نعیمه دوستدار – مرکز آمار ایران می‌گوید جمعیت کنونی ایران ۷۵ میلیون و ۱۵۹ هزار و ۸۰۰ نفر است، اما این جمعیت برای مقامات حکومتی ایران کافی نیست. آنها معتقدند جمعیت ایران باید همچنان افزایش پیدا کند و ایران برای دست کم ۲۰۰ میلیون نفر، ظرفیت دارد.

برای رسیدن به این دورنما، حالا مقامات وزارت بهداشت ایران، برنامه تنظیم خانواده را حذف کرده‌اند. اوایل مردادماه، مرضیه وحید دستجردی، وزیر بهداشت ایران خبر داد که بودجه برنامه کنترل جمعیت کاملا حذف شده و “دیگر چنین برنامه‌ای در وزارت بهداشت وجود ندارد”.

وزیر بهداشت ایران اعلام کرده بود که سیاست جمعیتی وزارت بهداشت “در جهت سیاست‌های کلی نظام و منویات مقام معظم رهبری” است و به همین دلیل، “سیاست کنترل جمعیت به آن معنا که در گذشته بوده دیگر وجود ندارد”.

دو بچه کافی نیست

چند وقت قبل از اعلام وزارت بهداشت، آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر ایران در جمع مسئولان کشور، از سیاست کنترل جمعیت در ایران انتقاد کرده و گفته بود هرچند سیاست کنترل جمعیت، در اوایل دهه هفتاد بنابر مصالحی صحیح بوده، اما ادامه آن در سال‌های بعد خطا بوده است و باید در سیاست تحدید نسل، تجدید نظر بشود و همه مسئولان باید در این زمینه در جامعه فرهنگ‌سازی کنند تا جامعه از حالت فعلی “یک بچه، دو بچه” خارج شود.

قبل از رهبر ایران اما این محمود احمدی‌نژاد بود که بر افزایش جمعیت ایران، تاکید می‌کرد. برای اینکه این سیاست اجرایی شود، او مبتکر طرح‌هایی شد که البته هیچکدام به ثمر نرسیدند. افتتاح حساب بانکی یک میلیون تومانی برای هر نوزاد تازه متولد شده است، یکی از این طرح‌ها بود. بنا بود دولت هر سال مبلغی به آن حساب‌ها بریزد و به این شیوه، خانواده‌ها را تشویق به داشتن فرزند بیشتر کند، اما این طرح هرگز اجرایی نشد، چون دولت توان تحمل بار مالی آن را نداشت.

تلاش برای اصلاح قانون کنترل جمعیت مصوب دهه ۷۰ خورشیدی، راه دیگری بود که محمود احمدی‌نژاد آن را آزمود. سال گذشته، دولت لایحه‌ای به مجلس فرستاد تا بر اساس آن، قوه مجریه بتواند در هر پنج سال، با توجه به بررسی شرایط موجود کشور، سیاست‌های جمعیتی را بازنگری کند.

اوائل مردادماه، مرضیه وحید دستجردی، وزیر بهداشت ایران خبر داد که بودجه برنامه کنترل جمعیت کاملا حذف شده و دیگر چنین برنامه‌ای در وزارت بهداشت وجود ندارد.

در ادامه این طرح‌ها، تلاش برای جایگزینی درس تنظیم خانواده در دانشگاه‌ها با واحدی به عنوان “شکوه خانواده”، روش دیگری است که دولت ایران بر آن تاکید بسیار دارد. به این ترتیب، دانشجویان ایرانی به جای مطالعه درسی که بر روش‌های کنترل جمعیت و جلوگیری از بارداری تاکید دارد، واحدی را خواهند گذراند که در آن بر اهمیت تشکیل خانواده و فرزندآوری تاکید می‌شود.

در کنار این تلاش‌ها، واقعیت موجود جامعه ایران، شرایط متفاوتی را پیش روی خانواده‌ها می‌گذارد. دشواری‌های اقتصادی امکان تصمیم‌گیری را حتی برای زوج‌هایی که فرزندی ندارند سخت کرده است و بسیاری از آنها ترجیح می‌دهند در شرایط ناامن اقتصادی و به دلیل نامشخص بودن آینده، بچه‌دار نشوند.

