معاون محیط طبیعی و تنوع زیستی سازمان حفاظت محیط زیست ایران از خشک شدن ۶۵ درصد عرصه دریاچه ارومیه خبر داد.
اصغر محمدی فاضل، معاون محیط طبیعی و تنوع زیستی سازمان حفاظت محیط زیست ایران امروز یکشنبه یکم مردادماه گفت: “برپایه گزارشهای ارائه شده بیش از ۶۵ درصد عرصه دریاچه [اروميه] خشک شده به عبارت دیگر كمتر از ٣۵ درصد از عرصه این دریاچه آب دارد.”
وی با بیان اینکه “بخشهایی از دریاچه به خاطر غلظت و تراكم املاح، قرمز رنگ شده است”، گفت: “این موضوع نشاندهنده بحرانی بودن وضعیت دریاچه در این بخشها است.”
بهگفته محمدی فاضل “برپایه توافق صورت گرفته وزارت نیرو و آب منطقهای، سه استان آذربایجان غربی، شرقی و كردستان قرار است سالانه ١ / ٣ میلیارد متر مكعب آب بهعنوان حق آبه دریاچه ارومیه را تأمین کنند”
اصغر محمدی فاضل: آب دریاچه با تراكم بالا و به میزان زیادی كاهش یافته و اکنون به حدود ٢٤ میلیارد متر مكعب آب نیاز دارد
با اين حال اين مقام محيط زيستی افزود: “با توجه به اینكه حق آبه یادشده سالانه تأمین نشده ، آب دریاچه با تراكم بالا و به میزان زیادی كاهش یافته و اکنون به حدود ٢٤ میلیارد متر مكعب آب نیاز دارد.”
وی گفت: “این درحالی است که هنوز ٨ / ١ میلیارد متر مكعب آبی كه وزارت نیرو مدعی انتقال آن است، به این دریاچه نرسیده است.”
محمدی فاضل تأکيد کرد که مسئولان وزارت نیرو باید به موضوع وجود ٢٤ هزار حلقه چاه غیرمجاز در حوضه دریاچه ارومیه نيز رسیدگی کنند که از طریق آنها مقدار زیادی برداشت غیرقانونی آب انجام میشود.
به گزارش تارنمای خبرآنلاین، دولت دهم وعده داده است که در پایان سال جاری دریاچه ارومیه را نجات می دهد. مجید نامجو، وزیر نیرو در اینباره گفته است: “اطمینان داریم که تا پایان سال جاری دستکم دو طرح بزرگ انتقال آب به دریاچه ارومیه را اجرا میکنیم.”
۱۸ تير ماه سال جاری نیز نادر قاضیپور، نماینده ارومیه در مجلس ايران از دستور ویژه محمود احمدینژاد، رئیسجمهور ایران پیرامون احیای دریاچه ارومیه بهوسیله رود ارس از طریق سلماس و خوی خبر داده بود.
با این وجود، پرویز کردوانی، پدر علم کویرشناسی ایران مردادماه سال گذشته در گفتوگو با خبرگزاری مهر “تنها راهکار همیشگی و دائمی” نجات دریاچه ارومیه را انتقال آب از یکی از سرشاخههای رودخانه زاب کوچک دانسته و افزوده بود “انتقال آب رودخانه ارس به دریاچه ارومیه باعث کمبود منابع آب در این منطقه و خیانتی بزرگ است.”
درياچه اروميه که بزرگترين درياچه درون سرزمينی ايران است از مدتها پيش با بحران زيستمحيطی ژرفی روبهرو شده است؛ طوری که بهشکل مداوم از ميزان آب آن کاسته شده و بخشهای وسيعی از آن از ميان رفته است. بنا به گفته برخی از کارشناسان با ادامه روند کنونی، ظرف سه الی پنج سال آينده اين درياچه بهطور کامل خشک خواهد شد.
در طول ماههای گذشته بسياری از فعالان مدنی آذربايجان در رابطه با خشکشدن درياچه اروميه دست به تجمعات اعتراضی عليه دولت زدند که با سرکوب نيروهای امنيتی جمهوری اسلامی ايران روبهرو شده و گروهی از آنان بازداشت شدند.
درياچه اروميه دومين درياچه آبشور جهان است و از سوی يونسکو بهعنوان پنجاه و نهمين ذخيرهگاه زيستمحيطی جهان شناخته میشود.
تا انجا که بنده با استفاده از نقشه ها و توپولوزی منطقه استنباط کرده ام دریاچه ارومیه حدودا 1000متر بالاتر از سطح دریای ازاد است و رود ارس در مصب ان در نزدیکی خزر 20-30 متر زیر سطح دریاست. این اختلاف ارتفاع ممکن است در بالادست رودخانه کمی کاهش پیدا کند اما بازهم در نهایت یک اختلاف سطح 500 الی 600 متری بین دریاچه ارومیه و غربی ترین قسمت ارس در مرز بازرگان باقی میماند. بالا کشیدن اب تا این ارتفاع یا حتی نصف ان هم نه مقدور است و نه مقرون به صرفه. صرفا حجم ابی که بایستی وارد دریاچه شود تا ان را به سطح 30 سال پیش برگرداند دقیقا معادل مقدار ابی است که پشت سدهای احداث شده در ابخیز دریاچه ذخیره شده است. میگویند فرض محال محال نیست. فرض کنیم که واریز کردن اب ذخیره شده در بالادست دریاچه راه حل عقلانی و درست است. در اینصورت ایا اسان تر نیست که اب این سدهای بالادست تماما به سوی دریاچه سرازیر و دریاچه پرشود و سپس منتظر فروریزهای اسمانی بنشینیم تا سدها دوباره پر شوند. این کار هم عملی تر و هم کم هزینه تر است. تازه با پر شدن دریاچه موجبات افزایش مقدار فروریزهای اسمانی هم فراهم میشود زیرا رطوبت حاصله از افزایش سطج دریاچه خود به تنهایی راهی برای بارورشدن ابر ها و افزایش فروریزها و مقابله با حشکسالی است.
