اکبر فلاحزاده – فرق نمیکند کدامیک از دو نامزد ریاست جمهوری مصر برنده شود، چون به قول ناظران هرج و مرج پیشاپیش بر این کشور حاکم شده است: دادگاه قانون اساسی مصر انتخابات مجلس سفلی را مغایر با قانون اساسی دانست و کاندیاتوری احمد شفیق را که از همکاران مبارک و از نظامیان باسابقه است، بلامانع دانست. نه فقط اسلامگرایان، که ناظران بینالمللی نیز در این اقدام دست شواری نظامیان را در کار دیده و آن را نوعی کودتا دانستهاند.
نه فقط آمریکاییها از زبان خانم کلینتون وزیر خارجه آمریکا، که اروپاییها هم از اوضاع جاری در مصر اظهار نگرانی کردهاند. در حالی که خانم کاترین اشتون موضع صریحی اتخاذ نکرده، فرانسیسکا برانتنر (Franziska Brantner) نماینده سبزها در پارلمان اروپا در گفتوگوی روز شنبه ۱۶ ژوئن با صدای آلمان دست ارتش را در ملغی اعلام کردن مجلس سفلای مصر دخیل دانسته و از آینده مصر اظهار نگرانی کرده است.
اصولاً از ۶۰ سال پیش که حکومت ملک فاروق به دست افسران جوان سرنگون شد، ارتش در همه دولتهای مصر بهطور مستقیم یا غیر مستقیم دست داشته است. ارتش در تقریباً همه امور مهم دخالت میکند و بخش مهمی از اقتصاد مصر نیز در دست ارتش است. ارتش در جریان قیام مردم علیه مبارک با زیرکی خود را از مقابله مستقیم با مردم کنار کشید تا بتواند به عنوان منجی ملت ظاهر شود. با این حال اسم ارتش و شورای نظامیان حاکم بر مصر بد در رفته و مخالفان احمد شفیق یک ماه نخستوزیری در زمان مبارک و نظامی بودن او را دلیل طرد او میدانند.
محمد مرسی: من به ارتشمان عشق میورزم.
با این حال احمد شفیق در گفتوگویی که با الاهرام کرده، نظامی بودن را نقطه قوت خودش دانسته. به گفته وی: چرچیل و آیزنهاور و ژنرال دوگل که کشورهایشان را ساختند، سابقه نظامی داشتند ولی توانستند رهبران بزرگی شوند. حال آنکه موسولینی و هیتلر که کشورشان را ویران کردند، غیر نظامی بودند. به گفته او: آنچه اهمیت دارد این است که ساختار دولت غیر نظامی باشد. این، آن چیزی است که به نظر وی انقلاب مصر میخواهد؛ انقلابی که مدنی بود نه دینی و نه نظامی.
رأیگیری در انتخابات ریاستجمهوری مصر از صبح شنبه، ۱۶ ژوئن (۲۷ خرداد) آغاز شده و دو روز طول میکشد.
در این میان بسیاری صاحبنظران سیاسی از زد و بند ارتش با هر دو رقیب انتخاباتی سخن گفتهاند. شورای نظامیان هرگونه ساخت و پاختی با رقبای انتخاباتی را رد کرده، اما دهان به دهان میگردد که نامزد اخوانالمسلمین برای دخالت دادن بعضی نظامیان در دولتش با آنها توافقهای پنهانی داشته است.
به نوشته روزنامه آلمانی «تاتس»، محمد مرسی، رئیس حزب آزادی و عدالت از محترم شمردن رأی دادگاه قانون اساسی سخن گفته و هیچ معلوم نیست که حرف دلش را زده باشد، چون که این رأی آشکارا به زیان اخوانالمسلمین بوده است. او همچنین گفته است که «من به ارتشمان عشق میورزم». معنی اینگونه اظهارات مهرورزانه درست در آستانه انتخابات روشن است.