بسیاری از آنها هم ترجیح می‌دهند تنها به داشتن یک بچه اکتفا کنند. راحله و امید، یکی از این زوج‌ها هستند. آنها که یک فرزند سه ساله دارند، معتقدند در شرایط فعلی، داشتن بچه به صلاح نیست.

راحله به زمانه می‌گوید: “ما هر دو کار می‌کنیم، اما نمی‌توانیم آنطوری که می‌خواهیم زندگی کنیم. نیازهای بچه تمامی ندارد و نمی‌شود از او خواست فداکاری کند. مسئولیت ما هم اجاره نمی‌دهد برایش کم بگذاریم. در این شرایط، بچه‌دار شدن احمقانه است، این یکی را هم ما به اصرار خانواده‌ها آوردیم.”

راحله احتمال ورود بچه دوم را اصلاً نمی‌تواند بپذیرد: “نه از نظر ذهنی چنین چیزی را می‌توانم قبول کنم، نه از نظر اقتصادی امکانش را داریم. خودمان که هرگز چنین کاری نخواهیم کرد، اما اگر ناخواسته هم چنین اتفاقی بیفتد، به تنها گزینه‌ای که فکر می‌کنم، سقط جنین است.”

توقف برنامه‌های کنترل جمعیت و نتیجه معکوس

هرچند برخی از مردم طبقه متوسط استدلال می‌کنند که هدفمندی یارانه‌ها ممکن است طبقات فرودست اجتماعی را تشویق به فرزندآوری کند، اما کارشناسان و جمعیت‌شناسان این استدلال را رد می‌کنند.


رئیس انجمن جمعیت‌شناسی: “مردم بسیاری از شهرهای کوچک و روستاها از این وسایل که رایگان در اختیار قرار می‌گیرد، استفاده می‌کنند. تصور نکنیم اگر ارائه این وسایل را قطع کنیم، رشد موالید بیشتر می‌شود. این اشتباه بزرگی است. اتفاقاً ممکن است رشد موالید کم شود. چرا؟ چون این یک واقعیت است که خانوار به خاطر مسائل اقتصادی نمی‌خواهد از حدی بیشتر فرزند داشته باشد. دست کم جو غالب جامعه اکنون چنین می‌خواهد.”

اما او به خطری اشاره می‌کند که از سوی سیاستگذاران جمعیتی و مسئولان بهداشت و سلامت نادیده گرفته شده است. به گفته رئیس انجمن جمعیت‌شناسی ایران، “اگر ما لوازم کنترل در اختیار قرار ندهیم و حاملگی ناخواسته اتفاق بیفتد، در مناطق محروم به سقط جنین‌های غیر بهداشتی روی آورده می‌شود و سلامت مادران و فرزندان طوری به خطر می‌افتد که احتمال کاهش رشد موالید وجود دارد.”

این کارشناس مسائل جمعیتی معتقد است: “برای رشد مناسب جمعیت ایران، باید فرهنگ‌سازی انجام شود تا خانوار‌ها از متوسط بین یک تا دو بچه به متوسط دو تا سه بچه برسند، اما این اقدام باید‌ آرام و با ارائه تشویق صورت گیرد، نه این که وسایل تنظیم خانواده ـ که در واقع وسیله بهداشت خانواده و حافظ امنیت و سلامت مادر است ـ را از خانوارهای بعضاً محروم دریغ کنیم و آنان را به سوی حاملگی‌های ناخواسته و رفتارهای غیرطبیعی سوق بدهیم.”

سعید معیدفر، جامعه‌شناس هم در این زمینه معتقد است: “اگر با طرح شعارهایی مانند خطر میزان باروری، به سیاست‌هایی در تنظیم خانواده روی آوریم که توام باشد با کمبود وسایل پیشگیری از بارداری به‌ویژه در میان اقشار کم درآمد (منظور کمبود وسایل رایگان پیشگیری از بارداری ناخواسته است)، از آنجا که علت اصلی کمی باروری جوانان پدیده‌ای ضروری و در پاسخ به مهیا نبودن زیرساخت‌های اقتصادی و اجتماعی در کشور و نگرانی از آینده است، به زودی با سیل عظیم نوزادان ناخواسته در جامعه روبه‌رو می‌شویم و فجایع بزرگی در کشور مانند افزایش هولناک سقط جنین و کودکان سرراهی رخ می‌دهد.”

