زهرا باقری شاد- اگرچه از ایران گردشگران بسیاری به نقاط مختلف دنیا میروند، اما این کشور به دلایلی چون “حجاب اجباری”، “محدودیت در خرید نوشیدنیهای الکلی”، “گرهخوردگی مناسک مذهبی با مسائل اجتماعی و صحنه زندگی”، “نبود علائم راهنما به میزان کافی در مبلمان شهری”، “نبود اطلاعات مدون و دقیق از مکانهای توریستی” و … آنطور که باید پذیرای توریست نیست و کارشناسان میراث فرهنگی به تازگی از تراز منفی گردشگری در ایران خبر دادهاند.
در فروردین ماه ۱۳۹۱، روزنامه شرق در گفتوگویی که با اردشیر عروجی، مدیرکل سابق دفتر برنامهریزی و آمار سازمان میراث فرهنگی انجام شده بود از تراز منفی ۷۵ تا ۷۹ درصدی گردشگری در ایران خبر داد و از قول این کارشناس مطرح کرد که توانایی ایران در جذب توریست بسیار اندک است.
در همین حال، بهروز شیخرودی در گزارشی که در وبسایت مردمسالاری منتشر کرد نوشت: “بر اساس گزارش مجمع جهانی اقتصاد در بخش توریسم، ایران در بین ۱۴۰ کشور در زمینه جذب توریسم رتبه ۱۱۴ را داراست و این در حالی است که کشورهای گرجستان، آذربایجان و ارمنستان در این فهرست از ایران پیشی گرفتهاند.” حتی ایران سالهاست در جذب توریسم از کشورهای مسلمان هم بازمانده است. ترکیه و مالزی از جمله کشورهایی هستند که در این زمینه ایران را پشت سرگذاشتهاند.
امنیت، آرامش، تبلیغات، هزینه، سطح امکانات ارائه شده در ازای هزینه و شبکه های ارتباطی در کشور مقصد از جمله اولویتها در جذب توریست هستند. مشکلات ایران در این زمینهها، باعث شده است کشوری که میتواند از صنعت توریسم به درآمد بالا برسد در عمل به تراز منفی گردشگری دست پیدا کند.
از سوی دیگر به گفته اکبر غمخوار، یکی از اعضای انجمن صنفی دفتر خدمات مسافرتی که به تازگی با ایسنا گفتوگو کرده است، ایران در ردیف کشورهای سفر ممنوع در اروپا قرار دارد و تورهای خارجی از پذیرفتن بیمه مسافران عازم ایران سر باز میزنند. بالا رفتن نرخ دلار نیز ایران را به مقصدی ارزان برای خارجیها تبدیل کرده است، اما با این حال گردشگران با خیال آسوده به ایران سفر نمیکنند.
ارتباط بین “حجاب”، “ممنوعیت خرید و فروش الکل”، “نوع برخورد مردم با افراد خارجی در ایران” و “گره خوردگی مناسک مذهبی با مسائل اجتماعی و صحنه زندگی” با کاهش صنعت توریسم در ایران قابل انکار نیست. بحث درباره از میان برداشتن محدودیت برای گردشگران خارجی در ایران بارها مطرح شده است، اما این مسئله جزو خطوط قرمز محسوب میشود و امکان عملی شدن آن وجود ندارد. بارها به صراحت اعلام شده است که جمهوری اسلامی ایران برای جذب گردشگران بیشتر حاضر نیست از اصولی که آن را جزو خطوط قرمز اعتقادی خود میداند کوتاه بیاید. بنابراین مدتهاست که پرونده این بحث در ایران بسته شده است.
فقدان امکانات تفریحی و بیتوجهی توریست به ایران
امنیت، آرامش، تبلیغات، هزینه، سطح امکانات ارائه شده در ازای هزینه و شبکه های ارتباطی در کشور مقصد از جمله اولویتها در جذب توریست هستند. مشکلات ایران در این زمینهها، باعث شده است کشوری که میتواند از صنعت توریسم به درآمد بالا برسد در عمل به تراز منفی گردشگری دست پیدا کند.
ارتباط بین “حجاب”، “ممنوعیت خرید و فروش الکل”، “نوع برخورد مردم با افراد خارجی در ایران” و “گره خوردگی مناسک مذهبی با مسائل اجتماعی و صحنه زندگی” با کاهش صنعت توریسم در ایران قابل انکار نیست.
