در مواجهه با بحران بهداشتی، ملی‌گراترین، بیگانه‌هراس‌ترین و اقتدارگراترین رهبرانْ  گفتمان مرزها را برجسته کردند. گویی این مرزهای حائل میان دولت‌ها هستند که می‌توانند جلوی ویروس‌ را بگیرند. وندی براون، نظریه‌پرداز سیاسی و متخصص حضور ایجاد انواع مرزها بین کشورها، البته از چنین وضعیتی حیرت نکرده، بلکه متوجه تأثیر درازمدت آن است: این‌که چه‌طور این بحران می‌تواند به ما اجازه دهد لبه نقد را تیزتر کنیم. به‌زعم براون، ویروس کرونا، فلاکت نظام جهانی استوار بر بازارها، سرمایه مالی و دولت‌-ملت‌ها را نیز عیان ساخته است. دولت-ملت‌ها و نظام سرمایه‌داری، ابزارهای زنگ‌زده و ازکار‌افتاده‌ای برای مقابله با شیوع جهانی ویروس جدید کرونا هستند. بحران بهداشتی و سلامتی اخیر تنها با اشتراک‌گذاری علم و دانش، تجهیزات و پرسنل در سطح جهانی حل نمی‌شود، بلکه هم‌چنین نیازمند یک مدیریت مشترک جهانی نیز است.

بانکوک، تایلند – برای پیشگیری از شیوع بیماری کوید-۱۹ کابین داخلی هواپیماها ضدعفونی می‌شود.

♦ شاهد بستن گسترده‌ مرزها و حتی حصار‌کشی‌های مرزی جدید در واکنش به کروناویروس جدید هستیم. آفریقای جنوبی حصاری در امتداد مرزش با زیمباوه برپا کرده، اسرائیل به‌سرعت مرزهایش را مسدود کرده، ایالات متحده آمریکا و کانادا  مرزهای جنوبی‌شان را بسته‌اند. شما به‌عنوان متخصص در زمینه مرزها و اهمیت‌ آ‌ن‌ها، در مورد این‌ مسائل چه فکر می‌کنید؟

وندی ال. براون، استاد علوم سیاسی در برکلی (دانشگاه کالیفرنیا) است. او سال‌هاست به‌طور خاص در مورد مرزها و به‌ویژه ایجاد انواع مرز و  دیواره میان کشورها کار می‌کند. او هم‌چنین یکی از تندوتیزترین منتقدان نئولیبرالیسم و محافظه‌کاری است.

وندی براون:‌ من فکر می‌کنم آن‌چه ما به آن نیاز داریم نه بستن مرزها، بلکه حفظ فاصله اجتماعی در سطح جهانی، و اقدامات بهداشتی‌ است که شامل مدیریت حسا‌ب‌شده مرزهای هوشمندانه‌ می‌شود و کم‌ترین ارتباط با دولت-ملت را دارند. آن‌چه این ویروس بیش‌تر و بیش‌تر آشکار می‌کند، اتصال جهانی عمیق و فقدان حفاظت و ایمنی ماست. شیوع کرونا شاید از وضعیت مشترک ما پرده برداشته، اما از طرف دیگر، نابرابری‌ها و محدودیت‌های دسترسی به مراقبت و درمان را در این فضای مشترک نیز روشن کرده است. اما از همه مهم‌تر، من می‌گویم که این ویروس فلاکت یک نظام جهانی استوار بر بازارها، سرمایه مالی و دولت‌-ملت‌ها را نیز عیان ساخته است. این‌ها ابزار اصلی ما برای پاسخ دادن به هر مسئله، هر نیاز یا بحرانی هستند. بحران بهداشتی و سلامتی اخیر تنها به اشتراک‌گذاری علم و دانش، تجهیزات و پرسنل در سطح جهانی نیاز ندارد، بلکه هم‌چنین نیازمند یک مدیریت مشترک جهانی برای تمام جوامع است. پیش‌گیری از شیوع ویروس کرونا مستلزم ممانعت از دسترسی ویروس به میزبانان جدید باست. و هر کدام از ما پتانسیل این میزبانی را داریم— فارغ از این‌که تحت سازمان‌دهی چه ملت یا دولتی باشیم. بنابراین،  در این مرحله آنچه ضروری است تعاون و همکاری اجتماعی است—تعاونی که  همان‌قدر در خدمت فاصله گذاری اجتماعی باشذ که در خدمت درمان.

