منیر شاهرودی فرمانفرمائیان از جمله هنرمندان پیشگام در نقاشی معاصر ایران است که همچنان خلاقانه آثار تازه خود را به علاقمندانش عرضه میکند.
او در سال ۱۳۰۲ در قزوین به دنیا آمد و کودکیاش را در همین شهر گذراند تا سال ۱۳۰۹ که به همراه پدرش که نماینده مجلس شورای ملی شده بود، به تهران رفت.
پدرش به طراحی فرش علاقه بسیار داشت و بر کار بافندگان فرش نیز نظارت میکرد. در این محیط منیر ابتدا با بافندگی، سوزندوزی و برودری آشنا شد و نخستین نقاشیهایش، گلهایی بود که در باغچه خانهشان میرویید.
او از همان جوانی سودای هنر در سر داشت و میخواست برای ادامه تحصیل به فرانسه برود اما جنگ جهانی دوم امکان این سفر را به او نداد. منیر ابتدا به مراکش و از آنجا به هند رفت و سپس همراه دو برادرش و منوچهر یکتایی، که بعدها با او ازدواج کرد، راهی آمریکا شد و مدتی در نیویورک ماند.
در سال ۱۳۲۳ در بازگشت به ایران به دانشکده هنرهای زیبای تهران رفت و سال ۱۳۲۵ دوباره به نیویورک بازگشت و ابتدا در مدرسه طراحی پارسونز و سپس در دانشگاه کورنل این شهر تحصیلات خود را پی گرفت.
در آغاز مدتی به عنوان تصویرساز مد کار کرد و در همین دوران با هنرمندان سرشناسی مانند اندی وارهول و جکسن پالاک آشنا شد و از نقاشی چون میلتون آوری، شیوه مونوپرینت را آموخت که آن را بعدها به طور گستردهای در نقاشیهای روی شیشهاش به کار برد.
منیر فرمانفرمائیان پس از جدایی از منوچهر یکتایی نقاش و شاعر معاصر، با ابوالبشر فرمانفرمائیان ازدواج کرد. این ازدواج به او امکان داد تا ایران را از نو بازشناسد و این کشف دوباره را در کارهایش بازتاب دهد.
او پس از ۱۳ سال، در سال ۱۳۳۶ به ایران بازگشت و در آغاز به نقاشی از اعضای خانواده و مونوپرینتهایی از گل و گیاه پرداخت. در سال ۱۳۳۷، مدال طلای بینال ونیز را از آن خود کرد و کارهایش در یک نمایشگاه گروهی در موناکو به نمایش درآمد.
اما او که هم به دلیل همراهی همسرش ابولبشر و هم به دلیل سمتهای مشاورهای که در مؤسسات مختلف دولتی، امکان سفر و مطالعه و بررسی هنرهای سنتی، محلی و مردمی ایران را یافته بود، بهتدریج به سوی استفاده از شیوهها و شگردهای کهن گرایش پیدا کرد و آثارش را با تأثیرپذیری از معماری سنتی و با استفاده از آثار تزئینی قدیمی در ترکیبی با اکسپرسیونیسم و مینیمالیسم میآفریند.
در همان آغاز بازگشت به ایران، تحت تأثیر فوقالعادهای که بازدیدش از شاه چراغ شیراز بر او گذاشته بود، به کارآموزی در رشته سنتی آینهکاری پرداخت.
آثار منیر فرمانفرمائیان، از نقاشی گل تا چیدمانهای مدرن را در برمیگیرد، اما او بیشتر به دلیل آینهکاریها و نقاشیهای روی شیشهاش در جهان شناخته شده است که به شکلی متمایز برآمده از علاقه و پیوند او با سنتهای تصویری و هنری ایران باستان و شناختش از هنر مدرن و تلفیق موفق و مبتکرانه این دو دنیا است.
او با بهرهگیری از هنر رو به فراموشی آینهکاری، تلفیقی یگانه و مختص به خود از سنت و مدرنیسم بهدست داد و با نشاندن عناصر برخاسته از سنت در چارچوبی مدرن، آثاری آفرید که فرمها و زبان و بیان تصویری متفاوتی را به هنر معاصر پیشنهاد میکند.
منیر فرمانفرمائیان، پس از انقلاب و هنگامی که خانه و بسیاری از آثارش مصادره شده بود، ناگزیر بار دیگر راهی نیویورک شد و بار دیگر کارش را آنجا از سر گرفت.
گزارش بسيار خوبی است. دقت فرماييد که دانشگاه کورنل در ايالت نيويورک است ولی با شهر نيويورک 246 مايل (بيش از 400کيلومتر) فاصله دارد.
سيد / 08 November 2012
ماجرای طلای بی ینال ونیز را نخستین بار است که می شنوم. لطفا در این مورد تحقیق لازم را داشته باشید و در صورت امکان مدارک آن را منتشر کنید.
یک نقاش ایرانی / 14 November 2012