فقدان آزادی اجتماعی یکی دیگر از معضلاتی است که برخی آن را در افول صنعت توریسم در ایران موثر میدانند. حسین ، دانشجو و از شهروندان تهرانی است و در این زمینه به خبرنگار رادیو زمانه میگوید: “من به کشورهای اسلامی دیگری از جمله لبنان مسافرت کردم و با مسئله آزادی اجتماعی مواجه شدم. چیزی که در ایران وجود ندارد. حتی والدین محجبه را دیدم که فرزندان بیحجاب داشتند و به راحتی در کنار هم در خیابانهای شهر راه میرفتند، اما فقدان آزادی اجتماعی در ایران باعث شده حتی یک شهروند از یک کشور زیر پونزی در نقشه هم برای آمدن به ایران دچار تردید شود و به این همه جاذبه و آثار تمدنی و باستانی بی اعتنایی کند. البته به جز آزادی، باید فقدان امکانات تفریحی در ایران را هم جدی بگیریم. این مسئله باعث شده نه تنها توریستهای خارجی بلکه ما ایرانیها هم تمایلی به گشت و گذار در کشورمان نداشته باشیم“.
نبود آزادی در پوشش و خرید نوشیدنیهای الکلی
نبود آزادی در پوشش و خرید نوشیدنیهای الکلی مسئلهای است که کارشناسان و راهنمایان تورهای مسافرتی هم آن را مورد تایید قرار میدهند. بهداد بردبار، روزنامهنگاری است که سال ها به عنوان راهنمای تور در ایران و ترکیه به کار مشغول بوده. او با بیان این مطلب که ایران برای جذب توریست از امکانات تفریحی مناسبی برخوردار نیست میگوید: “توریسم جهانی بر دو اصل استوار است: نوشیدنی الکلی و ساحل. بیشتر توریستها به مناطقی میروند که ساحل مناسب و آفتاب داشته باشد و بتوانند در آن منطقه بنوشند و استراحت کنند و به تفریح بپردازند. ایران این دو امکان را ندارد.”
بهداد بردبار، روزنامه نگار: “توریسم جهانی بر دو اصل استوار است: نوشیدنی الکلی و ساحل. بیشتر توریستها به مناطقی میروند که ساحل مناسب و آفتاب داشته باشد و بتوانند در آن منطقه بنوشند و استراحت کنند و به تفریح بپردازند. ایران این دو امکان را ندارد.”
به گفته وی اندک توریستهایی که وارد ایران میشوند یا از علاقه مندان به آثار باستانی هستند یا از دوستداران اسکی. او میافزاید: “اینکه ما فکر میکنیم ایران برای توریستها خیلی جذاب است یک تصور درست نیست. فرض کنیم که مثلاً تخت جمشید برای توریستها خیلی جذاب باشد، اما واقعیت این است که این منطقه در پایتخت ایران قرار نگرفته و توریست ها برای بازدید از آن باید راه درازی را طی کنند. یا مثلاً آثار تاریخی در شوش و خوزستان هرچقدر هم که جذاب باشند به دلیل موقعیت مکانی که در آن قرار گرفته است نمی توانند برای جذب توریست مناسب باشند. این در حالی است که در بیشتر کشورهای اروپایی، آثار تاریخی و دیدنی در پایتخت یا شهرهای بزرگ قرار دارند و توریست با مسافرت به یک شهر می تواند بسیاری از آنها را مشاهده کند. علاوه بر اینها، هر شهری که برای توریستها جذاب است حتماً یک ساحل دیدنی یا یک منظره طبیعی قابل توجه دارد، اما در ایران، تهران از این امکانات برخوردار نیست و برای مثال اصفهان این امکانات را دارد“.
پری که در حال حاضر در سوئد زندگی می کند این مسئله را به گونه ای دیگر و با توجه به تجربههای همکاران سوئدیاش بیان میکند. او میگوید: “من از حرفهای همکاران غیر ایرانیام فهمیدم که یک توریست اروپایی بیشتر دوست دارد به کشوری برود که آفتابی باشد و بتواند در آنجا با لباس راحت آفتاب بگیرد. این امکان در ایران اصلاً وجود ندارد. شما تصور کنید که یک نفر بتواند در ایران با لباس شنا آفتاب بگیرد…”
حجاب اجباری
اگر توریست های خارجی در ایران را به دو گروه تفریحی و فرهنگی تقسیمبندی کنیم، تعداد گردشگران خارجی که به دلایل فرهنگی به ایران سفر می کنند بسیار اندک است و بیشتر در گروه سنی میانسال تا مسن قرار دارند، اما گردشگرانی هم که برای تفریح به ایران می آیند تعداد زیادی ندارند.