هر چه هست مخالفان اسلامگرایان از سویی به علت ناکام ماندن بهار عربی در خاورمیانه و شمال آفریقا، و رشد اسلامگرایی و قشریگری و بهخصوص اعمال محدودیت علیه زنان و در مواردی حملات خشونتبار به آنان از سوی دیگر، مثل جن از بسمالله اسلامگرایی وحشت دارند. اسلامگرایان نیز که از این موضوع آگاهاند، با دادن وعده و وعید و شعارهای انتخاباتی مانند: «ثبات، امنیت، عدالت و موفقیت» سعی در آرام کردم مردم و جلب آرای آنان دارند.
مسیحیان مصر از احمد شفیق حمایت میکنند و فکر میکنند او میتواند جلوی اسلامگرایان را بگیرد.
به نوشته «زوددویچه سایتونگ» در روز شنبه شانزدهم ژوئن (۲۷ خرداد ۱۳۹۱)، مردم مصر درست در روز تعیین تکلیف پای صندوقهای رأی بلاتکلیفاند و عدهای اساساً قصد تحریم انتخاباتی را دارند که نتیجهاش به گفته آنها چیزی را از اساس تغییر نمیدهد. به نوشته این روزنامه آلمانی مسیحیان که تقریباً ۱۰ درصد جمعیت مصر را تشکیل میدهند از احمد شفیق حمایت میکنند چون او را تنها کسی میدانند که قادر است جلوی اسلامگرایان را بگیرد. تمام کسانی هم که به محمد مرسی نامزد اخوانالمسلمین رای میدهند، اسلامگرا یا قشری نیستند. آنها میخواهند جلوی ادامه حکومت سرنگونشده قبلی را بگیرند.
به عقیده بسیاری از ناظران اگر قرار باشد باز نظامیان بر کشور حکم برانند قیام مردم مصر اساساً بینتیجه بوده است.
اخوان المسلمین از همین حالا قبل از شمارش آرا اعلام کرده که اگر محمد مرسی نامزد اسلامگرایان ببازد، یعنی اینکه تقلب شده و هوادارانشان به خیابان میریزند. احمد شفیق نامزد رقیب نیز که بسیاری او را نامزد نظامیان و ادامهدهنده راه حکومت سابق میدانند، هم ادعاهای مشابهای را در میان آورده است.
در این بین مردم مصر سردر گماند که کدامیک را انتخاب کنند. چون در واقع هیچیک از دو نامزد محبوب مردم نیستند. ۱۱نامزد از مجموع ۱۳ نامزد در دور اول انتخابات ریاست جمهوری حذف شدند و تنها دو نفر یعنی محمد مرسی، نامزد حزب آزادی و عدالت، وابسته به گروه اسلامگرای اخوانالمسلمین و احمد شفیق، از فرماندهان سابق ارتش در میدان رقابت ماندند. این دو نامزد در دور اول انتخابات تقریباً فقط یک چهارم آراء را کسب کردهاند که به خوبی نشان میدهد که مورد قبول کل جامعه نیستند.
البرادعی مردم را به تحریم انتخابات فرانخوانده و خواهان آشتی ملی شده است.
محمد البرادعی در گفتوگو با گاردین گفته است: هماکنون مصر در وضع بدتری نسبت به زمان حکومت حسنی مبارک است. به گفته وی مصریان در حالی رئیسجمهور انتخاب میکنند که قانون اساسی و پارلمانی در کار نیست و رئیسجمهور جدید به یک امپراتور جدید تبدیل خواهد شد.
او گفته که اشکال انقلاب مصر در این بود که رهبر نداشت و اتحادی هم بین مخالفان نبود. او ضمن متهم کردن اخوانالمسلمین به انحصارطلبی، از شرکت در انتخابات خودداری کرده، اما مردم را به تحریم انتخابات فرانخوانده و خواهان آشتی ملی شده است.
به نوشته اشپیگل بیشتر مردم در مصر یک چیز میخواهند: آرامش. اما این آرامش مفت به دست نمیآید. چون بعد از سقوط مبارک اقتصاد از هم پاشیده و در بلبشوی حاکم بر کشور سرمایهگذاران تن به خطر سرمایهگذاری نمیدهند و توریستها هم دل و دماغ سفر و پول خرج کردن در آنجا را ندارند.