او اشاره می‌کند در چنین شرایطی، برای نگهداری از خیل عظیم کودکان سرراهی و نیز کودکان مورد خشونت واقع شده توسط والدینی که به هر دلیل آمادگی تعدد فرزندان را نداشته‌اند، نیاز به موسسه‌های فراوان دولتی خواهد بود و این نوع کودکان نیز در آینده مهمل آسیب‌ها و مسائل اجتماعی گسترده در جامعه خواهند شد.

خطر سقط جنین‌های نامطمئن

اکنون، سیاست‌های جمعیتی ایران با توجه به حذف بودجه‌های مربوط به کنترل جمعیت به سمتی پیش می‌رود که طبقه متوسط و فقیر، هم به دلایل فرهنگی و هم به دلایل اقتصادی، در پیشگیری از حاملگی‌های ناخواسته اهمال می کنند و در نتیجه آن، استفاده از روش‌های نامطمئن برای پایان دادن به حاملگی، افزایش پیدا می‌کند.
 

یک مامای شاغل در یکی از خانه‌های بهداشت تهران به زمانه می‌گوید: “تا الان ما زنانی را که برای واکسیناسیون بچه‌هایشان یا گرفتن گواهی سلامت و … به ما مراجعه می‌کردند، شناسایی می‌کردیم؛ برایشان برنامه‌های آموزشی پیشگیری از بارداری برگزار می‌کردیم و لوازم پیشگیری را هم به رایگان در اختیارشان می‌گذاشتیم. با این حال همچنان موارد زیادی پیش می‌آمد که ناخواسته باردار می‌شدند و تقاضای سقط داشتند.”

او می‌گوید بسیاری از زنان مراجعه‌کننده، با وجود برنامه‌های تبلیغی، حتی در تهران هم، اگر وسایل پیشگیری از بارداری را رایگان نمی‌گرفتند، خودشان آن را تهیه نمی‌کردند: “حالا با توجه به این قوانین جدید، مطمئنم که این موارد افزایش پیدا می‌کند و متاسفانه ما هم دیگر نمی‌توانیم کمکی به آنها بکنیم.”

بر اساس آمار سازمان بهداشت جهانی (WHO)، سالانه از ۲۱۰ میلیون بارداری، ۴۲ میلیون سقط جنین در سراسر جهان اتفاق می‌افتد که از این تعداد، نزدیک به ۲۰ میلیون آن‌ها در شرایط ناسالم و پرخطر و توسط افراد کم‌تجربه انجام می‌گیرد و به علت این شرایط پرخطر، سالانه چهل و هفت هزار زن و دختر در سراسر جهان جان خود را از دست می‌دهند. همچنین، براساس اطلاعات سازمان بهداشت جهانی، تمامی سقط جنین‌های غیر بهداشتی و پرخطر در کشورهای در حال توسعه انجام می‌گیرد و ۹۸ درصد مرگ و میر مادران نیز به این کشور‌ها مربوط است.

وضعیت حقوقی سقط جنین در کشورها هم عامل مهمی در وضعیت سقط جنین است. در ایران، پایان دادن داوطلبانه به بارداری، تنها در شرایط خاص و برای حفظ جان مادر یا ابتلای جنین به بیماری‌ها و معلولیت‌ها انجام می‌شود و فاکتورهای اقتصادی یا وضعیت روانی مادر و پدر در پذیرش بچه مورد نظر قرار نمی‌گیرد.

در این شرایط، با توجه به عدم حمایت قانون احتمال استفاده از روش‌های غیر بهداشتی و ناایمن و توسط افراد بی‌تجربه بیشتر است. نتیجه این شرایط، بالا رفتن آمار مرگ و میر مادران و عوارض جانبی جبران‌ناپذیر ناشی از سقط جنین است که به نظر می‌رسد با متوقف شدن برنامه‌های کنترل جمعیت در ایران، وضعیت نگران‌کننده‌ای را ایجاد کند و باز دیگر سلامت زنان در معرض تهدید سیاست‌های غلط جمعیتی قرار می‌گیرد.