبادانی شیرازی ترک لر عرب و خلاصه کل ایران و از یک منظر شاید نشانه غنای فرهنگ شفاهی یک کشور باشد.
مجید / 04 December 2012
پاسخ به “کاربر مهمان در تاریخ چهارشنبه, 09/15/1391 – 07:44 ”
احتمالاً به یکپارچگی کشوری که به نام و کام فرهنگ فارس ها شده است علاقه مند نیستید ، و گرنه این گونه سخنان تحریک آمیز در مورد ترک های این کشور نمی گفتید.
چسباندن عناوین کلیشه ای و عوامانه ای مثل “پان ترکیست” به فعالان ملی ترک ، کمکی به مشکل شما نمی نمی کند. دیر یا زود مجبورید به حقوق ملی ملت های غیر فارس و از جمله ترکها تن دهید. در این مورد این شما نیستید که تصمیم می گیرید بلکه نخبگان این ملت ها خود تصمیم می گیرند.بهتر است به تجربه عراق و افغانستان در دهه گذشته نگاه کنید.
ضمناً ، جوک هایی که برای شهرها گفته می شود ، چندان اهمیت ندارد و مردم ناراحت نمی شوند چون تعلق داشتن به یک شهر هویتی ساختگی است ، اما تعلق به اقوام و ملت ها بسیار ریشه دار است. یعنی یک ترک که ساکن شیراز باشد ، قبل از شیرازی بودن خود را یک ترک می داند.بنابراین جک شیرازی برای او ناراحت کننده نیست ، اما جک ترکی هویت ملی وی را تحقیر می کند ، بنابراین واکنش در برابر آن طبیعی است.
قشقایی / 05 December 2012
باز پان ترکیسم چیزی را دست آویز ترک تازی خود کرده است. جوک!!!! اولا که جوکها مخصوص قومیتها نیست بلکه همه حای ایران جوک خاص خودش را دارد. اگر ترکها از جوکهایشان تاراضی اند جوکهای دیگر مناطق را به آنها بدهیم. بدترین جوکها شاید برای مردمان غزیر شمال کشور ساخته شده است. مشهدی و اصفهانی و شیرازی و حتا آبادانی هم جوکهای خودشان را دارند. به نظر من به میزان حضور و پیدایی مردمان یک منطقه جوکهای بیشتری هم برای آنها ساخته شده است. در استان خوزستان مثلا آبادانی ها چون فعالتر و پرجنب و جوش تر اند دیگران برایشان جوک ساخته اند اما مثلاً دزفولیها جوک معروفی در سطح کشور ندارند.
کاربر مهمان / 05 December 2012
اینکه شماها هر از گاهی هی میگید در زمان پهلوی برای سیاست یکسانسازی ساخت جوک های قومی انجام میگرفته یعنی چی؟ یعنی خود پهلوی دستور میداد که مثلاً برای ترکها جوک بسازن؟! به کی دستور میداد؟ سازمانی، تشکلی، اداره ای رو راه اندازی کرده بود که کار جوکسازی رو دنبال کنه؟ تا اونجائیکه میدونیم در ارتش، شهربانی، ساواک، تمام وزارتخانه هل و اداره جات در سطح تهران و ایران پر هموطنان آذری بوده! خوب چطوری میشد به اون اداره دستور داد که برای ترکها جوک بسازن؟ یعنی پهلوی به خود کارکنان یه اداره که اگه نصفشون ترک نبوده حد اقل بیست سی درصدشون ترک بوده، دستور داده که برای ترکها جوک بسازن؟! و ترکهای اون اداره هم مثلاً میگفتن چشم بسیار خوب و شروع میکردن بکارشون که ساختن جوک برای ترکها بوده؟!! . یا اینکه خود مردم بدون هیچگونه مدیریتی از جائی، برای این عمل یکسان سازی جوک میساختن؟ که خوب اگه اینطوره چه ربطی به پهلوی داره؟ تازه خودم هم شاهد بودم که خود ترک جوک دست اول ترکی تعریف میکرد! اونم کسی بهش گفته بوده که انجام بده؟ حالا چرا این زمان این مسئله حاد شده؟ در زمان همون پهلوی که من شخصاً ندیدم هیچ اعتراضی از این قبیل بشه؟ همه حتی خود ترکها هم با غیر ترکها میگفتن و میخندیدن و شاد بودن! چرا حالا این مسئله بغرنج شده؟ تا زمانیکه وضع اقتصاد و اوضاع سیاسی و اجتماعی مردم خوب بود کسی به مسائل قومی اصلاً اهمیت نمیداد، اما حالا که اوضاع تغییر کرده و فشارهای اقتصادی و سیاسی از هر ناحیه بر مردم داره وارد میشه یباره بعضی ها بیاد قومیتشون افتادن؟! متوجه شدن که ترکن و با بقیه مردم این سرزمین فرق دارن و داره در اینجا بهشون توهین میشه؟!! اما نه، حقیقت اینه که بعضیها چمن همسایه ایران رو سبزتر دیدن و حالا در صددن برای ***به اونجا برن، این مسئلۀ جوک فقط بهانه ای برای اینکاره!
صریح الکلام / 05 December 2012
جوکهای بدی که برای گیلکها ساختید نشون دهنده عقب افتادگی و فقر فرهنگی فارسهاست ! تعصب و زن ستیزی فارسها باعث شده برای قوم همیشه پیشرو و مستقل گیلک ، جوکهای زشت و توهین آمیز بسازند .بیماری و عقده های جنسی هم باعث شده شهری که ترکهای فارس زبان در آن زندگی می کنند(قزوین) را هم سوژه جوکهای جنسی شان بکنند و با تعریف جوکها عقده هایشان را خالی کنند . جوکهای مرتبط با ترکها هم که مشخص است از شدت حسادت و نفرت است .
سعید / 05 December 2012
جوک ها البته تا حدی ویژگیهای هر قوم را نشان می دهند که در ادبیات روزمره بازار و زندگی ، شاید به نوعی ابزاری برای شناخت بهتر جامعه هستند . یعنی عملا مردم یکسری بازخورد ها ، تجارب و قضاوت های کلی خودشان نسبت به همدیگر را ، بازگو می کنند که گاهی خیلی هم بد نیست – حداقل در مرحله رشد و شکل گیری شناخت – با تشکر
کاربر مهمان / 06 December 2012
با نظر صریح الکلام در تاریخ چهارشنبه, 09/15/1391 – 17:59، کاملاً موافقم. عقیده ایشون دقیقاً نشان دهنده روحیه پان ترکهاست. ***
کاربر مهمان / 07 December 2012
با نظر صریح الکلام در تاریخ چهارشنبه, 09/15/1391 – 17:59 موافقم..
