علی اکبر صادقی، از دیگر نقاشان معاصر است که به ویژه به دلیل حضور عناصری از فرهنگ ایرانی در فضای سوررئالیستی آثارش مورد توجه بوده است.
او در سال ۱۳۱۶ در تهران به دنیا آمد. نقاشی را از همان کودکی آغاز کرد و در دوران دبیرستان، نقاشی آبرنگ را نزد آواک هایراپتیان، نقاش زبردست ارمنی که به نقاشی طبیعت بیشتر گرایش داشت آموخت.
علی اکبر صادقی در سال ۱۳۳۷ وارد دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران شد و به گفته خودش، یک سال بعد، نقاشی روی شیشه یا «ویترایبا» با حال و هوای سبک ایرانی را خلق کرد.
صادقی که در ابتدا بیشتر نقاشی آبرنگ میکشید، پس از ورود به دانشگاه، به رنگ و روغن روی آورد. او اواخر دهه ۱۳۶۰ بار دیگر به آبرنگ روی آورد.
اگرچه صادقی در سبکها و شیوههای مختلف نقاشی کرده، اما در نهایت میتوان وی را نقاشی سوررئالیست دانست که به بیان و فرم شخصی خود دست یافته است.
نقاشیهای سوررئالیستی علی اکبر صادقی به ویژه در آثار دوره اولش، هم از نظر مضمونی و تماتیک و هم از نظر بهکارگیری عناصر تصویری و رنگ، جلوهای ایرانی داشتند که درست به همین دلیل، بین او و دیگر نقاشان سوررئالیست فاصلهای محسوس ایجاد میکرد و به دنیای نقاش، رنگ و بویی شخصی و متمایز میداد.
در دوره دوم اما، صادقی بهتدریج از این عناصر فاصله گرفت و به نقاشانی چون رنه ماگریت و دالی که از نقاشان مورد علاقه وی هستند، نزدیکتر شد و در مقابل کوشید که مرزهای نقاشیاش را از بوم به قابهایی که این بومها را در خود گرفته بودند گسترش دهد.
با این همه به نظر میرسد که مخاطبان علی اکبر صادقی، هنوز کارهای دوره اول او را بیشتر دوست میدارند و نام او را با این کارها و نقشها به خاطر سپردهاند.
اگرچه نقاشی، اصلیترین دغدغه علی اکبر صادقی به شمار میآید، اما در زمینههای دیگر، از جمله ساخت انیمیشین، تصویرگری کتاب و گرافیک نیز فعال بوده است.
او در فاصله سالهای ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۶، شش فیلم از جمله «گلباران»، «رخ»، «ملک خورشید» و «زال و سیمرغ» را در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان ساخت. این فیلمها که هم در داخل ایران و هم در جشنوارههای جهانی مورد اقبال بسیار واقع شدند و جوایز متعددی را نصیب وی کردند، نمونههای موفقی از انیمیشن ایرانی به حساب میآیند.
اغلب این فیلمها، همچون شمار قابل توجهی از نقاشیها و نیز کتابهایی که او تصویرگری آنها را انجام داده، در فضایی کاملاً ایرانی با نشانیهای پررنگ از فرهنگ عامیانه، اساطیر ایرانی، نقاشی قهوهخانهای و سنتهای تصویری ایرانی مثل پردهخوانی آفریده شدهاند. «پهلوان پهلوانان»، «عبدالرازاق پهلوان»، «گردآفرید» و «سفرهای سندباد بحری» از جمله آثار او در زمینه تصویرگری کتاب به شمار میآیند.
هم در نقاشیهای دوره اول و هم در فیلمها و تصویرسازی چند کتاب، چهره جنگاورانی با کلاهخود و شمشیر و سپر، که بیننده را یکسره به تاریخ ایران میکشاند، حضوری پررنگ دارد. در بسیاری از این نقاشیها، چهره این جنگاور، چهره خود نقاش است.
علی اکبر صادقی از جمله نقاشانی است که در بسیاری از تابلوهایش، تصویری از خود به دست داده و با نوعی خودنگاری، در کارهایش حضور یافته است.
او که کارهایش در بیش از ۸۰ نمایشگاه انفرادی و گروهی در ایران و خارج از ایران به نمایش درآمده، و برای نقاشیها، فیلمها و تصویرگریهای کتاب جوایز متعددی را کسب کرده، سالهاست که با تأسیس و اداره «نگارخانه سبز» در تهران، آثار خود و دیگر هنرمندان را در این گالری عرضه میکند.
برخی فیلمهای علی اکبر صادقی:
زال و سیمرغ
ویدئو: پارهای از آثار علی اکبر صادقی