فرهنگ مذهبی و سنتی مردم و تنگ نظریهای سیاسی مقامات جمهوری اسلامی، محدودیتهای متعددی برای توریستها فراهم میکند. محدودیت در نوع پوشش برای زنان و حتی مردان، جدایی زن و مرد در بسیاری از مکانهای عمومی مانند ساحل، اتوبوس و … گاه به قدری زندگی خصوصی افراد را مورد هجوم قرار میدهد که باور آن برای یک توریست خارجی دشوار و حتی غیر ممکن می شود.
آنها همانطور که اشاره شد بیشتر برای اسکی به ایران میروند و این درحالی است که هردو گروه توریستها با مشکلات بسیاری در این سفر مواجه می شوند. فرهنگ مذهبی و سنتی مردم و تنگ نظریهای سیاسی مقامات جمهوری اسلامی، محدودیتهای متعددی برای توریستها فراهم میکند. محدودیت در نوع پوشش برای زنان و حتی مردان، جدایی زن و مرد در بسیاری از مکانهای عمومی مانند ساحل، اتوبوس و … گاه به قدری زندگی خصوصی افراد را مورد هجوم قرار میدهد که باور آن برای یک توریست خارجی دشوار و حتی غیر ممکن می شود. پری در این زمینه میگوید:” من با هر زن غیر ایرانی که در این زمینه حرف زدم متوجه شدم درک مسئله پوشش اجباری در ایران برایش دشوار است. یکبار با یک زن چینی حرف میزدم او میگفت وقتی مسلمان نیستم چرا باید حجاب داشته باشم؟”
بهداد بردبار اما از زاویه ای دیگر به مسئله محدودیتها در ایران اشاره میکند و میگوید: “الزاماً حجاب نمیتواند مانع جذب توریست به ایران شود، اما تصویری که توریستهای خارجی از ایران دارند تصویر خوبی نیست. یک کشور باید از اعتبار خوبی در عرصه بینالمللی برخوردار باشد و به عنوان یک کشور صلح طلب شناخته شود. ایران این شرایط را ندارد و تصویری که در ذهن یک توریست خارجی از ایران شکل گرفته است با یک کشور صلح طلب و آرام فاصله بسیار دارد. این تصویر با بمب هستهای و موشک به هم گره خورده است“.
نیلوفر، یکی دیگر از شهروندان تهرانی هم این مسئله را چنین مطرح میکند و میگوید: “ما چند روز میزبان تعدادی توریست از کشور سوئیس بودیم. همه آنها توسط پدر و مادرشان از آمدن به ایران منع شده بودند چون فکر میکردند همه ایرانی ها تروریست هستند و خیابان های ایران پر از جنازه است“.
ناکارآمدی زیرساخت های ارتباطی
فقدان زیرساختهای مناسب از جمله جادهها، سیستم حمل و نقل جادهای و هوایی، هتل، شهربازی، رستورانهای جادهای، پارک آبی، باغ وحش و … یکی از مهمترین دلایل رشد منفی صنعت توریسم در ایران است و از ضعف مدیریت گردشگری حکایت دارد.
نبود مرجع اطلاعرسانی دقیق در مکانهای توریستی و حتی عدم وجود نقشههای به روز شده، توریستها را در ایران به شدت سردرگم میکند. در مقایسه با ایران، کشورهای ترکیه و مالزی از زیرساختهای مناسب برای جذب توریست برخوردارند.
نبود مرجع اطلاعرسانی دقیق در مکانهای توریستی و حتی عدم وجود نقشههای به روز شده، توریستها را در ایران به شدت سردرگم میکند. در مقایسه با ایران، کشورهای ترکیه و مالزی از زیرساختهای مناسب برای جذب توریست برخوردارند. ترکیه حتی از توریسم تفریحی نیز فراتر رفته و در توریسم درمانی از شهرت قابل توجهی برخوردار شده است. این کشور در سه حوزه تخصصی چشم پزشکی، دندان پزشکی و عمل زیبایی به توریسم درمانی شهرت دارد. سه بیمارستان تخصصی در استانبول پذیرای بیمارانی از کشورهای اروپایی هستند که برای درمان در این بیمارستانها ثبت نام میکنند. این بیماران به محض ورود به فرودگاه استانبول با استقبال از سوی یک راهنما مواجه می شوند و با مبلغی که می پردازند هزینه رفت و آمد، اقامت در هتل و درمان آنها تامین میشود. بیمار، تمام مدت در بیمارستان و برای درمان به سر نمیبرد بلکه بخشی از وقت او صرف تفریح و بازدید از مکانهای تاریخی میشود.