البته باید توجه کنیم که مسایل سیاسی می تونه نقش داشته باشه..مثلا به تازگی دیده ام که برای برخی شهرها که تاکنون جک نبود تعداد زیادی جک ساخته شده که دلایل جای بررسی دارد
کاربر مهمان / 07 December 2012
با سلام با افتخار فریاد ترک بودن سر میدهیم و سرمان را برای زبان وفرهنگمان نا قابل میدانیم ملتی که از اسیمیلاسیون پهلوی رسته وبا دنباله جهت دار حکومت فعلی به ستیز برخواسته تا ابد به راه خود که همان ازادیست با قدرت به پیش میرود
الیار / 08 December 2012
نچه در ادامه می آید بخشی از تحقیق درس فرهنگ عامه یک گروه از دانشجویان انسان شناسی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران است. (به نقل از وب سایت انسان شناسان تیر ۱۳۸۵ ):
جوک های قومیتی چه کسری از جوک های فارسی را تشکیل می دهند؟. 1: حاصل بررسی 46 وبلاگ فارسی ازمجموعه وبلاگ های طنز “پرشین بلاگ” است که به طور تصادفی انتخاب شده و در آن روز خاص مجموعا بیش از هزار جوک را در صفحات اصلی خود داشته اند.در ابتدا این جوک ها را در 6 سرفصل کلی مذهبی ، سیاسی ، قومیتی ، بازی با کلمات ، بی ادبانه و سایر جای داده شد اما جالب آنجا بود که حدود 70 درصد این جوک ها دارای عنصر قومیت بوده و به نوعی در سرفصل قومیتی ما قرار گرفتند.پس از طبقه بندی جوک های قومیتی و جای دادن انها در 8 گروه تعدادشان را با درصدهایی مشخص گردید که به شرح زیر است:
1:جوک های ترکی : 70 درصد – 2: جوک های شمالی : 10 درصد- 3:جوک های لری : 5 درصد -4:جوک های قزوینی : 5 درصد- 6:جوک های جنوبی : 5 درصد- 7:جوک های تهرانی : 2 درصد- 8: جوک های اصفهانی : 2 درصد- 9:جوک های کردی : 1 درصد
چه کسانی جوک های قومیتی را می سازند؟
اکثر صاحب نظران در زمینه فولکلور تاکید دارند که فرهنگ عامه چیزی متعلق به شخص یا گروه خاصی نیست،بدین معنا که نمی توان شخص خاصی را به عنوان پدیدآورنده فولکلور ذکر کرد.جوک ها نیز به عنوان بخشی از فولکلور چنین وضعیتی دارند و مکانیزم ساختن و چگونگی و مسیر اشاعه آنها چندان بارز و قابل بررسی نیست.خصوصا اگر عامل رسانه را نیز به این معادله بیفزاییم.رسانه ها با متنوع تر شدن و همه گیرتر شدن،هم سرعت مبادله اطلاعات و هم گستره نفوذ را بالا برده اند و مهمتر از همه امکان ارتباط غیر مستقیم و غیر چهره به چهره را نیز میسر کرده اند.مجموعه این شرایط ، بستر مناسبی جهت تولد ، رشد و اشاعه جوک ها ایجاد نموده است.گرچه نمی توان به طور صریح و دقیق به این سوال پاسخ داد که پدیدآورندگان جوک ها چه کسانی هستند؟ اما با توجه به داده های موجود می توان دست به یک سری گمانه زنی های کلی در این زمینه زد.به نظر می رسد سازندگان اصلی جوک “فارس”ها باشند که به دلایل خاصی ، در این تیپ از جوک ها به تشریح و اظهارنظر در مورد قومیت ها می پردازند.فارس ها با ساختن این جوک ها می توانند برتری خود را حفظ کنند، اعتماد به نفس قومیت ها را تضعیف نمایند و در نتیجه سلطه زبانی و فرهنگی خود را استمرار بخشند
کاربر مهمان / 08 December 2012
مطابق آنچه در کامنت بالا آماده است ، ۷۰ در صد جوکهای به طور روزمره مطرح در جامعه ایرانی ( ملت یا قوم فارس ) در جهت تخریب شخصیت و علیه ترکها میباشد .
منظور از ترک هم در اینجا دقیقا هم میهنان عزیز آذربایجانی میباشد. این مرز داران غیور !!البته باید بگویم ، پیش آمده است ، فردی که خود اهل آذربایجان و ترک میباشد ،به تعریف جک ترکی برای دیگران ( اغلب در جایی که بیشتر افراد حاضر فارس بودند ) پرداخته است ,اما علت آن را با تحقیقی که من به شخصه انجام دادم و گفتگویی با این افراد که خود اهل آذربایجان بودند و یا به واسطه والدین خود آذربایجانی محسوب میشدند ، در تهران انجام دادم .به این نتیجه رسیدم ، که فرد بیان کننده وقتی در محیطی قرار میگیرد، که جو بسیار منفی و نژاد پرستانه بر علیه ترکهامی باشد، فرد به شدت مورد فشار و اذیت و آزار روحی از طرف حال یا همکاران یا همکلاسی ها یا معلمان قرار میگیرد.وقتی فرد آذربایجانی مقاومت خود را در مقابل این جو نژادپرستانه از دست میدهد. و کاملا احساس تنهایی میکند ، برای رهایی از این فشارهاو برای اینکه درمحیطی که به سر میبرد ، حد اقل به عنوان یک انسان ، با اولیه ترین حقوق پذیرفته شود ، خود به بیان این جوکها در آن محیطها میپردازد. یا به عبارت بهتر “خود شیرینی ” میکند.