هیچکدام از دو نامزد ریاست جمهوری برنامه قابل اعتمادی برای نجات اقتصاد مصر ارائه نداده و به گفته فرانسیسکا برانتنر نماینده سبزها در پارلمان اروپا، مصریان امروز و فرداست که برای گرفتن اعتبارات بانکی به این در و آن در بزنند.
به عقیده اکثر کارشناسان سیاسی نتیجه انتخابات در مصر هر چه باشد، تعادل آن کشور به هم خورده و آرامش به این زودیها به آن باز نخواهد گشت.
کشورها با ویژیگیهای خاص خود، از طرق متفاوتی مدیریت میشوند بطور مثال،در آمریکا بخش هیولایی در حوزه نفتی، مالی و تسلیحاتی، هنرپیشهگان سیاسی را علم میکند که هر ۴ سال منطبق با ذائقه مردم و تشدید بحرانهای سیاسی- اقتصادی, عمدی یا غیر عمدی، داخلی یا خارجی، پست ریاست جمهوری را تغییر شکل میدهند.در مناطق دینزده و استبدادی، تشکیلات آرتش بعنوان نهادی برای سرکوب آزادی و تامین کنندهٔ امنیت حاکمان کشور با امتیازاتی فرا قانونی و پرهزینه یکی از پایههای قدرت سیاسی در اینگونه کشورها است.اخوان المسلمین کنترل شده از سعودیها،در تلاش مهار افراطیون القاعده و سیاستهای ج.ا. در منطقه است.محافل قدرت در غرب، از نفوذ تندروها که به راحتی در سازمانهایی مذهبی فعال هستند، غافلند. پروژه اخوانی کردن منطقه، اگر جنگ کوتاهی را با اسرائیل موجب شود در عوض صلح دراز مدتی را همراه با از دست دادن دوباره صحرای سینا بدنبال خواهد داشت، همانطور که در زمان عبدلناصر اتفاق افتاد. آمریکاییهای سادهاندیش با فرهنگ و تربیت مسیحی- یهودی مخلوط با سکولاریسم،از درک جزماندیشی سیاسیون مذهبی عاجزند و بجای حمایت از گروههای ملی و سکولار در کشورهای اسلامی و فشار سیاسی برای اجرای اصلاحات اقتصادی- اجتماعی در میان اقشار ضعیف این جوامع، به کنترل از بالای، سازمانهای چون اخوان المسلمین و دوستان نارفیقی چون سعودیها و اسراییلیها چشم دوختهاند و در توهم حل مشکل خاورمیانه از منظر سیاست بینالمللی هستند!
ایراندوست / 17 June 2012
این جور که بوش می آد مثه اینکه این اسلامگراها برنده شدن. ایران ما رو خراب کردن حالا نوبت مصره .
کاربر مهمان / 18 June 2012
راستی هم که فرق نمی کند که کدام نامزد ببرد. چون از حالا روشنه که ارتش همه کاره شده.
کاربر مهمان / 22 June 2012
تیترتون خیلی گویاست. بعد از انتخاب مرسی در واقع باز ارتش و پلیس این بار زیر چتر ااخوان المسلمن حکومت می کنند. به عبارت صحیحتر حکومتشان را ادامه می دهند بیک صورت دیگر.
کاربر مهمان / 28 June 2012
مرسی دست نشانده ژنرالها و مامور اسراییلیهاست. اگر با بالاییها سر و سری نداشت اصلا نمیذاشتن انتخاب بشه.
نادر / 30 June 2012
در دنیای امروز علی الخصوص در خاورمیانه و آفریقا دولت الهی همان دولت پلیسی است. دولت پلیسی مربوط به دنیای فاشیسم است. اما فاشیسم اسلامی یا الهی دولت پلیسی را در شکم خودش دارد .
کاربر مهمان / 14 July 2012