نرگس محمدی، نايب رئيس کانون مدافعان حقوق بشر که هماکنون در زندان زنجان بهسر میبرد در نامهای خطاب به دادستان تهران حبس خود را در اين زندان غيرقانونی دانست و مسئوليت هرگونه اتفاق ناگوار در زندان را متوجه مسئولان دانست.
سايت ملی – مذهبی امروز يکشنبه چهارم تيرماه نامه نرگس محمدی، فعال حقوق بشر و نايب رئيس کانون مدافعان حقوق بشر را به عباس جعفری دولتآبادی منتشر کرده که در آن گفته شده است هر حادثهای در زندان برای وی رخ دهد عامدانه است و مسئوليت آن بر عهده مسئولان حکومتی است.
نرگس محمدی که در بازداشت سال ۱۳۸۹ در زندان مبتلا به فلج ادواری عضلانی شده بود و پس از آزادی مدتها تحت درمان قرار داشت، روز يکشنبه سوم ارديبهشتماه سال جاری از سوی مأموران امنيتی زنجان بازداشت و برای اجرای حکم شش سال حبس تعزيری، به زندان اوين تهران منتقل گرديد اما پس از مدتی بار ديگر به زندان زنجان فرستاده شد.
کمپين بينالمللی حقوق بشر در ايران، روز سهشنبه ۳۰ خردادماه وضعيت جسمانی نرگس محمدی را که در ميان متهمان مواد مخدری زندان زنجان بهسر میبرد، ناگوار توصيف کرد.
نرگس محمدی در نامه خود به دادستان تهران نوشته است انتقال او به زندان زنجان بر خلاف ادعای مسئولان به تقاضای خود وی نبوده است.
وی افزوده است: “اينجانب نسبت به انتقال غيرقانونی خود به بند جرايم عادی نسوان در زنجان به شدت معترضم و درخواست میکنم هرچه سريعتر نسبت به انتقال اينجانب به بند عمومی نسوان (محل نگهداری زنان با محکوميت با جرايم غيرعادی در اوين) اقدام لازم مبذول فرمائيد.”
نرگس محمدی: اميدوارم بنا نباشد که همچون شهادت هاله سحابی و هدی صابر که گفته شد به علت گرمای هوا و اعتصاب غذا بود! حادثه ديگری البته به ظاهر طبيعی رخ دهد که به اين ترتيب اعلام میکنم، نه تنها طبيعی نخواهد بود بلکه تشديد بيماری يا بروز هر حادثه ناگوار ديگری در اين شرايط برای من کاملأ عامدانه است
وی نوشته است: “اکنون من در ميان بيش از۵۰ زن قاتل، محکومان به اعدام (مواد مخدر) وجرائم فساد اخلاقی با بيماریهای خطرناک و حتی زنان غيرمتعادل (به لحاظ روانی) هستم که از زمانی که وارد بند شدهام تاکنون جز اضطراب و ناآرامی و ترس که لحظه به لحظه موجب تشديد بيماریام میشوند چيزی نديدهام.”
برنده جايزه سال ۲۰۱۱ “دولت و بنياد تاريخ زنده سوئد” گفته است: “از زمان ورود به اين بند با شرايط وحشتناکی که قادر به نوشتن و توصيف آن نيستم، دست به گريبانم. وارد کردن چنين استرسهايی به من معادل خوراندن جامهای زهر کشندهای است که لحظه به لحظه به ازبين رفتن من کمک میکند.”
اين فعال حقوق بشر افزوده است چنين رفتار و اقدامی “نوعی کشتن عمد” اوست که مسئوليت مستقيم آن برعهده مسئولان قضائی است.
وی تأکيد کرده است: “اميدوارم بنا نباشد که همچون شهادت هاله سحابی و هدی صابر که گفته شد به علت گرمای هوا و اعتصاب غذا بود! حادثه ديگری البته به ظاهر طبيعی رخ دهد که به اين ترتيب اعلام میکنم، نه تنها طبيعی نخواهد بود بلکه تشديد بيماری يا بروز هر حادثه ناگوار ديگری در اين شرايط برای من کاملأ عامدانه است.”
هاله سحابی، فعال حقوق زنان، ۱۱ خردادماه ۱۳۹۰ در مراسم خاکسپاری پدرش عزتالله سحابی رئيس شورای فعالان ملی مذهبی، پس از حمله نيروهای “لباس شخصی” به اين مراسم جان باخت. مسئولان حکومتی مرگ او را بر اثر بيماری قلبی و گرمای هوا اعلام کردند.
هدی صابر از فعالان ملی مذهبی که در زندان اوين در حبس بود، شنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۰ و پس از ۱۰ روز اعتصاب غذا در اعتراض به مرگ هاله سحابی، در بيمارستان مدرس تهران درگذشت.
مخالفان حکومت ايران میگويند وی بر اثر “ضرب و شتم” و “تأخير در انتقال به بيمارستان” کشته شد اما خبرگزاری جمهوری اسلامی ايران (ايرنا) به نقل از “رئيس بهداری زندان اوين و پزشک معالج هدی صابر” نوشت که اين زندانی سياسی بههيچوجه اعتصاب غذا نکرده بود و بر اثر “سکته قلبی وسيع” درگذشت.
نرگس محمدی در ادامه نامه خود به دادستان تهران تأکيد کرده است که به دليل بيماریش میبايست تحت معالجه و مراقبت پزشکان خود در تهران باشد و انتقال وی به زندان زنجان اين امکان را از وی سلب کرده است.
وی در پايان نامه خود طولانی بودن مسافت محل زندگی خانواده و دو فرزند پنج سالهاش از تهران تا زنجان را يکی ديگری از دلايل ناعادلانه بودن حبس خود در زندان زنجان دانسته است.
۱۶ ارديبهشتماه سال جاری بيش از۳۵۰ نفر از فعالان حقوق زنان و مدافعان حقوق بشر طی بيانيهای با اعتراض به بازداشت نرگس محمدی خواستار “آزادی فوری و بیقيد و شرط” او شدند.
در هفتههای اخير سازمان گزارشگران بدون مرز، باربارا لوخبيلر، رئيس کميسيون حقوق بشر پارلمان اروپا، تاريا کرونبرگ، رئيس هيئت نمايندگی امور ايران و اروپا در پارلمان اروپا، و چند شخصيت حقيقی و حقوقی برنده جايزه صلح نوبل از جمله شيرين عبادی (ايران)، ميخائيل گورباچف (روسيه)، دالای لاما (تبت)، جودی ويليامز (ايالات متحده امريکا) و لخ والسا (لهستان)، خواهان آزادی نرگس محمدی شدهاند.
این همه آزادیخواهان ایران اعدام شدند اصلاح طلبان سکوت کردند و حالا نامه پشت نامه؛ خانم محمدی این حرفها فایده ای ندارد مردم ایران دیگر برای شما دل نخواهند سوزاند ما خواهان تغییر رژیم هستیم نه اصلاح آن
کاربر مهمان / 24 June 2012