کاربر مهمان / 09 December 2012
کاربر مهمان در تاریخ شنبه, 09/18/1391 – 21:46 ، این آماری که شما ارائه دادید کمی قدیمیه (مربوط به سال 85). بنابراین به احتمال زیاد این درصدهایی که برای میزان جوک ها مشخص کردید در حال حاضر دچار تغییر و تحول شده. نیاز به تحقیق و بررسی آنچنانی هم نیست، همگی داریم می بینیم که میزان جوک های ترکی به نحو چشمگیری در جامعه کاهش پیدا کرده، در عوض جوک لری به نحو آزاردهنده و سرسام آوری جایگزینش شده، با ذکر این نکته که جوک های لری در مواردی بسیار توهین آمیزتر از بقیه جوک ها هستند. پس (اگر تئوری توطئه ترک ها رو بپذیریم) به احتمال زیاد فارس ها از اثبات برتری خود بر ترک ها دست برداشتند و اکنون به دنبال اثبات برتری فرضی خود بر لرها و تضعیف اعتماد به نفس آنها هستند. ولی اینکه چرا در زمان وفور جوک ترکی فارس ها بیشتر درصدد پیاده کردن پروژه عظیم خود روی ترک ها بودند و با اعتماد به نفس بقیه کاری نداشتند و یا اینکه چرا الان جوک های ترکی بسیار کم شده (احتمالاً به دلیل ته کشیدن اعتماد به نفس ترک ها و آسیمیله شدن کامل آنها، پروژه هماهنگ فارس جماعت به اتمام رسید!!!!) و در عوض لرها تبدیل به بزرگترین قربانیان جوک های قومیتی شده اند و یا اینکه چرا تازگی ها در مورد مردم شهرهای مختلف هم جوک ساخته می شه، و یا اینکه بر اساس کدام آمار و ارقام و کدام تحقیق و بررسی مسئولانه و جدی، تنها فارسی زبان ها مسئول ساختن جوک های قومیتی شناخته شدند، سؤالاتیه که فقط نوابغ پان ترک قادر به پاسخگویی به آن هستند.
کاربر مهمان / 12 December 2012
کاربر مهمان در تاریخ چهارشنبه, 09/22/1391 – 11:11
شاید فارسی زبانها مسئول ساختن جک های قومی نباشند ، اما آیا می توانید توضیح دهید که چرا در مورد همه جک درست می شود ، الا فارس ها ؟
شاید مثل اغلب پان فارس ها بگویید ، قومی به نام فارس وجود ندارد! اما همه می دانیم که چنین قومی وجود دارد لکن خصوصیت همه فاشیست ها این است که برای حضم هویت دیگران ، هویت خود را انکار می کنند و به عبارت دیگر توهم خود همه پنداری دارند.
قشقایی / 16 December 2012
ممنون از همه شهروندان که اظهار نظر میکنند. کاش صاحبنظران مسایل اجتماعی و روانشناسی هم بیایند و بحث را بطور علمی ادامه دهند. چون با شعار و موضعگیری قومیتی نمیتوان مسائل را بطور علمی بررسی کرد و مهمتر آنکه به راه حل مفید, منطقی, و موثر رسید.
حسین ایرانی / 08 February 2017