♦ آیا شما فکر می‌کنید که تقویت و تشدید فیزیکی مرزها –از طریق حصارکشی و برپایی ایست‌های بازرسی— واکنش مناسبی به یک مسئله بیولوژیک مثل پاندمی است؟

-:‌سنگرها، موانعی مرزی غول‌پیکر از جنس فولاد، آجر، و بتن مسلما بهترین راه مقابله با ویروسی نیستند که در قید و بند مرزها نیست. ما با ویروسی طرف هستیم که با نظارت و کنترل بصریِ‌ برای شناسایی افرادی که دزدکی از سوی دیگر مرز وارد می‌شوند، قابل‌ردیابی نیست. این ویروس به‌وسیله‌ هواپیماها پخش می‌شود، و به‌وسیله بسته‌های فرستاده‌شده به درب منزل مردم از طریق سایت آمازون. همان‌طور که می‌دانیم، از طریق دست‌ دادن، در آغوش کشیده و هم‌چنین سایر راه‌ها منتقل می‌شود، و در این میان مرزها کم‌ترین تأثیری ندارند. مرزها تمهیدات محافظتی نیستند… مرزهای ضروریِ قرنطینه‌ باید درون مرز‌های ملی قرار بگیرند. ما دولت به دولت، آن‌چه را باید جهت اداره بحران انجام دهیم، اعلام می‌کنیم اما مرزهای واقعا کارآمد آن‌هایی هستند که هر یک از ما خود ایجاد و اداره می‌کنیم. البته توقف آمدوشد میان ملت‌ها، میان مناطق جهانی، و مناطق محلی منطقی است، اما چرا؟ به خاطر پایان دادن به گردش ویروس. منطقی است که  این‌ور و آن‌ور نرویم و همدیگر را آلوده نکنیم.

♦ ترامپ مرزهای آمریکا با مکزیک را بست و ممانعت ۳۰ روزه برای اغلب مسافران اروپایی در نظر گرفت. شما در خصوص این رویکرد انزواطلبانه آمریکا برای جلوگیری از شیوع کووید۱۹ چه نظری دارید؟

-: ترامپ معلوم است دوست دارد مرزها را ببندد، هر مرزی را، مهم نیست چه باشد و کجا باشد. این راه‌حل او برای مواجهه با هر بحرانی‌ست. و این بستن مرزها همراه است با اعلام خودآئینی ملی و سرباز زدن از مشارکت در تولید داروهای آزمایشی، ساخت واکسن و … .  این طور بستن مرزها و اعلام خودآئینی ملی اساسا نشانگر پوچی سازمان‌دهی ملی‌گرایانه – و به همان اندازه سرمایه‌دارانه— علم، دانش  و مراقبت‌های بهداشتی است. چنین اقداماتیخام‌دستانه‌اند و کاربرد آنها در بحران اشتباه است، و البته به نابرابری ‌های بسیار گسترده‌ در دسترسی به مراقبت و درمان می‌انجامند و این مسئله خود بحران‌های انسانی جدیدی به‌وجود خواهد آورد.