در ایران اما شبکه های ارتباطی داخلی با توجه به وسعت کشور، مناسب و کارآمد نیستند. عدم امنیت سیستم حمل و نقل هوایی در داخل کشور، آمار بالای تصادفهای جادهای، محدودیتهای متعدد در ارتباط اینترنتی و مشکلات تماس تلفنی با موبایل در برخی از نقاط کشور، زیرساخت های ارتباطی در ایران را دچار ناکارآمدی کرده است.
خوش گذشتن به توریست اروپایی در ایران، وابسته است به نکاتی چون داشتن میزبان ایرانی تحت عنوان راهنما، همکار، دوست، ارتباط با نهادهای دولتی، ارتباط با نهادهای غیر دولتی، همسر یا فامیل همسر تا آنها را در دیدار از مراکز تاریخی و دیدنی ایران همراهی کنند. در غیر این صورت، توریست مستقل در ایران، در نبود امکانات یادشده به مشکلات جدی برخورد میکند. مشکلات رویارویی با گشت ارشاد و مزاحمتهای جنسیتی و خیابانی را نیز میتوان به این مشکلات افزود.
نبود اطلاعات مدون توریستی
به گفته بیژن روحانی، کارشناس میراث فرهنگی وجود علائم راهنما در مبلمان شهری و مراکز اطلاعات گردشگری و سیستم حمل و نقل عمومی که بتواند به راحتی قابل استفاده باشد، جزو ضرورتها برای جذب توریست هستند: “هرچقدر یک گردشگر به افراد محلی و کمک آنها وابسته باشد، در حقیقت ارتباطش با محیط کمتر و محدودتر خواهد شد و این برای بسیاری از توریست ها جذاب نیست.“
بیژن روحانی، کارشناس میراث فرهنگی در این زمینه میگوید: “واقعیت آن است که بسیاری از شهرهای ما هنوز فاقد زیرساختهای اصلی برای برطرف کردن نیازهای گردشگران هستند. این که گردشگران بتوانند در یک شهر بدون نیاز به راهنمای محلی و بدون استفاده از تور گردش و از امکانات و وسایل نقلیه عمومی استفاده کنند و به مکانهای مورد علاقه خود برسند یا مکانهای جدیدی را کشف کنند، یک نیاز بسیار اساسی است. در اکثر شهرهای ما، گردشگران بدون وجود راهنمای محلی یا بدون استفاده از تور نمیتوانند به راحتی این کارها را انجام دهند. بخش مهمی از این به علت وجود نداشتن همان زیرساختهای لازم برای گردشگری است. این زیرساختها باید بتواند به خوانا شدن شهر کمک کند.”
به گفته این کارشناس میراث فرهنگی، وجود علائم راهنما در مبلمان شهری و مراکز اطلاعات گردشگری و سیستم حمل و نقل عمومی که بتواند به راحتی قابل استفاده باشد، برای جذب توریست ضروری هستند: “هرچقدر یک کشور به این سمت حرکت کنید که یک گردشگر بتواند خودش نیازهای خودش را در آن برآورده سازد، قابلیت جذب گردشگران بیشتری را خواهد یافت. برعکس، هرچقدر یک گردشگر به افراد محلی و کمک آنها وابسته باشد، در حقیقت ارتباطش با محیط کمتر و محدودتر خواهد شد و این برای بسیاری از توریست ها جذاب نیست.“
هزینه زیاد بلیت و هتل
علاوه بر این، هزینه های سفر به ایران از هزینه سفر به کشورهای دیگر بالاتر است. بهداد بردبار در این زمینه میگوید: “تصوری که در ایران وجود دارد این است که توریست خیلی پولدار است و باید هزینه زیادی را به او تحمیل کرد، اما واقعیت این است که توریست اروپایی و آمریکایی الزاماً خیلی هم پولدار نیست.
همچنین هزینه پرواز به ایران خیلی بالاست. قیمت هتل در ایران در مقایسه با ترکیه و کشورهای اروپایی بالاتر است. البته دلیلش این است که در آن کشورها توریسم رونق بیشتری دارد، اما در ایران عدم رونق صنعت توریسم به خودی خود بر افزایش هزینهها هم تاثیر گذاشته است. در ایران اصلاً این واقعیت در نظر گرفته نمیشود که توریست اروپایی هم ممکن است یک کارمند یا کارگر ساده باشد با درآمد محدود. این توریست نیاز دارد که بلیت هواپیما و هتل را از طریق اینترنت بخرد تا هزینه کمتر شود، اما در ایران چنین امکانی برای توریست فراهم نیست.”
تصاویر:
۱ – منبع: اینجا
۲ – منبع: اینجا
۳ – منبع: اینجا