احسان سنایی – طبق پژوهشی که به‌تازگی توسط جفری بروک‌شایر (Geoffrey Brookshire) و دانیل کاساسانتو (Daniel Casasanto)، دو روان‌شناس مدرسه تازه‌تأسیس پژوهش‌های اجتماعی نیویورک در نشریه علمی PLoS ONE انتشار یافته است، راست‌دستی یا چپ‌دستی فرد، حاکی از نحوه آرایش احساسات فرد در مغز اوست.

انگیزه‌ها به‌عنوان محرکی برای تمایل به انجام یا طرد یک کنش اجتماعی یا فیزیکی، سنگ بنای احساسات ما محسوب می‌شوند. دانشمندان تا چندین دهه بر این باور بودند که انگیزه‌های محرک انجام یک کار، اغلب توسط نیمه سمت چپ، و انگیزه‌های محرک طرد یک کار هم اغلب توسط نیمه سمت راست مغز انسان هدایت می‌شود. اما بررسی‌های بروک‌شایر و کاساسانتو چنین انگاره‌ای را به چالش کشیده و مشخص ساخته که الگوی دقیق و قابل اطمینان فعالیت‌های مغزی راست‌دستان، دقیقاً برعکس چپ‌دستان است.

در این بررسی، این دو دانشمند از دستگاه ثبت امواج الکتریکی مغز، به‌منظور مقایسه فعالیت‌های هر دو نیمه مغز آزمایش‌شوندگان حین استراحت‌شان استفاده بردند.

با خاتمه فرآیند مغزنگاری، این افراد در یک نظرسنجی هم شرکت داده شدند تا سطح انگیزه‌شان برای انجام یک کار، که وجه مرکزی شخصیت هرکسی را شکل می‌دهد، ارزیابی شود. در افراد راست‌دست، انگیزه هرچه‌بیشتر برای انجام یک کار، با فعالیت هرچه‌ بیشتر ِ نیمه سمت چپ مغز هم همراه بود، که با نتیجه پژوهش‌های پیشین هماهنگی داشت. اما چپ‌دستان، الگوی معکوسی را نشان می‌دادند: انگیزه انجام کار در آن‌ها بیشتر هم‌پیوند با فعالیت هرچه‌ بیشتر ِ نیمه سمت راست مغزشان بود.

اکثر امور مربوط به شناخت، ارتباطی به راست‌دست یا چپ‌دست بودن فرد ندارد. مثلاً کارکرد زبان هر انسان – چه راست‌دست و چه چپ‌دست – اساساً برخاسته از نیمه سمت چپ مغز اوست. اما نتایج حاصل از این پژوهش تازه، چندان هم غیرمنتظره نبود.

کاساسانتو در این‌باره می‌گوید “ما انتظار چنین فعالیت معکوسی را در عملکرد نیمه‌های مغز داشتیم، چراکه دیده بودیم افرادْ اغلب برای انجام کار از روی میل یا اکراه، از دست‌های خاصی هم استفاده می‌کنند”.

فعالیت‌های برخاسته از تمایل فرد، اکثراً با همان دستی که می‌نویسد انجام می‌شود حال‌آنکه فعالیت‌هایی که از روی اکراه وی انجام پذیرد، اغلب مربوط به دست مخالف است.
 

کاساسانتو می‌افزاید: “امور خودخواسته، با آن نیمه‌ای از مغز هدایت می‌شود که به کنترل دست راست افراد راست‌دست، و دست چپ افراد چپ‌دست اختصاص پیدا می‌کند. گمان نمی‌کنیم این مسأله صرفاً از روی تصادف باشد. جریانات عصبی محرک انجام یک کار احتمالاً از حیث عملکردی به جریانات هدایت‌گر دست فرد ارتباط پیدا می‌کنند – و بدین‌واسطه احساسات، از رهگذر تاریخچه تکوینی یا تکاملی انسان، متأثر از جریانات عصبی مربوط به فعالیت‌های وی هستند”.
 

تحریک مغز، به‌عنوان روشی برای ارتقای فعالیت نیمه چپ مغز بیماران، که به «نیمه کنش‌های ارادی» هم معروف است، از گذشته راهی برای درمان افسردگی و اختلالات اضطراب‌محور به شمار می‌رفته است. اما به‌گفته بروک‌شایر، “با توجه به آنچه که ما هم‌اکنون نشان داده‌ایم، این روش ِ درمانی که برای راست‌دستان مفید واقع می‌شود، می‌تواند اتفاقاً برای چپ‌دستان مضر باشد – و در واقع حال‌شان را وخیم‌تر کند”.

به‌گفته وی، کشف این موضوع که نواحی هدایت‌گر امور ارادی مغز انسان، تابعی از چپ‌دست بودن و یا راست‌دست بودن فرد است، می‌تواند زمینه‌ساز معالجات کم‌خطرتر و مؤثرتری برای چپ‌دستان باشد. “این چیزی‌ست که هم‌اکنون مشغول بررسی‌اش شده‌ایم”.

توضیح تصویر:
 

در افراد راست‌دست، انگیزه هرچه‌بیشتر برای انجام یک کار، همراه با فعالیت هرچه‌بیشتر ِ نیمه سمت چپ مغز است؛ حال‌آنکه در چپ‌دستان، عکس این فرآیند صدق می‌کند. در این تصویر، سطح فعالیت نیمه مغزی مربوطه به تمایل هرچه‌بیشتر به انجام یک کار، برای یک فرد چپ‌دست (به رنگ آبی) و یک فرد راست‌دست (قرمز) نشان داده شده است / منبع: Image courtesy of The New School
 

منبع ترجمه: Science Daily