«چگونه میتوان به شکلی موثر از زندانیان سیاسی حمایت کرد و شیوههای حمایت از آنها را ارتقا داد؟» پاسخ الهام هومینفر، جامعهشناس به پرسش «زمانه» را در ادامه بخوانید.
▪️ برای پاسخ به این سوال باید شرایط هر جامعه و ساختار قدرت را در نظر گرفت. دولت سرکوبگر مشخصه بارز ساختار قدرت ایران است. این دولت مانع مهمی برای هرگونه کنشگری منسجم و برنامه ریزی شده است.
ایران از منظر برخی جامعه شناسان جامعه ای است که مدام در حال شورش است اما مقاومت در این جامعه شکننده است. جامعه ایرانی شاید به دلیل همین سرکوب شدید، فرصتی برای تشکیلات مشخص معطوف به کنشهای جمعی منسجم نداشته است. هشتگزدن یا صدور بیانیه و جمعآوری امضا برای ازادی زندانیان سیاسی و اجتماعی در مواردی میتوانست نوعی عمل جمعی موثر باشد که ساختار قدرت نیازمند پاسخگویی به افکار عمومی بود. اما این ساختار اقتدار گرا و سرکوبگر نیازی به پاسخگویی به مردم و حتی نخبگان جامعه ندارد.
بنابراین به نظر میرسد اگرچه این نوع عملکردها میتواند همچنان شاخصه ای از جدایی یا مقابله این کنشگران با ساختار قدرت باشد اما چندان موثر واقع نشده است. علاوه براین، گویا جریان اصلی رسانه های بین المللی بر اساس دیدگاهای خاص خود به دنبال افراد مشخصی هستند و بسیاری دیگر از زندانیان و افراد معمولی جامعه را چندان مورد توجه قرار نمی دهند و در واقع نوعی تبعیض_که خود می تواند عاملی برای نامسنجم تر کردن و شکننده تر بودن ، این مقاومت باشد_ به وجود اورده اند .
اما چه می توان کرد: بدون شک این “این درد مشترک، هرگز جدا جدا درمان نمی شود”. به نظرمن ما نیازمند یک سازمان مشخص فرا جناحی و مستقل − تاکید می کنم مستقل بدون وابستگی مالی به نهادهای بین المللی − برای همه زندانیان سیاسی هستیم. این سازمان می تواند الگوی خوبی هم برای همکاری ایرانیان داخل و خارج ایران باشد. این سازمان با یک روند دمکراتیک می تواند برای شناسایی، حمایت و فشار بر نهاد قدرت ، برنامه ریزی کند. این سازمان می تواند به جای بیانیه های هزار امضایی به تشکل یابی و فشارهای عملگرا تری بیانجامد. مساله زندانیان را از موضوعی صرفا گروهی خارج کند و با تبدیل آن به مساله اجتماعی و سیاسی روز، اعتراضات خاصی را در خیابانها و مراکز نگهداری زندانیان شکل دهد. یعنی به جای اینکه فقط مادر اسماعیل بخشی در برابر زندان، به این حبس و شکنجه اعتراض کند با اعتراض های جمعی در برابر زندانها، کنش اصلی را در خیابانها شکل دهد. فعالین محیط زیست با اعتراضات متعدد در برابر زندان یا سازمان محیط زیست خواهان رسیدگی به وضعیت فعالین محیط زیست بشوند. تا به امروز هیچ کدام از این نامه ها و پتیشن ها جواب نداده است.
اگر چه ایجاد این نهاد و سازماندهی آن چندان ساده نیست اما من گمان نمی کنم توانایی عبور از این مساله را بدون یک تشکل یابی و سازماندهی منسجم داشته باشیم.
در همین زمینه
«بسیج از پایین، نه جلب حمایت از بالا» ــ کمیته عمل سازمانده کارگری
«مدافعین زندانیان در هر شهری کمیتههای محلی ایجاد کنند» ــ کمپین حمایت از بازداشتشدگان هفتتپه و زندانیان ترقیخواه