اما سوال اصلی اینست: ایا مشکل دریاچه ارومیه کمبود اب است یا افزایش بی حد و حساب نمک. مسلما اگر نمک را تهدید اصلی به حساب اوریم انوقت میبینیم که واریز کردن اب گوارای جمع اوری شده پشت سدها و یا اوردن اب ارس به ارومیه دردی از مشکل منطقه را دوا نخواهد کرد و فقط بروز مشکل را به تعویق می اندازد تا چند سال بعد با ابعاد وسیع تری ظاهر شود و منطقه و حتی کل فلات ایران را تهدید به اضمحلال کامل زیست محیطی کند. با واریز کردن اب به دریاچه فقط غلظت نمک کمی پایین تر می اید اما مقدار نمک روز به روز بیشتر خواهد شد زیرا 8 میلیون نفر در ابخیز دریاجه زندگی میکنند و هر کدام حد اقل به طور متوسط سرانه روزانه 5/2ا لی 5گرم نمک مصرف و ریخت و پاش میکند که بی کم و کاست به مقدار (8000000 ضربدر 5گرم= 40 تن در روز) به محیط دریاچه واریز میشود. این همان نمکی است که از معادن نمک خوی و تبریز و دیگر نقاط استخراج شده و میشود و بی کم و کاست همراه پاشویه ها و ابرفت ها و فاصلابها به دریاچه که در گودترین نقطه منطقه است سرازیز و در ان انباشته شده و میشود. این دریاچه از زمان سکونت انسان و به خصوص اریایی ها تا کنون از یک دریاچه پر برکت و پر حیات آب شیرین به شورابه ای تبدیل شده که امروز ان را در حال احتزار می پنداریم در حالیکه 50 سال پیش هم مرده بود. اگر روند سریع رشد جمعیت و میزان نمک را به صورت دو نمودار/منحنی تابع زمان رسم کنیم میبینیم که همانطور که جمعیت آدربایجان در 30 سال اخیر دوبرابر شده میزان و مقدار نمک هم افزایش یافته است. احداث سد ها در بالادست دریاچه فقط موجب شده تا بهتر بتوانیم نمک واریز شده به منطقه و صحنه دریاچه را به وضوح ببینیم.
به هموطنان اذربایچانی گوشزد کنم که راه حل های منطقی حل مشکل دریاچه صرفاً در اب ریختن به “هاون” دریاچه نیست بلکه راه حل های عملی و عقلانی و ساده ای وجود دارد که میتوان دریاچه را به شکوه و حیات 4000سال پیش برگرداند. متاسفانه بسیار سخت و تقریباً غیر ممکن است که صاحبنظران و کارشناسان را بتوان در این زمینه متقاعد کرد و هنوز هم برخی تجویز میکنند که حقابه ارومیه به ان برگردانده شود. این کار قبل از نمک زدایی صحنه دریاچه اشتباه محض است. من از دولت سریع العمل اقای احمدی نژاد تقاضا دارم که با بسیج سپاه و ماشیهای خاکبرداری به منطقه تمام نمک موجود در اطزاف دریاچه را قبل از روانه کردن اب به دریاچه جمع اوری و در گودالهایی امن به شکل کنبد های نمک قرار دهند. حتی اگر فرصت باشد تا دیواره این گودالها سیمانی باشد که نور علی نور میشود. بعد هم با پوشاندن نمک زیرلایه هایی از مواد نفوذناپذیر و سپس خاک انرا از معرض فرسایش آب و باد محفوظ کنند.
همانطوریکه دریاجه سدها بعد از مدتی از گل و لای پر میشود دریاچه ها هم از گل و لای پر میشوند و نیاز به لایروبی دارند. اما در مورد دریاچه ارومیه به دلیل فعالیت انسان در آبخیز دریاچه به جای لایروبی باید نمکروبی شود. این کاری است که دو هزار سال پیش و هزار سال پیش و یا 50 سال پیش و یا هم اکنون بایستی انجام میشده و حال وقت انست. در واقع واگرفتن آب از دریاچه و بلورینه شدن نمک در اطراف دریاچه فرصتی است برای نمک زدایی از دریاچه ارومیه.
لطفا برای اطلاعات بیشتر در این زمینه به پایگاه مجازی زیر مراجعه فرمایید و اگر سوالی باقی مانده با کمال میل در خدمت شما هستم.
www.biocourse10.com
ارادتمند شما
دکتر ابراهیمیان
کاربر مهمان / 22 July 2012