♦ ترکیب نظرتان در مورد گفتمان قرنطینه اجباری و دستوری و تحمیلِ در خانه ماندن به خانواده‌ها برای جلوگیری از شیوع بیماری چیست؟

-: تصویری که این گفتمان به ذهن متبادر می‌کند، تصویر یک خانه‌ است، منزلی که در آن یک نفر آشپزی می‌کند، یا کودکانی  که در اوقات فراغت از کلاس آنلاین در منزل، در حال بازی کردن‌اند. مطابق با چنین تصویری همه می‌توانند  به‌لطف یک اتصال اینترنتی خوب در خانه کارشان را انجام دهند…. این یک بازنمایی بسیار هنجاری از خانواده هسته‌ای متعلق به طبقات اجتماعی برخوردار از امتیازات است. اما بخش عظیمی از جمعیت جهانی جور دیگری زندگی می‌کنند. شمار بسیاری از افراد تنها زندگی می‌کنند و قرنطینه برای آنان وحشتناک است. برخی افراد در خانه‌های سالمندان مخروبه زندگی می‌کنند، در یک باغچه کوچک  قدم می‌زنند، و تنها سه بار در روز به‌هنگام تحویل غذا شخص دیگری را می‌بینند— و از حالا به‌ بعد این تنها تماس آن‌ها با نوع بشر خواهد بود. «برگردید به منازل‌تان، کنار خانوده‌تان بمانید و از خانه خارج نشوید»: پشت این شعار بی‌فکری‌ها و حقایقِ پوشیده بسیاری وجود دارد. ما نابرابری‌ها و تفاوت در سبک‌ زندگی‌ها را از اغلب یاد می‌بریم. در نتیجه بحران مسکن در شهرهای بزرگ‌، مردم به  شیوه‌‌‌های عجیب و غریب و سرهم‌بندی شده گوناگونی زندگی می‌کنند. باید دقت کنیم که آدم‌ها چگونه و کجا دارند دوام می‌آورند: چه‌کسی در ماشین‌اش زندگی می‌کند، و چه‌کسی زیر پل… خانه‌هایی با هفت، هشت، یا ده خانوار وجود دارند که نیمی از آنان سر کار خواهند رفت، چراکه شغلشان به حوزه صنایع خدمات غذایی یا بیمارستان مربوط می‌شوند.  آنان همواره در معرض‌ خطراند، درحالی‌که فاصله‌گذاری اجتماعی قرار است از آدم‌ها محافظت کند— و این مسئله بر کل خانواده تأثیر می‌گذارد. این چیزی ا‌ست که باید با آن مواجه شد و درموردش تأمل کرد.

باید حواس‌مان به مردمی باشد که نمی‌توانند از خودشان مراقبت کنند. مردم بی‌سرپناه، زاغه‌نشینان، مهاجران ساکن در اردوگاه‌ها، زندانیان محبوس در زندان و بازداشتگاه. اضافه شدن ویروس کرونا به بحران اقلیمی گواهی است بر ضرورت خلق شیوه دیگری از سازمان‌دهی اجتماعی، سیاسی، زیست‌محیطی و اقتصادی.

♦ واکنش‌های متفاوت دولت‌ها به اپیدمی کوید۱۹ – واکنش‌های کره‌ جنوبی، اسرائیل، اتحادیه اروپا— به ما در مورد نست میان تلاش برای مقابله با ویروس و نقش کنترل و نظارت چه می‌گوید؟

-:‌ از طرفی، هر روز و به طور فزانیده نگران شبکه‌های کنترل و نظارتی هستیم که تکنولوژی‌های دیجیتالی پیشرفته‌ ممکن ساخته‌اند، و از طرف دیگر، بسیاری از ما تقاضای گرفتن آزمایش از عموم مردم را داریم. با این تست‌های فراگیر بود که کره جنوبی ویروس را شکست داد. چگونه می‌توان با این حقیقت کنار آمد که مقابله با این ویروس به نیازمند مدیریت و کنترل مردم است و امکان دارد از نگرانی انتقادی ما در مورد شیوه‌های نظارت و کنترل سوء استفاده شود—  یعنی به‌شیوه‌ای نابرابرانه، و در خدمت تقویت تبعیض‌های نژادی، استعماری، یا اجتماعی موجود؟ این معمای بسیار بزرگی است. باید به راه‌هایی فکر کنیم که بتوان از طریق آنها، برای مثال، توجه‌ها را به مردم آسیب‌پذیر معطوف کرد، تا بدین ترتیب از حادث شدن بیماری و مرگ آنها در اثر ویروس جلوگیری شود. و در عین حال و همزان باید تلاش کنیم و مواظب باشیم از این نظارت و کنترل  در جهت مقاصد و اهداف شریرانه استفاده نشود. د شریرانه صورت.

بحران ویروس کرونا تردید ما نسبت به جایگاه قدرت دولتی را آشکار کرده است. از یک سو، خواستار سرعت عمل دولت و مسئولیت‌پذیری آن در قبال متوقف کردن شیوع این ویروس هستیم، اما از سوی دیگر، شمار زیادی از اقدامات انجام‌شده—خصوصا چنان‌چه اجرای آن‌ها تا بعد از بحران نیز بهدرازا کشد— تهدید‌هایی جدی‌ برای آزادی‌های مدنی و زندگی‌های خصوصی‌مان هستند، و می‌دانیم که این می‌تواند به نفع مدافعان اقتدارگرایی نیز تمام شود.

♦ شما این تنش را چه‌طور درک می‌کنید؟

-: دولت-ملت‌ها و نظام سرمایه‌داری، ابزارهای زنگ‌زده و ازکار‌افتاده‌ای برای مقابله با شیوع جهانی ویروس جدید کرونا هستند. این بحران جدید بازنمای شیوه پاسخ‌گویی ما به بحران اقلیمی، یا در واقع ناتوانی ما در پاسخ‌گویی به آن را است. مشت ما پوچ است و چیزی در کف نداریم.

♦ آیا واکنش‌هایی نیز به این اپیدمی بود که باتوجه به ظرفیت‌ مقابله‌ ما، خوش‌بین‌کننده باشند؟

-:‌ یک همکاری علمی باورنکردنی‌ به‌منظور شناخت ویروس کرونا و ساخت واکسن آن در سرتاسر کره زمین آغاز شده است. پزشکان با یکدیگر متحد شده و در تلاش برای پاسخ گفتن به این بحران هستند. و سازمان بهداشت جهانی نیز از این همکاری‌ها حمایت می‌کند. آن‌چه پدید می‌آید احتمال اداره‌ امور یه یک نحو دیگر است. و این احتمالات از دل همین وضعیت فعلی سر بر می‌آورند. آن‌ها از پیش موجود هستند. تنها چهره‌هایی نظیر ترامپ، بولسونارو، و نتانیاهو بر دیدگاه‌های ملی‌گرا و سرمایه‌دارایانه خود پافشاری می‌کنند. در جاهای دیگری در سرتاسر دنیا، دیدگاه‌های دیگری ظهور کرده و همین‌ها ما را نجات خواهند داد. همین‌حالا، مشارکت‌ها و اشتراک‌گذاری‌های بسیاری صورت گرفته است، و اغلب اوقات، مشارکت با اختلاف زیادی از سودجویی پیشی می‌گیرد. میلیاردر چینی جک ما را در نظر بگیرید که میلیون‌ها کیت آزمایش به آفریقا، ایالات متحده و دیگر جاها فرستاده است. صندوق بین‌المللی پول  توجه ویژه‌ای معطوف به آن دسته از کشورهایی کرده که تحت تأثیر فاجعه‌بار بحران اقتصادی قرار خواهند گرفت. هیچ کشوری به‌ تنهایی از این وضعیت رهایی نخواهد یافت، بلکه به کمک و پشتیبانی جهانی، و مدیریت جهانی نیاز خواهیم داشت. نکته حائز اهمیت آن است که آن‌چه را اکنون به لطف به این بحران پدیدار شده ادامه دهیم، یعنی نقد نظام موجود، و به‌طور هم‌زمان، احتمال‌های آشکار پاسخ‌گفتن به آن را.

منبع: AOC


بیشتر بخوانید: